در جشن چله ۹۵ چه گذشت؟
عسل آذر پور
عکسها: میلاد بهشتی، پگاه قادری، جواد جلالی، نازنین کریمی، فرناز عزیزی
طرح : مسعود رئیسی
برگزاری جشن چله چلچراغ بعد از سالها وقفه، بزرگترین اتفاق روزهای آغازین زمستان بود و نتیجه تلاش عاشقانه تیمی که بیش از هرچیز همان شد که میخواست و میبایست.
شب سوم دیماه، به وقت پنج بعدازظهر، جشن چله چلچراغ، در مرکز همایشهای کتابخانه ملی برگزار شد. جشنی که این بار همزمانیاش با پانزدهمین سالگرد انتشار مجله بر شکوه آن افزوده بود. ما در جشن چله ۹۵ میزبان بزرگان عرصههای مختلف بودیم تا از چهرههای منتخب شما مخاطبان تقدیر کنیم. آنان که شما برگزیدید و بهحق بهترینهای هر حوزه بودند.
شما نیز مثل همیشه تنهایمان نگذاشتید؛ کنارمان بودید تا قوت قلبی باشید برای آنچه قرار بود رخ دهد. قراری که پر از نگرانی بود، اما با حضور گرمتان، با صدای تشویقتان و لبخندهای گاه و بیگاهتان هر آنچه نگرانی بود، کنار زدید و یادمان آوردید که اگر چلچراغ زنده است، اگر چلچراغ سرپا ایستاده، اگر چلچراغ ۱۵ ساله شد، همه به حرمت همین حضور و همراهی شماست. و چه دلنشین بود دیدار بزرگانی که در کنار ما و شما بودند، آمدند که از انتخاب شما تشکر کنند. بزرگانی که بیتردید حضور همیشگیشان اعتبار ماست.
جشن چله ۹۵ شاید طولانیترین مراسمی بود که در سالهای اخیر به تماشا نشستید. پنج ساعت بیخستگی و لبریز از انرژی کنارمان بودید و ما را امیدوار کردید به ادامه راهی که حالا پرتوانتر از پیش ادامه خواهیم داد. این را همان ابتدای مراسم سردبیر مجله و دبیر جشن هم گفت، پس از آنکه ویدیوی مخاطبان چلچراغ پخش شد.
امیر موسیکاظمی که نخستین حاضر روی سن بود، ضمن خیرمقدم به مهمانان، برگزاری مجدد این جشن را پس از چند سال وقفه و همزمان با ۱۵سالگی انتشار مجله چلچراغ دلیلی بر خرسندی تیم چلچراغ دانست. او از همراهی و همدلی مخاطبان مجله که پیامهای ویدیویی محبتآمیزی را ارسال کرده بودند، تشکر ویژه کرد. ویدیوهایی که به دعوت چلچراغ، ضبط و ارسال شدند. با همین توضیح کوتاه، دبیر جشن مهمانان را به تماشای ادامه مراسم دعوت میکند؛ اما صدایی از میان جمعیت بلند میشود. در میان تشویق حضار صدا از او میپرسد برای برگزاری این مراسم اجازه دارید؟ کاظمی به دنبال صدا میگردد، اما همه حضار در سکوت به او نگاه میکنند. از صدا میخواهد خودش را نشان دهد، اما صدا دوباره سوالش را میپرسد. دبیر جشن به صدای ناآشنا میگوید که خیالش راحت باشد، برای هر آنچه در این جشن اتفاق میافتد، مجوز گرفته شده و امسال این جشن تا لحظه آخر برگزار میشود.
ٰنشان ایثار
نشانگیرنده: سیدمهدی ابطحی، سیدجواد کافی و علیرضا دلبریان
نشاندهنده: سیدرضا صالحیامیری؛ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و نرگس آبیار
مجری: جواد یحیوی
«سوم دیماه ۳۰ سال پیش، گردانی به آب زد. از آن گردان فقط هشت نفر به سلامت در کنار ما زندگی میکنند. امروز سیامین سالگرد عملیات کربلای ۴ است.» جواد یحیوی این را گفت و نخستین بخش اعطای نشانهای جشن چله چلچراغ آغاز شد. ابراز احساست یکپارچه سالن برای رزمندگان غواص به حدی بود که اشک تمامی حضار و هنرمندان را جاری کرد.
علیرضا دلبریان: وقتی زنگ زدند گفتند بیا برای این جشن انتخاب شدی، گفتم چه کسی ما را انتخاب کرده؟ گفتند جوانان. گفتم نشان چی قرار است به ما بدهید؟ گفت نشان شجاعت؛ حالا نمیدانم چطور یکهو شد مدال ایثار. بهش گفتم به ما مدال شجاعت ندهید، گفت مدال چی بدهیم؟ گفتم مدال ترسوترین، و جاماندهترین نیرو و خاک پای شهیدان بدهید.
