آمریکا و آغاز امپراطوری ترامپ
نسیم بنایی
باراک اوباما پشت تریبون قرار گرفته و تلاش میکند با آرامش پیروزی دونالد ترامپ و انتخاب او بهعنوان رئیس جمهوری بعدی آمریکا را اعلام کند. جو بایدن معاون او نیز پشت سرش ایستاده. به محض اینکه اوباما نام ترامپ را بهعنوان رئیس جمهوری آمریکا بر زبان جاری میکند، بایدن با لبخندی شیطنتآمیز روی سینه خود به رسم مسیحیان صلیب میکشد و به عبارتی فاتحه خودش و آمریکا را میخواند. اما بایدن تنها کسی نیست که با کنایه و شوخی نارضایتی خود را از نتیجه انتخابات اعلام میکند. بلافاصله پس از اعلام نتیجه انتخابات، رسانههای جهان پر شد از تصاویر جوانهایی که برخی بهتزده و برخی گریان به تصویر پیروزی ترامپ نگاه میکنند. اما کار از حیرت و اندوه گذشته و به خشم رسیده است. در یکی از فیلمهایی که منتشر شده، کسانی دیده میشوند که بلافاصله پس از دیدن سخنرانی ترامپ در روز پیروزی از شدت عصبانیت به تلویزیون خود حملهور میشوند و آن را میشکنند. چند روز از اعلام نتیجه نهایی میگذرد، اما هنوز مخالفان به خیابانها میآیند و به شیوه برگزاری انتخابات به صورت الکتُرال اعتراض میکنند. اکثر افراد به دنبال برگزاری دوباره انتخابات هستند و سعی دارند آمریکاییها را وادار کنند دوباره پای صندوقهای رأی بروند. اما در این بین جوانها و واکنشهای آنها از ماهها پیش حرف اول را میزند. در یکی از مصاحبهها با مخالفان، جوانی سیاهپوست با خشم میگوید: «ترامپ آمریکایی نیست و رئیسجمهور ما نیست!» آنها به دنبال آینده خود هستند و ترامپ را مانعی برای پیشرفت در آینده میبینند، به همین خاطر اکنون با این نتیجه مخالفت میکنند.
روز پیروزی ترامپ بر رسانههای جهان
ترامپ با کراوات قرمز، لبخندی بر لب و نگاهی به دوردست، پشت تریبون ریاست جمهوری قرار گرفته و بالای سرش نوشته شده: «دونالد ترامپ، رئیسجمهوری منتخب در ۹ نوامبر ۲۰۱۶». این تمام واکنش هفتهنامه تایم به پیروزی ترامپ است که نوعی بهت و حیرت در آن نهفته است. پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا آنقدر شوکهآور بود که همه رسانهها در همه نقاط جهان به آن واکنش نشان دادند. نکته جالبتر این است که تقریبا همه رسانههای داخل و خارج از آمریکا، ماهها پیش از انتخابات مخالفت خود را با ترامپ ابراز کرده بودند و به شکلهای مختلف ضدیت خود را با ترامپ نشان میدادند. اما با وجود همه این گزارشها و تحلیلهایی که در مورد این شخصیت نوشته شد، او باز هم رأی آورد و نشان داد که قدرتش از قدرت رسانهای مثل اکونومیست هم بیشتر است. بههرحال بعد از انتخابات، رسانهها در شوک فرو رفتند و این شوک را با تیترهای مختلف نشان دادند. روزنامه دیلیتلگراف نوشت: «خدای من! آمریکا چی کار کردی؟» هفتهنامه آلمانی اشپیگل سر ترامپ را به صورت شهابسنگی بزرگ نشان داده که زمین در برابر آن توپ کوچکی است. درحالیکه ترامپ دهان خود را باز کرده تا زمین را ببلعد، زیر آن نوشته شده: «این پایان جهان است.» البته این نگاه بدبینانه و آخرالزمانی در برخی از دیگر نشریات معتبر جهان تا حدودی تعدیل شده است. مثلا اکونومیست تصویری سایهمانند از ترامپ پشت میکروفون به نمایش گذاشته و زیر آن نوشته: «دوره ترامپ» گزارشگر اکونومیست گزارش خود را با روز فروپاشی دیوار برلین آغاز کرده و سپس اظهار کرده که انتخاب ترامپ باعث میشود چنین دیواری دوباره ساخته شود. البته از آنجا که اکونومیست یک هفتهنامه اروپایی است، در بخشی دیگر به اثر انتخاب ترامپ بر اتحادیه اروپا پرداخته و ترامپ را مانند توفان سیاهی به تصویر کشیده که پرچم اتحادیه اروپا را تکهتکه کرده و بالای آن نوشته: «وقتی آمریکا عطسه کند…» بر اساس این گزارش، انتخاب ترامپ بدترین خبر برای اتحادیه اروپا و درنتیجه اروپاییهاست. الجزیره نوشت: «شوک واشنگتندیسی» و به این ترتیب نشان داد که انتخاب ترامپ همه را بهتزده کرده است. اما داستان به رسانهها و واکنش رسانهای ختم نشد. اینبار مردم، جوانها و مشاهیر نیز به نتیجه انتخابات آمریکا واکنش نشان دادند و این واکنشها تقریبا همگی از سر نارضایتی بوده است.
