کرونا و کسبوکارهای خانگی و مجازی
پانیذ میلانی
«وقتی کسی درآمدش پایین بیاید، قطعا نمیآید با باقیمانده پولی که برایش مانده، از من گلدان یا سینی طرحدار بخرد. پولش را نگه میدارد و با همان هزینه یک وسیله تزیینی، چیزی را که برایش اولویت دارد و ضروریتر است، مثل شیر و نان و پنیر و… میخرد.» اینها گوشهای از حرفهای خانمی است که در صفحهای که در فضای مجازی دارد، وسایل تزیینی دستساز خودش را میفروشد. ما در روزگاری زندگی میکنیم که یک لایک یا استوری باعث میشود اجاره خانه عقبافتاده خانه کسی تامین شود. این اتفاق وقتی میافتد که فضای مجازی باعث بیشتر دیده شدن و افزایش درآمد یک کسبوکار شود. با ورود کرونا درآمدها پایین آمده و خریدهای غیرضروری از سبد خرید خانوادهها حذف شده. اما آیا همین کرونا که از یک طرف باعث کم شدن درآمدها شده و از طرف دیگر رفتوآمدها را کم و سر زدن به فروشگاههای مجازی و آنلاین را بیشتر کرده، به مرور زمان میتواند باعث پیشرفت کسبوکارهای مجازی شود؟
جامانده از سبدهای خرید
نگین ۲۵ ساله است. او دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد رشته روانشناسی است. در کنار شغل اصلیاش که منبع درآمد اوست، صفحهای در اینستاگرام دارد که در آن وسایل دکوری مثل سینی، گلدان، مجسمه، ظروف غذاخوری و… را که همگی دستساز خودش و مادرش هستند، میفروشد. شغل اصلیاش این کار نیست، اما امسال از شغل اصلیاش هم آنطور که باید، درآمد نداشت و خودش میگوید روی فروش عیدش حساب باز کرده بود تا بتواند از سود فروش شب عیدش، هزینه بلیت هواپیما برای سفر و رفتن پیش برادرش را بدهد، اما هیچچیز آنطور که برنامهریزی کرده بود، پیش نرفت. میگوید: «نزدیکهای عید ما و همه کسانی که این کار را انجام میدهند، وسایل و ظروف سفره هفتسین آماده میکنند. اما این عید، عیدی بود که هیچکس دل و دماغ سفره هفتسین چیدن نداشت و بهجرئت میتوانم بگویم ۸۰ درصد آدمها قصد سفره هفتسین چیدن نداشتند، چون حوصلهاش را نداشتند، ذوقش را نداشتند، کسی به خانهشان نمیآمد. یا مثلا مادربزرگهایی که سفره هفتسینهای خیلی بزرگ میچیدند و نوههایشان جمع میشدند دور آن، دیگر سفره بزرگ نمیچیدند. درآمد ما از دیماه به بعد فقط سفره هفتسین بود، اما در سالی که گذشت، اصلا چنین چیزی وجود نداشت و همه درآمد ما از دیماه از بین رفت. من در صفحه خودم از دیماه به بعد فقط یک سفارش داشتم و به جز این یک سفارش در این مدت چهار، پنج ماه فقط چند سفارش از سمت یکی از دوستانم که او هم همین کار را انجام میدهد و صفحهاش ۷۰هزار دنبالکننده دارد، داشتم که چندتایی از سفارشهایش را به من داد تا من برایش بسازم.»
در مورد ضرر و زیانی که در این مدت به خاطر مواد اولیه، نمونه کارها و… کرده است، میپرسم. میگوید: «اکثر کارهایی که در صفحه من هستند، برای کسی است. یعنی من کار را برای کادو، برای خانه خودمان، سفارشهای نزدیکان یا… آماده میکنم و بعد عکسش را در صفحهام میگذارم و سفارش میگیرم. ولی در این ایام کرونا وقتی عکس سینیای را که خالهام سفارش داده بود، در صفحه میگذاشتم، هیچ سفارشی نمیگرفتم.»
نگین میگوید درآمد مردم هم در این زمینه مهم است. کسی که هیچ درآمدی ندارد، گلدان و جاشمعی و… سفارش نمیدهد. وسایلی که من درست میکنم، وسایل تزیینی و دکوری و کادویی هستند. درست است که بعضیهایشان هم کاربرد دارند، مثلا در گلدان، گل میگذاری، اما وقتی کسی درآمدی ندارد، پیش خودش میگوید این خرید واجبی نیست، پس انجامش نمیدهم. کسی که درآمدش یک میلیون تومان است و قیمت همه چیز چند برابر شده، ترجیح میدهد با آن مبلغ، خریدهای مهمتر را انجام دهد.
او درباره یک نوع دیگر از ضررهایی که معمولا گریبان کسبوکارهای مجازی را میگیرد، میگوید: «من علاوه بر خرید، برای ساخت سفارشتاتم، برای دیده شدن صفحه و بالا رفتن بازدیدهایم، باید برای تبلیغات هزینه کنم. هفته پیش برای تبلیغات به یک صفحه پربازدید هزینه کردم، اما تنها چیزی که عایدم شد، پنج فالوئر فیک بودند. یعنی چون فالوئرهای آن صفحات فیک بود، چیزی به صفحه من اضافه نکرد.»
