گفتوگو با سمیه ماهری و شیوا خسرومهر، کارگردان و بازیگر نمایش «کژدم» در پردیس تئاتر خاوران
نمایش «کژدم» داستان سه زن واقعی است که در برزخ قرار گرفتهاند و منتظر اتوبوس مرگ هستند. این سه زن بین ساعت سه و چهار صبح مردهاند و برزخ مشترکی دارند. در صحنه سه تخت قرار دارد که تخت مردهشویخانه و سردخانه و تخت زندان است و رویدادهای داستان روی آنها رخ میدهد. آنچه خواهید خواند، چکیدهای است از گفتوگو با سمیه ماهری و شیوا خسرومهر، کارگردان و بازیگر این نمایش.
آیا شخصیتهای نمایش شما، بر مبنای داستان زندگی زنان واقعی شکل گرفتهاند؟
سمیه ماهری: این سه زن، زهرا امیرابراهیمی، سمیه مهری و شهلا جاهد هستند. یکی از بازیگران مدام آب میخورد که نشانهگذاری است و نشانی از آبرویی که رفته است و میخواهد آبرویش بازگردد. یکی دیگر از زنها با قرص برنج خودکشی کرده و کسانی که با قرص برنج خودکشی میکنند، تشنگی شدید دارند و ما مرگ دراماتیکی برای شخصیتی مثل امیرابراهیمی در نظر گرفتیم.
به چه دلیل سراغ داستان این زنان رفتید و خواستید این نمایش را به صحنه ببرید؟
سمیه ماهری: من فمنیست نیستم و فقط حرکتهای انساندوستانه را دوست دارم. هرکسی در هر جای دنیا هر کار غیرانسانی انجام دهد، من آن را محکوم میکنم. در ابتدای نمایش تماشاگر فکر میکند که چقدر این زنان معصوم هستند و بعد میبینیم در مشکلات آنها بازهم پای زنی در میان است. من تجربه عجیبی داشتم. زمانی که به یک فرودگاه خارجی رفتم، متوجه شدم پاسپورت من، همنام خانمی است که فوت شده و بعد از اینکه تحقیق کردم، متوجه شدم سمیه مهری کسی بوده که به سازمان ملل بهخاطر مشکلاتش شکایت کرده است. شوهر او به روی نوزادش اسید پاشیده و همین اتفاق جرقهای در ذهن من ایجاد کرد. حس کردم در حوادثی که به این شکل هستند، یک نفر این افراد را وسط ماجرا پرتاب کرده است.
شما بهعنوان بازیگر با شخصیتی که از یک فرد حقیقی به وجود آمده، چگونه ارتباط برقرار کردید؟
شیوا خسرومهر: من در جریان جزئیات آن حادثه نبودم و خبرها را هم دنبال نمیکردم و بهتازگی در اینترنت در موردش تحقیق کردم. حالا میدانم این حادثه یکی از سنگینترین و طولانیترین پروندههای قضایی بوده و برایم جالب است که همین حالا که این نقش را بازی میکنم، هنوز برایم علامت سوال است که او واقعا قاتل بوده یا نه؟! من کاری به این چیزها ندارم، فقط نقشی را بازی میکنم که کارگردان از من خواسته و نویسنده نوشته است. از زمانی که خبرها را خواندم و چهره این خانم را دیدم، فکر میکنم دین بزرگی بر گردنم است و قضاوت در مورد او واقعا سخت است. شاید او هرشب در سالن است، شاید خانوادهاش این نمایش را ببینند و… تقاضای من این است که پیام کار ما را که برای سه زن نمایش رخ میدهد، قضاوت نکنند.
بازی در این نقش چه تفاوتی با دیگر اجراهای شما داشت؟
شیوا خسرومهر: برای بازی در این نقش خیلی اذیت شدم و دوست ندارم دیگر این حس را تجربه کنم. کافی است تماشاگر پیام نقشهای نمایش را بگیرد و بازیها را بسنجد و خودش را جای این افراد بگذارد و ببیند در این شرایط خودش چه میکرد. اشتباهات دیگران را قضاوت نکنیم و بدانیم هرکس تاوان اعمالش را خودش پس میدهد و در خلوتش به نتیجه میرسد. ما به چشم کار هنری نمایش را ببینیم. بهترین قاضی خداست و بنده او جایز نیست قضاوت کند.
چه شد که برای اجرا به پردیس تئاتر، در منطقه خاوران آمدید؟
سمیه ماهری: این پردیس در منطقهای واقع شده است که فکر میکنم خیلی از هنرمندان ایرانی به آن ادای دین دارند. مردم این منطقه از تئاتر دور بودند و شکلگیری چنین فضایی در این منطقه نتایج مثبت زیادی خواهد داشت. تئاتر یعنی فرهنگسازی، یعنی هنرمند یک درس فرهنگی داشته باشد و یک کمبود فرهنگی را رفع کند. حرکت عظیمی که در پردیس تئاتر تهران انجام شده، این است که فضایی با این امکانات عالی در اختیار هنرمندان قرار گرفته و امیدواریم جا بیفتند و هزینههایش تامین شود. ما احساس کردیم باید به این منطقه بیاییم. اجرای ما به صورت تور خواهد بود و در اروپا هم اجرا خواهیم داشت.
شماره ۷۱۷