گفتوگو با فرهاد فروتنیان، به بهانه برپایی نمایشگاه عطر زندگی در نگارخانه سهراب
فرهاد فروتنیان را برای اولین بار حدود یک دهه پیش در جشنواره تئاتر دانشگاهی ایران دیدم. در مقام کارگردان تئاتر، با یک اثر از کشور هلند. بعدها فهمیدم در هلند به جز کار تئاتر، نقاشی و کاریکاتور را هم به شکل حرفهای دنبال میکند. در طول این سالها هم به دفعات از او هم کار نمایشی دیدم و هم نمایشگاههای هنرهای تجسمی. آخرین نمایشگاه او اما برایم جذابتر بود. به جز هویتهای بصری و المانهای شخصیاش، در قابهای آخرین نمایشگاهش، شخصیتهایی را میدیدم که گویی پیشتر آنها را بر صحنه تئاتر دیده بودم. شخصیتهایی در قاب که سبب این گفتوگوی کوتاه با فرهاد فروتنیان شد.
سیدمهدی احمدپناه
عدهای از هنرمندان شما را بهعنوان نقاش و کارتونیست میشناسند و عدهای دیگر بهعنوان کارگردان و بازیگر تئاتر، و البته بسیاری هم هر دو. خودتان فکر میکنید که نقاشی هستید که تئاتر کار میکنید، یا یک تئاتری که نقاشی هم میکند؟
سالهای طولانی است که بهعنوان کارتونیست و نیز کارتونیست سیاسی در سطح جهانی فعالیت دارم، به موازات آن در عرصه تئاتر و بهخصوص طی دو دهه گذشته در تئاتر اینتراکتیو فعالیت مستمر داشتم. در زمان حاضر «تئاتر زنده» که گامی فراتر از تئاتر اینتراکتیو است، مرا به خود مشغول ساخته است. ولی انتخاب اینکه من در چه دستهای قرار میگیرم، با خود شماست.
به نظر میرسد تصویرسازی در بین آثار شما، بخش عمدهای از فضا را به خود اختصاص میدهد؟
دوران کنونی عرصه تحولات وسیع در تفکر و مدیومهای اجرای اثر هنری است و این دگرگونی بزرگ، هنرمند را به چالش فرا میخواند. از اینرو بسته به نیاز هر «ایده هنری» باید که هنرمند مدیوم و شیوه دیگری برای اجرای ایدهاش بیابد. هر ایدهای میتواند قالب اجرای خود را انتخاب کند، آن میتواند یک تابلوی نقاشی یا یک کارتون باشد، میتواند در قالب یک نمایش یا یک فیلم به بهترین شکل ممکن به اجرا درآید. جهان کنونی میطلبد که هنرمند دائما خود را به چالش فرا خواند. هنر همچون خود زندگی در جریان تغییرات است که حرکت میکند و شکل میگیرد.
آثاری که در این نمایشگاه در معرض دید عموم قرار گرفته، یک وجه مشترک دارند. در همه آنها شخصیتهایی وجود دارد که بار دراماتیک مضاعفی نسبت به کاریکاتورهای دیگر دارد. اینبار دراماتیک ریشه در چه تفکری دارد؟
در نقاشیهای من عوامل دراماتیک، چه در چیدمان عوامل تصویری و چه در موضوع جایگاه خاصی دارند و این برآمده از دلبستگی عمیق من به هنر نمایش است و اینکه میپندارم که ما در همه لحظات زندگی به اجرای نقشهای متفاوت در صحنههای متنوع سرگرمیم.
اگر بخواهید این آثار تجسمی را به فرمهای نمایشی مربوط بدانید، آنها را در چه دستهای از هنرهای نمایشی قرار میدهید؟
من به شکل مستقل تصویرسازی میکنم، یعنی تصاویر من به چیزی جدا از خودشان الصاق نمیشود. من خود و جهان پیرامونم را مشاهده و مطالعه میکنم و نتیجه آن را بدانگونه که دریافتهام، در یکی از قالبهای اجرای هنری تجسم میبخشم.
با توجه به اینکه سالها در اروپا زندگی و کار کردهاید، چه تفاوتی در نگاه مخاطبان ایرانی نسبت به مخاطبان اروپایی در مواجهه با آثار تجسمی از این دست میبینید؟
من هنرآموخته تئاتر و هنرهای تجسمی هستم. از اینرو کارتون میسازم، نقاشی و حجمسازی میکنم، به طراحی صحنه تئاتر دلبستگی دارم، بازیگری و کارگردانی تئاتر و فیلم نیز به موازات کارهای تجسمی مرا به خود مشغول میسازد. در کشورهای غربی با آثار هنری جدید راحتتر برخورد میشود و پذیرای چالشهای هنرمند در کارش هستند. در اینجا ما بیشتر به دنبال اشکال شناختهشده و متداول در هنر هستیم و به زمان بیشتری نیاز داریم تا با پدیدههای جدید ارتباط برقرار کنیم. درمجموع تفاوت زیادی در برخورد مخاطب ایرانی یا اروپایی با آثارم نیست. کارهای من ساده و برگرفته از مشاهداتم هستند و این در هر دو نقطه جغرافیایی و اجتماعی تقریبا به شکل همسان مورد توجه قرار میگیرند. در این نمایشگاه تعداد ۳۶ اثر که غالبا محصول چند ماهه گذشته هستند، به نمایش درآمدهاند، با نیمنگاهی به کارهایم در گذشته.
شماره ۶۹۷
خرید نسخه الکترونیک از کتابفروشیهای مجازی طاقچه و فیدیبو