صالحیامیری: بدانید که ملت ما، جوانان، مردان، زنان و هنرمندان ما قدر آنان را میدانند، همیشه در دل ملت جای دارند. همگان بشنوند و بدانند که بسیج متعلق به همه ملت است و به هیچ ارگان یا گروهی تعلق ندارد. همه ملت، همه جوانان از وطن، دین و شرف پاسداری کردند و امروز این جامعه بزرگ رزمندگان، ایثارگران و خانواده معظم شهدا به همه ملت تعلق دارند. ما ممنون و قدردان آنان هستیم. کار زیبای مجموعه چلچراغ و جناب عموزاده، آغاز این جشن با یاد این انسانهای بزرگ بود که تا تاریخ هست بر گردن ما حق داشته و دارند. تا زمانی که نشاط به نسل جوان ما تزریق نشود، آسیبهای اجتماعی گسترش پیدا میکند. طلاق، ایدز، اعتیاد و… همه محصول سلایق دیروز ماست که اگر میخواهیم آیندهای داشته باشیم، باید نسل بانشاطی داشته باشیم. امروز در هیئت دولت گسترش نشاط، امید، اخلاق، انسانیت، همگرایی و همدردی سرلوحه امور فرهنگی قرار گرفته است. اگر از من بپرسید محصول حضور بیش از ۳۵ سال شما در جمهوری اسلامی چیست، خواهم گفت که جامعه امروز ما بیش از هر زمان دیگری به اخلاق، معرفت، فضیلت نیاز دارد، چراکه بقای یک جامعه منوط به اخلاق است و این هنرمندان هستند که تولید و گسترش اخلاق را در جامعه بهعهده دارند.
یادی از داوود رشیدی
لوح سپاس: احترام برومند، لیلی رشیدی
اهداکننده: حمید پورآذری
مجری: جواد یحیوی
با پخش کلیپی از زندهیاد داوود رشیدی، از خانواده این استاد بزرگ صحنه تئاتر، تقدیر به عمل آمد. احترام برومند همسر استاد داوود رشیدی و لیلی رشیدی دختر زندهیاد برای دریافت لوح تقدیر چلچراغ را که حمید پورآذری به آنها اهدا کرد، روی صحنه آمدند. احترام برومند با دریافت این لوح ضمن تشکر از این انتخاب و یادآوری، از کسانی تشکر کرد که در روزهای پایانی حیات زندهیاد استاد رشیدی او را تنها نگذاشتند. برومند این حضورها را موجب دلگرمی خواند و از عموزاده خلیلی بهعنوان نماینده کسانی که در آن روزها خانواده داوود رشیدی را تنها نگذاشتند، تشکر کرد.
نشان صحنه
نشانگیرنده: پانتهآ پناهیها
نشاندهنده: حمید پورآذری
مجری: جواد یحیوی
برای اعلام دو برگزیده نشان صحنه، اشکان جنابی روی صحنه آمد تا با بازی پانتومیم اسامی برگزیده مردمی را برای حضار بازی کند.
پناهیها: از اینکه جایزهام را پس از غواصان میگیرم، شادمانم. امیدوارم همیشه چلچراغی بمانید و همیشه چیزهایی برای خواندن و لذت بردن در آن پیدا کنید.
نشان صحنه
نشان صحنه
نشانگیرنده: حسن معجونی
نشاندهنده: سروش صحت
مجری: جواد یحیوی
معجونی: این نشان برای من بسیار ویژه و بااهمیت است. در شرایطی پیرانه وقتی انتخاب جوانان شوی، امیدوار میشوی.
صحت: مثل همه آنهایی که تا شنیدند جشن چلچراغ است بدو بدو آمدند، منم بدو بدو از سر صحنه آمدم. صدام گرفته انگار توی سن رشدم.
نشان کلمه
نشانگیرنده: هوشنگ مرادی کرمانی
نشاندهنده: حسین سناپور، فریدون عموزاده خلیلی
مجری: جواد یحیوی
برای سپاس و قدردانی از یک عمر فعالیت ادبی احمدرضا احمدی، کلیپی از او به تصویر درآمد.
مرادیکرمانی: غافلگیرم کردند. من قبلا این نشان را گرفته بودم و اینبار نگفتند که قرار است بار دیگر این نشان را دریافت کنم.
سناپور: تبریک میگویم، هرچند میدانم این جایزه تازهای برای جناب مرادی کرمانی نیست؛ ایشان بارها نشان و جوایز متعددی دریافت کردهاند. حالا و با دریافت دوباره این نشان ما تنها میتوانیم به ایشان حسادت کنیم. به این ارتباطی که با نسلها و سلیقههای مختلف برقرار کردند. به من گفته بودند که امشب محمود دولتآبادی هم در جمع حضور دارد. حالا که ایشان در میان ما نیستند، باید ابراز تاسف کنم که دو اثر از آثار ایشان هنوز مجوز چاپ دریافت نکردهاند. امیدوارم هرچه زودتر این مسئله برای ایشان حل شود.
