خود درمانی به شیوه ساپورت گوروپها
مریم عربی
یک درد مشترک آنها را به هم نزدیک کرده؛ هر چند روز یک بار دور هم جمع میشوند و از درد مشترکشان میگویند. دوست دارند با دیگران از دغدغههایشان حرف بزنند و نگرانیهای آدمهای شبیه به خودشان را بشوند. یک گروه همدل و همغصه تنها ریسمان نجات آنها میشود از چاه عمیقی که مدتهاست در آن گرفتار شدهاند. تمام دنیایشان میشود همین گروه کوچک همدرد که بی هیچ قضاوتی، پای دردلشان مینشیند و به معنای واقعی کلمه، حمایتشان میکند. این وصف حال گروههای پشتیبان یا ساپورت گروپهایی است که هر روز مثل قارچ به تعدادشان اضافه میشود و میرود تا شاید در آیندهای نهچندان دور، برای همیشه جای جلسات زمانبر و پرهزینه مشاوره و رواندرمانی را بگیرد.
ساپورت گروپها به صورت داوطلبانه تشکیل میشوند و شرکت در آنها در اغلب مواقع هیچ هزینهای برای شرکتکنندگان ندارد. جماعتی حدودا ۱۰ تا ۲۰ نفره به صورت خودجوش، مثلا یک روز در هفته در ساعت غیرکاری در مکانی عموما دولتی دور هم جمع میشوند و از مشکلات مشترکشان میگویند. در بعضی از کشورها ساپورت گروپها در هر زمینهای که به ذهن خطور میکند، فعال هستند؛ گروههای حامی درباره انواع اعتیاد، درباره کسانی که عزیزی را با بیماری خاصی از دست دادهاند، کسانی که درگیر یک بیماری لاعلاج یا صعبالعلاج هستند، کسانی که مشکل کنترل خشم یا بیماریهای روحی روانی دارند، آنها که ورشکست شدهاند یا شغل خود را از دست دادهاند و حتی گروههایی برای کسانی که در غم از دست دادن حیوان خانگیشان به سوگ نشستهاند. این گروهها برای سه آفت مهم راهحل دارند: اضطراب، اعتیاد و افسردگی. مقوله اعتیاد از اعتیاد به مواد مخدر تا اعتیاد به خرید و کار و هر وابستگی آسیبرسان دیگری را شامل میشود. شرکت در گروههای پشتیبان گاه سالها ادامه پیدا میکند تا شرِ غم و درد و وسوسه ناشی از مشکلی لاینحل برای همیشه از زندگی شرکتکننده کم شود و فرد کنترل زندگیاش را یک بار برای همیشه در دست بگیرد.
«پشتیبانی» بهتر از درمان است!
اغلب کسانی که تجربه شرکت در گروههای پشتیبان را دارند، ادعا میکنند که این جلسات در بحرانیترین شرایط زندگی به کمکشان آمده و از هر رواندرمانی و مشاورهای برایشان مفیدتر بوده است. در این گروهها شرکتکنندگان دوبهدو یا در گروههای سه یا چهارنفره با هم همگروهی میشوند و نقش پشتیبان را برای هم بازی میکنند. پشتیبانها خارج از جلسات هم دائما با هم در ارتباط هستند و در مواقع بحرانی به کمک هم میآیند. آنها بر اساس تجربیاتشان گاه راهحلهایی را برای مواجهه با مشکلات به همنوعانشان پیشنهاد میدهند که ممکن است به ذهن هیچ روانشناس و درمانگری نرسد.
جلسات ساپورت گروپها معمولا توسط اعضای قدیمی و باسابقه گروه یا به وسیله افرادی مدیریت میشود که در زمینه هدایت جلسات مشاوره گروهی آموزش دیدهاند. با این حال، برخلاف جلسات رسمی گروهدرمانی، لزوما هیچ تراپیست حرفهای اعم از مددکار اجتماعی، روانشناس، پرستار یا روانپزشک در این جلسات حضور ندارد. بعضی از بیمارستانها برای برخی از مشکلات مثل فقدان عزیز ازدست رفته یا نبرد با بیماریهای مزمن مثل سرطان، گروههای پشتیبانی را با حضور یک مددکار اجتماعی یا مشاور تشکیل میدهند و آنها را به مراجعهکنندگان خود توصیه میکنند.
بزرگترین مزیت گروههای پشتیبان این است که فرد میفهمد تنها نیست و کسان دیگری هم هستند که از مشکلاتی مشابه رنج میبرند. همین مسئله گاه چنان آرامش و تسکینی به فرد میدهد که او را برای پشت سر گذاشتن سختترین شرایط آماده میکند.
