برخی از بهترین فیلمهای ایسلندی که ارزش تماشا کردن دارند
الهام مشعوف
ایسلند کشوری کوچک است که جمعیت پراکندهای دارد. با این وجود، این کشور، فیلمسازان و فیلمهای بسیار زیبایی را به سینمای جهان معرفی کرده، که بسیاری از آنها به دلیل منزوی بودن این کشور و عدم دسترسی به پخشکننده مناسب، نادیده گرفته شدند. برخلاف بسیاری از کشورهای دیگر، تا به حال تنها یک فیلم بهعنوان نماینده این کشور، به بخش فیلمهای خارجی آکادمی اسکار راه پیدا کرده است، و سایر فیلمهای ایسلندی که در رقابتهای بینالمللی دیگری غیر از اسکار شرکت میکنند، بهندرت به آنچه استحقاقش را دارند، دست پیدا میکنند.
فیلمسازان ایسلندی با نامهایی که بهسختی قابل تلفظ هستند، سهم بزرگی در پیشبرد سینمای مدرن داشته و در ساخت فیلمهای خود از چشمانداز خیرهکننده کشورشان، همراه با دهکدهها و شهرهای کوچکی که به شکل فوقالعادهای تنهایی، سرما و دورافتادگی این ایسلند را به تصویر میکشند، بهره میبرند.
در ادامه برخی فیلمهای ایسلندی را که قطعا ارزش وقت گذاشتن و تماشا کردن دارند، به شما معرفی میکنیم.
کوهستان ویرجین
(داگور کاری – ۲۰۱۵)
Virgin Mountain
به دلیل جزو سرد و دورافتاده این کشور، تعجبی ندارد که کارگردانان ایسلندی، شخصیتهای عجیب و نامتعارفی خلق میکنند که با محیط اطراف خود هیچگونه همخوانی و تناسبی نداشته باشند. فاسی با بازی گونار جانسن، بهزیبایی نقش فرد بزرگسالی را ایفا میکند که هنوز در حالوهوای کودکی به سر میبرد، و فقط از لحاظ جثه و قد و قامت رشد کرده. فاسی هنوز با مادرش زندگی میکند و بعد از فراغت از کار، به بازیهای کودکانه میپردازد. او از لحاظ ظاهری و رفتاری با دیگران متفاوت بوده و به شکل باورنکردنی خجالتی است.
فاسی برای غلبه بر رفتار غیرعادی و بیرون آمدن از لاک تنهاییاش، در کلاس رقص شرکت میکند. فاسی در طول این کلاسها با زنی آشنا میشود که در برطرف کردن مشکلات اجتماعیاش، به او کمک میکند. «کوهستان ویرجین»، فیلمی است زیبا، عاشقانه و سرشار از لحظات طنز، که ریتمی ملموس و قابل درک دارد. برخی معتقدند «کوهستان ویرجین»، از روی فیلم بسیار زیبای «پرویز»، ساخته مجید برزگر ساخته شده است.
نوی زال
(داگور کاری – ۲۰۰۳)
Noi the Albino
نُوی ۱۷ ساله، در شهر کوچکی که کوهستانهای اطراف، همچون میلههای زندان آن را احاطه کردهاند، زندگی میکند. خانهای که نوی در آن زندگی میکند، همراه با یک پدر الکلی، به دفعات، شرایط نامساعدتری دارد. درگیری با همکلاسیها و به هم ریختن جو مدرسه، تنها تفریح او برای فرار از زندگی کسالتبارش است. آشنایی او با آیریس، دختری که بهتازگی به مدرسه آنها آماده، برای نوی انگیزهای میشود تا با کشیدن نقشهای، به همراه آیریس از آن شهر فرار کنند.