نشان موسیقی
نشانگیرنده: حسین علیزاده
نشاندهنده: شمس لنگرودی
مجری: ستاره اسکندری
کلیپی از تصویرسازیهای ضیاءالدین جاوید از کتاب «دخترهای ننهدریا» با موسیقی حسین علیزاده و دکلمه احمد شاملو به نمایش درآمد.
علیزاده: یک جمله در زندگی هنری من همیشه وجود داشته و آن این است که این کار برای چه کسانی است، چه افرادی میخواهند این موسیقی را بشنوند. بعد از ۳۰ سال بهترین نشان را در ایران دریافت کردم و پاسخ خودم را گرفتم. این نشان نه صدقهسری از جایی است و نه نشان دولتی است؛ این نشان انتخاب جوانانی است که به گذشته و ریشه خود وصلاند و در آینده بردبار خواهند بود.
نشان خلاقیت
نشانگیرنده: آزاده اخلاقی
نشاندهنده: پوران شریعت رضوی، کامبیز درمبخش
مجری: ستاره اسکندری
در این بخش کلیپی از آزاده اخلاقی به نمایش درآمد و او درباره مجموعه «به روایت یک شاهد عینی» توضیح داد. کلیپ روی تصویری از بازسازی مرگ دکتر شریعتی به پایان رسید.
اسکندری: کاش این لحظهها منجمد میشدند شاید تاریخ راهی دیگر میرفت و این حسرت برایمان همیشگی است. تو، بانو جان نگذاشتی تاریخ همچون همیشه از یادمان برود.
شریعت رضوی: من بهخاطر جایزهای که قرار است بدهیم، هیجان زدهام. پس تشکر میکنم از همه بچههای چلچراغ و آقای عموزاده خلیلی. دلم میخواهد اینجا بگویم که یک جایزه از طرف خانواده شریعتی برای آقای خلیلی در نظر گرفتهایم. آزاده اخلاقی با بازسازی چهرههای سرشناس مثل دکتر علی شریعتی، هاله سحابی و… در کتابش موجب شد تا تاریخ ماندگار شود.
درمبخش: من کامبیز درمبخش هستم. به من گفتند که آزاده اخلاقی باید در این جشن جایزه بگیرد، من عکسهای این خانم را بسیار دوست داشتم، اما هیچگاه از نزدیک با ایشان آشنا نشده بودم.
اخلاقی: از لحظه امضای فرمان مشروطه تا بازگشایی مجلس اول تا تجربه حیرتانگیز مردم ایران از آزادی و قانون در ۱۲۸۶ تا به توپ بستن مجلس مسیری کمتر از دو سال است. یک سال بعد مردم ایران بلند میشود و مجلس دوم را باز میکند. گویا این دایره بسته تاریخ مدام در طول این ۱۰۰ سال تکرار شده است. من تلاش کردم با این کار تلنگری به ذهن مخاطبم بزنم که چه زمانی قرار است این دور پایان دهد.
نشان تعهد
نشانگیرنده: رخشان بنیاعتماد
نشاندهنده: محبوبه صادقی
مجری: ستاره اسکندری
کلیپی از نماهای آثار ارزشمند رخشان بنیاعتماد معرف نشانگیرنده این بخش بود.
اسکندری: بانوی اردیبهشت فصل فصل نرگس است. برای ما از زیر پوست شهر قصههایت را بگو. برای ما که روسریمان همچنان آبی است، اما زرد قناریمان خاکستری میزند. بیا و یادآورمان شو تا همیشه. آی آدمها آی آدمها آی آدمها. نشان تعهد چلچراغ تعلق میگیرد به بانوی بزرگوار سینما، بانو رخشان بنیاعتماد.
بنیاعتماد: در این سرمای زمستان اینکه آدم نشان و افتخار و یادآوری را از نسل جوان دریافت کند، خیلی میچسبد. ممنونتان هستم و امیدوارم لایق و شایسته این انتخاب باشم.
نشان ترانه
نشانگیرنده: کاوه یغمایی
نشاندهنده: بابک چمنآرا
مجری: محراب قاسمخانی
یغمایی که در ایران حضور ندارد، برای این بخش کلیپی را ارسال کرده بود.
چمنآرا: خوشحالم که در جمع شما هستم، خوشحالم که پرسپولیس آنقدر خوب بازی میکند و خوشحالترم که انجمن صنفی روزنامهنگاران مشغول به کار شده و امیدوارم راهش را بهراحتی بتواند ادامه دهد.