سلطه ترس و حیرت بر جوانان
دانشجوهای دموکرات در نقطهای از کالج دور هم جمع شدهاند تا پس از اعلام نتایج انتخابات، پیروزی هیلاری کلینتون را جشن بگیرند. اما هر لحظه که میگذرد، یک ایالت دیگر خودش را به ترامپ واگذار میکند و صدای «هو» کردن کالج را روی هوا میبرد. بالاخره شمارش آرا به پایان کار نزدیک میشود و پیروزی قطعی ترامپ بر همه ثابت میشود. در این لحظه برای مدتی سکوت محض بر محوطه حاکم میشود. کیتی ترنر دانشجوی ۱۹ساله میگوید: «من شوکه شدم. من تمام طول روز آرام بودم. این هفته در ستاد انتخاباتی کلینتون در پنسیلوانیا بودم و تقریبا اطمینان داشتم که کلینتون بازی را برده است.» کالین رینولدز دانشجوی ۲۱ ساله حاضر در کالج به خبرنگار الجزیره میگوید: «حیرت و ترس دو حسی هستند که همین الان دارم. هیچکس نمیداند سیاستهای ترامپ چیست. من فکر کنم حتی خودش هم از سیاستهایش بیخبر است. اما الان مسئله سیاستهای او نیست، مسئله من این است که او باعث تفرقه میشود.» ترنر نیز در تایید صحبتهای او میگوید: «دقیقا! او باعث بروز رفتارهای نفرتآمیز در میان آمریکاییها میشود.» رینولدز میگوید: «بههرحال همه ما که اینجا هستیم، فردا صبح باید از خواب بیدار شویم و به زندگی ادامه دهیم. پس باید به این فکر کنیم که چطور میتوانیم از شرایط ایجادشده بهترین نتیجه را به دست بیاوریم.»
۸۳ میلیون و ۱۰۰هزار نفر از آمریکاییها در این دوره انتخاباتی، کسانی بودند که متولد ۱۹۸۲ تا ۲۰۰۰ بودند. هرچند هنوز معلوم نیست چند نفر از این جمعیت جوان، سهشنبه گذشته پای صندوقهای رأی رفتند، اما آن دسته که رأی دادند، تقریبا همگی از طرفداران هیلاری کلینتون بودند و به همین خاطر اکنون جوانها هستند که با نیروی جوانی خود به نتیجه انتخابات اعتراض میکنند. آنها به هیلاری رأی دادند، اما تعدادشان برای پیروزی کلینتون کافی نبود. دانیل واویک ۲۳ساله میگوید: «هرچند شرکت در انتخابات اجباری نیست، اما من میدانم که بسیاری از جوانها برای رأی دادن هیجان داشتند و درنهایت رأی دادند.» ترامپ وعدههای بسیاری به جوانان داده بود، از وعده هزینه ۲۰میلیارد دلاری برای نهادهای آموزشی گرفته تا هزینههایی برای بهبود اوضاع دانشگاهها. اما هیچیک از وعدهها باعث نشد جوانان با روی خوش از جمهوریخواهان استقبال کنند. نظرسنجیها نیز از مدتها پیش نشان میداد که جوانان طرفدار جمهوریخواهان نیستند. استفان فرانسورت، استاد علوم سیاسی دانشگاه واشنگتن، میگوید: «بسیاری از مردم پیشبینی میکردند که هیلاری کلینتون بدون شک پیروز انتخابات است و به همین دلیل از خانههای خود بیرون نیامدند و رأی ندادند. البته کلینتون هم موفق نشد مانند اوباما، جوانان را تشویق کند و به آنها انگیزه بدهد.» این استاد دانشگاه معتقد است که خشم قدرتمندترین محرک برای رأیدهندگان است.
