همه چیز درباره مدرنیزاسیون تفریح رایج سنتی
پانیذ میلانی
جلال آلاحمد در جایی میگوید: هرچقدر ما ایرانیها شیلنگ قلیان به دست داریم، این غربیها کتاب در دست دارند و کتاب جزء لاینفک زندگی این مردم است! ما چوب حماقتمان را میخوریم، آنها نان لیاقتشان را!
احتمالا نام قلیان که به گوشتان میخورد، اولین تصویری که در ذهن بعضیها نقش میبندد، ناصرالدینشاه در حال قلیان کشیدن در حرمسراست. اما این تصویر ذهنی تقریبا از بین رفته و جایش را به یک وسیله عامهپسند تفریحی داده است. دیگر گذشت آن زمانی که قلیان برای پدربزرگها بود و فقط در خانههای سنتی و قدیمی میشد سراغشان را گرفت. قلیان هم پابهپای مدرنیته، مدرن شد و تبدیل به یکی از رایجترین تفریحات قشر جوان شد که حالا خیلیها حاضرند بالای آن ۴۰۰ هزارتومان هزینه کنند.
قلیان از کجا آمد؟
طبق نوشته سیریل الگود (اگرچه مأخذ خود را ذکر نکرده است) اولین بار ابوالفتح گیلانی، پزشک ایرانیِ دربار اکبر اول، سلطان مراغه، بود که دود تنباکو را از یک ظرف آب عبور داد تا آن را خالصتر و سرد کند و از این طریق قلیان را ابداع کرد. اولین تصویری که از قلیان به وسیله هنرمندان ایرانی کشیده شده، احتمالا تصویر نشمی کماندار کار رضا عباسی، نقاش مشهور دربار شاه عباس بزرگ، است که تا اواخر نیمه اول قرن یازدهم هجری زنده بوده است.
متون و سیاحتنامههای بهجامانده از ادوار گذشته حکایت از آن دارد که قلیان یکی از ابداعات خود ما ایرانیها بوده است و از دوره شاه طهماسب صفوی در ایران رایج بوده و از ایران است که به سایر نقاط مانند هند، مصر، کشورهای عربی و سایر نقاط راه یافت. سیاحان اروپایی که به ایران سفر کردهاند، از جمله تاورنیه و اولئاریوس که در دوران صفویه به ایران آمده بودند، به قلیان و کشیدن تنباکو در ایران اشاره کردهاند. شاردن، دیگر سیاح دوران صفوی، در سفرنامه خود مینویسد که شاه عباس بسیار کوشید تا از استعمال قلیان در بین مردم جلوگیری کند.
ممنوعیت قلیان: از حرمسرا تا سفرهخانههای زیرزمینی
پس از شکسته شدن قلیانها در حرمسرای ناصرالدینشاه، تا سال ۷۱ قانون خاصی برای ممانعت از استعمال قلیان روی کار نیامد، اما بعد از آن بود که ممنوعیت استعمال قلیان بارها و بارها مورد بحث قرار گرفت و با کشمکشهای زیادی مواجه شد. شاید اولین قانون منع استعمال قلیان در سال ۱۳۷۱ تصویب شد. جمعیت مبارزه با استعمال دخانیات، ممنوعیت استعمال قلیان را به هیئت وزیران ریاستجمهوری و مجلس ارائه و این قانون در همان سال تصویب شد. از سال ۷۱ تا سال ۷۶ استعمال سیگار و مواد دخانی در اماکن عمومی ممنوع اعلام شد. در سال ۱۳۸۳ هم باز مصرف قلیان در اماکن عمومی کشور ممنوع شد، ولی این ممنوعیت ادامه نداشت و در سال ۱۳۸۴ با اصلاح تبصره ماده ۱ آییننامه ممنوعیت استعمال و عرضه سیگار و سایر مواد دخانی در اماکن عمومی، قهوهخانهها و رستورانهای سنتی مجاز به عرضه سیگار و مواد دخانی شدند. اما به فاصله کمتر از یک سال، قلیانها دوباره جمع شدند. از آن زمان تا سال ۸۶ چندان نظارتی بر کار قهوهخانهداران صورت نگرفت، اما وقتی دوباره بحث ممنوعیت قلیانها مطرح شد، با مخالفت سازمان میراث فرهنگی و صنف قهوهخانهداران روبهرو شد که درنتیجه سیاستهای متعادلتری درباره قلیان اعمال شد. نتیجه آن شد که پای قلیان به صورت محدود به قهوهخانهها باز شد و استعمال آن فقط در اماکن دارای پروانه، به شرط استفاده نکردن از توتونهای اسانسدار مجاز بود. سالهای بعد هم سیاستهای وزارت بهداشت، به ممنوع کردن قلیان معطوف بود. تا جایی که وقتی قلیانها از قهوهخانهها جمعآوری شد، رئیس اتحادیه قهوهخانههای سنتی کشور از تعطیلی قریبالوقوع این صنف خبر داد. با تعطیلی قهوهخانهها در سال ۸۶ مشتریها به زیرزمینها رفته و مشکلات فراوان زیادی را به وجود