درباره عروسکهای جدید باربی و کمپین شکاف رویا
مریم عربی
«بیایید درباره شکاف رویا صحبت کنیم؛ شکافی که بین دختران و نهایت ظرفیت و توانشان قرار دارد. میدانید، از پنج سالگی، دخترها رویای رئیسجمهور شدن، دانشمند شدن، فضانورد، متفکر بزرگ، مهندس و مدیرعامل شدن را از سرشان بیرون میکنند. این فهرست همینطور ادامه دارد. چرا؟ چون چه چیز دیگری را قرار است باور کنیم، وقتی ما دخترها سه برابر کمتر احتمال دارد که در معرض اسباببازیهای مرتبط با این مشاغل علمی قرار بگیریم. این ناراحتکننده است. امکان این که والدینمان در گوگل سرچ کنند که پسرم بااستعداد است، دو برابر بیشتر از آن است که سرچ کنند دخترم بااستعداد است؛ و این اصلا جالب نیست. ما نیاز داریم که زنان خیلی بااستعدادمان را بااستعداد ببینیم؛ تا ببینیم چطور به آنجایی که الان هستند، رسیدهاند. خودمان را تصور کنیم که کاری را انجام میدهیم که آنها انجام میدهند. اما نمیتوانیم این کار را تنهایی انجام دهیم. ما به کمک همه شما نیاز داریم؛ مامانهایمان، باباهایمان، برادرهایمان، رئیسهایمان. شکاف رویا را پر کنید. این به همه ما بستگی دارد.»
این جملهها درددلهای چند دختربچه پنج، شش ساله است که در ویدیوی تبلیغاتی جدید باربی شنیده میشود؛ دخترهایی که عادت کردهاند با باربیهای خوشاندام و خوشلباسی بازی کنند که پیراهنهای صورتی دخترانه تن کردهاند و میزتوالت، برس، لباس شنا، عینک، کلاه، سشوار، وسایل آرایش و حتی وان حمام دارند. حالا که چندین نسل از دختران، زیبایی زنانه را با عروسکهای باربی محک زدهاند و لباسهای صورتی و لوازم آرایش عروسکهایشان را در بزرگسالی به دنیای واقعی خود آوردهاند، باربی به سرش زده که این فضا را عوض کند. ادعا کرده میخواهد دنیایی ایجاد کند که در آن دخترها به ممکنهای نامحدود دسترسی پیدا میکنند و از همان کودکی مدیرعامل بودن، رئیسجمهور بودن و دانشمند و فضانورد بودن را تمرین میکنند؛ چطور؟ ظاهرا با عروسکهای جدید باربی!
فاصله رویا تا واقعیت
شکاف رویا از سن پنج سالگی شروع میشود. از همین سن دخترها تصمیم میگیرند باورهای شخصیشان را محدود کنند. باور میکنند که قرار نیست مدیرعامل یا خلبان باشند و در بهترین حالت قرار است یک کارمند خوب باشند. پژوهشها نشان داده که کودکان از همان سنین ابتدایی کلیشههای فرهنگی را قبول میکنند؛ کلیشههایی مثل اینکه پسرها از دخترها باهوشترند. این کلیشهها که از طریق رسانهها یا بزرگترهایشان در ذهن آنها حک شده، بر مسیر زندگی دختران و انتخابهای شغلیشان در آینده تاثیر میگذارد.
به دلیل وجود همین کلیشههاست که حالا کمپین شکاف رویا یا Dream Gap باربی میخواهد فاصله رویا تا واقعیت را برای دختربچهها ترسیم کند. در جریان این کمپین، در کنار تولید عروسکهای باربی، لاین Shero برای نشان دادن تصویری قدرتمند از زنان برای دختربچهها راهاندازی شده است. این لاین به جای تولید باربیهای زیبا، عروسک زنان قهرمان و موفق واقعی را به دست دختربچهها میرساند. بچهها تا قبل از این فقط یا با باربیهای باردار طرف بودند، یا باربیهای خوشاندام زیبا؛ عروسکهایی که قرار بود یک زنانگی باربیوار را از کودکی به دختربچهها یاد بدهد. حالا قرار است به جای زن جذاب، یک زن دانشمند، مدیر یا حتی رئیسجمهور باشند. اما سوال اینجاست؛ کسانی که قرار است جای باربیهای زیبای خوشاندام را در زندگی دخترها بگیرند و قهرمان زندگیشان شوند، چه کسانی هستند؟
رلمدلهای عروسکی
رلمدلها یا الگوهایی که باربی تا به حال انتخاب کرده، این شخصیتها هستند: ابتهاج محمد (زن مسلمان قهرمان شمشیربازی)، فریدا کالو (نقاش سرشناس مکزیکی)، پتی جنکینز (فیلمساز)، نیکولا آدامز اوب (قهرمان بوکس)، کلویی کیم (قهرمان اسنوبورد)، بیندی ایروین (فعال محیط زیست)، آملیا ایرهارت (اولین خلبان زن) و… این فهرست والیبالیست، دانشمند ناسا، بالرین، سرآشپز، فوتبالیست، خبرنگار، قهرمان ژیمناستیک، مدل تبلیغاتی و بازیگر را هم شامل میشود. فهرست اولیه رلمدلهای باربی یک زن ایرانی هم دارد؛ لیلا پیدایش، طراح مد و کارآفرین ایرانی مقیم آلمان؛ کسی که کارش را با فروش چند پولیور دستدوز شروع کرده و درنهایت به ثبت برند لالا برلین رسیده است.
