تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۱۰/۱۴ - ۰۷:۲۴ | کد خبر : 1825

مرگ در می‌زند

برخی از بهترین فیلم‌های مستند تاریخ سینما، با موضوع مرگ الهام مشعوف سینمای مستند وقایعی را به تصویر می‌کشد که در دنیای واقعی اتفاق افتاده‌، به همین دلیل هم ممکن است گاهی مورد انتقاد قرار گرفته یا به‌شدت تحریک‌کننده تلقی شود. از طرفی مفهوم مرگ، باورمان به جاودانگی را مختل کرده، و بار‌ها در فیلم‌ها، […]

برخی از بهترین فیلم‌های مستند تاریخ سینما، با موضوع مرگ

الهام مشعوف

سینمای مستند وقایعی را به تصویر می‌کشد که در دنیای واقعی اتفاق افتاده‌، به همین دلیل هم ممکن است گاهی مورد انتقاد قرار گرفته یا به‌شدت تحریک‌کننده تلقی شود. از طرفی مفهوم مرگ، باورمان به جاودانگی را مختل کرده، و بار‌ها در فیلم‌ها، از ژانر وحشت گرفته تا فیلم‌های آخرالزمانی، سعی بر درک این مفهوم داشته‌ایم. اما به تصویر کشیدن میرایی انسان در فیلم‌های مستند،از نگاه منتقدان، جنجال‌برانگیز و نامناسب بوده، و دائما از آن‌ها با عناوینی مانند وحشیانه و ناخوشایند، یاد می‌شود.
ترس از مرگ بر دنیای معاصر ما غالب شده، و در این رابطه، مستند‌هایی ساخته شده که فناپذیری بشر و مرگ او را به‌خوبی نشان می‌دهند.

%db%b1
Shoah – 1985
کارگردان این فیلم کلولد لانزمن معتقد است که هیچ فیلمی قادر نیست به واقع، کشتار بی‌رحمانه‌ هولوکاست را به تصویر بکشد. مدت زمان این فیلم ۵۵۶ دقیقه بوده، و صدای برخی از شاهدان این واقعه را به گوش مخاطبان می‌رساند. این فیلم انعکاسی از چشمان محزون و صدای خسته افرادی است که این کشتار دسته‌جمعی را از نزدیک نظاره‌گر بودند.
در طول فیلم، درحالی‌که به اردو‌گاه‌های خالی و متروک مرگ سر می‌زنیم، در پس‌زمینه، صدای ناراحت‌کننده و تاثیر‌گذار بازماندگان، شاهدان و ماموران را می‌شنویم. در این بین عمدا شاهد نما‌های بسته‌ای از چهره‌هایی هستیم که توانستند از این وقایع جان سالم به در برده و خاطرات، آسیب‌های روحی و روانی و مرگ و میر‌هایی را که در کمپ‌ها شاهد بودند، در قالب یک مستند به تصویر بکشند.

%db%b2
Near Death – 1989
این مستند توسط کارگردان آمریکایی و صاحب‌نامی به نام فردریک وایزمن ساخته شده که آثار بر‌جسته‌ای ازجمله «احمق‌های تی‌تی‌کات» و «دبیرستان» را در کارنامه هنری خود دارد. فیلم «نزدیک به مرگ»، چندین بیمار لاعلاج را نشان می‌دهد که در بیمارستانی واقع در بوستون بستری شده و با مرگ دست‌وپنجه نرم می‌کنند.
در این فیلم، بیمارستان به مکانی همگانی تبدیل می‌شود که مابین اتاق‌های ضد‌عفونی‌شده و راهرو‌های پرپیچ‌وخم، در گردش است. و به شکل هوشمندانه‌ای، با سیاه و سفید نشان دادن تصاویر، بیننده را در خود غوطه‌ور می‌کند و قضاوت صحنه‌ها را به‌عهده او می‌گذارد. دوربین از نزدیک وقایع را به تصویر می‌کشد و از روابط و ارتباطات عادی بین انسان‌ها فرا‌تر رفته و واقعیت دنیای انسان را نمایش می‌دهد. به این ترتیب، سوال‌هایی پیرامون ماهیت مرگ و زندگی، در ذهن تماشاگر ایجاد می‌کند.
در طول ۳۵۸ دقیقه فیلم، چهره وحشت‌زده بیماران را می‌بینیم که به انتظار آمدن بستگان و شنیدن نظرات پزشکان معالج خود هستند. تنها مستندی که به‌خوبی مرگ و غیر‌قابل پیش‌بینی بودن جریان زندگی را به تصویر می‌کشد.

