ساسان خادم
هشت نشانه که میگوید بنکسی هنرمند گرافیتی و رابرت دل ناجا، خواننده مشهور گروه انگلیسی Massive Attack، یک نفر هستند!
نشانه اول: هر دو سالهای مهم زندگیشان را در شهر بریستول انگلستان سپری کردند.
بنکسی (Banksy) هنرمند گرافیتی (دیوارنگار) نخست کارهای گرافیتی خود را در سال ۱۹۹۰ از متروی بریستول شروع کرد. (کاری که از نظر قوانین انگلستان جرم محسوب میشود؛ البته نه بهخاطر مضمون، بلکه به دلیل تخریب اموال عمومی… هرچند که این آثار اکنون جزو شناسنامه این شهر شده است.) رابرت دل ناجا (Robert Del Naja) هم پیش از آنکه گروه مسیو اتک (Massive Attack) را تشکیل دهد، در دهه ۹۰ در شهر بریستول با گروهی به نام Wild Bunch همکاری میکرده که آنها نیز گروه محلی بریستولی بودند.
درحالیکه کسی نمیداند بنکسی کی و کجا به دنیا آمده، اما اولین آثار او در همین شهر بر دیوار مترو نقش بسته است؛ مترویی که خیلی از هنرمندان گرافیتی، نقاشان و موزیسینهای خیابانی آثارشان را آنجا اجرا میکردند و روی کارهای هم تاثیر میگذاشتند. در جایی نیز بنکسی گفته است که یکی از الهامات آثارش ۳D (نام مستعار رابرت دل ناجا) بوده.
نشانه دوم: آثار هنری هر دو هنرمند شباهتهای زیادی به هم دارد
رابرت دل ناجا پیش از آنکه گروه مسیو اتک را تشکیل دهد، کارهای گرافیتی چاپهای دستی و فعالیت گرافیکی داشته. جالب است که بدانید تمام طراحی جلدهای خود گروه مسیو اتک نیز کار خود رابرت دل ناجا است. تشابه تکنیکی هر دو هنرمند هم نکته جالبی است. هر دو در گرافیتیهای خود از روش استنسیل (stencil) استفاده میکنند.
نشانه سوم: هر دو ادعا کردند که با هم دوست هستند
درحالیکه هر دو رد کردهاند که امکان دارد یک نفر باشند، اما میگویند که روی کار هم تاثیر میگذارند. رابرت دل ناجا به دیلی میل گفته است: بنکسی یکی از رفقای نزدیک ماست!
نشانه چهارم: هر دو دوست مشترکی به نام جف بارو دارند
در سال ۲۰۱۰ آقای جف بارو (Geoff Barrow) آهنگی به نام خروج از مغازه کادوفروشی (Exit through the Gift Shop) را برای رابرت دل ناجا میسازد و ضبط میکند و همان سال این آهنگ بهعنوان موسیقی ابتدای فیلم مستند بنکسی با همین نام Exit through the Gift Shop انتخاب میشود؛ فیلمی که نامزد جوایزی ازجمله اسکار نیز شد. همچنین در سال ۲۰۰۵، جف بارو و رابرت دل ناجا کنسرت خیریهای به نفع بازماندگان سیل سونامی در شهر بریستول برگزار کردند. این اتفاقات نشان میدهد آن دو نفر میتوانند یکی باشند. میتوان این اتفاقات را اینگونه ارزیابی کرد که رفاقت جف بارو و رابرت دل ناجا بوده که باعث ساخت و اجرای تیتراژ شروع آن فیلم شده و نه بنکسی خیالی.
نشانه پنجم: همزمانی جغرافیایی اجراهای گرافیتی بنکسی و اجراهای گروه مسیو اتک!
این نشانه را جدی بگیرید! برای اولین بار روزنامهنگاری به نام کریگ ویلیامز (Craig Williams) در وبلاگ خودش این تئوری را مطرح کرد: هر جا که کارهای بنکسی دیده شده، قبل یا بعد آن مسیو اتک آنجا اجرا داشته است…
در این شش شهر که حداقل این اتفاق تکرار شده است: تورنتو، نیویورک، باستن، ملبورن، لسآنجلس و نیواورلئان.
البته یک فرضیه موازی هم هست که بنکسی میتواند ساخته گروهی از هنرمندان باشد که جزو فالوئرهای کنسرتهای گروه مسیو اتک هستند که رابرت دل ناجا آنها را رهبری میکند و آنها تحت تاثیر خط فکری او هستند.
جوایز معتبرگروه
ترانه Mezzanine از آلبومی به همین نام در سال ۱۹۹۸ از طرف مجله رولینگ استون در جدول ۵۰۰ ترانه تمام ادوار قرار گرفت.