آوردند. این روند ادامه داشت تا آنجا که قهوهخانهها از شمول اماکن عمومی (که کشیدن هرگونه مواد دخانی در آنها ممنوع است) خارج شدند. هرچند به نظر میرسید این قانون تنها در مورد قهوهخانهداران قدیمی مجاز است، اما قلیان به طور علنی در برخی قهوهخانهها یا اماکن عمومی تازهتاسیس نیز عرضه میشد. در سال ۹۱، ممنوعیت استعمال قلیان در قهوهخانهها از سوی هیئت عمومی دیوان عدالت اداری اعلام شد که با اعتراض شدید قهوهخانهداران مواجه شد و به دنبال آن ارائه قلیان دیگر نه در ملأعام، بلکه به صورت پنهانی صورت گرفت و بعضا در منو هم نام قلیان دیده نمیشد، گویی که هیچ قلیانی در این مراکز عرضه نمیشود، ولی گویا حقیقت چیز دیگری بود. این کشمکش ۲۰ و اندی سال است که همچنان ادامه دارد و همچنان عرضه قلیان در همه جا آزاد نیست، اما با چرخی در شهر میفهمید که قلیان هنوز که هنوز است در هر رستوران و کافهای که بخواهید، عرضه میشود. البته شاید نیاز به گفتن نباشد که خانمها فقط مجاز به ورود به سفرهخانههای سنتی و نه قهوهخانهها هستند و آنجا هم فقط میتوانند از سرویس چای و غذا استفاده کنند و مجاز به استعمال قلیان نیستند، در صورتی که چیزی که در واقعیت امر بروز و ظهور پیدا کرده است، کمی متفاوت از این قانون است.
دارویی که تبدیل به تفریح همگانی شد!
همانطور که گفته شد، قلیان برای اولین بار توسط یک پزشک و برای استفاده درمانی و خالص کردن داروها استفاده شد، اما طولی نکشید که این وسیله دارویی تبدیل به اسباب تفریح شد و اتفاقا مورد استقبال زیادی هم واقع شد، تا آنجا که به دربار شاه راه یافت و شاه هم از آن خوشش آمد و اینطور بود که کمکم قلیان وارد زندگی ما ایرانیان شد. ابتدای این قصه از دربار سلطنت شاه طهماسب اول شروع شد و تا مدتها هم در همان دربار ماندگار شد. زمان گذشت و کمکم استفاده از قلیان بین مردم عامه هم رایج شد و مکانهایی مهآلود و پرجمعیت که بر سقف و دیوارش رستم نقش بسته است، در سطح شهر ظاهر شدند که قهوهخانه نام گرفتند. هرچند که حتی در حرمسرای شاهی با آن همه قوانین سخت، زنان از کشیدن قلیان منع نمیشدند، اما ورود زنان به قهوهخانهها ممنوع بود. روند فراگیر شدن قلیان بین مردم تا جایی رسید که ما امروزه شاهد تبدیل شدن قلیان از یک وسیله دارویی به یکی از رایجترین، ارزانترین و در دسترسترین تفریحات جامعه جوان کشور هستیم. فرقی نمیکند جوان هستید یا پیر، زن یا مرد، چقدر پول در جیب دارید، یا حتی کجا هستید. ممکن است در جایی که هستید، حتی تلفن همراهتان آنتن ندهد، اما قطع به یقین قلیان پیدا خواهید کرد. هرجا، جاده، شهر، کافه، رستوران، شرق، غرب و… هر جایی که فکرش را بکنید. حتی میتوان گفت در هر چند قدم شما با مراکز عرضه قلیان مواجه میشوید. در سطح شهر اماکن زیادی هستند که اقدام به عرضه قلیان میکنند و هر رستوران یا سفرهخانهای متناسب با محلی که در آن واقع شده، دکوراسیون و چیدمان، کلاس آن، سطح آدمهایی که آنجا نشست و برخاست میکنند و خدمات و امکاناتی که در اختیار مشتریانش قرار میدهد، رنج قیمتی متفاوتی را پیش روی مشتری قرار میدهد. در سالهایی نهچندان دور، حدود چهار سال پیش، یکی از سایتهای خبری گزارشی با مضمون قلیان لاکچری منتشر کرد که طی آن به قلیانهای ۲۰۰ هزار تومان لقب لاکچری داده شده بود، اما الان با چرخی در رستورانهای میدان ونک به بالای تهران متوجه میشوید ۲۰۰ تومان قیمتی عادی و کاملا جاافتاده برای قلیان محسوب میشود و اصلا قیمت لاکچری خیلی بیشتر از این حرفهاست. درست است که قلیان از آن دست تفریحاتی نیست که خیلی مختص قشر خاصی باشد و همه اقشار جامعه متفقالقول قلیان را نوعی وسیله تفریحی و شادیآور میدانند، اما در نحوه سرو قلیان در راسته شمال تا جنوب این شهر، تفاوتهایی به کوچکی چند صفر ناقابل نهفته است.