فهرست رلمدلهای باربی هنوز بسته نشده. مردم رلمدلهای پیشنهادیشان را با هشتگ «رلمدلهای بیشتر» یا MoreRoleModels در شبکههای اجتماعی به اشتراک میگذارند تا پیشنهادها بررسی و عروسکهای جدید طراحی شود. ابزارها و وسایل شخصی این عروسکهای جدید هم متناسب با حوزه کاریشان طراحی شده و در خرت و پرتهایشان دیگر خبری از برسها و سشوارهای صورتیرنگ نیست. هنوز آمار رسمی از فروش عروسکهای جدید باربی اعلام نشده، اما استقبال مخاطبها از این کمپین در شبکههای اجتماعی قابل توجه بوده است.
عروسکهای زنده: بازگشت جنسیتزدگی
در سالهای اخیر، رسانهها علاقه زیادی به نمایش چهره زنان زیبایی داشتهاند که زندگی شخصیشان یک فاجعه تمامعیار است؛ زنانی مثل پاریس هیلتون، بریتنی اسپیرز، لیندسی لوهان و کیتی پرایس. گذشته از این، زنها در نقشهای دختران و زنان چهرههای سرشناس و محبوب، به دفعات در رسانهها ظاهر شدهاند. صفحات روزنامهها پر شده از داستانهایی درباره همسران فوتبالیستها و بازیگران؛ زنانی که اغلب تنها برگ برندهشان زیبایی و ازدواج با یک سلبریتی بوده. این رویکرد تمرکز بر زنان به عنوان یکی از لوازم جانبی مردان قدرتمند، به کمپینهای انتخاباتی هم کشیده شده. درحالیکه تعداد سیاستمداران زن دنیا هنوز بسیار کم است و اغلب آنها با وجود همه توانمندیشان همچنان نامرئیاند، همسران و دختران سیاستمداران در کمپینهای انتخاباتی قد علم میکنند و جزئیات زندگی خصوصیشان برای مخاطبان مهم میشود؛ از مدل کفش و لباس تا رنگ مو و عطر. در سخنرانیها از روی متنهای شورانگیزی که به زیبایی برایشان نوشته شده، میخوانند و تلاش میکنند چهره یک زن شاد زیبا و موفق را از خود به نمایش بگذارند. درنهایت اما آنها را به اسم همسرانشان صدا میکنند.
ناتاشا والتر در کتاب «عروسکهای زنده: بازگشت جنسیتزدگی» از «خطر کلیشههای جنسیتی» گفته است: «عملکرد افراد در حوزههای مشخص تا حد زیادی تحت تاثیر آگاهی آنها از انتظاراتی است که از گروهی که به آن تعلق دارند، میرود. به عنوان مثال، پژوهش دانشگاه کویینزلند نشان داده اگر از زنان تست رانندگی گرفته شود، درحالیکه به آنها گفته شده «قرار است بررسی کنیم که چرا رانندگی زنان بدتر از مردان است»، دوبرابر بیشتر احتمال دارد که در تست رانندگی تصادف کنند. این در حالی است که وقتی این کلیشه جنسیتزده به زنان یادآوری نمیشود، در آزمون رانندگی عملکرد بهتری از خودشان نشان میدهند.» به همین دلیل است که اعتیاد رسانهها به نمایش چهرهای زیبا از زنان، یا تاکید بر نشان دادن آنها در نقش همسر یا دختر مردان موفق، میتواند بر زندگی دختران جوان تاثیر بگذارد و الگوهایی را به آنها معرفی کند که با همه زیباییهای ظاهریشان، زندگیهای شخصی ناموفقی دارند.
