بازگشت پنپالها یا عاشقان دوستیهای مکاتبهای
مریم عربی
«ماه نامهنگاری»؛ این یک چالش آنلاین است که از شرکتکنندگان میخواهد به مدت یک ماه، هر روز چیزی را برای کسی پست کنند. این چالش چند سالی است که راه افتاده و وقتی جدیتر شده که تعدادی از نویسندههای سرشناس به آن پیوستهاند. یکی از این نویسندهها ماریان کربی است. این نویسنده ساکن فلوریدا چند وقت پیش از طریق پیجهایش در شبکههای اجتماعی از مخاطبانش خواست برای او روی کاغذ نامه بنویسند؛ در عوض او هم قول میدهد که به نامههای آنها جواب بدهد. وقتی آدرس صندوق پستیاش را برای فالوئرهایش میگذاشت، فکر نمیکرد هنوز کسی حاضر بشود از خیر کامنت گذاشتن و پیام دایرکت بگذرد و زحمت خرید پاکت و تمبر و پست کردن نامه را به جان بخرد، اما نتیجه فراتر از انتظارش بود: «تعداد نامههایی را که ممکن بود به دستم برسد، خیلی اشتباه تخمین زده بودم. ظرف سه هفته حدود ۲۰۰ نامه به دستم رسید و نامههای دیگری هم همچنان در حال ارسال است. یک نامه از ترکیه به دستم رسیده. چه دنیای کوچکی است که در آن میتوانید در صندوق پستیتان یک نامه از ترکیه پیدا کنید!»
ای نامه که میروی به سویش…
به لطف تکنولوژی، دنیا حسابی کوچک شده. ماریان کربی نویسنده حالا بهراحتی میتواند با استفاده از گوگل مپز در خیابانهای استانبول گشت بزند یا از طریق فیسبوک با یک نفر در ترکیه چت کند. چت کردن که هیچ، حالا هر کس که یک لپتاپ یا گوشی تلفن همراه داشته باشد، میتواند در عملیات جستوجوی بقایای هواپیمای سقوطکرده مالزی در اقیانوس هم شرکت کند و از تیم تجسس حاضر در محل هم پیش بیفتد. در چنین شرایطی که تکنولوژی همه کاری را آسان کرده، به دلایلی نهچندان روشن، تمایل به ارسال نامههای کاغذی در میان عدهای بالا گرفته. اینطور که پیداست، ایمیل و شبکههای اجتماعی نتوانسته ردپای پن پالها یا عشاق دوستیهای مکاتبهای را از دنیا محو کند. هنوز آدمهایی هستند که لذت قلم در دست گرفتن، نوشتن روی کاغذهای حاشیهدار و خوشآبورنگ، چسباندن تمبر روی پاکت و انداختن پاکت توی صندوقهای قراضه پستی برایشان یکی از بزرگترین لذتهاست؛ سرگرمی شیرین و نوستالژیکی که در میان انبوه امکانات مجازی برای دوستیابی و مکالمه، هنوز جاذبههای خودش را دارد.
روزگار سپریشده یک سرگرمی خاکخورده
در سال ۱۹۹۷ یک نویسنده استرالیایی به نام جرالدین بروکز زندگینامه خود را با عنوان «مکاتبات خارجی» درباره خاطرات دوران کودکیاش منتشر کرد. بخش عمده این نوشته پرطرفدار به نامههایی که او به بقیه بچههای استرالیایی و خارجی مینوشته، اختصاص پیدا کرده و سفرهایی که این نویسنده در بزرگسالی انجام داده تا دوستهای مکاتبهای دوران کودکیاش را ملاقات کند و ببیند در زندگی به کجا رسیدهاند. بعد از استقبال از این کتاب، چند برنامه تلویزیونی پرطرفدار با موضوع دوستیهای مکاتبهای تولید شد. چند فیلم هم با همین موضوع ساخته شده؛ مثلا کمدی رمانتیک You’ve Got Mail که درباره دو نفر است که دوستی مکاتبهای دارند و نمیدانند که رقیب کاری هم هستند. یا اکشن- درام Out of Reach که درباره دوستی مکاتبهای یک سرباز ویتنامی و یک دختر یتیم ۱۳ساله از لهستان است و وقتی نامههای دختر یکدفعه قطع میشود، سرباز راهی لهستان میشود تا از دختر خبر بگیرد. همه اینها کنار هم باعث شده نامهنگاری کاغذی دوباره در دنیا جان بگیرد و تعداد زیادی طرفدار پیدا کند.