%db%b3
Night and fog – 1955
این مستند به همراه شوآه، بهترین روایت‌کنندگان واقعه هولوکاست هستند. در طول سفر میان اردوگاه‌های آشویتس و مجدانِک، آرشیوی از عکس‌ها و فیلم‌های قدیمی را می‌بینیم که کارگردان این اثر آلن رنه، با کنار هم قرار دادن آن‌ها، نما‌هایی متاثرکننده از کشتار‌های وحشیانه، توسط نازی‌ها را نمایش می‌دهد.
کارگردان، از بین سکانس‌های مربوط به کمپ‌های متروک، اتاق‌های گاز، ریل‌های زنگ‌زده و تصاویر ثبت‌شده از بدن‌های بی‌جان روی هم انباشته‌شده و استخوان‌ها و مو‌های باقی‌مانده از اجساد، فضایی دردناک خلق کرده که بیننده را مبهوت و معذب می‌کند.
بخش پایانی این مستند با بیان این جمله: «محنتی را که کشیدیم، پیش چشمان نابینایتان به تصویر خواهیم کشید و طنین ضجه‌های بی‌پایانمان را به گوش‌های ناشنوایتان خواهیم رساند»، به پایان می‌رسد. فیلم «شب و مه»، یادآور گذشته تاریک ماست و بازتابی است از قضاوت نوع بشر، روی این کره خاکی.

%db%b4
The Act of Seeing With One’s Own Eyes – 1971
به گفته جاناتان رزنبام، این مستند، از آن دست فیلم‌هایی است که بیشترین رویارویی با مرگ را به تصویر می‌کشد. مستند «هنر دیدن با چشمان یک نفر دیگر» فیلمی است بی‌کلام که توسط فیلم‌سازی تجربی به نام استن براکیج ساخته شده.
این فیلم ۱۶ میلی‌متری، در شهر پیتزبورگ فیلم‌برداری شده و تصاویری واضح و ناگوار از اجساد داخل سردخانه را نشان می‌دهد. پخش نما‌هایی نزدیک از مراحل آماده‌سازی مردگان، پیش از مراسم تدفین، یا خارج کردن اعضای بدن آن‌ها در طول آتوپسی، فیلم «هنر دیدن با چشمان یک نفر دیگر»، را به یکی از شَک‌برانگیز و مشمئزکننده‌ترین مستند‌هایی تبدیل کرده که تا امروز در ‌رابطه با اجساد مردگان ساخته شده است.
نمایش سکانس‌های پر از خون، بخشی از ساختار اصلی این مستند را تشکیل می‌دهد و سازنده فیلم، با نشان دادن صحنه‌های واقعی، به نوعی تمام فیلم‌های پر از خون‌ریزی را که تا به امروز ساخته شده، تحقیر می‌کند، به‌طوری‌که دیگری حرفی در برابر آن ندارند.

%db%b5
Grizzly Man – 2005
چه چیزی ارزش زنده ماندن دارد؟ یا سوال را جور دیگری مطرح کنیم، چه چیزی ارزش مردن دارد؟ پاسخ این سوال برای شخصی مثل تیموتی تردول، مشخص بود. برای او زندگی‌ای ارزش زنده ماندن داشت یا مرگی ارزش مردن داشت که درکنار یک خرس گریزلی آلاسکایی تحت حفاظت اتفاق افتاده باشد.
مستند ورنر هرتسوک، متشکل از صحنه‌هایی است که توسط خود تیموتی تردول کارگردانی شده. مستند‌ساز، این تصاویر را در کنار مصاحبه‌های انجام‌شده از کارشناسان محیط زیست، بستگان و دوستان تیموتی، گنجانیده است، و درنهایت، مردی را نشان می‌دهد که در مکان مورد علاقه‌اش، جان می‌سپارد. جدا از عشق به طبیعت و باور او مبنی بر زندگی مسالمت‌آمیز بین انسان و حیات وحش، تردول را به شخصیتی دوست‌داشتنی تبدیل کرده، به‌طوری‌که دنبال کردن زندگی او به اندازه خرس وحشی گریزلی، مجذوب کننده است.
اندوه حاصل از تماشای این مستند، ناشی از مرگ ناگهانی و غیر‌منتظره تیموتی نیست، بلکه از درک دیدگاه او، توسط بیننده به‌وجود می‌آید. او با وجود خطر‌کردن‌ها و دیوانگی‌اش، حقایق زیادی برای گفتن داشت.

%db%b6

The Bridge – 2006
به احتمال زیاد، یکی از بحث‌برانگیز‌ترین مستند‌هایی است که تا به حال ساخته شده. فیلم «پل»، مرگ را از میان پل گلدن گیت واقع در سانفرانسیسکو، یکی از معمول‌ترین مکان‌هایی که افراد در آن به زندگی خود پایان می‌دهند، به بیننده نشان می‌دهد.
در طول یک سال، اریک استیل و گروه فیلم‌برداری‌اش، با کاشتن دوربین‌هایی رو به این پل، در انتظار اتفاق غیر‌منتظره‌ای بودند. خیلی‌ها نسبت به این فیلم بد‌بین بوده و ساخت آن را در جهت کسب درآمد می‌دانستند، اما استیل تاکید کرده که اولویت اول تیم فیلم‌سازی، همیشه مصاحبه با افراد مظنون به خودکشی و در صورت نیاز، گزارش آن به مقامات بالا بوده است.
مصاحبه با خویشاوندان و دوستان قربانیان، پیش‌زمینه‌ای از زندگی هر یک از آن‌ها به بیننده منتقل کرده، و مخاطب را از انگیزه خودکشی آن‌ها آگاه می‌کند. تصاویر ثبت‌شده از سقوط افراد از روی پل، بازتابی است از سقوط قربانیان واقعه ۱۱ سپتامبر، البته در شرایطی متفاوت نسبت به یکدیگر.

