مطبوعات در دوران مصدق چه میگفتند؟
بعید است دورانی از حکمرانی تاریخ ایران معاصر را بشود پیدا کرد که به اندازه دوران حکمرانی محمد مصدق زیر ذرهبین رفته باشد. از موافق و مخالف چنان خاک اسناد دوران نخستوزیری مصدق را به توبره بردهاند که دیگر کمتر زاویه آفتابنخوردهای از اتفاقات دوران او باقی مانده است. از خوب و بد ملی شدن صنعت نفت، دوران تلاش برای ملی کردن نفت، رفتوآمد مصدق و تیم حقوقدانش به این دادگاه و آن مجمع بینالمللی، تحریم سفت و سخت خرید نفت ایران و مشکلات طاقتفرسای اقتصادی، سایه کمونیسم که به نظر میرسید ابزار مصدق برای به توافق رسیدن با انگلستان است، امید بستن به کمک مالی آمریکا، وقایع ۳۰ تیر و نخستوزیری قوام، بازگشت مصدق به قدرت، اختلافات بیشتر با دربار، انحلال مجلس، کودتای ناکام و گریختن شاه و سرانجام کودتای ۲۸ مرداد… فصلی پرآشوب و سراسر تنش که دست آخر مثل کاتالیزوری شد برای تبدیل پادشاه کمروی خجالتی سالهای دهه ۲۰ به پادشاهی که مجلس و نخستوزیری و عدلیه را به تعارفهایی تبدیل کرد که بههرحال باید با ملت میداشت…
گفتیم شاید تازه باشد اگر اینبار وقایع دوران نخستوزیری دکتر مصدق را از طریق چند مطبوعه آن زمان بازبخوانیم. مطبوعات نه لزوما حقیقت را مینویسند و نه اگر بنویسند، تمامش را. اما هر کدامشان لااقل انعکاسی است از گوشهای از افکار عمومی جامعه که شاید کلیشههای ذهنی ما را بتواند عوض کند…