باشگاه پن پالهای فوقالعاده
اما چه چیزی باعث شده که عدهای فیلشان هوای هندوستان کند و به جای ایمیل فرستادن با چند تا کلیک ساده، روی کاغذ نامه بنویسند و با هزار دردسر آن را پست کنند؟ کاترین مولر زنی که شوهرش را آنلاین ملاقات کرده، اما هفتهای چند نامه برای دوستانش مینویسد، در اینباره میگوید: «در دنیایی که ایمیل فرستادن یا ارسال پیام متنی اینقدر سریع و راحت شده، اینکه بدانی یک نفر هست که به انتخاب خودش دنیای مجازی را کنار گذاشته و حاضر است برای تو اینطوری وقت صرف کند، حس خیلی ارزشمند و خاصی است. نامههای کاغذی مثل یک اثر هنری هستند که باید آنها را حفظ کرد و گرامی داشت.»
کار به جایی رسیده که مردم از ابزارهای دیجتال برای پیدا کردن دوستانی استفاده میکنند که بتوانند با آنها نامهنگاری کنند. جولی ترویلی پیجن یک طراح لوازمالتحریر کانادایی است که در فیسبوک پیجی را با عنوان «باشگاه پن پالهای فوقالعاده» تاسیس کرده. ظرف یک سال ۲۰۰ نفر هزینه عضویت در باشگاه و استفاده از خدمات آن را پرداخت کردهاند. جولی درباره باشگاهش میگوید: «این حقیقت که کسانی هستند که برای عضویت در این باشگاه پول پرداخت میکنند، نشان میدهد که آدمهای عادی واقعا به نوشتن علاقه دارند.» هزینه عضویت در این باشگاه پنج دلار در ماه است. این باشگاه فقط یکی از صدها باشگاه آنلاینی است که دوستداران نامهنگاری را به هم معرفی میکند.
باشگاههای ویژه پن پالها فقط مخصوص عاشقان نوستالژی و کسانی که میخواهند یاد گذشته آنالوگ را زنده کنند، نیست؛ بعضی از این باشگاهها بهطور خاص برای نوجوانها طراحی شده. اینها نوجوانهایی هستند که میخواهند چند ساعتی از دنیای مجازی مرخصی بگیرند. ترویلی پیجن میگوید: «میتوانی با یک فنجان چای یا قهوه پشت میز بنشینی، موزیک پخش کنی و لوازم تحریر قشنگی را برای نامه نوشتن انتخاب کنی. این یک فرایند جالب و سرگرمکننده است که حتی میتواند خاصیت درمانی داشته باشد. این روش همچنین نوعی صمیمیت به وجود میآورد که ایمیل قادر به ایجاد آن نیست. به این ترتیب یک مکالمه واقعی را با یک دوست تجربه میکنید؛ دوستی که ممکن است فرسنگها آن طرف دنیا باشد. در نامههای کاغذی گاهی رازها، رویاها و اتفاقهای خاص زندگی خود را به اشتراک میگذارید؛ همچنین لذتهایتان را.»
کاغذ و تا
هر چه تکنولوژی با ارزانی و آسانی باورنکردنی خود بیشتر و بیشتر به زندگی ما نفوذ میکند، ارزش لحظات تعامل در دنیای واقعی هم در نگاه مردم بیشتر میشود. برای کسانی که مینویسند، استفاده از لوازم تحریر بخش جالب و سرگرمکننده ماجراست. اگر کلمه پن پال را در پینترست سرچ کنید، با انبوهی از نامههای دستنویس زیبا و تمبرها و پاکتها و برچسبهای قشنگ روبهرو میشوید که حاکی از علاقه کاربران دنیای امروز، به ابزارهای نامهنگاری دیروز است. یکی از تفریحهای عاشقان نامهنگاری، تزیین پاکت و کاغذ نامه است. پن پالها سایتها و پیجهایی برای فروش ابزارهای مرتبط با نامهنگاری دارند که بسیار پرطرفدار است. نامهنویسها معمولا نامههایشان را با کاردستیهای خوشآبورنگ همراه میکنند تا به طرف مقابلشان نشان بدهند که چقدر برای او ارزش قائل هستند.
برسد به دست پن پال عزیزم…
اینطور که میگویند، اغلب پن پالها زن هستند و دوستیهای مکاتبهای آنها به اندازه دوستیهای واقعی برایشان ارزش دارد. گاردین با دو گروه از زنهایی که هنوز کاغذ و قلم به دست میگیرند، مصاحبه کرده و درباره نقشی که این نوع دوستیها در زندگیشان دارد، از آنها سوال پرسیده است.
مارگارت و اینگرید
مارگارت ۶۸ ساله است. او نامهنگاری با دوستانش را از دوران نوجوانی شروع کرده: «در دوران بچگی سفر نمیرفتم، بهخاطر همین داشتن دوستانی در کشورهای دیگر برایم پنجرهای رو به دنیا بود.» او در ۱۱ سالگی با اینگرید، دختر ۱۳ سالهای که آن زمان در روزنامه محلی برای پیدا کردن یک پن پال آگهی داده بوده، آشنا شده و دوستی مکاتبهایشان حالا ۵۷ سال است که ادامه پیدا کرده.
