متن و حاشیه حضور تماشاگران زن در لیگ جهانی والیبال
الهام یزدیها
مدت زیادی است که دیگر زنان بدون دغدغه به سالنهای ورزشی نمیروند تا تماشاگر یک مسابقه باشند. آخرین بار مسابقات والیبال قهرمانی آسیا ۲۰۱۱ در تهران بود که زنان پایشان به سالن ۱۲ هزار نفری آزادی رسید و توانستند قهرمانی تیم ملی ایران را از نزدیک جشن بگیرند، هرچند حضور زنان در آن مسابقه برایشان گران تمام شد و به دلیل حاشیههایی که از سوی برخی تماشاگران پیش آمد، تابلوی ورود زنان ممنوع در مسابقات مختلف ورزشی نصب شد.
حالا حدود شش سال از این ممنوعیت میگذرد. در این سالها تنها زنان خبرنگار، یا اهالی ورزش بهعنوان تماشاگر توانستند روی سکوها بنشینند و به جای تمام زنان تماشاگر مسابقات باشند. حتی تماشاگران خارجی هم جای خالی تماشاگران ایرانی را در مسابقات بینالمللی پر کردند و این اتفاقات دلیلی بود که برخلاف تصور همگان فدراسیونهای جهانی آنقدرها پیگیر نباشند که چرا زنان ایرانی در سالن مسابقات غایب هستند. برای فدراسیونهای جهانی صرف آنکه ۱۰ درصد از تماشاگران مسابقات زنان باشند، کافی است. دیگر فرقی نمیکند این ۱۰ درصد از تماشاگران مردم عادی هستند، یا آنکه اهالی ورزش یا رسانه!
ماجرای ممنوعیت حضور زنان در ورزشگاهها هرچند تنها مربوط به مسابقات والیبال نیست، اما تاکنون سابقه نداشته که زنان برای حضور نداشتن در سالنهای بسکتبال یا پینگ پنگ اعتراض کنند. والیبال و لیگ جهانی در کنار دربیهای آبی و قرمز تنها آوردگاهی است که رسانهها به آن میپردازند و از ممنوعیت حضور زنان حرف میزنند. رویدادی که به جز حضور ایران، حضور زنان تماشاگرش هم خبرسازترین تیترها را دارد. البته با پایان این مسابقات بحث حضور زنان در ورزشگاهها هم رنگ و لعاب خود را از دست میدهد و همه چیز تا حدود زیادی فراموش میشود و شاید به همین دلیل است که بعد از گذشت سالها هنوز در سالنهای ورزشی به صورت کامل و آزادنه رو به زنان باز نشده است.
لیگ جهانی والیبال همچون سالهای پیش آغاز شده و مسابقات در حال انجام است. حضور نداشتن زنان در سالن مسابقه هم چند روز پیش از آغاز رقابتها طبق روال این سالها مورد توجه رسانهها قرار گرفت با یک تفاوت بزرگ و آن هم راه افتادن بلیتفروشی در سایت برای زنان بود، آن هم در شرایطی که بارها مسئولان فدراسیون، وزارت ورزش و حتی دولت تلاش کردند زنان به سالنهای ورزشی بازگردند، اما موفق نشدند. بلیتفروشی در سایت فدراسیون اتفاق خوشایندی میتوانست باشد، اما حدس و گمانها درباره واقعی بودن بلیتفروشی به زنان همه چیز را به حاشیه برد.
مسابقه ایران و بلژیک اولین مسابقهای بود که یک روز پس از حمله تروریستی مجلس و حرم امام خمینی، در سالن ۱۲ هزار نفری آزادی در امنیت کامل برگزار شد و ۳۰۰ زن هم از نزدیک تماشاگر بازی دو تیم و پیروزی سه بر یک ایران مقابل حریف بودند. در این مسابقه زنان همچون مردان تیم ملی خود را تشویق کردند و در جشن پیروزی سهیم شدند بدون حاشیهسازی. البته تماشاگران حاضر بیشتر از آنکه با بلیت به دیدن مسابقه رفته باشند، بهعنوان مدعو یا خبرنگار در سالن حضور داشتند و گفته شد که تنها تعداد ۳۰ بلیت برای این بازی به تماشاگران فروخته شده است. ماجرا در مسابقه ایران و آرژانتین رنگی دیگر به خود گرفت و درحالیکه گفته میشد تعداد ۴۰ بلیت به زنان فروخته شده است، اما بسیاری از زنان که برای دیدن بازی به آزادی آمده بودند، مهلت حضور در سالن مسابقه را پیدا نکردند و پشت درهای بسته ماندند. در داخل سالن مسابقه فضا کاملا عادی بود و زنانی که روی سکوها نشسته بودند، در کنار سایرین تیم ملی را بدون حاشیهای تشویق کردند.
