مازیار درخشانی
چشم به هم بزنی، تموم میشه. این حرف را وقتی اول دبستان بودم، یکی از دانشآموزهای قدیمی مدرسه که درسش تمام شده بود و برای دیدن معلم اول دبستانش به کلاس ما سر زده بود، گفت و رفت. و من از آن روز به بعد همینطور پلک میزدم که تمام بشود، ولی لعنتی تمام نمیشد. به غیر از پنج سال دبستان، بقیه اول مهرها رو همیشه دوست داشتم. انگار برایم یک شروع مجدد بود. همه چیز از اول اول خودش. و بهتر از همه بیکاری و بلاتکلیفی تابستان تمام میشد و میرفت. خصوصا اول مهرهای دوران دانشجوییم. چراکه خوابگاه باز میشد و بعد از سه ماه دوباره به تهران برمیگشتم و زندگی دانشجویی و دوستان و حالوهوای مختص خودش شروع میشد. مهر امسال اولین مهری است که نباید سر هیچ کلاسی بروم و آرزویی که در اولین روز مدرسهام کردم، پس از ۱۶ سال، امسال دیگر براورده میشود.
ابتدا لازم میدانم خیر مقدم بگویم به تمامی دانشجویان عزیز که پس از یک سال (بعضیها چند ماه بعضیها هم چندین سال و حتی عزیزانی که نزدیک یک دهه) رفتن و آمدن در سایت سنجش دات ارگ و واریز کردن مبلغ کنکور و اسکن کردن مشخصات و کم کردن حجم عکس پرسنلی و مشخص کردن کد منطقه و انتخاب چپ دست بودن و هزاران هزار جنگ و فنگ دیگر که تا روز خود کنکور هم استرس این را داری که نکند یک تیکی را اشتباه زدهای و نمیتوانی آزمون بدهی، مجوز ورود به دانشگاه را کسب کردهاند. و خسته نباشید میگویم به تمامی عزیزانی که از یک هفته مانده به زمان اعلام نتایج همینطور نشستهاند روی سایت و کلیک راست رفرش میکنند و با هر بار لود شدن صفحه استرس میگیرند که نکند الان نتیجه آمده باشد. و مجددا خسته نباشید به مشاوران گرامی و عزیز که حتی برای خرید مدادپاککن هم به داوطلبین گرامی مشاوره میدادهاند و پولشان را میگرفتند. و خسته نباشید دیگر به کانون فرهنگی آموزش و گروه آموزشی جوکار که از آزمون سال قبل تا آزمون امسال یککله بنر زدهاند و عکس چاپ کردهاند (باشه بابا همه رتبههای برتر مال شماست) و درنهایت خسته نباشید میگویم به تمامی فامیلهای وابسته داوطلب که از روز زایمان داوطلب چشمانتظار سال کنکورش بودهاند تا لحظه اعلام نتایج . (قدیمترها فقط میپرسیدند که قبول شدهای یا نه، ولی حالا بعد از آمدن کارنامه اولیه باید یک نسخه پیدیاف برای خانواده عمو، عمه، دایی، خاله، دوستان درجه یک، همکاران شرکت پدر، گروه تلگرامی مادران نمونه و …) بفرستی تا بتوانی ارتباطت را با فامیل زنده نگه داری.
در اینجا سعی میکنم با پاسخی که به سوال زیر میدهم، به صورت خلاصه چشماندازی از سالهای پیش روی دانشجویان را بررسی کنم.
چه به سر ورودیهای جدید
دانشگاه میآید؟
۱. طبق روال هر سال و فرمول یکسان پس از قبولی در دانشگاه و در بدو ورود تعدادی از دانشجویانی که در اولین جلسات کلاس درس اقدام به شوخی میکنند، با اعتمادبهنفس حاصل از خنده دیگران به شوخی خودشان حکم لیدر یا رهبر ورودی رو پیدا میکنند و مبادرت به ساخت اکیپ میکنند. نکته: اولین اقدام پس از ساخت اکیپ پیدا کردن مکان مناسب برای پاتوق است. مکان مناسب چیست؟ به تمامی مکانهایی که از اتاقکها و دوربینهای حراست دور است و تعداد زیادی شمشماد و گیاه سبز آن منطقه را احاطه کرده باشد، مکان مناسب گفته میشود.
۲. در هر اکیپی حداقل دو نفر از یکی و حداکثر همه از یکی و در بعضی مواقع همه از همه خوششان میآید. (جز لیدر که برای حفظ آرامش اکیپ اقدام نمیکند.)
