آنور آبیها بهویژه آمریکاییها مناسبتهای عجیب و غریب کم ندارند؛ اما بیشک یکی از جالبترین مناسبتهایشان ماجرایی است که ۱۸ ژوئن اتفاق میافتد و روز “بریز و بپاش” نام گرفته است. در این روز مبارک آدمها تا زمانی که بودجه و سایز جیبشان اجازه میدهد، ریخت و پاش میکنند و خودشان خودشان را خوشحال میکنند. این مناسبت هرقدر هم که در نگاه اول احمقانه و مصرفگرایانه به نظر برسد، اما در تجدید روحیه آدمها نقش موثری دارد. چه بهتر از این که یک روز تا میتوانید خودتان را تحویل بگیرید؟ مثلا برای خودتان کتابها و فیلمهای مورد علاقهتان را یکجا بخرید یا به یک رستوران یا کافه خوب بروید و غذاهای مورد علاقهتان را سفارش دهید یا لباسهایی را که دوست دارید، به خودتان هدیه بدهید.
برای همه ما پیش آمده که از حساب و کتاب و دو دوتا چهارتا کردن خسته شدهایم و دلمان خواسته برای یک روز هم که شده، دغدغههای مالی دست از سرمان بردارد. روز “بریز و بپاش” اصلا برای این آفریده شده که حسرت این آرزو به دل خیلی از آدمها نماند. هیچ محدودیتی هم برای انتخاب وجود ندارد؛ از رفتن به یک آرایشگاه لوکس و ساختن یک چهره تازه گرفته تا خریدن عطر و جواهرات دلخواه. این ریخت و پاش حتی میتواند همان خامه اضافی روی بستنی میوهایمان باشد که در روزهای عادی به خاطر رژیم از خوردنش صرف نظر میکنیم. قضیه وقتی هیجانانگیزتر میشود که دوستان و آشنایان هم در این لذت سهیم شوند تا یک روز واقعا رویایی رقم بخورد.
روز بریز و بپاش در واقع یک مناسبت ملی آمریکایی است که توسط یک خانم سرخوش آمریکایی به نام آدریان سیوکیس کوپراسمیت خلق شده. درست معلوم نیست چرا این خانم به سرش زده در فرهنگی که به مصرفگرایی شهرت دارد و در آن کمتر کسی برای ریخت و پاش کردن و لباسهای گرانقیمت خریدن و رستورانهای لوکس رفتن دو دو تا چهارتا میکند، یک روز ملی برای خرج کردن افراطی تعریف کند. سالهاست که اعتیاد آمریکاییها به خریدهای گرانقیمت مورد انتقاد بوده است. در میان آمریکاییها اصلا عجیب نیست که برای خرید یک گوشی جدید یا مبلمان تازه پول قرض کنید یا وام بگیرید. اصلا این حقیقت که کسی که خودش را یک “نسبشناس” معرفی کرده، حدود دو دهه پیش به سرش میزند چنین روزی را وارد تقویم ملی کشور آمریکا کند، از فشار مضاعفی حکایت دارد که در جهت ترویج مصرفگرایی در جوامع مدرن عمل میکند. در واقع نامگذاری این روز به افراد بهانه و توجیهی برای خرج کردن بیحد و قاعده میدهد؛ آن هم در کشوری که در آن به لطف کارتهای اعتباری میتوانید درآمدهای آتی خود را پیشپیش خرج کنید. شرکتهای اصیل آمریکایی هم که در چند سال اخیر به تولید برنامهریزیشده محصولات بیکیفیت شهره شدهاند؛ محصولاتی که سر یک سال ناچارید آنها را تعویض کنید و به خرید نمونههای تازه تن بدهید؛ چون حتی اگر هم کار کنند، دیگر از طرف تولیدکنندهشان پشتیبانی نمیشوند. این همان اتفاقی است که در سال ۲۰۰۳ برای شرکت اپل افتاد و به خاطر گارانتیهایش مجبور به پرداخت جریمه شد.
روز ملی “بریز و بپاش” مثل بسیاری دیگر از رسمهای فریبانگیز آمریکایی چند سالی بیشتر ملی باقی نماند و به سرعت به همه جای دنیا سرایت کرد. کسانی که با این روز عجیب و غریب همراه میشوند، خلاقیت فراوانی هم در خرج کردن به خرج میدهند و ایدههای خود را با هشتگ خاص این روز به اشتراک میگذارند. ورود این مساله به شبکههای اجتماعی و بهاشتراکگذاری ایدههای جدید، خودش به فراگیری این ایده کمک کرده است.
اما با وجود همه نقدهایی که به این مناسبت آمریکایی وارد است، فلسفه این اتفاق به خودی خود چیز بدی نیست و یک روز بیدغدغه دخل و خرج زندگی کردن قطعا مشکلی برای کسی به وجود نمیآورد. گذشته از این، ریخت و پاش فقط مربوط به خرید کیف و کفش و لباس نیست و این پول میتواند صرف تجربههای جدید و اتفاقهای خوب شود. یک روز هم که شده به هر روشی که میتوانیم، خودمان را دوست داشته باشیم. آسمان که به زمین نمیآید؟
.
مریم عربی
بسیار خوب بود