یغمایی: وقتی به من خبر دادند که از طرف مخاطبان انتخاب شدم، کارم سختتر شد. حالا با این انتخاب باید تا پایان عمرم تلاش کنم تا به بهترین بودن برسم و کارهای بهتری برای مردم ایران بسازم. مخالفم با این عقیده که میگویند ما کارمان را انجام دادیم، که اگر اینطور بود، بتهوون بعد از سمفونی ۵ هیچگاه سراغ ۷ یا ۹ نمیرفت. رأی مخاطب برای من بسیار مهم است و تلاشم را برای پاسخ به این رأی خواهم کرد.
نشان لبخند
نشانگیرنده: رضا عطاران
نشاندهنده: پیمان قاسمخانی
مجری: محراب قاسمخانی
حضور برادران قاسمخانی و رضا عطاران روی صحنه برای زدودن رنگ هر نوع جدیت و خشکی از جو سالن کافی بود.
محراب قاسمخانی: یک هفته پیش با من تماس گرفتند و گفتند جشن چلچراغ است و میخواهیم نشان دهیم. عه! شهاب حسینی داریم اینجا! هول کردم… خب گفتند که میخواهیم نشان لبخند بدهیم، رفتیم توی فاز شکسته نفسی و اینها، گفتم چه نشانی را میخواهید بهم بدهید. گفتند میخواهیم شما نشان را به کسی دیگری بدهید. گفتم خب حتما امسال کار شاخی نکردی، اما همین که روی صحنه بروی و نشان هم بدهی خوب است. بعد گفتند برای اجرا بیایید، پیش خودم گفتم که حتما آنقدر سلبریتی شدهام که برای اجرا به من پیشنهاد دادهاند. گفتند که نه جواد یحیوی اجرا میکند. درنتیجه من ضایعترین موقعیت را در میان همه جشن و جشنوارهها دارم. کسی که کسی را معرفی میکند که به کسی دیگر جایزه میدهد. همچین چیزی نداشتیم. با همین موقعیت برای اولین بار در زندگی کت پوشیدم، اتفاقی که حتی در عروسی هم رخ نداد. عه! اینجا پیمان معادی را هم میبینم! یعنی وزن مراسم در حد اسکار و کن است. بیشتر حرف نزنم. میخواهم از کسی دعوت کنم که به اندازه یک بازیگر سلبریتی میتواند مخاطب جذب کند، اما بازیگر نیست؛ البته بازی میکند، اما در بازیگری مالی نیست. کسی که وقتی به تلویزیون آمد، تازه فهمیدند نویسندهها آدماند و دستمزد فیلمنامهنویسها را افزایش دادند. کسی که وقتی مادرم سرلاک درست میکرد، میخورد. مادرم همیشه فکر میکرد دروغ میگویم و این عقده از بچگی رویم مانده است. دعوت میکنم از خان داداشم پیمان قاسمخانی.
قاسمخانی: این داستان سرلاک را هرجا میرسد تعریف میکند، اما واقعیت ندارد. محراب گفت کت خریده برای مراسم، من هم میان لباسهایم گشتم یک شکلاتی پیدا کردم که در این جشن بپوشم. تشکر میکنم از اعتماد و اعتقاد نسل جوان برای اینکه جایزه را بدهم به رضا عطاران.
عطاران: برای برادرم درددل میکردم که یکسری گیرها را میدهند، مشکل ایجاد میشود. او نصیحتم کرد که در این مراسم که میروی، گندهها را که دیدی، با آنها عکس بگیر. وقتی باهاشان دست میدهی، بغلشان کن. اگر نشد، وقتی که میخواهی دستشان را ببوسی… گفتم من اهل دستبوسی نیستم؛ گفت آنها دستشان را میکشند و تو همانجا کنارشان بنشین. اینطور کل مشکلاتت حل میشود.
نشان افتخار
نشانگیرنده: تیم فوتسال بانوان
نشاندهنده: حمیدرضا صدر
مجری: جواد خیابانی
در این بخش جواد خیابانی از حضار خواست تا سرود «ای ایران» را با هم همصدایی کنند. تماشاگران حاضر در سالن همگی یکصدا سرود «ای ایران» را خواندند تا دختران فوتسال بانوان، فرشته کریمی و نسیمه غلامی، به نمایندگی از این تیم روی صحنه بیایند.
صدر: کاش جوانها را فراموش نکنیم. جلوی اکران فیلمها را نگیریم، موسیقی را برایشان حذف نکنیم، کتاب را به زندگیشان برگردانیم. کاش یادمان باشد که جوانها منتظر ما نمیمانند، آنها راه خود را پیدا میکنند. نشریه چلچراغ، نشریهای است که هنوز به جوانها اهمیت میدهد و اینکه در جشن این مجله حضور دارم، باعث خوشحالیام است.
