گرتا تونبرگ، دختر ۱۶ ساله سوئدی، چطور میخواهد زمین را پس بگیرد؟
نسیم بنایی
هیچکس آنقدر کوچک نیست که نتواند تغییری ایجاد کند
یک پیام دارد؛ بیدار شوید! دختر ۱۶ سالهای با موهای روشن بلند و چهرهای متفکر به اسم گرتا تونبرگ. اما این دختر نوجوان تنها یک دغدغه دارد؛ زمین! یخهای قطب آب میشوند، سطح آب دریاها بالا آمده، خاک شهرها در حال فرونشست است، هوا آلوده شده و جنگلها میسوزند، گونههای حیوانی هم به خاطر بدحالی محیط زیست در حال انقراض هستند؛ زمین عذاب میکشد و کمتر کسی میتواند عذاب کشیدن این کره خاکی را ببیند. عذاب زمین برابر با از دست رفتن آینده آیندگان بشر است. اما حالا دختر نوجوان سوئدی این عذاب را حس کرده و برای آیندگان جنبشی را راه انداخته؛ جنبشی برای محیط زیست. گرتا تونبرگ این روزها جنبش دانشآموزی برای آگاهسازی از تغییرات اقلیمی و گرمایش زمین را راهاندازی کرده و عنوان «جمعهها برای آینده» را روی آن گذاشته است. آینده به غارت رفته، در سلطه بشر امروزی قرار گرفته. آیا کسانی مثل گرتا میتوانند زمین را پس بگیرند و زنده نگه دارند؟
انسانهای سوخته در زمین سوخته
هشت سال بیشتر نداشت که درباره تغییرات اقلیمی شنید و آنطور که خودش میگوید، نمیفهمید چرا هیچکس کاری برای مقابله با آن نمیکند. متولد سوم ژانویه ۲۰۰۳ در استکهلم است. مادرش خواننده اپرا و پدرش بازیگر است. سه سال بعد از اینکه برای نخستین بار درباره تغییرات اقلیمی شنیده بود، دچار علایمی شبیه به افسردگی و بیحالی شد. بهندرت حرف میزد و خیلی کم غذا میخورد. تشخیص پزشکها سندرم اسپرگر بود. او همچنین به اختلالهای سکوت انتخابی و اختلال وسواس فکری-عملی مبتلاست. اما او این بیماری را عاملی برای محدودیت نمیداند، بلکه آن را قدرتی در خودش میبیند. کمکم دغدغههای زیست-محیطی او به صورت جدی نمایان شد. حدود دو سال با خانوادهاش دستوپنجه نرم میکرد تا آنها را قانع کند ردپای کربنی خود را کمتر کنند. اما راهکاری که پیشنهاد میکرد، کمی سخت بود؛ او از آنها میخواست گیاهخوار شوند. همچنین از آنها میخواست دیگر با هواپیما سفر نکنند، چراکه ردپای کربنی پرواز با هواپیما بسیار زیاد است. شاید گیاهخوار شدن اهمیت چندانی نداشت، اما پرواز نکردن با هواپیما برای مادرش اهمیت زیادی داشت. مادرش خواننده اپراست و برای ادامه شغلش در سطح بینالمللی باید با هواپیما به سفرهای خارجی برود. اما حالا که قانع شده ردپای کربنی خود را کم کند، یعنی باید با شغل حرفهای خود در سطح بینالمللی خداحافظی کند. گرتا میگوید تغییر رفتار مادر و پدرش به او این امید را میدهد که میتواند تغییری در زمین ایجاد کند و جلوی عذاب کشیدن زمین را بگیرد. داستان زندگی این خانواده در کتابی که مالنا ارنمن، مادر گرتا، نوشته، آمده است. این کتاب سه فصل دارد و بهخوبی نشان میدهد مادر و پدر گرتا هم دغدغه مسائل زیستمحیطی را پیدا کردهاند. فصل اول: پشت پرده. فصل دوم: انسانهای سوخته در زمین سوخته. فصل سوم: تصور کن اگر زندگی واقعی باشد و هر کاری ما انجام میدهیم، معنایی داشته باشد.
