نقدی بر نرمافزارها و برنامههای دستکاریِ تصویر
صدیقه ثنایی
«هر عکسی از آغاز تا پایان یک نسخه قلابی از واقعیت محسوب میشود… عکسِ غیرشخصیِ دستکارینشده عملا غیرممکن است.» این را ادوارد جین استایکن، عکاس آمریکایی، سالها پیش گفته است؛ آن زمان که خبری از فتوشاپ و برنامههای دستکاریِ تصویر نبود. زمانیکه استایکن این حرف را زده، بیشترین دستکاریِ عکس همان روتوش بوده؛ عکاس خرابیها را از روی عکس برمیداشت و چیزهایی را حذف میکرد که مایل نبود در عکس دیده شود. اما در عصر فتوشاپ، عکسها دگرگون میشوند تا جاییکه دیگر اثری از واقعیت باقی نمیماند و عکس معنایی کاملا متفاوت را منتقل میکند. انسانهای مدرن به عصرِ فتوشاپ بسنده نکردند؛ این روزها نرمافزارها و برنامههای موبایلی روی کار آمدهاند که کلِ تصویر را تغییر میدهند، سلفیها را زیباتر و آدمها را در توهم غرق میکنند. اگر استایکن زنده بود، حتما میگفت دیگر به هیچ عکسی اعتماد نکنید، حتی به فیلمها هم اعتماد نکنید، آنها قلابیترین شکل ممکن از واقعیت هستند. هرچه ظاهر عکس جذابتر و دلرباتر به نظر بیاید، بیشتر باید به واقعی بودنِ آن شک کرد. اما قضیه از آنجا پیچیده میشود که همین نسخههای بدلیِ مثلا زیبا به معیاری برای تعریف زیبایی تبدیل میشوند. درواقع آدمها به کمک تکنولوژی تصاویر غیرواقعیای میسازند که در دنیای واقعی نظیر آن وجود خارجی ندارد، یا حداقل خودشان مثل آن نیستند و از قضا همان را اسطوره زیبایی میبینند؛ دست به دامن عملهای جراحی زیبایی و انواع شیوههای آرایش و گریم چهره میشوند تا به آن نسخه بدلیِ زیبایی شبیه شوند. آنچه در این فرایند، دستکاری میشود، زیبایی افراد تصاویر نیست، بلکه ذهنیت و درک آنها از زیبایی است که متحول میشود و همین امر آنها را وادار میکند زیبایی خودشان را هم در دنیای واقعی دستکاری کنند. انسانها ابتدا معصومیت را از عکس گرفتند و حالا از زیباییِ خودشان.
از روتوش تا دستکاری
۱۸۱۴؛ خیلی دور نیست؛ زمانی که نخستین عکس از دل یک دوربین عکاسی متولد شد. در آن زمان قرار بود عین تصویر از دوربین عکاسی بیرون بیاید. اما عکس خیلی زود معصومیت خود را از دست داد. از سالهای ۱۸۶۰ تا ۱۸۶۹ بود که عکاسها قادر به دستکاری جزئی تصاویر شدند. از همان زمان که آنها در تصویر دست بردند، تصویر معصومیتش را از دست داد. طولی نکشید که عکاسها عملیات دستکاری را شروع کردند، آنها سر یکی را روی تن دیگری میگذاشتند و تا جای ممکن با روتوش آن را مخفی میکردند. این دستکاریها درواقع ابتداییترین شکل فتوشاپ بود. کمکم عکسهای دستکاریشده مورد استفاده روزنامهها و مجلهها قرار گرفت تا انسانها به عصر فتوشاپ رسیدند؛ عصری که باید در اصالت هر تصویری که به چشم میآید، تردید کرد.
وقتی فتوشاپ یک فعل شد
تکنولوژی آنقدر پیشرفت کرد که توانست ابزاری را برای دستکاری تصاویر در اختیار عکاسها بگذارد؛ این ابزار جدید «فتوشاپ» بود. سال ۱۹۸۸ برای نخستین بار این برنامه برای دستکاری تصاویر معرفی و روانه بازار شد. فتوشاپ آنقدر قوی بود که خیلی زود از نام یک ابزار به یک «فعل» تبدیل شد. یعنی کمی بعد از تولد این برنامه، دیگر کسی نمیگفت «با فتوشاپ عکسی را دستکاری کنیم»، بلکه میگفتند «عکس را فتوشاپ کنیم». هرچند استایکن معتقد بود چیزی به نام عکس واقعی وجود ندارد، اما فتوشاپ اصل ماجرا را زیر سوال برده بود و کل واقعیت را تحریف میکرد. به همین خاطر درباره استفاده از آن در حرفه روزنامهنگاری بحثها و جدلهای بسیاری بود. مجلههای معروف عکسها را دستکاری میکردند و از آنها برای طرح جلد خود استفاده میکردند. عدهای هم به دنبال عکسهای اصلی میرفتند و اختلاف آن را با واقعیت مطرح میکردند. به همین خاطر استفاده از فتوشاپ در بخشهایی مثل روزنامهنگاری، محل بحث شد و هنوز هم این بحثها ادامه دارد. البته به مرور قوانینی به تصویب رسید که اکنون عموما همه از آن پیروی میکنند.