جوایز این گروه عبارت اند از:
دو بار MTV Europe Music Awards (برای بهترین ویدیو کلیپ)
دو بار Q Awards (برای بهترین آلبوم /)Mezzanine
و یک بار Brit Awards از هفت بار کاندیداتوری آهنگ و آلبوم
همگی این جوایز در فاصله سال ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۸
کسب شده است.
نشانه ششم: بنکسی بخشی از موزیک مسیو اتک است
در سالی که گذشت، گروه مسیو اتک قرار بود کنسرتی اعتراضی در نکوهش جنگ و اعتراض به سیاستهای اسراییل در کرانه باختری بیت الحم (شهری که قطب فرهنگی و توریستی فلسطین است) اجرا کند… این کنسرت بنا بر فشارهایی که مخالفان او وارد کردند، در آخرین دقیقه کنسل شد… قرار بود همزمان با این اجرا از آثار بنکسی هم رونمایی شود که آن اتفاق هم نیفتاد.
نشانه هفتم: رابرت دل ناجا الهامبخش من است
در مقدمه کتاب ۳۰۰ صفحهای آثار هنری تری دی و مسیو اتک
۳D and the Art of Massive Attack بنکسی مینویسد: زمانی که من ۱۰ سال سن داشتم، جوانی به نام ۳D دیوارهای شهر را بهسختی نقاشی میکرد… او پس از آنکه گروه مسیو اتک را بنیان نهاد، برای او و فعالیت هنریاش اتفاقات خوبی افتاد، اما برای شهر ما نبود او فقدان بزرگی به حساب میآمد. در جای دیگری هم بنکسی زبان به تمجید از رابرت دل ناجا گشود و گفت که من آثار خود را از روی دل ناجا کپی میکنم.
نشانه هشتم: گلدی گفت «رابرت»
خیلی از این نشانهها قبلتر به صورت پراکنده دیده و شنیده شده بود، اما چیزی که این بحث را دوباره داغ کرد، سوتی آقای گلدی بود Clifford Joseph Price ملقب به گلدی (Goldie) نام یک درامر و بیسیست است که سابقه همکاری با گروههای زیادی داشته است.
در یک مصاحبه، زمانی که خبرنگار سوالی درباره بنکسی از او پرسید، به اشتباه نام رابرت را به زبان آورد. مسلما هزاران هزار رابرت در دنیا وجود دارد، ولی وقتی این گمانهزنیها داغ است، چنین شباهتی تکه گمشده پازلی است که کامل میشود.
آلبوم های آفیشیال مسیو اتک عبارت اند از:
(Blue Lines (1991
(Protection (1994
(Mezzanine (1998
(۱۰۰th Window (2003
(Heligoland (2010
درباره گروه مسیو اتک بیشتر بدانیم
این گروه به سال ۱۹۸۸ در بریستول انگلستان تشکیل شد. سبک این بند تریپ هاپ (Trip hop) است… چیزی که خیلی از مردم به اشتباه با پسوند پاپ میگویند. مثل هیپ هاپ که اشتباهی هیپ پاپ تلفظ میکنند.
اعضای این گروه دو نفرند که به نسبت نیاز هر آهنگ هنرمند مهمان دعوت میکنند؛ رابرت دل ناجا ملقب به ۳D و گرنتلی مارشال (Grantley Marshall) ملقب به Daddy G.
مسیو اتک نفسی بود برای کسانی که میخواستند موسیقیای بشنوند، که شبیه بقیه نباشد، هر چقدر هم که نچسب اما تازه و نو. کسانی که از موسیقی تجاری آن روزها فراری بودند و میخواستند موسیقی الکترونیکی بشنوند که مانند آثار کلاب و دیسکو نباشد، بلکه حرفی تازه از فضاهای تیره و تار و بیت (Beat)های کند و خلسهآور داشته باشد…
استفاده از اصوات تازه در این سبک بسیار به چشم میآید. کاری که پیشگامان این تفکر مانند گروه Wild Bunch بهصورت ابتدایی انجامش میدادند؛ ریتمهای تکرارشونده اما متفاوت، صدای دوستانه خواننده که تلاشی برای به هیجان آوردن شنونده نمیکند، اشعاری قدرتمند، همینطور اصوات صنعتی یا industrial که دهههاست وارد موسیقی شده و یکی از واضحترین اصواتی است که حال انسان امروز را وصف میکند.
منابع: سایت ایندیپندنت، سایت رسمی گروه، مصاحبهها و تفسیر شخصی
شماره ۷۱۴