اما ادامه حضور تماشاگران زنی که بهصورت گزینشی در سالن مسابقات حضور داشتند، واکنشهای متفاوتی را به همراه داشت. برخی این اقدام فدراسیون را یک نوع دورزدن فدراسیون جهانی والیبال تعبیر کردند و از استئنا قائل شدن برای تماشاگران خاص سخن گفتند. برخی هم حضور ۳۰۰ زن را جدا از آنکه چگونه به سالن آمدهاند، حرکتی رو به جلو برای برداشتن ممنوعیت حضور زنان در سالنهای ورزشی عنوان کردند.
هرچند تاکنون هیچکدام از مسئولان فدراسیون یا وزارت ورزش درباره حضور تماشاگران خاص بهعنوان سهمیه زنان در مسابقات، پاسخی ندادهاند، اما واکنش نمایندگان مجلس همچون محمدرضا تابش این است که: «البته من حضور گزینشی بانوان در ورزشگاه را نمیپسندم، اما حضور آنها باید به نحوی مدیریت شود که فضای اخلاقی و شرعی حاکم بر ورزشگاهها مهیا شود و کاری را که آغاز کردهایم، پس نزند.» و طیبه سیاووشی، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس هم معتقد است: «درست است در وهله اول خانمهایی که در بازی ایران و بلژیک حضور داشتند، تعداد کمی بلیت خریده بودند و مابقی مدعوین بودند، اما این قدم اول اتفاق خوبی بود و تلاش ما این است که امکان حضور زنان در ورزشگاهها فراهم شود.»
مسابقات لیگ جهانی در ایران هیچوقت بدون تماشاگر زن نبوده است و هر سال هم تماشاگران خاص یعنی خانواده والیبال، ورزشکاران و خبرنگاران در جایگاه تماشاگران حضور داشتهاند، چون اگر تماشاگر زنی نباشد، فداسیون جهانی هم ایران را محروم میکند. اینبار هم همان اتفاقات افتاده، ولی در کنار آن بلیتفروشی محدودی هم صورت گرفته و البته بیش از هر زمان دیگری موضوع حضور زنان در ورزشگاهها مطرح شده است. نقل قولهای نمایندگان مجلس و دولت را هم میتوان به نوعی حمایت از حضور زنان در ورزشگاه تفسیر کرد. دولت نیز بارها از حق قانونی زنان برای حضور در سالنهای مسابقات سخن به میان آورده، ولی در این سالها هیچ گشایشی در اینباره صورت نگرفته است. با این اوصاف این که آیا بلیتفروشی محدود به زنان یا حتی حضور تماشاگران زن به شکل گزینشی را میتوان گامی رو به جلو دانست یا نه؟ در صورتی میتواند پاسخی مثبت داشته باشد که در ادامه اقداماتی عملیتر برای حضور زنان در ورزشگاهها صورت گیرد.
مسئولان میتوانند با راهکاری مناسب حق حضور در ورزشگاهها را به زنان بازگردانند، آن هم در شرایطی که به موجب قانون هیچگونه ممانعتی با حضور زنان در ورزشگاهها وجود ندارد. البته این انتقاد هم به فدراسیون والیبال وارد است که چرا تماشاگران را به صورت گزینشی به سالن مسابقات راه داده و کاش این اتفاق به صورت معمول و با بلیتفروشی رخ میداد و هرگز شاهد نبودیم که زنان پشت در سالن ۱۲ هزار نفری آزادی ماندهاند. اما نباید این نکته را فراموش کرد که حضور تماشاگران زن، فارغ از گزینشی بودن یا نبودنشان پاسخی مناسب برای منتقدانی است که با ورود زنان به ورزشگاهها مخالفاند.
لیگ جهانی والیبال و میزبانی ایران امسال هم به پایان میرسد و مشخص نیست که پایان این رقابتها پایان خوشی برای ماجرای حضور زنان در ورزشگاهها باشد. شاید برداشتن ممنوعیت نانوشته زنان در ورزشگاهها کار آسانی نباشد، اما این بدان معنا نیست که هیچگاه نمیتوان این گره بهظاهر کور را باز کرد. پیگیری جامعه، راهکار مسئولان، دوری از حاشیهسازی و اقدامات فرهنگی در اینباره میتواند حقوق ازدسترفته زنان را به آنها بازگرداند و ممنوعیت حضورشان نهتنها در مسابقات والیبال، بلکه در سایر رشتههای ورزشی در آیندهای نهچندان دور لغو شود.
شماره ۷۱۰