مجاز و غیرمجازِ فتوشاپی
ابزار جدیدی که برای دستکاری تصویر در اختیار افراد قرار گرفته بود، آنقدر جذابیت داشت که نمیتوانستند بهسادگی از خیرِ آن بگذرند. تصمیم گرفتند قوانینی را در نظر بگیرند و چیزهایی را مجاز یا غیرمجاز اعلام کنند. ازجمله کارهایی که مجاز اعلام شد، دستکاری روشنی و میزان تضاد نور و روشنی در تصویر بود. آن زمان که دوربینها دیجیتال و مدرن نبود نیز گاهی عکسها دچار ایرادهایی مثل سوختگی میشد و اکنون اگر کسی بخواهد از آن عکسها استفاده کند، اجازه اصلاح آن را دارد. اصلاح رنگ و اصلاح قاب عکس برای همخوانی و تطابق با شکل صفحه هم جزو موارد مجاز شد. به صورت کلی روتوش هم پذیرفتهشده است. اما اضافه کردن یک تصویر دیگر به داخل قاب، قابل قبول نیست. تغییر رنگ بهطوریکه متفاوت از رنگ اصلیِ تصویر شود نیز پذیرفتهشده نیست. درواقع هر کاری که معنا و مفهوم عکس اولیه را تغییر بدهد، دیگر مجاز نیست و عموما مورد استفاده قرار نمیگیرد. اما جالب اینجاست که حتی معتبرترین رسانهها مانند نشنال جئوگرافی هم متهم به دستکاری تصاویر و از بین بردن اصالت آن هستند. حالا که دیگر دستکاری تصاویر به سادگی آبخوردن شده است، این خودِ فتوژورنالیستها هستند که باید با وجدان کاری به دنبال صادقانهترین عکسها باشند. اما مشکل عصر حاضر فراتر از عکسهای فتوشاپی است. این روزها با پدیده نرمافزارهای دستکاریکننده تصاویر به شکلی متفاوت مواجه هستیم.
همه زیبا هستند؟!
چشمها درشتتر از حد معمول است، لبها صورتی و پوست کاملا شفاف است. عدسی چشم برق میزند. بینی باریک و قلمی است و اگر لبخندی بر لب داشته باشد، دندانها سفید و جفت است. این تصاویر شاید زمانی واقعیت بودند، اما حالا تصاویر قلابی از هر کسی هستند که از اپلیکیشنهای دستکاری تصاویر استفاده میکند. سلفیها عموما نباید زیبا باشند، دوربین به صورت نزدیک است، بینی باید بزرگتر به نظر بیاید و صورت کمی نافُرم میشود، اما به لطف اپلیکیشنهای دستکاری تصویر دیگر کسی غمی ندارد. سروکله اپلیکیشنها و برنامههای دستکاری تصاویر خیلی وقت نیست که پیدا شده است، قطعا عمر آنها از عمر تلفنهای هوشمند هم کوتاهتر است، اما با همین عمر کمشان حسابی جای خودشان را در دل آدمها باز کردهاند. قرار بود در ابتدا تنها اپلیکیشنی برای ویرایش تصویر باشند، اما حالا دست در تصویر میبرند و شکل دیگری از آن میسازند. نمونههای آنها هم کم نیست. چشمبادامیها یکی از خورههای بزرگ این اپلیکیشنها هستند.
روزی که چشمبادامیها زیبا شدند
میتو (Meitu) یکی از اپلیکیشنهای قدیمی چینی برای دستکاری تصویر است. نام این برنامه در زبان چینی معنای «تصویر زیبا» میدهد. نخستین محصول آن در سال ۲۰۰۸ وارد بازار شد. حالا جوانهای چینی مثل خوره به جان آن افتادهاند. شرکت میتو شکلهای جدیدی از این برنامه را روانه بازار کرده که میتواند پوست را شفاف و چشمها را روشن کند. آنطور که نیویورکر نوشته، این روزها اپلیکیشن میتو بهتنهایی روی میلیاردها تلفن همراه در چین و اغلب کشورهای آسیایی نصب میشود. البته در غرب هم سرعت پیشرفت بالا بوده است. آنها سلفیهایی زیباتر از خود اصلیشان میگیرند و در شبکههای اجتماعی به اشتراک میگذارند. دیگر نمیتوان عنوان دستکاری تصاویر را به این اپلیکیشنها داد، آنها درحقیقت برنامههای زیباییسازی هستند؛ عکس اصلی را میگیرند و جادو میکنند.