او میگوید کرونا یک نکته مثبت برای همه کسبوکارهای مجازی داشت و آن هم اینکه مردم نمیخواستند از خانههایشان بیرون بروند، به خاطر همین بیشتر سعی میکردند آنلاین خرید کنند. البته به نظر نمیآید خیلی از کسانی هم که میخواستند آنلاین خرید کنند، وضعیت مالی خیلی خوبی داشته باشند، چون خیلیهایشان حتی توان پرداخت پول پیک را نداشتند و میخواستند خرید حضوری کنند.
حالا پروازها باز شده، سفرها انجام میشود، اما نگین در طول این چند ماه سفارشی نگرفته که بخواهد از سود آن، پول بلیت سفری را که میخواست پیش برادرش برود، بدهد. البته نگین میگوید احساس میکند وضعیت کمکم بهتر میشود، چون مردم دیگر مثل فروردین و اسفند در خانههایشان نیستند و سرکار میروند و درآمد دارند.
ویروسی به جان استقلالهای نوپا
هاله ۳۵ ساله است. در میانه، شهری نزدیک تبریز، زندگی میکند و در هزینههای زندگی با همسرش مشارکت دارد. دختر آنها هشت ساله است و با اینکه نصف سال مدارس به دلایل مختلف مثل بارندگی و زلزله و کرونا تعطیل بودند، یک ریال از شهریه مدرسهاش کم نشده است و او فقط توانسته با زور و دعوا از هزینه سرویس مدرسه کم کند. هاله یک سالی است که صفحه فروش زیورآلات تزیینی مخصوص موی سر مثل تل، تاج عروس و… و لوازم مخصوص جشن و مهمانیها را در اینستاگرام دارد. میگوید فروشش در ماههای محرم و صفر و رمضان تابهحال بیشتر از ۵۰۰ هزار تومان نشده است. اوج فروش صفحه مربوط به شب عید است، اما امسال از این فروش خبری نبود. او از نظر اقتصادی به همسرش وابسته نبود و استقلال مالی داشت، اما میگوید بعد از این قضایا مجبور است تا مدتی از نظر مالی به همسرش وابسته باشد و اینطوری استقلالش از بین میرود.
او میگوید: «من که کلا حسابم خالی شده است، همسرم هم تقریبا یک ماه در دوران قرنطینه سرکار نرفت. شغل او کابینتسازی است. تقریبا بیشتر پساندازمان مصرف شد. از اواخر فرودین هم که همسرم شروع به کار کرده است، سفارش ندارد. دوتا سفارش گرفت که آنها هم گفتند به خاطر شرایط بد پول نقد ندارند و مجبور هستند چک بدهند، که همسرم با آنها توافق کرده است پول وسایل را خودشان تأمین کنند و دستمزد او و همکارانش را چک بدهند تا حداقل قرض و قوله نداشته باشیم. درحالیکه شوهر من هر سال از بهمنماه تا خرداد سال بعدش، ماهانه ۱۰میلیون تومان درآمد داشت و به پنج شاگردش نفری سه میلیون تومان عیدی میداد، اما امسال از آنها خواست حق بیمهشان را خودشان رد کنند، چون نرخ بیمه هم بالا رفته است. اجاره خانهمان هم از این ماه ۴۰۰ هزار تومان اضافه شده است و باید پنج میلیون تومان هم روی پول پیش بگذاریم.»
هاله و شوهرش میخواستند حالا که شرایط کاریشان مناسب نیست، با اندک پساندازی که دارند، مغازه لباسفروشی باز کنند، اما پیش خودشان فکر کردند حالا که درآمدها کمتر شده و خیلیها در هزینه مایحتاج روزمره خود کم آوردهاند، کسی برای لباس هزینه نمیکند. قیمتها هم که روز به روز بالاتر میرود.
میپرسم برنامهای دارید که اگر وضعیت همینطور پیشبرود، چه کار کنید؟
میگوید: «ما خیلی فکر کردیم که اگر وضع همینطور پیش برود، باید چه کار کنیم. اما به هیچ نتیجهای نرسیدیم، چون هر کاری را هم که بخواهیم شروع کنیم، هیچ تضمینی برای منفعت و سود در آن نیست.»
تجربهای متفاوت
تجربه همه صاحبان کسبوکارهای مجازی از دوران کرونا و قرنطینه یکسان نبود. خانمی که صفحهاش پر از عکسهای سفالینههای رنگشده است، میگوید ضربه کرونا به مشاغل اینترنتی کمتر بود. او میگوید: «تنها تغییر در خریدهای مردم این بود که خریدهای قبل از عید متوقف شد. تا قبل از عید همه چیز متوقف شد. ولی بعد از آنکه مردم خریدهایشان را به جای خرید حضوری، بیشتر به صورت آنلاین انجام دادند، اوضاع تقرییا به حالت اول برگشت. شاید نشود گفت ضربه، ولی فروش شب عید من خیلی کمتر از حد انتظار بود. من روی سود خرید شب عید حساب کرده بودم.»
تجربههایی متفاوت و از این دست هم وجود دارند. خیلی از کسانی هم که کسبوکار مجازی دارند، معتقدند کرونا برخلاف کسبوکارهای غیرآنلاین، میتواند برای آنها مفید باشد، حتی با اینکه درآمدها کمتر شد و خیلی از کسبوکارها که خدمات و کالاهای غیرضروری میفروختند، تا مرز سقوط جلو رفتند. حال باید دید کرونا تا کجا میتواند پیش برود و آیا تأثیرش روی کسبوکارها به قیمت نابودیشان تمام میشود، یا مفید است؟