خداحافظی با شاهزاده رویایی!
سالهاست که داستانهای کودکانه با تبعیت از افسانههای کلاسیک، یک الگوی مشخص را دنبال میکنند: دختر زیبایی به دردسر افتاده و کمک پسر جوانی- بخوانید شاهزادهای رویایی- را طلب میکند که قرار است با اسب سفید بیاید و او را از فلاکت نجات بدهد. البته در این میان استثناهایی مثل آنشرلی ال.ام مونتگومری و ماتیلدای رولد دال هم وجود داشته؛ شخصیتهایی که شجاع و باهوشاند و زندگیشان را آنطور که میخواهند، تغییر میدهند. همین تماشا کردن این زنان قدرتمند به دختربچهها این حس را میدهد که آنها هم میتوانند. به همین دلیل است که رلمدلها در دنیای کودکانهمان اهمیت پیدا میکنند.
درحالیکه رماننویسهای حوزه کودکان و نوجوانان چند وقتی است شروع به نوشتن درباره دخترهایی کردهاند که قالبهای سنتی را کنار زدهاند، نویسندگان آثار غیررمان از این قافله جا ماندهاند. پسرها با انبوهی از زیرژانرها با حضور رلمدلهای مردانه طرف هستند؛ از قهرمانان عرصه نبرد تا کاشفان فضا. دستاوردهای زنان در زندگی واقعی اما تا حد زیادی از کتابهای حوزه کودکان بیرون مانده است. در چنین شرایطی است که کتاب «قصههای آخرشبی برای دختران سرکش» نوشته النا فاویلی و فرانچسکا کاوالو که مجموعه داستانهای واقعی درباره زنان مهم دنیاست، در سایت کیکاستارتر رکوردشکنی میکند و حدود ۶۷۶ هزار دلار از طریق کمکهای مردمی برای چاپ این مجموعه داستان جمعآوری میشود. در سال ۲۰۱۷، جلد دوم این کتاب رکورد خودش در سال قبل را میشکند و ۸۶۶ هزار دلار کمک جمعآوری میکند. بخش عمدهای از حامیان این کمپین احتمالا مادرهای نگرانی هستند که دوست دارند دختربچههایشان رلمدلهای بهتری داشته باشند؛ همان مادرهایی که شرکت باربی در جریان پژوهشهای کمپین «شکاف رویا» مورد بررسی قرار داد و متوجه شد که ۸۶ درصد از آنها نگران رلمدلهای فرزندانشان هستند.
کتاب «قصههای آخرشبی برای دختران سرکش» تابهحال به زبان ایتالیایی، فرانسوی و چینی ترجمه شده و در کشورهای مختلفی به فروش رسیده است. فریدا کالوی نقاش، سرنا و ونوس ویلیامز تنیسباز و ویرجینیا وولف نویسنده از چهرههایی هستند که در این کتاب به آنها پرداخته شده است.
رلمدلهای چلچراغی
ر دورهای که اینستاگرام پر شده از اولترا فمنیستهایی که میخواهند جهانبینی و مسیر زندگی زنهای ایرانی را عوض کنند، ما هم همزمان با کمپین باربی به مناسبت روز جهانی زن، در اینستاگرام چلچراغ از مخاطبها نظرسنجی کردیم و خواستیم از زنهای ایرانی که دوست دارند رلمدلشان باشند، اسم ببرند. پرتکرارترین اسمها اینها بود:
فروغ فرخزاد / مریم میرزاخانی / نرگس کلباسی / ترانه علیدوستی / مژگان و گیسو حریری (معماران برتر جهان در سال ۲۰۰۴ و ۲۰۱۲) / قمرالملوک وزیری/ رخشان بنیاعتماد / سیمین دانشور / باران کوثری / توران میرهادی / سیمین بهبهانی / انوشه انصاری / عارفه منصوری (طراح مد) / پروین اعتصامی / لیلی گلستان
- منبع چلچراغ ۷۴۷
فهیمه اکبر_ سیمابینا_ مریم نشیبا_مریم کامور _دکتر مداح (مادرپرستاری ایران)_مهتاب علیمحمدی_ و هزاران بانویی که هرکدوم میتونند یک الگوی فوق العاده و البته واقعی برای دختران آینده ایران باشند.
سلام
مرسی از پاسخی که دادید
و مرسی از دلسوزی و دغدغهتون برای آینده