زنانه یا مردانه؟
در سالهای اخیر رویکرد به گونهای بوده که حتی در آمارها هم قلیان با دیدی جنسیتی، وسیلهای کاملا مردانه تلقی میشود. این مسئله تا جایی پیش رفته که حتی برای جلوگیری از قلیان نکشیدن بانوان بارها و بارها قوانین منع ورود زنان به سفرهخانه و ممنوعیت قلیان کشیدن زنان اجرا شده و آمارها و گزارشهایی با تفکیک قلیان کشیدن مردان و زنان و نگرانی از قلیان کشیدن زنان منتشر شده و بعضا سعی هم شده آن را به سعی زنان در همتراز شدن با مردان و برابری و حس قدرت و مدرنیته شدن ربط بدهند. هرچند این قوانین و گزارشها در واقعیت چندان توفیقی حاصل نکردند و ما روز به روز بیشتر شاهد روند افزایشی قلیان کشیدن نهتنها بین زنان و دختران، بلکه بین تمام جوانان کشور هستیم و زنان هم بیتوجه به این قوانین وارد مراکز عرضه قلیان شده و به راحتی آب خوردن قلیان میکشند و آمار قلیانکشها را بالا میبرند. بر خلاف تمام این چیزها اما آنچه از تصاویر و روایتهای بهجامانده از عهد قاجار به جا مانده، به ما میگوید که قلیان بههیچوجه کالایی جنسیتی و در تصاحب مردان نبوده و از همان ابتدا هم اصلا مردانه و زنانه نداشته، تا جایی که نقل است: «در جریان نهضت توتون و تنباکو مبارزه به دربار شاه کشیده میشود و به دستور انیسالدوله، یکی از سوگلیهای متعدد ناصرالدین شاه، زنان حرمسرا قلیانهای خود را شکستند و قلیان از حرمسرا جمع شد. وقتی ناصرالدینشاه علت را جویا میشود، انیسالدوله در جواب میگوید: قلیان حرام شده، ناصرالدین شاه متغیر شده و میگوید: که حرام کرده؟ انیسالدوله با همان حال میگوید: همانکس که مرا به تو حلال کرده است.» حتی اگر دقت کنید، در فیلمها و سریالهای قدیمی، یا حتی اگر در خاطرات کودکی خود بگردید، میبینید که مادربزرگها هم قلیان میکشیدند. این تصاویر و روایات خود نشاندهنده این امر است که قلیان با وجود تمامی مضرات و معضلاتش از همان ابتدا هم زنانه و مردانه نداشته، منتها فرقش با الان در تجملات و فراگیر شدن بیحدوحصرش به عنوان وسیله سرگرمی مردم است و اصلا چیزی که مضر باشد، چه فرقی دارد که زنانه است یا مردانه؟ تنها ممکن است تاثیرات منفی آن بر دو جنس متفاوت باشد که باز هم در کلیت مسئله و مضر بودن قلیان تفاوتی ایجاد نمیکند. بحث بر سر زنانه یا مردانه بودن قلیان، بحث بر سر لحاف ملاست و نمیتواند نسبت به این مسئله که اصولا قلیان چیز مضری برای جنس انسان است، تغییری ایجاد کند. درنهایت این قلیان است که با وجود تمام مضرات فراوان هر روز محبوبتر میشود.