کاری، شهری دورافتاده و غمزدهای را به تصویر کشیده که نهتنها قهرمان داستان، بلکه سایر ساکنان آن را نیز به جنون میکشاند. با دیدن این شرایط و مردمی که برای پر کردن خلأهای خود، دست به کارهای مسخره و کسلکننده میزنند، علت تصمیم نوی، برای فرار از شهر را درک خواهیم کرد. با توجه به روحیات کارگردان، تعجبی ندارد اگر پایانی عجیب، غافلگیرکننده و آخر زمانی برای داستان خود در نظر گرفته باشد.
قوچها
(گریمور هاکونارسن – ۲۰۱۵)
Rams
داستان فیلم دررابطه با دو برادر است که به مدت ۴۰ سال، هیچگونه مکالمهای با یکدیگر نداشتهاند، آنها با ردوبدل کردن نامه به وسیله سگشان، با هم صحبت میکنند. هر دو برادر گلهدار هستند و با شیوع بیماری که ممکن است تمام دامهای آنها را نابود کند، زندگی آرام آنها به پایان روزهای خوبش نزدیک میشود.
در چنین اوضاعی، به نظر میرسد دو برادر، با وجود دارا بودن تفاوتهای شدید شخصیتی، چارهای جز متحد شدن ندارند. یکی از برادرها با نام گومی، فردی باهوش است و از قد علم کردن در برابر سران حکومت، باکی ندارد. در مقابل، برادر او به نام کیدی، آتشیمزاج و احساساتی است. همین تفاوتها، چالش بزرگی را برای اتحاد آنها بهوجود میآورد.
فرشتههای زمینی
(فردریک تور فردریکسن – ۲۰۰۰)
Angels of the Universe
«فرشتههای زمینیِ» فردریکسن، زندگی هنرمند جوانی به نام پال را به تصویر میکشد که بعد از جدایی از معشوقهاش، با افسردگی دستوپنجه نرم میکند. رفتار نامتعادل و پرخاشگرانه او، والدینش را مجبور میکند تا او را به موسسه بیماران اعصاب و روان ببرند، به این امید که پال، دوباره سلامت روانیاش را به دست آورد.
این موسسه، پال را با افراد عجیب و غریب و در عین حال جالب آشنا میکند. در میان آنها، ویکتور ادعا میکند که هیتلر است، اُلی خود را آهنگسازی معروف معرفی میکند و در آخر با پیتر آشنا میشود که دچار سوء مصرف مواد است. این چهار نفر دوستان خوبی میشوند و داستان را پیش میبرند. این فیلم را میتوان نسخه ایساندی فیلم «پرواز بر فراز آشیانه فاخته» میلوش فورمن دانست.
شهر شیشه
(بالتازار کورماکور – ۲۰۰۶)
Jar City
«شهر شیشه» کورماکور، چشماندازی فراموشنشدنی و فضایی رعبآور را برای شروع داستان خود انتخاب میکند. هنگامی که بازرس ارلندور، برای بررسی و تحقیق پیرامون قتل یک فرد مبتلا به پدوفیلی، فراخوانده میشود، ناخودآگاه به یاد پرونده مربوط به تجاوزی میافتد که به مدت ۳۰ سال، حلنشده باقی مانده بود. ارلندور به دنبال سرنخهای مختلفی میرود و در عین ناامیدی، به سرزمین سرد و درنهایت به خانهای میرسد که انتظار میرود ساکنان آن، پاسخی برای سوالات او داشته باشند.
موازی با این داستان، ماجرای دیگری روایت میشود که در آن اُرن، مانند ارلندور اما به شیوه دیگری، مشغول به تحقیق و پژوهش است. او بهعنوان یک دانشمند، سعی دارد علت مرگ دخترش را که براثر یک بیماری مغزی مادرزادی درگذشته بود، کشف کند، و به این منظور، آزمایشهای مختلفی در آزمایشگاه مجهز و پیشرفته خود انجام میدهد. درحالیکه هر دو نفر کمکم پاسخ سوالهای خود را کشف میکنند، سر راه یکدیگر قرار میگیرند و درکنار هم پرده از اسراری برمیدارند که برای بیننده، دور از انتظار خواهد بود.