فرشته کریمی که فرصت را برای کری خواندن برای رقبایش مناسب دیده بود: کاپیتان تیم ملی فوتسال بانوان هستم. این تیم، متشکل از بچههای تیم حفاری و دانشگاه آزاد است. من در تیم دانشگاه آزاد بازی میکنم، الان در رتبه دومیم و تیم حفاری رتبه اول جدول، اما ما هنوز امید داریم که در نیم فصل دوم اول شویم.
نشان نسل نو
نشانگیرنده: مبینا نژاد
نشاندهنده: دکتر محمدعلی نجفی
مجری: جواد خیابانی
ویدیویی از مسابقات، قهرمانی و لحظه دریافت مدال، معرف مبینا نژاد بود.
جواد خیابانی به پرسپولیسیها و استقلالیها سلام میکند. سالن به هیجان میآید. او شعری میخواند و در پایان شعر میگوید: «این تلفیق شعری بود، فردا داباسمش نسازید که خیابانی سوتی داد.»
دکتر نجفی: ممنوم از دستاندرکاران جشن که امشب این توفیق نصیب من شد که در این جمع صمیمی و پرشور، با حضور هنرمندان و بزرگان و جوانان باشم. خدمت جناب عموزاده خلیلی تبریک میگویم که بعد از چند سال وقفه امسال موفق شدند که جشن را برگزار کنند. انشاءالله که سالهای متمادی این جشن برگزار شود و همینطور از بزرگان علم و هنر کشور قدردانی شود. علاوه بر این مایه مباهات من است که در اهدای نشان به یکی از زنان ورزش کشور من نیز سهیم هستم.
نشان نسل نو
نشانگیرنده: سارا خادمالشریعه
نشاندهنده: شهیندخت مولاوردی، معاون رییسجمهور
مجری: جواد خیابانی
دختر شطرنجباز ایرانی که همین چندی پیش حرکت جوانمردانه او در مسابقه با حریف روس بهشدت خبرساز شد، دومین انتخاب مخاطبان برای دریافت نشان نسل نو بود.
خادمالشریعه: خیلی خوشحالم که توسط مخاطبان مجله چلچراغ برای دریافت نشان نسل نو انتخاب شدم.
مولاوردی: دختر من یک چلچراغی است و خوشحالم که امشب در جشن چله این مجله حضور دارم و نشان نسل نو را به دختری قهرمان از سرزمینمان اهدا میکنم.
نشان ترانه
نشانگیرنده: گروه بمرانی
نشاندهنده: محراب قاسمخانی
مجری: محراب قاسمخانی
مراسم با اجرای سه قطعه از گروه بمرانی ادامهدار شد و محراب قاسمخانی روی سن بازگشت تا نشان ترانه را به گروه بمرانی اهدا کند.
جایزه چلچراغ
جایزهگیرنده: شیدا محمدطاهر
مجری: مرتضی قدیمی
در این بخش از شیدا محمدطاهر، ویراستار باسابقه مطبوعات که از ابتدای انتشار چلچراغ همراه این مجله بوده، بهعنوان قدیمیترین عضو چلچراغ تقدیر شد. جایزه این بخش را مرتضی قدیمی اهدا کرد.
محمدطاهر: سالهاست دستخطهای آنچنانی بچهها را خواندهام و حالا چشمهایم ضعیف شده و برای خواندن این متن باید عینک عوض کنم.
نشان فداکاری
نشانگیرنده: ثریا مطهرنیا
نشاندهنده: کودکان کار و احمد مسجدجامعی
مجری: لیلی رشیدی
در این بخش کلیپی از معلمان فداکار پخش شد و از کودکان کار که زیر پوشش موسسه خیریه قلب سفید قرار دارند، برای اهدای نشان دعوت شد. تصاویر فداکاری معلمان بینام و نشان این سرزمین حاضران در سالن را متاثر کرد و چشمهای آنها را برای دقایقی نمناک کرد.
مطهرنیا: همه سنوات خدمت من در روستا بود، لذت کار کردن در روستا و محرومیت با هیچ چیزی قابل مقایسه نیست. تا اینکه با سارا آشنا شدم و شاید خدا خواست که سرنوشت من تغییر کند. سارا اولین بچه من بود و حالا متاسفانه ۱۱۰۰ بچه دارم. ۱۱۰۰ بچهای که ۲۲۰ نفر آنها بیمار هستند. من از شب چله خاطره خوبی ندارم. امسال بدترین شب چله من بود، چون یکی از بچههای من فوت شد. اعتقاد دارم کسی که کار خیر میکند، باید بین خودش و خدایش باشد، اما اگر من اجازه دادم کارم رسانهای شود، به این خاطر بود که دولت پشتیبان بچههای من شود. من مدیری را دیدهام، باورتان میشود در جواب کمکخواهیهایم گفتند آنقدر از این بچهها دیدهایم، برایمان عادی شده است! اما کسی بود که به من گفت که من با پول یارانهام زندگی میکنم، اما همه پول یارانهاش را برای کمک به این بچهها داد. دعا میکنم خدایا هیچ پدر و مادری را با بچهاش امتحان نکن. من لیاقت این نشان را ندارم، این وظیفه انسانی من بوده، وجدانم گفته که به این بچهها کمک کنم.