دلشکستهها
کلی اسلیتر، دانشجوی ۲۱ ساله رشته علوم سیاسی، میگوید: «من بسیار غمگینم و قلبم از نتیجه این انتخابات شکسته است. به نظر من رأی به ترامپ یک کاراحمقانه و خودخواهانه است.» او میگوید: «نمیفهمم چطور میشود هم زنان، هم افراد سیاهپوست، هم مکزیکیها، هم مسلمانها و هم مهاجران را در نظر داشته باشی و به زندگی همه اینها اهمیت بدهی، اما باز هم به ترامپ رأی بدهی. من به جنگ خودم مقابل او ادامه میدهم و تلاش میکنم آمریکا دوباره بزرگ شود.» این دانشجوی علوم سیاسی به آیندهاش فکر میکند و تصور میکند توان زندگی در چنین جامعهای زیر سلطه ترامپ را ندارد. اکنون چه این دلشکستهها بخواهند، چه نخواهند، ترامپ رئیس جمهوری آنهاست. ولی آنها ترسیدهاند. همه منتظرند کشور به دست نژادپرستها و خرابکارها بیفتد. هنوز مدت زیادی از انتخابات نگذشته که دو زن مسلمان در دانشگاه ساندیاگو اعلام کردهاند مورد اذیت و آزار طرفداران ترامپ قرار گرفتهاند. اکنون آمریکاییها منتظرند هر روز گزارشهایی در این زمینه دریافت کنند. صحبتهای ترامپ علیه نژادهای مختلف و علیه مهاجران و مسلمانان و سپس انتخاب او بهعنوان رئیس جمهوری باعث شده طرفداران تصور کنند این رفتار با همه مردم آزاد است. همین مسئله باعث اعتراضات مختلف شده و بسیاری سعی میکنند با راهاندازی کمپینهای مختلف، مقابل ترامپ مقاومت کنند. یکی از اینها کمپین سنجاققفلی است. بر اساس گزارش گاردین این کمپین ریشه در ماجرای برگزیت دارد. یک زن آمریکایی به نام آلیسون نخستین بار برای همدردی در مورد جدایی بریتانیا از اتحادیه اروپا این کمپین را راه انداخت. از آنجا که همه در خیابان با یکدیگر غریبه هستند، به پیشنهاد آلیسون یک سنجاققفلی به لباس خود وصل کردند تا افرادی که مخالف این جریان بودند، از این طریق یکدیگر را بشناسند. آلیسون بر این باور است که شاید ابراز مخالفت برای همه دشوار باشد، اما میتوانند با یک سنجاققفلی از یکدیگر دلجویی کنند. این سنجاققفلی درحقیقت نماد همدردی با کسانی است که از این شرایط ناراحت و بابت آینده خود نگران هستند. رفتهرفته این کمپین سنجاققفلی در قالب هشتگ سنجاققفلی #Safetypin نیز در شبکههای اجتماعی نمودار شد. آمریکاییها نمیتوانند به اسم اتحاد، ترس خود را مخفی کنند و تلاش میکنند به کمک همین نمادهای ساده این ترس و ناراحتی را نشان بدهند.
عصر ترامپ
حالا ترامپ رأی آورده و رئیس جمهوری آمریکا شده است. حتی اگر مردم با سنجاققفلیها از یکدیگر دلجویی کنند، باز هم ترامپ رئیس جمهورشان است. به همین خاطر عدهای به دنبال تحلیل هستند. البته اینکه چرا هیلاری کلینتون رأی نیاورد، اهمیتی ندارد. پرسش اصلی این است که چرا ترامپ رأی آورد؟ چطور ممکن است کسی که به صورت رسمی و علنی علیه زنان، مسلمانان، سیاهپوستان و مهاجران صحبت میکند، با رأی مردم بهعنوان رئیس جمهور یک کشور انتخاب شود؟ ترامپ درحقیقت کسی است که آمریکاییها را به جان آمریکاییها میاندازد. تاجری ۷۰ ساله موفق شد با همه اظهارنظرهای تند و ناراحتکنندهای که داشت، ملتش را وادار کند او را بهعنوان رهبر خود انتخاب کنند. برخی میگویند درد معیشت به آنجا رسیده که آمریکاییها را وادار کرده به این مرد میلیاردر رأی بدهند. ترامپ به دنبال قدرت بود و اکنون هم به دست مردم به قدرت رسیده است. او هر کسی را که مخالفش باشد، به باد انتقاد میگیرد و احتمالا در کابینه خود نیز از کسانی استفاده میکند که او را در کمپین انتخاباتیاش حمایت کردند. اما کسی نمیداند چطور چنین شخصی رأی آورد. همه شوکه شدند و نمیتوانند دلیل انتخاب او بهعنوان رئیس جمهوری آمریکا را تحلیل کنند. برخی میگویند دموکراتها ضعیف عمل کردند و برخی هم میگویند مردم پای صندوقهای رأی نرفتند. عدهای هم هیلاری کلینتون را سرزنش میکنند که نتوانسته انگیزه کافی برای جوانان آمریکایی ایجاد کند تا به او رأی بدهند. برخی میگویند اگر برنی سندرز از طرف دموکراتها به انتخابات راه پیدا کرده بود، در کسب آرای جوانان موفقتر عمل میکرد. اما واقعیت این است که او موفق نشد در مرحله نخست بهعنوان نفر برتر به کارزار انتخاباتی راه پیدا کند. عدهای هم به مسائلی مثل ایمیلها و بیماری هیلاری کلینتون اشاره میکنند و اینها را تیر خلاصی میدانند که باعث شد او بسیاری از آرای خود را از دست بدهد. بههرحال اکنون عصر امپراتوری ترامپ آغاز شده و همه چشمانتظار برنامه او برای ۱۰۰ روز نخستِ ریاست جمهوریاش هستند.
شماره ۶۸۶
خرید نسخه الکترونیک