روزهای خوش اکیپ: روزهایی است که به صورت گلهای و فلهای تمامی میزهای کافههای خیابان انقلاب و حومه را اشغال کرده و قصد عزیمت نمینمایند.
- فروپاشی اکیپ: اکیپ تا مدتی جلو میرود، اما تقریبا اواخر آبان و اوایل آذر ماه است که پیشنهادات طلایی ردوبدل میشود و بعد از آن اکیپ مانند اتحاد جماهیر شوروی رو به فروپاشی و اضمحلال حرکت میکند. کدورت و سوءتفاهم پشت سر هم. در این مرحله است که میتوانی انواع روابط خطی، مثلثی، مربعی و حتی دایرهای را هم مشاهده کنی.
۴. افسردگی: برای طرفین روابط بسته به نوع فروپاشی افسردگی به وجود می آید. این افسردگیها میتواند بر روی مسیر پیش روی دانشجو تاثیر بگذارد.
۵. ترک اکیپ و تنها ماندن لیدر و ساخت اکیپهای جدیدتر و بهغایت درستتر. (احتمال ثابت ماندن اکیپ دوم تا آخر دوره کارشناسی ۹۰ درصد به بالاست.) - دوره بازگشت یا بیخیال بابا داره تموم میشه این بچهبازیها چیه: این دوره اصولا در آخرین روزهای دوره کارشناسی و قبل از آخرین امتحان تا روز جشن فارغالتحصیلی ادامه پیدا میکند و خیلی از دوستیها و روابطی که در ترمهای ابتدایی به گند کشیده شده بود، مجددا آغاز به کار میکنند. (نه خیلی عمیق، اما در حد یک سلام و یک لبخند و شاید در کنار هم قرار گرفتن در یک عکس دستهجمعی.)
- روز دفاع و اتمام درس و پیدا کردن پاسخی برای جواب دادن به سوال معروف: حالا درست تموم شد. میخوای چی کار کنی؟ قدیمیترها پاسخش را داشتند. اما من و دوستانم گشتیم نبود. شما هم نگردید نیست.
- مثلث مرگ یا (اسا): مثلث ارشد، سربازی، اپلای. بعد از مثلث برمودا و مثلث مسی، سوارز، نیمار در بارسلونا، یکی از خطرناکترین و واهمهانگیزترین مثلهای دنیا شناخته میشود که خود بنده هم جوابی برایش ندارم.
سعی کردم به صورت خیلی خلاصه از آنچه قرار است برایتان اتفاق بیفتد، بگویم. نه برای اینکه سعی کنید جلویش را بگیرید، نه اصلا. برای این گفتم که اگر از این اتفاقها برایتان افتاد، افسرده و ناراحت نشوید و بدانید که این یک روند بسیار طبیعی و درست است.
فهرست پکیجهای دانشجویی
حالا قصد دارم کمی از پکیجهای گوناگونی که شما در بدو ورود قرار است واردش شوید، برایتان بگویم. لیست پکیجها به شرح ذیل است.
۱. پکیج گلگلی: عدهای گلگلی میشوند. منظور لباسهایی با طرح گلدار اعم از دامن، ساپورت، مانتو و جورابهای طرحدار برای خانمها و عینکهای ته مربعی و ته استکانی با شلوارهای جین روشن و جورابهای طرح کاکتوس یا راهدار با یک تسبیحی که گردنبند شده است برای آقایان.
۲. پک دخانیات: عدهای مصرف دخانیات را نسبت بر هر چیز ارجح شمرده و دستور کار خود قرار میدهند. دخانیات شامل انواع سیگار، گل ،پیپ و قلیان (ترجیحا دوسیب).
- پک سگ متال: تنی چند سگ متال میشوند. در واقع حدس اینکه چه کسی موزیک متال گوش میدهد، کار آسانی نیست، اما طبق شواهد و قرائن هر کسی که در دانشگاه بود و با هیچکسش هم میل سخن نبود، همان فاز سگ متال را دارد.
- پک کتابخانه: تنی چند که هنوز از فضای مدرسه و کنکور بیرون نیامدهاند و کماکان در حال تست زدن کتابهای کانون هستند. (پیشنهاد نویسنده: بهشدت دوری کنید.)