در طول این مدت این دو نفر خیلی از کارهای مهم زندگیشان را با هم تنظیم کردهاند. «ما همزمان بچهدار شدیم، با هم به دیدار خانوادههایمان میرفتیم و حتی موقع از دست دادن والدینمان با هم سوگواری کردیم.» آنها حتی مسیرهای شغلی یکسانی را هم انتخاب کردهاند؛ هر دویشان حالا مشاور شغلی هستند. مارگارت میگوید: «تقریبا میتوان گفت که ما زندگیهای موازی را تجربه کردهایم. من و اینگرید همیشه حرفهای زیادی برای گفتن داریم.»
آنها چند بار با هم حضوری ملاقات کردهاند و به کشورها و فرهنگ همدیگر علاقه زیادی دارند.
زویی و مگان
دنیای دیجیتال نقش یک کاتالیزور را در دوستی غیردیجیتال دو دختر ۲۷ و ۲۳ ساله ایفا کرده است؛ زویی از لندن و مگان از کالیفرنیا. زویی توضیح میدهد: «او در وبلاگ من کامنت میگذاشت و دوستیمان از همینجا شروع شد. مگان طرفدار فرهنگ بریتانیا بود و من هم به آمریکا علاقه داشتم. پس شروع کردیم به مبادله کارت پستال، سوغاتی و خوردنی.»
این دو نفر مدام برای هم بدلیجات و نامه میفرستند و محمولههای پستیشان را در بستهبندیهای زیبا و تزیینشده ارسال میکنند. مگان میگوید: «خیلی لذتبخش است که نامههایمان را همراه خرت و پرتهایی بفرستیم تا خاصتر شود؛ مثلا همراه یک کار هنری. دریافت کردن چنین نامهای روز آدم را میسازد.» هر دوی آنها از دستنویس بودن نامهها لذت میبرند. زویی میگوید: «این کار خیلی آرامشبخش است. خوب است که چند ساعتی از ابزارهای تکنولوژیک فاصله بگیریم و از لوازم تحریر استفاده کنیم. من جز برای نامه نوشتن، هیچ وقت دیگری از کاغذ و قلم استفاده نمیکنم.»
زویی امیدوار است سال بعد به آمریکا سفر کند و مگان را برای اولین بار ببیند: «این دیدار چیزی شبیه به اولین قرار عاشقانهای است که میگذارید. این دوستی با دوستیهای دیگری که در آن هر روز همدیگر را میبینید، فرق دارد، اما به همان اندازه واقعی و عمیق است.»
آریل و سامی
پروژههای دوستیهای مکاتبهای گاهی هم به درد کسانی میخورد که علایق خاصی دارند و گوشهگیرند. سامی ۲۶ ساله از سیدنی میگوید: «من قبلا آدم بهشدت تنهایی بودم. دوستهایی داشتم، اما اغلب آنها به اندازه من اهل بازیهای کامپیوتری، خواندن کتابهای کمیک و تماشای فیلمهای علمی-تخیلی نبودند.»
سامی از طریق توییتر با باشگاه بینالمللی دختران گیک آشنا میشود و بلافاصله در آن عضو میشود. این پروژه دوستهایی را با علایق نزدیک به هم از گوشه و کنار جهان معرفی میکند. سامی همانقدر که دوست داشته با دخترهایی شبیه خودش آشنا شود، از نوشتن نامه روی کاغذ هم لذت میبرده: «در ایمیلها یک جور سردی هست که در نامههای دستنویس دیده نمیشود. این جور نامهها مثل بغل کردن با آغوش باز میماند.»
به لطف این پروژه سامی عضو یک گروه هفتنفره از دخترهایی از استرالیا و آمریکای شمالی شده که هر روز آنلاین با هم در ارتباط هستند و در کنار آن برای هم نامههای دستنویس و هدیههایی هم میفرستند. سامی بیش از همه با آریل ۲۷ساله از تگزاس در ارتباط است و دوست دارد او را ملاقات کند. سامی در اینباره میگوید: «آشنا شدن با آریل به من جرئت داده که خود واقعیام باشم و از آن چیزی که هستم، خجالت نکشم.» آریل هم از دوستی مکاتبهای با سامی حسابی هیجانزده است و میگوید: «یکی از بهترین مزایای دوستی مکاتبهای این است که با فرهنگهای مختلف آشنا میشوی. خوشحالم که سامی تصمیم گرفته به کشور من سفر کند و با فرهنگ من آشنا شود.»
Maryam Arabi