همان صفرهای ناقابل
همانطور که گفتیم، قلیان کشیدن در شمال و جنوب شهر فقط اندازه چند صفر با هم فاصله دارند. دیدید که برای قلیان کشیدن در شمال شهر چه شرایطی را باید رعایت کرد. به همان نسبت در جنوب شهر هم باید یکسری موارد را برای مصرف قلیان رعایت کرد. مثلا اگر شما بخواهید در منطقه راهآهن تفریح داشته باشید، قطعا پررنگترین گزینه تفریح سالم پیش رویتان قلیان است، وگرنه یکسری تفریحات ناسالم که اینجا نمیتوان گفت، پیش رویتان قرار میگیرد. البته با یک چرخ زدن ساده در مکانهای عرضه قلیان در این مناطق از شواهد امر درخواهید یافت که کسانی که به این تفریح سالم رو آوردهاند، گویا دستی هم در تفریحات ناسالم دارند. مکانهای عرضه قلیان در مناطق جنوب و حاشیهای شهر عموما قهوهخانهها هستند. قهوهخانهها سالهاست که رنگ هیچ جنبنده مونثی را به خود ندیده و در عوض کلی جنبنده مذکر با سبیلهای قطور و شکمهای برآمده در آنجا یافت میشود که به نظر میرسد تمایل چندانی به تفریحات سالم ندارند. قهوهخانهها چه از زمان پیدایششان چه الان، هیچگاه مکان مناسبی نبودهاند و معمولا هم افرادی که در آنجا رفتوآمد میکردند، افراد سالمی نبودهاند. همیشه قهوهخانه یکی از پاتوقهای مورد علاقه خلافکاران بوده. حقیقت این است که قلیان در برخی مناطق نه به عنوان تفریح، بلکه به شکل فرهنگ آن منطقه درآمده و جزو یکی از کارهای روزمره آنها محسوب میشود، چه بسا که قلیان در این مناطق حتی نشان از مردی و صلابت داشته باشد و اصلا نوع خاص ظاهر قهوهخانهها هم به همین دلیل است. نقش رستم، شلوغی و سروصدا، انواع و اقسام بوها از بوی غذا تا سیگار و قلیان و…، رفتار لاتمآبانه کارکنان، قلیان و غذا با کمترین امکانات ممکن، ظرفهای کثیف رویی و… مشخصات قهوهخانههایی است که کشیدن قلیان در آنها پنج هزار تومان برایتان آب میخورد. ولی اگر بخواهید به این قهوهخانهها بروید، باید قلیانی بکشید که مشخص است سالهاست رنگ مواد شوینده را ندیده و دهان به دهان میچرخد، روی تختهای رنگورورفتهای بنشینید که با فرشهایی پوشانده شدهاند که در گذر زمان آنقدر کدر شده که رنگ واقعیاش هم مشخص نیست، تکه تکهاش هم پر از آثار سوختگی است و درست کنار دست یکی از همان خلافکاران حرفهای سابقهدار که احتمالا هم از دست پلیس فراری است، روی همان تختها بنشینید. خلاصه که درست است قیمت پنج هزار تومان برای قلیان خیلی ارزان محسوب میشود، اما اگر یک روزی هوس اینجور قهوهخانهها به سرتان زد، بد نیست بدانید که وقتی وارد اینجور قهوهخانهها شدید، باید خطر انواع و اقسام مرضها تا چاقو خوردن از خلافکاران سابقهدار گود مجرمان تهران و هزار جور خلاف سنگین دیگر را به جان بخرید و این بود تفاوت کوچک همان چند صفر. صفرها درست به همان اندازه تفاوتهای شمال شهر تا جنوب شهر…
حمامهایی که تبدیل به قلیانسرا شدند
این استقبال بیسابقه و شگفتانگیز از قلیان و سودآوری آن کار را به جایی کشاند که خیلی از اماکن تاریخی مثل حمامها، کاروانسراها، بازارچهها و… در نقاط مختلف کشور تبدیل به سفرهخانه سنتی و قلیانسرا شدند. خصوصا حمامهای تاریخی که میتوان گفت ۹۵ درصد از آنها که میتوانستند نمایانگر تاریخ و فرهنگ منطقه باشند و جزو میراث فرهنگی کشور محسوب میشدند، تبدیل به سفرهخانه شدند. مانند حمام سالار در مجموعه گنبد سلطانیه زنجان یا حمام خان در یزد، حمام قاضی و حمام شیخ بهایی در اصفهان، حمام شهباز خان در کرمانشاه و… که میتوانستند محل رفتوآمد تاریخدوستان یا حتی جذب توریست و جذب سرمایه ارزی باشد که گویا ورق جور دیگری برگشت.