اعتصاب مدرسهای برای تغییرات اقلیمی
گرتا تونبرگ در سن و سالی است که باید به مدرسه برود. اما زمین آنقدر برای او اهمیت پیدا کرده که درس و مشقش را رها کرده و برای نجات آن دست به اعتراض زده است. اوایل راه تنها بود. خودش تنهایی دست به اعتراض میزد. در واقع ایده این اعتراضات را هم از جای دیگری الهام گرفت. در تیراندازی مدرسه در فوریه ۲۰۱۸ در آمریکا، عدهای از دانشآموزان برای کنترل اسلحه دست به اعتراض زدند. گرتا هم از آنها الهام گرفت و برای محیط زیست به فکر اعتراض و اعتصاب دانشآموزی افتاد. او میگفت: «من میخواهم احساس امنیت کنم. اما چطور احساس امنیت کنم وقتی در بزرگترین بحران بشریت قرار داریم؟» به این ترتیب، یک پلاکارد برداشت که روی آن به زبان سوئدی نوشته شده: «اعتصاب مدرسهای برای تغییرات اقلیمی». او در این یک سال حتی پلاکارد اعتراضیاش را هم عوض نکرده و همین یک پلاکارد را دارد. حالا هم هر جا می-رود، این پلاکارد را زیر بغل میزند و راه میافتد. در واقع از این پلاکارد مراقبت میکند تا زبالهای به محیط زیست اضافه نکند.
اما روزهای اعتراض تنهایی گذشت. حالا او در اعتراضاتش تنها نیست. آن روزها فقط خودش تنها بود که جمعهها به مدرسه نمیرفت و دست به اعتراض میزد. اما حالا به رهبر جنبشهای دانشآموزی برای محیط زیست تبدیل شده. جنبشی که «جمعهها برای آینده» نام گرفته و دانشآموزان زیادی آن را دنبال میکنند. او به مرور دیگران را به این جنبش دعوت کرد و بقیه هم به مرور به او ملحق شدند. حالا این جنبش در همه نقاط دنیا به راه افتاده. گرتا به سفرهای مختلف میرود تا رهبری اعتراضات را به عهده بگیرد، هر چند خودش را رهبر جنبش خاصی نمیداند. او حالا به جایی رفته که رئیسجمهورش گرمایش جهانی را باور ندارد؛ آمریکا. البته این سفر طولانی هم بدون هواپیما با کشتی بادبانی انجام شده. او برای اینکه ردپای کربنی کمتری از خود به جای بگذارد، با کشتی و از طریق دریا سفر کرده است. حالا فقط یک پیام دارد؛ بیدار شوید. و تنها مدرکش گزارشهای علمی در زمینه محیط زیست و گرم شدن زمین است.
آیندهاش را نمیفروشد
«بزرگترها (نسل پیش از ما) در مقابله با بزرگترین بحران بشریت شکست خوردهاند.» این یکی از حرفهای اوست. او میگوید میخواهد هر کاری از دستش برمیآید، برای نجات زمین انجام بدهد. «میخواهم وقتی بزرگ شدم و به گذشته نگاه کردم، بگویم هر کاری میتوانستم، کردم.» و حالا هر کاری در توان دارد، انجام داده. به همین خاطر است که نشریه تایم تصویر او را روی جلد برده و نام او در فهرست تاثیرگذارترین افراد در دنیای امروز آورده است. و به همین خاطر است که این دختر نوجوان نامزد جایزه صلح نوبل شده است. بچههای امروز حق دارند به نسلهای پیش از خود اعتمادی نداشته باشند، چراکه آینده آنها به گذشتگان فروخته شده؛ زمین به چشم امانت دیده نشده، بلکه فروخته و مصرف شده. این حرفی است که گرتا هم در یکی از سخنرانیهایش میگوید. «زمین فروخته شده تا افراد کمی بتوانند پول زیادی به دست بیاورند.» زمین قربانی تولید ثروت افراد اندکی شده و گرتا میخواهد جلوی این جریان بایستد.
این نسل کوتاه نمیآید
نخستین باری که گرتا دست به اعتراض زد، تصاویر آن را در شبکههای اجتماعی مختلف منتشر کرد. حالا به رهبر یک جنبش جهانی تبدیل شده است. با اینکه اختلال سکوت انتخابی دارد، اما سخنرانیهای کوتاه و تاثیرگذاری میکند. این سخنرانیها در کتابی با عنوان «هیچکس آنقدر کوچک نیست که نتواند تغییری ایجاد کند» جمعآوری شده است. واقعیت این است که نسل آینده باید مورد توجه نسل امروز قرار بگیرد. اما آیا انسانهای امروزی این توجه را به نسل آینده دارند؟ از یک سو سیاستمداران و از سوی دیگر، افرادی که سن آنها بالا رفته، به این مسئله توجهی ندارند که زمین امانتی است که از آیندگان در دست دارند. آنها هر طور که بخواهند، از زمین بهرهبرداری میکنند درحالیکه با این رویه چیزی از زمین برای نسل آینده باقی نمیماند. اما این نسل جدید مثل نسل قدیم نیست. آنها میدانند چه میخواهند و در خواسته خود پافشاری میکنند. آنها نسلی نیستند که کوتاه بیایند، چراکه برای حیات خودشان میجنگند.