فرزندان طبیعت
(فردریک تور فردریکسن – ۱۹۹۱)
Children of Nature
«فرزندان طبیعت» تنها فیلم ایسلندی نامزد جایزه اسکار تا به امروز بوده، و به همین علت یکی از شناختهشدهترین فیلمهای ایسلندی در سطح بینالمللی به شمار میرود. فردریکسن، مضمون سنگین و اجتنابناپذیر مرگ را با بیانی ملایم به تصویر میکشد. این فیلم درامی مهیج است با دو کاراکتر غیرمعمول همراه با ذهنیاتی نامتعارف، که به شکل زیبایی، استعارهای از مرگ و زندگی هستند.
داستان فیلم در مورد مرد کهنسالی است که مزرعه خود را رها کرده و تصمیم میگیرد باقی عمر خود را در کنج خانه سپری کند. با این وجود، بخشی از وجود او هرگز آرام نمیگیرد. او در این بین با همسایه خود استلا آشنا میشود، و این دو تصمیم میگیرند ادامه زندگی خود را صرف انجام کارهای ماجراجویانه کنند. آنها خودرویی را میدزدند و از شهر خود به سوی بخش شمالی ایسلند فرار میکنند، که میتوان آن را تشبیهی برای بهشت و زندگی بعد از مرگ دانست.
شماره ۶۹۸
[…] عدم دسترسی به پخشکننده مناسب، نادیده گرفته شدند. هفته نامه چلچراغ – الهام مشعوف: ایسلند کشوری کوچک است که جمعیت […]
[…] هفته نامه چلچراغ – الهام مشعوف: ایسلند کشوری کوچک است که جمعیت پراکندهای دارد. با این وجود، این کشور، فیلمسازان و فیلمهای بسیار زیبایی را به سینمای جهان معرفی کرده، که بسیاری از آنها به دلیل منزوی بودن این کشور و عدم دسترسی به پخشکننده مناسب، نادیده گرفته شدند. برخلاف بسیاری از کشورهای دیگر، تا به حال تنها یک فیلم بهعنوان نماینده این کشور، به بخش فیلمهای خارجی آکادمی اسکار راه پیدا کرده است، و سایر فیلمهای ایسلندی که در رقابتهای بینالمللی دیگری غیر از اسکار شرکت میکنند، بهندرت به آنچه استحقاقش را دارند، دست پیدا میکنند. […]
[…] گرفته شدند. برخلاف بسیاری از کشورهای دیگر، تا …> هفته نامه چلچراغ – الهام مشعوف: ایسلند کشوری کوچک است که جمعیت […]
[…] هفته نامه چلچراغ – الهام مشعوف: ایسلند کشوری کوچک است که جمعیت پراکندهای دارد. با این وجود، این کشور، فیلمسازان و فیلمهای بسیار زیبایی را به سینمای جهان معرفی کرده، که بسیاری از آنها به دلیل منزوی بودن این کشور و عدم دسترسی به پخشکننده مناسب، نادیده گرفته شدند. برخلاف بسیاری از کشورهای دیگر، تا به حال تنها یک فیلم بهعنوان نماینده این کشور، به بخش فیلمهای خارجی آکادمی اسکار راه پیدا کرده است، و سایر فیلمهای ایسلندی که در رقابتهای بینالمللی دیگری غیر از اسکار شرکت میکنند، بهندرت به آنچه استحقاقش را دارند، دست پیدا میکنند. […]
[…] – توسط admin هفته نامه چلچراغ – الهام مشعوف: ایسلند کشوری کوچک است که جمعیت […]
دیگه چی داری اینجا؟
با منقار میشویم!
ورود اکیدا ممنوع
آنقدرها هم خوب نبودند
برده داری مدرن
مورد عجیب آقای رئیس جمهور
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به مجله 40چراغ است و هر گونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی وب سایت و بهینه سازی وب سایت دنیای وب