ه تفریحی ارزانتر و در دسترستر از قلیان! یعنی شما ممکن است در جایی باشید که گوشی تلفن همراهتان آنتن ندهد، ولی قلیان داشته باشید، نمونه بارز آن را هم میتوان در سفرهخانههای سر راهی یا جادهها دید که افراد عموما به وسایل ارتباطی یا حتی دستشویی هم دسترسی ندارند، اما یا یک قلیان در صندوق عقب ماشینشان جا خوش کرده، یا به سفرهخانه دنجی رسیدهاند که قطعا قلیان در آنجا پیدا میشود. گوشه گوشه شهر پر از جاهایی است که شاید اصلا در ظاهر نشان ندهند، ولی قلیان هم دارند، آن هم با چه قیمت ارزانی! قیمت قلیان در عمده مناطق شهر ۱۵ هزار تا ۴۰ هزار تومان است که سهولت دسترسی به آن مثل آن است که بخواهید یک بستنی قیفی بخرید. بدون هیچ محدودیتی وارد هر رستوران یا کافهای که دلتان بخواهد میشوید و لیست بلند بالایی از انواع و اقسام طعمهای مختلف قلیان پیش رویتان قرار میگیرد. بلوبری، دوسیب یخ، آلبالو و… با هر ذائقهای که دارید، بینصیب نمیمانید. ۱۰ تومان، ۲۰ تومان، ۳۰ تومان تا حتی ۴۰۰ هزار تومان، هر چقدر که در جیب داشته باشید، باز هم قلیان دست رد به سینه شما نمیزند. وقتی هر جایی که بخواهید هست و از همه مهمتر به فکر جیبتان هم هست، خب چراکه نه؟ چه کسی است که فکر مضرات آن را بکند وقتی از همه چیز راحتتر و ارزانتر است. اصلا مگر میشود کسی از مضرات قلیان بیخبر باشد. از شبکههای مجازی بگیر تا هر کانالی که بالا و پایین کنید، پر است از مضرات قلیان، از پوکی استخوان و مشکلات معده تا پوسیدگی دندان و مشکلات ریوی که مهمترین اثر آن است. این مضرات در بهداشتیترین حالت وجود دارد. در اکثر مناطق قلیان دست به دست میچرخد و حتی در بعضی جاها مثل اینکه آب درون قلیان مدتها عوض نمیشود. هزاران بیماری از عفونتهای دهان و دندان و لثه بگیر تا حتی سرطان هم میتواند از عواقب قلیان باشد. هزاران بار هم این مضرات از همه جا اعلام شده و حتی قلیانکشهای حرفهای هم آن را میدانند. در بعضی مناطق قلیان چنان رنگ و لعابی دارد و آنقدر هیجانانگیز و جذاب است که در یک لحظه همه آن مضرات فراموش میشود و حتی مشتری حاضر میشود به بهای چند استوری اینستاگرام چند لحظهای امتحان این تفریح همهگیر این همه مضرات را وارد بدن خود کند. یعنی اگر شما بخواهید به یک سیرک یا شهربازی بروید و چرخ فلک سوار شوید، باید به غربیترین نقطه تهران بروید که دسترسی به آن با وسایل حملونقل عمومی بسیار سخت است، یا مگر ماهی چند فیلم در سینماها اکران میشود؟ مگر ماهی چند بار میتوان به سینما رفت؟ حتی خوردن یک پیتزا یا یک لیوان چای هم خیلی بیشتر از اینها برایتان خرج برمیدارد، در صورتی که قطعا در هر ۵۰۰ متر سفرهخانه، کافه یا رستورانی پیدا میشود که اگر دو نفر باشید، بتوانید با صرف هزینه پنج تا ۱۰ تومان قلیان بکشید و اصلا هم به مضراتش فکر نکنید. خلاصه که اگر شما با نفری پنجهزار تومان چنین تفریح ارزان و راحتی سراغ داشتید، حتما به ما هم اطلاع دهید.