من زاده کردستانم، کردستان مهد تمدن ایران. از بیجار گروس با تمدن ۷۵۰۰ سال.
مسجدجامعی: آنچه شما درخصوص کردستان میگویید، واقعیت است. مردم کردستان مردم دلیری هستند که در تمام برههها همراه بودهاند. مردم کردستان همانهایی بودند که مقابل ضحاک ایستادند و تا به امروز مقابل زور ایستادند. امیدوارم خداوند به شما، برگزارکنندگان و خوانندگان این مجله توفیق بدهد.
نشان بازیگری
نشانگیرنده: پیمان معادی
نشاندهنده: حسامالدین سراج
مجری: شبنم مقدمی
در ابتدای این بخش شبنم مقدمی گفت: کلی چیز آماده کرده بودم که روی صحنه بگویم، از اینکه خوشحالم که اینجایم، اینکه مراسم شب یلداست، اینکه دوستهایم هستند و اینکه چقدر خوشحالم. همه اینها را نمیگویم، چون حوصله جمع سر رفته، پس مستقیم میروم سراغ اهدای جایزه و دعوتتان میکنم کلیپ ارزشمندترین گنجینه سینمایی را که ایران و جهان از دست داده، تماشا کنید.
در ادامه فیلم هدی رضوی به یاد استاد زندهیاد عباس کیارستمی پخش شد و مقدمی اعلام کرد که تقدیر و سپاس مجله وزین چلچراغ از زندهیاد استاد کیارستمی در فرصتی دیگر تقدیم خانواده ایشان خواهد شد.
در ادامه محصول همکاری تحریریه چلچراغ و ماساکی کوبایاشی و چند سامورایی ژاپنی برای معرفی پیمان معادی پخش شد که از شدت خنده چشمهای او را اشکآلود کرد.
معادی: صحبتهای ادبی و روشنفکرانهای آماده کرده بودم که روی صحنه بگویم، اما این همه شوخی و طنازی نوآورانه باعث شد که هیچکدام از آنها را نگویم. از خوانندگان و مخاطبان مجله خوشسلیقه و باذوق چلچراغ تشکر میکنم که مرا انتخاب کردید. به غیر از این خوشحالم که امروز بعد از یک دهه دوستان پرسپولیسی را میبینم، چون فکر میکردم نسلشان منقرض شده است!
سراج که تریبون چلچراغ را برای برشمردن آرزوهای طبیعی اما دستنیافتنی اهالی موسیقی مناسب دیده بود، گفت: خوشحالم که در جمع سینماییهایی که همیشه برای ایران افتخار آفریدند، حضور دارم. اما در مقایسه سینما با موسیقی چند آرزو میکنم. یک اینکه به امید آن روز که نشان دادن ساز ایرانی از تلویزیون ایران ممنوع نباشد. دو اینکه موسیقی فدای مناسبتها و سیاستها نشود و صرفا هنر موسیقی را بهخاطر خودش بخواهند. و آرزوی آخر اینکه کنسرتهای موسیقی در ایران مدام تعطیل نشوند و اساتید موسیقی اجازه کار کردن و تعامل با مخاطبان خود را داشته باشند.
نشان چشم شیشهای
نشانگیرنده: محسن امیریوسفی
نشاندهنده: مجید برزگر
مجری: شبنم مقدمی
امیریوسفی گلههایش را با چاشنی شوخی همراه کرد و گفت: قبل از اینکه روی صحنه بیایم، از من پرسیدند که احساست چیست، گفتم طبیعی است که خوشحالم، مخصوصا اینکه انتخاب نسل جوان اینطور بوده است. بین خودمان باشد، این اولین بار است که برای کارهای سینماییام روی سن میآیم و از من تقدیر میشود. همه بزرگان حاضر در این سالن باید به جوانان بگویند که چه کار کنند تا شبیه آنها شوند، اما من شاید تنها کسی هستم که باید بگویم چهکار کنید که شبیه من نشوید. ۱۲ سال پشت اکران ماندن «خواب تلخ»، چهار سال برای فیلم «آتشکار» و چهار سال برای فیلم «آشغالهای دوستداشتنی». اما اینها نیمه خالی لیوان است و نیمه پر این بود که «خواب تلخ» بعد از ۱۲ سال با اکران بینظیر مردم روبهرو شد و امیدوارم فیلم «آشغالهای دوستداشتنی» بتواند بعد از چهار سال به نمایش درآید. امیدوارم این مشکل امسال حل شود.
برزگر: عمیقا خوشحالم که جایزه محسن را که رکورددار فیلمهای توقیفی است، دادم.