غمخواری در میان جمع
حضور در گروههای پشتیبان علاوه بر بهرهمندی از تسکین جمعی، مهارتهای ارتباطی افراد را هم تقویت میکند. گروههای پشتیبان اصلا برای کسانی آفریده شده که احساس میکنند توسط اطرافیانشان درک نمیشوند. در جلسات ابتدایی ممکن است افراد از این که مشکلاتشان را با غریبهها مطرح کنند، احساس راحتی نکنند. اما مشترک بودن مشکلات کمکم یخ شرکتکنندهها را باز میکند و آنها را ترغیب میکند درباره احساساتشان حرف بزنند. علاوه بر این، هر موضوعی که در این جلسات مطرح میشود، محرمانه است و همین مسئله در میان شرکتکنندهها اعتمادسازی میکند. نفس رایگان بودن این نوع درمان به دلیل وابستگی آن به مراکز درمانی دولتی، گروههای مذهبی و گروههای داوطلب مردمی استقبال از این گروهها را به شکل قابل توجهی افزایش داده و برای کسانی که توان مالی بهرهمندی از جلسات مشاوره و رواندرمانی مستمر را ندارند، یک راهحل جایگزین نسبتا قابل اعتماد ارائه داده است.
پایه و اساس ساپورت گروپها بر مبنای این باور است که انسانها توانایی و خرد آن را دارند که مناسبترین مسیر را برای ریکاوری خود انتخاب کنند. این گروهها بر پایه احترام و درک متقابل ایجاد شده است. افراد ناامیدیها و ترسهایشان را بیرون میریزند؛ هر سوالی که دوست دارند بر زبان میآورند و پاسخ درست را از میان پاسخهای موجود کشف میکنند.
از واقعیت تا مجاز
خوددرمانی در دل ساپورت گروپها ممکن است پدیدهای مدرن و کاملا امروزی به نظر برسد، اما حقیقت این است که نمونههای مشابه این گروهها از سالها قبل در برخی نهادهای غیرانتفاعی سنتی وجود داشته است. اشکال مشابه گروههای پشتیبان هم در سالهای اخیر در برخی کشورها فعالیت داشتهاند؛ مثل گروههای وکلا، گروههای لابیگر، گروههای ترویجکننده و گروههای حامی محیط زیست. برخی از ساپورت گروپهای مدرن فقط به صورت مجازی و از طریق فرومهای اینترنتی فعالیت میکنند و حقیقیترین شکل ارتباط اعضای آنها از طریق نامه یا تماس تلفنی است.
در فیسبوک دهها نوع ساپورت گروپ وجود دارد که در حوزههایی مثل سوءاستفاده جنسی، آکنه، ایدز، فرزندخواندگی، کنترل خشم، سوختگی، دیابت، میگرن، طلاق، چاقی، خودشیفتگی، اختلال دوجنسیتی و دهها مشکل ریز و درشت دیگر فعالیت میکنند و هر کدام بیش از پنج هزار عضو دارند. کاربران فیسبوک میتوانند با یک کلیک ساده به این گروهها جوین شوند و در جلسات مجازی آنها شرکت کنند.
نازیباییهای خوددرمانی جمعی
استقبال روزافزون جوامع از تجربه حضور در گروههای پشتیبان، تعدادی از سازمانها را به فکر کسب درآمد از طریق این گروهها انداخته و به تعیین حق عضویتهای نسبتا کلان و بودجهبندی برای تبلیغات فریبانگیز جلسات منجر شده است. این موضوع با روح داوطلبانه و غیرانتفاعی جلسات در تضاد است و برخی از شرکتکنندگان را از این تجربه خاص دلسرد میکند. یکی دیگر از معضلاتی که ممکن است سر راه شرکتکنندگان این دورهها قرار بگیرد، این است که در مواردی کنترل رفتار اعضای گروه از دست مدیر جلسه خارج شده و دردسرهایی را برای شرکتکنندهها به وجود آورده است. یک مدیر خوب باید مطمئن شود که جلسات با جمعبندی دیدگاههـای مثبــت و برشـمردن گـامهای توانمندسازی شرکتکنندگان خاتمه پیدا کند و جوی سالم بر جلسه حاکم باشد. او از این بابت وظیفه سخت و دوگانهای دارد؛ هم باید انتخابهای افراد را در شرایط خاص تایید کند و هم در عین حال مطمئن شود که شرکتکنندهها انعطافپذیرند و قابلیت پذیرش انتخابهای متنوع دیگر را دارند. این مهارتی است که ممکن است اغلب داوطلبان مدیریت ساپورت گروپها از آن بیبهره باشند.