جادوی برنامههای هوشمند
«من تحقیق کردم پسرها از آواتارشون قشنگتر هستن، دخترها زشتتر.» این را چند وقت پیش یکی از کاربران شبکههای مجازی در توییترش نوشته بود. شاید ظاهر قضیه به نظر یک طنز ساده باشد، اما پرده از حقیقتی قابل تامل برمیدارد. پسر و دخترش فرقی ندارد؛ عکسهایی که بهعنوان عکس پروفایل میبینیم، مدتهاست که قابل اعتماد نیستند. این روزها کمتر کسی عکسی را از خودش بدون دستکاری در شبکههای مجازی به اشتراک میگذارد. خبرنگار نیویورکر از دوستان چینیاش که بیش از سایر نقاط دنیا در این تصویرسازیها غرق شدهاند، یک سوال سرگرمکننده پرسیده است: «چقدر طول میکشد تا عکسی را پیش از به اشتراکگذاری در شبکههای مجازی، ویرایش کنید؟» جالب اینجاست که پاسخ اکثر آنها، چه آقا و چه خانم، نزدیک به «۴۵دقیقه» بوده است. برخی از آنها یک ساعت برای ویرایش سلفی خود وقت میگذارند تا به درجهای از رضایت برسند و آن را در شبکههای اجتماعی به اشتراک بگذارند. جالب اینجاست که هیچکدام حاضر نیستند عکسی را بدون اصلاح و ویرایش به کمک این برنامهها در جایی به اشتراک بگذارند. درواقع آنها با همین ظاهر در جامعه واقعی زندگی و کار میکنند، اما در دنیای مجازی حاضر نیستند آن ظاهر را به نمایش بگذارند و درنتیجه ظاهری قلابی از خودشان میسازند و نمایش میدهند. درواقع آنچه به کمک این برنامهها دستکاری میشود، ظاهر افراد نیست، بلکه ذهنیت آنها درباره مفهوم زیبایی است که بهکلی دستکاری و دگرگون میشود.
هدف چیست؟
هر بار تصویری را دستکاری میکنید، باید این پرسشها را مطرح کنید: چرا این کار را میکنیم؟ هدف و نیت ما از دستکاری این تصویر چیست؟ خطوط قرمز ما کجا هستند؟ چه نکات اخلاقی برای دستکاری تصویر وجود دارد؟ پاسخ دادن به این پرسشها آنقدر هم سخت و پیچیده نیست. هر بار بخواهیم آنها را جواب بدهیم، کافی است از خودمان بپرسیم چرا این عکس را گرفتیم و قرار است از آن چه بهرهبرداریای کنیم؟ اگر عکس را به بهانههای هنری گرفته باشید، قطعا باید به شکلی زیباییشناسانه از آن استفاده کنید. اما اگر عکس جنبه مستند دارد، باید وقایع و حقایق درون آن حفظ شود. اما در هر صورت ملاحظات اخلاقی در جای خود باقی است. چرا باید از تصاویر قلابی خودمان برای فریفتن دیگران استفاده کنیم، وقتی خودمان حداقل در زمان گرفتن آن عکس، شبیه به آن نسخه قلابی نیستیم؟
مرزی میان واقعیت، هنر و تقلب
تصاویر «واقعیت» هستند یا «هنر»؟ این روزها تصاویر هیچکدام نیستند، تقلب هستند! کاملا قلابی و جعلی. زمانی بود که میگفتند همه زیبا هستند، هر کسی نمیتواند آن را ببیند. حالا واقعا در عکسها همه مثلا زیبا هستند، آن نوع از زیبایی که سازندگان برنامهها و اپلیکیشنهای دستکاری تصویر تعریف کردهاند. هر کسی چشمهای درشت و براق دارد، هر کسی پوست روشن و شفاف دارد، هر کسی بینی باریکی دارد و قالب صورتش در آن قالب مشخص جا میگیرد، زیباست. زن و مردش هم فرقی ندارد. مثل یک قانون تصویب شده و همه باید از آن تابعیت کنند. تصاویر این روزها به یک معضل بدل شدهاند. دیگر کسی نمیتواند به آنچه میبیند، اعتماد کند، یا آن را باور داشته باشد. هرچند این ماجرا، ماجرایی تازه نیست، اما وجه قابل تاملش برای امروز این است که این ماجرای قدیمی، کاملا همهگیر شده و درنهایت مفهوم زیبایی را در ذهن افراد دستکاری کرده است. بزرگترین آسیب این قضیه نیز در دنیای واقعی زمانی خودش را نشان میدهد که افراد به عملهای جراحی زیبایی روی میآورند تا بتوانند خودشان را به درک عمومی امروزیها نزدیک کنند. این روزها جمله «زیبایی در چشم بیننده است» دیگر به یک شعار پوچ و تهی تبدیل شده است، انسانها به لطف پیشرفت تکنولوژی و به کمک اپلیکیشنهای دستکاری تصویر، زیبایی را هم از خودشان، هم از تصویر و هم از چشم بیننده ربودهاند.