به بهانه پنجم شهریور ماه، سالروز درگذشت استاد داوود رشیدی
روزهای آغازین شهریور امسال، بار دیگر یک حسرت را برای ما تازه میکنند. حسرت ندیدن دوباره داوود رشیدی و خلق نشدن اثری دیگر از این هنرمند ارزشمند. به رسم ادب، دیداری دوباره داشتیم با خانواده همیشه صمیمی رشیدی و با محبت سرکار خانم احترام برومند، به سراغ آلبوم عکسهایی از اجراهای ایشان رفتیم. آنچه میبینید، گوشهای است از تصاویر ثبتشده با دوربین عکاسی تا تلنگری باشد بر تصاویری که در ذهن و قلبمان ثبت شده.
نمایش «آنتیگونه»، ۱۳۵۶، سالن اصلی تئاتر شهر
کارگردان : داوود رشیدی و نوشته ژان آنویی
عکس: از سمت راست احمد آقالو، داوود رشیدی
احترام برومند: این نمایش آخرین نمایشی بود که آقای رشیدی قبل از انقلاب به روی صحنه بردند و با استقبال خوبی هم روبهرو شد. بازیگران این نمایش، استاد جمشید مشایخی، آقای سعید پورصمیمی و من بودیم.
نمایش «پیروزی در شیکاگو»، ۱۳۷۰، سالن اصلی تئاتر شهر
کارگردان و بازیگر داوود رشیدی
عکس: فریماه فرجامی
عکس دستهجمعی پشت صحنه نمایش «پیروزی در شیکاگو»
نمایش «ریچارد سوم»، ۱۳۷۸، کارگردان داوود رشیدی
عکس: فاطمه معتمدآریا
احترام برومند: بعد از رنجشی که از قطع ناگهانی نمایش «پیروزی در شیکاگو» پیش آمده بود، سالها تئاتر کار نکردند و بعد از هشت سال نمایش «ریچارد سوم» را با حمایت مسئولان آن دوره و با بازیگرانی همچون خانم معتمدآریا به روی صحنه بردند. منتقدان اینبار هم به حضور فاطمه معتمدآریا، که در آن زمان هم بازیگر معروفی در سینما بودند، روی صحنه تئاتر اعتراض کردند. البته این ایرادات وارد نبود، زیرا ایشان از تئاتر شروع کرده بودند. یکی از خاطرات جالب این دوران بارداری لیلی بود که سینا را هشت ماهه باردار بود، ولی باز هم در این نمایش بازی میکرد.
نمایش «منهای ۲»، ۱۳۸۹، سالن اصلی تئاتر شهر
کارگردان: داوود رشیدی
نویسنده: ساموئل بنشتریت
عکس: حسن معجونی، سیامک صفری، داوود رشیدی ، باران کوثری، پگاه آهنگری
احترام برومند: این نمایش سال ۱۳۸۹ و با بازیگران خوبی مثل حسن معجونی، سیامک صفری، علی سرابی ، باران کوثری، پگاه آهنگری و غیره اجرا رفت. قصه طنز تلخی داشت که با استقبال تماشاگران روبهرو بود. در پشت صحنه این نمایش آقای رشیدی روحیه خوبی داشتند و هنوز از بیماری سرطان خبری نبود.
داوود رشیدی در میان گروه بازیگران نمایش «ریچارد سوم»، ۱۳۷۸، سالن اصلی تئاتر شهر
احترام برومند: با توجه به استقبال روزنامه تماشاگران از این نمایش و چون فروش اینترنتی در گذشته وجود نداشت، مردم برای به دست آوردن بلیت نمایش ساعتها در صف انتظار میکشیدند و علاوه بر پرشدن صندلیهای سالن حدود ۳۰۰ نفر بیرون سالن میماندند و نمیتوانستند تئاتر را ببینند. میتوان گفت پرتماشاگرترین نمایش بعد از انقلاب بود. البته دوستان تنگنظری وجود داشتند که چون در این نمایش موسیقی زنده روی سن نمایش اجرا میشد، بعد از ۳۰ اجرا جلوی این نمایش را گرفتند و نگذاشتند بازهم اجرا شود. منتقدان به حضور بازیگران سینما روی صحنه تئاتر اعتراض کردند.
نمایش «هنر»، ۱۳۸۰، سالن چهارسو تئاترشهر
نوشته یاسمینا رضا و کارگردانی داوود رشیدی
عکس: فرهاد آییش، داوود رشیدی
احترام برومند: آقای رشیدی نوشتهها و متنهای یاسمینا رضا را بسیار دوست داشت، زیرا یک فرهنگ خاصی در نمایشها وجود داشت و منتقدان اعتقاد داشتند آقای رشیدی این فرهنگ را بسیار خوب درک کردند و توانستند بسیار خوب به روی صحنه بیاورند. بازیگران این نمایش داوود رشیدی، فرهاد آییش و سعید پورصمیمی بودند.
پشت صحنه نمایش «آقای اشمیت کیه»، ۱۳۹۰، سالن استاد سمندریان، سالن ایرانشهر
کارگردان: داوود رشیدی
نویسنده: سباستین تیری
عکس: سیامک صفری و داوود رشیدی
احترام برومند: در هردوی این نمایشها آقای رشیدی دو نمایشنامه و دو نمایشنویس را به دنیای تئاتر ایران معرفی کرد. بعد از ایشان بارها این نمایشنامهها اجرا شد.
زمانی که تصمیم گرفت این نمایش را به روی صحنه ببرد، متوجه ابتلای ایشان به سرطان شدیم، اما ایشان اجازه نمیدادند کسی از این بیماری مطلع شود. فقط زمانی که عکسهای پشت صحنه را میبینیم، متوجه بیماری ایشان میشویم. مداواهای بسیار تهاجمی که برای درمان سرطان انجام شد، موجب آسیب مغزی و ابتلا به بیماری آلزایمر ایشان شد. این نمایش برای من بسیار عزیز بود. زیرا این نمایش آخرین اجرای ایشان بود و من میدیدم با وجود درد، با علاقه برای اجرای این نمایش تلاش میکردند. بعد از پایان این نمایش تلاش داشتند متنی از آقای احمدرضا احمدی را اجرا کنند که متاسفانه مریضی بسیار او را خسته کرده بود. آقای رشیدی از ۲۵ سالگی اجرای تئاتر را از فرانسه شروع کرد و از سال ۱۳۴۲ تا ۱۳۹۰ به صورت مداوم نمایشهای مختلف را به روی صحنه بردند. من بسیار از این موضوع حسرت میخورم که اگر بیماری سراغ آقای رشیدی نمیآمد، حتما دو نمایش دیگر را به روی صحنه میبرد. نکته قابل ستایش من از آقای رشیدی که همیشه دوست دارم جوانان آن را بدانند، این بود که او بسیار پشتکار داشت و هیچوقت ناامید نمیشد و در مقابل افرادی که میخواستند کار کنند، ایستادگی نمیکرد. نکته بعدی این بود که ایشان همیشه بهروز بودند و هیچوقت دمده و قدیمی فکر نمیکردند. نمایشنامههای جدید و بهروز را انتخاب میکردند و زمانی که ما میگفتیم یکی از نمایشهایی را که قبلا اجرا کردید، دوباره به روی صحنه ببرید، میگفتند که این نمایش برای دوران خودش بود و دراین زمان کارکردی ندارد.
شماره ۷۱۶