- پک مقاله: دانشجویانی هستند که فکر میکنند دانشگاه جایی است برای ارتقا و فعالیت علمی. این افراد فضا را بیش از حد جدی گرفتهاند و گوش به فرمان استاد هستند. فعالیتهای دانشجویی را مسخرهبازی میدانند و آمدهاند که مقاله بدهند و سطح علمی خود و دانشگاه را بالا ببرند. (اصولا نرسیده به ترم ۷ از کردههای خود پشیماناند و حسرت ۶ ترم گذشته را میخورند که چرا مثل سایر همکلاسیهایمان وقتهایی را که میتوانستیم به تماشای مسابقه فوتبال دانشگاه برویم، ایستادیم کتاب خواندیم و کار تحقیقاتی کردیم.)
- پک دختران تنها: در هر ورودی و هر سال عدهای دختر هستند که قصد معاشرت با پسران را ندارند. (این هم یک نوع ادا است دیگر.) اصولا از دو نفر شروع میشوند، بعد شروع به یارکشی میکنند و تعداشدان تا شش نفر هم بالا میآید. همه جا با هم هستند. با هم می آیند با هم میروند. در کلاس هر شش نفر کنار هم مینشینند، ناهار را هر شش نفر کنار هم میخورند. در پروژههای تیمی و تحقیقاتی خودشان شش نفر هستند و هر روز در اینستاگرامشان از خودشان شش نفر کنار هم عکس میگذارند. (البته طول عمر این پک دو ماه هم بیشتر نیست، چراکه در بلندمدت اصولا یک پسری پیدا میشود که به گروهشان نفوذ میکند و هر شش نفر را به جان هم میاندازد.)
- پک پسران مجرد: عدهای پسر هستند که وارد هیچ اکیپی نمیشوند و خودشان به مرور به یک اکیپ تبدیل میشوند. فوتبال میروند، کوه میروند، در کارهای مشترک کلاسی فعالیت بالایی دارند و به هر اکیپ و گروهی کمک میکنند. امکان فروپاشی کم و امکان همزیستی بالاست، مگر اینکه دختری پیدا شود و آنچه نباید، باید.
- پک امیدواران: دانشجویانی که فکر کردهاند دانشگاهشان در کشور سوییس است و میتوانند با پیگیری و اعتراض مشکلات آموزشی و رفاهی خود و سایر همکلاسیهایشان را برطرف کنند و سعی در جهت بهبود شرایط دانشگاه دارند. غالبا کلاسهای این دسته از دانشجویان از ساختمان اصلی دانشگاه به مکانی نامعلوم منتقل میگردد. (خود را با مفاسد اقتصادی اشتباه گرفتهاند و فکر کردهاند میتوانند مثل آنها هر کاری که میخواهند، بکنند.)
- پک مسئولین: افرادی در دانشگاه هستند که از دانشگاه پول میگیرند که چگونه دانشگاه بتواند از دانشجویان پول بگیرد. این افراد از دانشجوها نیستند و از انسانها هم نیستند و غالبا هر هفته در جلسات اصلی دانشگاه در حال ایده دادن و تصویب کردن قوانینی هستند که به ضرر دانشجو و دانشجویان باشد.
لازم به ذکر است که بگویم در ماههای ابتدایی ترم یک شاهد حلقههایی با مضمونِ عقاید و آرای والتر بنیامین، جهان پسا مدرن، اخلاق جنسی در اسلام و جهان عرب، زیباییشناسی نگارگری مکتب هرات، تاثیر مارکس و کمونیست در بلوک شرق اروپا پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، فروید و نظریه روانکاوی وی با تاکید و نگاه ویژه بر روابط جنسی، سینمای موج نو فرانسه و هر آنچه به گوش غریبه میآید، هستیم.
و سخن آخر:
برای تک تکتان آرزوی موفقیت و سربلندی میکنم و پیشنهاد میکنم تا هر وقت که هستید، فقط و فقط سعی کنید خودتان باشید. خود اصل و حقیقی. بدون ادا و بدون اضافه کاری. اگر در میانه راه کم آوردید، ناامید نشوید. این چهار سال میتواند به بهترین روزهای عمرتان اضافه شود. (شاید هم نشود. فردا نیایید بگویید این چهار سال خوش نگذشت، تقصیر توئه.) پاچه استاد هم نخارانید، استاد قرار نیست برای شما کاری کند. (یک وقت هم دیدید کرد.) در این راه خودتان هستید و خودتان.
دانشجو شدنتان مبارک.
آخی…یادش بخیر یاد کنکورای قدیم و اول مهرهای دوره دانشجویی افتادم…دم شما گرم