اسنپ و تپسی موقتا لغو امتیاز نمیشوند
یک دوقطبی ساده؛ ارائه خدمات بهتر و ارزانتر در مقابل دردسرهای همیشگی خدماتی کجدار و مریز، پردردسر و پرغرولند! طبیعتا هر عقل سالمی میخواهد از رویه نخست بهرهمند باشد. بااینحال همیشه میشود سنگاندازی کرد. ایجاد کسبوکار در سطح کلان و ملی یا هزینه اولیه بالایی دارد، یا مستلزم ارتباط گرفتن با نهادهای ثروتمند و با نفوذ اجرایی بالاست. هر کدام که پیش بیاید، تبعات خودش را دارد. سامانههای حملونقل عمومی همواره سعی در جابهجایی بهتر و کمترافیکتر مردم دارند. بااینحال رشد سریع و جا باز کردن عجیب و غریب و البته بهصرفه اسنپ و تپسی در فضای حملونقل شهری، راحتیها و پیچیدگیهای خودش را به دنبال داشته است.
محمدمهدی حسیننیا
تز ماجرا
تاکسی در ایران یک نماد و مفهوم فرهنگی است! در فرهنگ شهری، راننده تاکسی فردی زحمتکش، تحلیلگر، مظلوم و همیشه شاکی است. برای هر کدام از اینها هم دلایل زیادی وجود دارد. در شرایطی که خطوط تاکسیرانی شهری سالهاست کارشکنیهای خاص خودشان را دارند، ظهور یک پدیده موازی با رفع تمام اختلالهای تاکسیرانی جای خودش را میان مردم باز میکند. در برف و باران کمتر پیش میآید که رانندگان تاکسیهای خطی در پست خودشان خدمات ارائه کنند. شرایطی که بازار دربست سوارکنها و کرایه بیشتر بگیرها را داغ میکند! برف و باران که سهل است؛ کم نیستند خطوط تاکسیرانی که در ساعات پایانی شب سرویس نمیدهند. آژانسهای اتومبیل در ساعات پرترافیک ماشین ندارند و معمولا با تاخیر زیاد از راه میرسند. همیشه خستهاند و همیشه گله و شکایتی برای در میان گذاشتن با مسافر در مشتشان دارند. اینکه حق دارند یا نه، مطلب دیگری است. در این میان سامانه حملونقل اسنپ و بعدتر از آن تپسی توانستند تمام این مشکلات را حل کنند. با جذب نیروی فعال بسیار زیاد و کمک به کسبوکارهای شخصی افرادی که میخواستند با وسیله نقلیه خود مسافرکشی کنند، تبدیل شدند به یکی از محبوبترین پدیدههای شهری در پایتخت و برخی شهرستانها. بااینحال، این امر به مذاق خیلیها خوش نیامد. در هفته گذشته خبری در فضای مجازی منتشر شد که به گفته اتاق بازرگانی و برخی نهادها و سازمانهای دیگر، بهخاطر «وجود فشارهای پشت پرده» و برخی دلایل دیگر بهزودی دو موسسه اسنپ و تپسی لغو امتیاز میشوند. درواقع خبر از این قرار بود: خدمات خوب ارائه میدهی، مردم راضی هستند، درآمدت خوب است، اما همه ذینفع نیستند و درنتیجه منحل باش!
آنتی تز داستان
خبر فوق پس از گذشت تقریبا یک روز تکذیب شد. کسی توضیحی نداد. نه برای انتشارش و نه برای تکذیبش. معمولا در موارد اینچنینی ماجرا از این قرار است که ذهن و رفتار مردم مورد تحلیل قرار میگیرد تا ببینند میشود کار را انجام داد یا نه. مانند تغییر نام ورزشگاه آزادی به نام اپراتور همراه اول که در سطح جهانی و به لحاظ تبلیغات و درآمدزایی اتفاق پیچیدهای نیست، اما پس از واکنشهای منفی زیاد خیلی زود تکذیب شد. آنتی تز ماجرا از این قرار است که وقتی نمیشود ساختارهای صحیح خدماترسانی تولید کرد، یا نمیشود ساختارهای غلط موجود را اصلاح کرد، اگر زمانی ساختاری موازی و مطلوب شکل گرفت که منفعت قبلیها را با تهدید روبهرو کرد، باید بساطش را برچید. اسنپ و تپسی اما تنها یک شیوه خدماترسانی مطلوب نیستند. در فضای گسترش راهاندازی استارتآپهای متفاوت میان جوانانِ عمدتا بدون سرمایه این دو مجموعه مثالهای خوب و قابل تاملی در این حوزه بودند. نمیتوان آنها را یک کسبوکار استارتآپی دانست، اما میتوانند الهامبخش و الگوی خوبی باشند در صورتی که نان سیستمهای غلط را آجر نکنند. بدون شک اقبال روزافزون از این دو مجموعه میتواند مشکلات زیادی برای تاکسیرانان و سرویسهای کرایه اتومبیل به وجود بیاورد. اینکه واکنش نشان دهند و راضی نباشند طبیعی است، اما کلید حل مشکل کجاست؟
و اما سنتز
پس از گذشت سالها، هنوز مشخص نشده است که دلیل وجودی و کارکرد اجرایی وزارتخانهای به نام وزارت ورزش و جوانان چیست. درواقع در بخش ورزشیاش حرفی نیست، اینکه در حوزه جوانان چه کار نادر و شگفتانگیزی انجام شده و چه تسهیلات بدیع و شگرفی ارائه شده، محل سوال است. بااینحال چرا یک کار ساده قابل اجرا نباشد. میشود در این وزارتخانه که قطعا ردیف بودجه و تخصیص اعتبارات خودش را دارد، اقدام به جذب طرحهای مشابه برای اصلاح خدمات شهروندی کرد. کم نیستند جوانانی که میتوانند طرحهای خوب و مشابهی در تمام حوزهها ارائه کنند. نیازی نیست دولت هزینه کند. صرفا طرحها را بگیرد و سرمایهگذار معرفی کند. در ماجرای خصوصیسازی باشگاههای استقلال و پرسپولیس دیدیم که عمدتا سرمایهگذارها هم چندان با دولتیها بیگانه نیستند، اما بههرحال درخصوص استارتآپها و طرحهایی مانند اسنپ و تپسی اگر این اتفاق هم بیفتد، چندان بد نیست. میشود به جای تقریب ذهن مردم به سمت بستن موسسات خدماتی مناسب و مطلوب، ذهنها را برای ایجاد و تولید طرحهای کارآمد در حوزه خدمات شهروندی آماده کرد. ظاهرا فعلا خطر از بیخ گوش این دو مجموعه گذشته است. دفعه بعد که از اسنپ یا تپسی ماشین گرفتید، میتوانید در مورد نحوه راهاندازی چنین کسبوکارهایی بیشتر سوال بپرسید و بیشتر درک کنید که چرا ممکن بود این مجموعهها بسته شوند. یا درواقع بهتر از آن. با یک راننده تاکسی سازمان تاکسیرانی این مسئله را مطرح کنید و مراقب خودتان باشید.
شماره ۶۹۷