%db%b7
The Act of Killing – 2012
مستندی جنجالی و ملتهب‌کننده که خیلی زود، جایگاه خاصی در تاریخ سینما به خود اختصاص داد. این فیلم، به دلیل رعایت نکردن مضامین اخلاقی و خط قرمز‌ها، با حملات متعددی روبه‌رو شد. جاشوآ اپن هیمر، کارگردان فیلم،‌ یکی از قدرتمند‌ترین و پرنفوذ‌ترین جوخه‌های مرگ شمال سوماترا را به تصویر می‌کشد، که مسئول کشتار ضدکمونیستی بین سال‌های ۱۹۶۵ تا ۱۹۶۶ بودند.
یکی از سکانس‌های اصلی و فراموش‌نشدنی این فیلم، مربوط به زمانی است که رهبر این جوخه انور کنگو، در‌حالی‌که محل شکنجه‌ها و کشتار را به گروه فیلم‌برداری نشان می‌دهد، ناگهان سعی می‌کند بی‌دلیل، ادای استفراغ کردن را دربیاورد تا به آن‌ها القا کند که دچار جن‌زدگی شده. او همانند سایر اعضای این جوخه مرگ، به گذشته سیاه و مخوف خود افتخار می‌کند. این مستند، با استفاده از قاتلان و خاطراتشان پیرامون کشتار‌ها، فضای بی‌رحم و سادیسمی آن دوره را باز‌سازی کرده و در‌نهایت، مستند منقلب‌کننده‌ای را پیش چشمان شما، به تصویر می‌کشد.

%db%b8
The Suicide Tourist – 2007
شخصی به نام کرگ اورت، به بیماری ASL مبتلاست. در‌نتیجه این بیماری، فرد پس از مدتی، به‌طور کامل فلج خواهد شد. این‌جاست که کرگ تصمیم می‌گیرد، از رسیدن به این مرحله جلوگیری کند. او و همسرش ساکن انگلستان هستند و طی سفری به سوییس، به سازمان خدمات اُتانازی واقع در این کشور مراجعه می‌کنند.
این مستند، آن‌ها را از ابتدای ورود به این سازمان همراهی کرده، و مصاحبه و پیغام آخر کرگ به فرزندانش را نشان می‌دهد. در‌نهایت هم با نمایش کشته شدنش از راه تزریق دارو‌، خاتمه پیدا می‌کند.
مستندی زیبا، که رابطه صمیمانه و دوست‌داشتنی کرگ و همسرش را در روز‌های پایانی زندگی او بازگو می‌کند. در طول مستند، از سایر افرادی‌ که به این سازمان مراجعه کردند و دختر کرگ نیز گفت‌وگوی کوتاهی پخش می‌شود.
اِوِرت مورد منطقی و قابل قبولی از یک بیمار لاعلاج است که به خواست خود، تصمیم می‌گیرد به درد و رنجش پایان دهد.

%db%b9
The Fear of 13 – 2015
فیلم «ترس از ۱۳» از همان ابتدا، مستندی متفاوت است. پیش از شروع آن به بیننده گفته می‌شود که نیک یاریس، زندانی محکوم به مرگی است که طی ۳۵ سال گذشته، چندین بار و به روش‌های مختلف سعی کرده بی‌گناهی‌اش را ثابت کند. با وجود مخالفت‌ها، یاریس با نوشتن نامه‌ای به یک قاضی، از او تقاضا می‌کند که حکم او را لغو کند، و از این‌جا به بعد داستان شروع می‌شود.
او مردی است که تنها برای آزادی نمی‌جنگد، بلکه سعی دارد با لحنی زیبا و شاعرانه، داستان زندگی خود را با جزئیات کامل، به گوش دیگران برساند. چه گناه‌کار و چه بی‌گناه، از دید مخاطب، یاریس انسانی با استعداد و فوق‌العاده جلوه می‌کند.
همان‌طور که او به بیان داستان خود می‌پردازد، کارگردان این اثر، دیوید سینگتون، تمام صحنه‌های آن را باز‌سازی می‌کند، طوری که بیننده، واقعا در آن شرایط قرار گرفته. داستان زندگی یاریس غم‌انگیز و در عین حال، سرشار از امید به آینده است.

شماره ۶۹۱

نوشته هایی دیگر از همین نویسنده: 40cheragh

نظر شما

دیگه چی داری اینجا؟