ممکن است اینطور به نظر برسد که گروههای پشتیبان بیشتر مناسب افراد اجتماعی است و انسانهای درونگرا و غیراجتماعی در این فضا احساس راحتی نمیکنند، اما اغلب روانشناسان بر این باورند که گروههای پشتیبان اتفاقا بیشتر از همه مناسب کسانی است که قادر نیستند احساسات منفی خود را در جمع خانواده و دوستان و آشنایان تخلیه کنند. ماهیت این گروهها بر مبنای دوریگزینی از قضاوت و انتقاد است و همین به افراد درونگرا امکان بروز احساسات پنهانشان را میدهد. با این وجود، این درمان برای چنین شخصیتهایی فقط در کوتاهمدت جواب میدهد و درمان قطعی نیست. برخی از این افراد صرف شرکت در این آیین هفتگی را برای درمان کافی میدانند و از انجام هر اقدام کاربردی در جهت بهبود وضع زندگیشان سرباز میزنند. این شاید بزرگترین آفت گروههای پشتیبان برای شرکتکنندگان باشد.
گروههای پشتیبان هم مثل هر اقدام گروهی دیگری بینقص نیستند و مزایا و معایب خاص خود را دارند. گوش که تیز کنیم، در هر کدام از این جلسات صدای درونی فروخفته و آرام اما رسای افرادی را میشنویم که به خاطر یافتن معنایی برای زندگی تقلا میکنند؛ صدایی که آرام میخواند: «مردمانی که برای آرامش به همنوعانشان پناه میبرند، خوشبختترین مردمان هستند.»
ردپای گروههای پشتیبان در هنر هفتم
پرداختن به حواشی جذاب گروههای پشتیبان از سوژههای مورد علاقه سینماگران و نویسندگان امروزی است؛ فضایی که پتانسیل بالایی برای قصهگویی و قصهسازی دارد و آدمها را در موقعیتهای جالب سینمایی قرار میدهد. تعداد فیلمها و سریالهایی که در آنها به موضوع ساپورت گروپها پرداخته شده، بیشمار است؛ در ادامه به چند مورد از جالبترینشان اشاره میکنیم.
جری مگوایر
در فیلم جری مگوایر رنه زلوگر ساپورت گروپی را برای زنان مطلقه مدیریت میکند که امیدشان را به مردان از دست دادهاند. همه چیز طبیعی پیش میرود تا وقتی که تام کروز از راه سر میرسد و به رنه میگوید که نیمه گمشده اوست.
ری داناوان
یکی از شخصیتهای اصلی سریال خشن و محبوب ری داناوان مردی است که در کودکی مورد آزار و اذیت یک کشیش قرار گرفته است. در چندین صحنه مهم از سریال، این شخصیت را در جلسات گروههای پشتیبان میبینیم که تلاش میکند مشکلاتش را از طریق این جمعهای نهچندان دوستانه پشت سر بگذارد.
باشگاه مشتزنی
فیلم مشهور باشگاه مشتزنی صحنه تکاندهندهای دارد از شرکت در یک ساپورت گروپ و نظاره کردن رنج مردم، اما در نهایت کار به عشق و عاشقی ختم میشود.
درباره یک پسر
هیو گرانت بازیگر اصلی فیلم «درباره یک پسر» یک پدر مجرد است که برای پیداکردن شریک زندگیاش در ساپورت گروپی با موضوع والدین مجرد حضور پیدا میکند و با اتفاق جالبی مواجه میشود.
پرواز بر فراز آشیانه فاخته
جنگ و دعوا، فحاشی، داد و فریاد؛ جلسات درمانی بیمارستان فیلم «پرواز بر فراز آشیانه فاخته» هر صفتی داشته باشد، قطعا حمایتگرانه نیست. اما به هر حال این هم نوع ویژهای از گروههای پشتیبان به شمار میرود که نمایشش خالی از لطف نیست.
فرد کلاوز
در فیلم فرد کلاوز شخصیت اصلی فیلم در ساپورت گروپی به نام برادران گمنام حضور پیدا میکند که مخصوص برادران افراد سرشناس است. در این گروه برادرهای سلبریتیهایی مثل الک بالدوین، سیلوستر استالونه و کلینتون حضور پیدا میکنند.
اعترافات یک معتاد به خرید
این فیلم که بر مبنای یک مجموعه کتاب پرفروش ساخته شده، به داستان دختر معتاد به خریدی میپردازد که برای ترک عادتش به یک گروه پشتیبان پناه میبرد. اما تنها موفقیتی که در این جلسات عایدش میشود، برانگیختن جنون خرید در سایر اعضای گروه است.
کنترل خشم
کمدی کنترل خشم با بازی جک نیکلسون و آدام سندلر ساپورت گروهی را نمایش میدهد که پر از آدمهای خشمگین است؛ آدمهایی که مدام فریاد میزنند، فحش میدهند و با الفاظی رکیک به همگروهیهایشان حمله میکنند.
باشگاه صبحانه
این فیلم در واقع نه یک ساپورت گروپ، بلکه یک جلسه گروهدرمانی را برای زندانیان نشان میدهد که در آن زندانیها از احساساتشان حرف میزنند و همدیگر را حمایت میکنند.
شماره ۶۸۴
خرید نسخه الکترونیک