البته اعتراضات گرتا هم با واکنشها و انتقاداتی همراه شده، اما کسانی از او انتقاد کردهاند که احتمالا در بهره گرفتن از محیط زیست و زمین، منافعی دارند و درنتیجه منافع خود را در خطر میبینند. عدهای هم از نام او سوءاستفاده کردهاند. اما او بارها گفته که حتی خودش را رهبر جنبش هم نمیداند، بلکه صرفا برای زمین تلاش میکند. او فقط امیدوار است مسئولان و مقامات در کشورهای مختلف صدای نسل آینده را بشنوند و برای آنها فکری کنند، پیش از آنکه زمین نابود شود و از دست برود.
زنگها برای که به صدا درآمدهاند؟
حال زمین آنقدر بد است که کمکم کشورها هم به فکر افتادهاند. حتی سازمان ملل هم نشست امسال خود را به صورت ویژه به تغییرات اقلیمی اختصاص داد. دبیرکل سازمان ملل هم میگفت همه باید با برنامه و راه کار برای مقابله با مسائل زیستمحیطی به نشست امسال بیایند. البته برخی سیاستمداران در این شرایط خودشان را به خواب زدهاند؛ نمونهاش دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، که میگوید گرمایش جهانی را باور ندارد و برای آن سند و مدرک میخواهد. شاید به همین خاطر است که گرتا گفته نمیتواند افرادی مثل ترامپ را قانع کند، اما امیدوار است آنها نگاهی به گزارشهای علمی در این زمینه بیندازند، بلکه از خواب بیدار شوند و زمین را برای آیندگان حفظ کنند. حالا یا سیاستمدارانی مثل ترامپ به خودشان میآیند و به جای اینکه از برنامههای مختلف زیستمحیطی مثل توافق پاریس، صرفا به خاطر منافع خودشان بیرون بیایند، با جریان جهانی برای محیط زیست همراه میشوند و زمین نجات پیدا میکند، یا انسانها همراه با زمین، خودشان را هم از بین خواهند برد. آیا صدای گرتا تونبرگ و همنسلانش شنیده خواهد شد؟
منتقدان مدافع کوچک
اما مدافع کوچک زمین منتقدانی هم دارد؛ منتقدانی که او را متهم به بازیگری کردهاند. آنها میگویند این دختر نوجوان صرفا نمایش میدهد و ابزاری است برای سرگرمی در عرصه بینالمللی. البته منتقدان در این زمینه از دو طیف مختلف هستند. یک دسته ترامپ و مدافعان او هستند که میگویند این دختر صرفا یک بازیگر است و نمایش میدهد، یک دسته هم منتقدانی هستند که میگویند که این دختر صرفا یک ابزار است. در واقع آنها میگویند گرتا هم مانند بسیاری از دیگر کودکان مورد استفاده قرار میگیرد، ولی نتیجهای کاربردی برای زمین به همراه نخواهد داشت. نمونه این کودکان هم میتواند ملاله باشد که قرار بود کارهای بزرگی کند، اما به عروسکی برای نمایش تبدیل شد. منتقدان گرتا میگویند او هم مانند ملاله به یک عروسک نمایشی تبدیل خواهد شد. حالا که بحث جایزه صلح نوبل هم به صورت جدی مطرح شده، این گمانهزنیها هم شدت گرفته است. بههرحال، گرتا رفتاری مشابه به رفتار نمایشی هم داشته. برای مثال هنگامی که ترامپ را در مجمع عمومی سازمان ملل دید، یا هنگامی که در مجمع سخنرانی کرد، بیش از اندازه هیجانزده شده بود و احساساتی فراتر از حد طبیعی را نشان میداد که مدافعانش میگویند به دلیل اختلالاتی مثل سندرم اسپرگر است و ارتباطی به نمایش دادن ندارد. حالا باید دید این دختر هم به فردی مثل ملاله تبدیل خواهد شد، یا نقشی فعالتر در جهان ایفا خواهد کرد.