نشان بازیگری
نشانگیرنده: ساره بیات
نشاندهنده: احترام برومند
مجری: شبنم مقدمی
در این بخش کلیپی که رضا قوچاننژاد، بازیکن تیم ملی فوتبال از هلند برای ساره بیات ارسال کرده بود، پخش شد. قوچاننژاد در این کلیپ به ساره بیات، خواهر همسرش، بابت دریافت این نشان تبریک گفت.
بیات: از جناب آقای خلیلی و همه مخاطبان مجله چلچراغ، برای انتخابم در این عنوان تشکر میکنم. میخواستم از آقای قوچاننژاد، همسر خواهرم، تشکر کنم که برایم این ویدیو را آماده کرد.
برومند: به خانم ساره بیات تبریک میگویم. من برای جایزه قبلی پشت صحنه بودم، اما دوست داشتم اینجا مینشستم تا زمانی که آقای پیمان معادی به صحنه فراخوانده میشد، به افتخارش میایستادم و تشکر میکردم.
تقدیر از محیطبان نمونه
لوح سپاس: احمد بحری
اهداکننده: معصومه ابتکار، معاون رییسجمهور
مجری: لیلی رشیدی
در این بخش کلیپی از احمد بحری، یکی از محیطبانان نمونه سال پخش شد. کلیپ و نشان احمد بحری سالن را بهشدت تحت تاثیر قرار داد.
بحری: باعث افتخارم است که در این جمع هستم. شوکه شدم. این نشان به تمام محیطبانان عزیزمان در سراسر کشور تعلق دارد، مخصوصا ۱۱۰ محیطبان که به شهادت رسیدند و همه آنان که در کوه، دشت و صحرا و تالاب از گنجینههای طبیعی دفاع میکنند. از این بزرگواران و خانوادههای عزیزشان تشکر میکنم و از مخاطبان مجله وزین چلچراغ نیز تشکر میکنم.
ابتکار: خوشحالم که در جمع شما هستم و تشکر میکنم از همه خوانندگان مجله چلچراغ. و از آقای عموزاده خلیلی برای احیای این مراسم که سالها تاخیر داشت و حالا با نشاط و امید به آینده بار دیگر برپا شد، تشکر میکنم. تشکر میکنم که در این جشن به بحث محیطبانان پرداخته شد و به جوانانی که امید به آینده دارند، از محیط زیستی که سرمایه ماست و نیازمند توجه بسیار زیاد است، گفتند. امیدوارم همینطور که در این مراسم توجه ویژهای به این موضوع داشتید، از این پس توجه بیشتری نسبت به این موضوع از سوی جوانان و هنرمندان بزرگی که در جشن حضور دارند، بشود. اینجا به معنای واقعی و با حضور این چهرههای بزرگ، چلچراغ است. امید دارم هر کدام از ما به اهمیت این موضوع که به آینده کشورمان و کره زمین مربوط میشود، مسئولانهتر و بادقت بیشتری نسبت به مصرف و شیوه زندگیمان برخورد کنیم.
نشان محبوبیت
نشانگیرنده: محمدرضا شجریان
مجری: لیلی رشیدی
در این بخش ابتدا کلییپ «ایران ای سرای امید» که توسط مرکز موسیقی بتهوون ساخته شده است پخش شد و در ادامه لیلی رشیدی، مجری این بخش در میان هیجان سالن از شنیدن صدای استاد گفت: نشان محبوبیت تعلق میگیرد به استاد محمدرضا شجریان. این نشان محبوبیت بدون تردید برای ایشان است. امیدوارم سالهای سال با سلامتی زندگی کنند. متاسفانه ایشان اینجا نیستند و ما پیام تصویری ایشان و همسرشان را به مخاطبان مجله چلچراغ برای این انتخاب با هم میشنویم.
پیام استاد شجریان برای مخاطبان مجله که در سال ۹۲ ضبط و ارسال شده بود، در میان ابراز احساسات پرشور آنان به نمایش درآمد. استاد در این پیام به همراهان مجله چنین گفته بودند: با سلام و درود. سپاس میگویم مهرورزی و لطفی را که جوانان سرزمینم به این دلسوز مخلصشان دارند؛ که خاک پای مردم ایران بودن، افتخار زندگی هنری اوست. به شکرانه این نعمت وجدان و هنرم را در گرو خدمت به شما همچنان باقی خواهم گذاشت. لازم میدانم از جناب عموزاده و همکاران محترمشان در مجله چلچراغ سپاسگزاری کنم که با این نظرسنجی بار دیگر به من یادآوری کنند که مردم به خدمتگزارانشان توجه مخصوص دارند تا من همچنان امیدوارانه به راهی که میروم، ادامه دهم. شادی و سرفرازی همه شما عزیزان را آرزو دارم. امیدوارم همیشه در کارها موفق و تنتان سالم باشد. زندگی به کامتان باد.
در ادامه کتایون شجریان، همسر استاد، از علت غیبت ایشان در این مراسم سخن گفتند: متاسفانه یک سفر نابههنگام باعث شد که نتوانم در جمع شما باشم. لازم میدانم از دست اندرکاران این مراسم تشکر کنم. بار دوم است که در نظرسنجی مجله چلچراغ استاد شجریان بهعنوان چهره محبوب جوانان انتخاب میشود. چند سال پیش بود که جوانان، شجریان را برگزیدند. در این انتخاب نکته تاملبرانگیزی نهفته است. در ظاهر امر شجریان نماینده نسل و سلیقه متفاوت است و شاید عنوان شود که در دنیای امروز سلیقه موسیقایی دیگری وجود دارد. چرا شجریان چنین بر دلها راه یافته و سلیقه نسلهای متفاوت او را هنرمند خود میدانند. استاد شجریان همواره در کنار مردم و برای مردم خوانده است، مردم همیشه این همراهی را پاس داشتهاند و میل خود را به هنرمندانشان ابراز کردهاند. انتخاب استاد شجریان بهعنوان چهره محبوب جوانان یکی از آن جلوههای پاسداشت و احترام مردم به هنرمند خودشان است. کاش امروز میتوانستیم در جمع شما حاضر شویم، تا مهر و محبت شما را مستقیم سپاس بگزاریم. قدردان شماییم که در این ایام سخت در کنار ما بودید و هستید، محبتتان مایه دلگرمی ماست. پیام تشکر استاد شجریان را به شما میرسانم. خود میدانید که مهر همه شما در دل شجریان است و میدانید تا چه اندازه عاشق شما، این سرزمین و فرهنگ ایران است. برای همه شما روزگار خوش و دل بیمنت آرزو میکنیم.
نشان محبوبیت
نشانگیرنده: شهاب حسینی
نشاندهنده: کمال تبریزی
مجری: ستاره اسکندری
کلیپ طنزآمیز تحریریه چلچراغ برای معرفی شهاب حسینی با شوخی با شخصیتهای محبوب او در فوتبال و سینما آغاز شد و با دیالوگ مشهور او «یک پایان تلخ بهتر از یک تلخی بیپایان است» در فیلم «درباره الی…» ادامه پیدا کرد و با تصاویر حضور افتخارآمیز او در جشنواره کن پایان یافت. لبخند شهاب حسینی نشان میداد که شوخی تحریریه برایش دلچسب بوده است.
اسکندری: رفیق سالهای دور، سالهای زمستانهای سپید، سالهای رفت و آمد در هزارتوی دانشگاه هنرهای زیبا. رفیق همیشه درخشان شهاب حسینی، نشان محبوبیت را به انتخاب مخاطبان چلچراغ دریافت میکند.
تبریزی: در مسیر برای رسیدن به مراسم شب یلدایی که با تاخیر برگزار شد، به این فکر کردم که شعار جشن این بود که کتاب بیاور و انار ببر. من به میان جمع کتابخوان میروم. کاش با همدیگر قرار بگذاریم، چلچراغیها قرار بگذارند که شب یلدا یا کتابی را شروع کنند، یا به پایان برسانند. کاش بتوانیم این فرهنگ را به رفتارهایمان اضافه کنیم.
حسینی: امشب هم به اندازه همان شبی که در کن بودم، برایم ارزش دارد. از صمیم قلب آرزو میکنم الهی هر کس که برای زدودن جهل چراغی از آگاهی روشن میکند، خدا یارش باشد و به او برکت بدهد. خوشحالم که از سوی مخاطبان نشریه وزین و قابل احترام چلچراغ انتخاب شدهام.
جشن تولد ۱۵ سالگی
در ادامه گروه همشهری روی صحنه رفتند و سرود چلچراغ را اجرا کردند. بعد از آن کلیپ ۱۵ سالگی چلچراغ به نمایش درآمد تا سالگرد ۱۵ سالگی مجله چلچراغ جشن گرفته شود. در این بخش فریدون عموزاده خلیلی، مدیرمسئول مجله چلچراغ به روی صحنه رفت و بچههای تیم چلچراغ به صحنه فراخوانده شدند.
عموزاده خلیلی: سلام میکنم به تمام کسانی که تشریف آوردند و سپاسگزاری میکنم که این مراسم طولانی را تحمل کردید. سپاس میگویم که در سالگرد تولد چلچراغ، در مراسم شب چله و جشن ۱۵ سالگی مجله همراه ما بودید. سوم دیماه سال ۸۰ اولین بار تحریریه چلچراغ شکل گرفت و کارش را شروع کرد. امسال هم در ۱۵ سالگی جشن چلهمان را با حافظخوانی به اتمام میرسانیم. امیدوارم این فال حال زبان همه ما باشد.
شماره ۶۹۱
خرید نسخه الکترونیک