شیما طاهری
خندوانه وارد چهارمین سال فعالیت خود شد. برنامهای که بهزعم خیلیها جایش سالها در تلویزیون خالی بود و به عقیده برخی دیگر برنامهای بیسروته لقب گرفت. برنامهای که افراد را تشویق میکرد به هیچ بخندند، یا به عبارت بهتر، حتما موضوعی برای خندیدن پیدا کنند تا بتوانند جلوی دوربین، واقعی قهقهه بزنند. بعد از چهار سال با اینکه خندوانه جایش را در میان مخاطبان پیدا کرده است، اما هنوز هم کارشناسان در مورد این برنامه اتفاق نظر ندارند. خندههای بیدلیل و الکی واقعا تاثیرگذارند؟ به چه قیمت و به چیزهایی باید خندید؟ به همین دلیل در این شماره از چلچراغ سراغ دکتر اسماعیلی، روانشناس، رفتیم تا از خوبیها و بدیهای خنده برای ما بگویند.
به نظر شما خنده و شادی چه تاثیری بر شخصیت افراد دارد؟
یکی از ویژگیهای شخصیتی ما در زندگی سبک مواجهه با مشکلات زندگی است. هرکدام از ما در زندگی روزمره موانع و مشکلات زیادی را سر راهمان داریم. ما با این مشکلات و چالشها به شیوه خاصی رفتار میکنیم. مثلا اگر شما هنگام رانندگی متوجه شوید که در مسیرتان یک سنگ بزرگ است، چه کار میکنید؟ از روی آن رد میشوید، ترمز میکنید، یا ماشین را کنار جاده متوقف میکنید و سنگ را از سر راه برمیدارید؟ هرکس میتواند رفتار متفاوتی از خود بروز دهد. معمولا افراد در جامعه از سه شیوه کلی برای مواجهه با مسائل استفاده میکنند. روش اول عقبنشینی است که فرد از مشکل فرار میکند. روش دوم سازش با مشکل است، یعنی مماشات میکنیم. سبک سوم، سبک مقابله و جستوجوی راهحل است. یعنی شما تصمیم میگیرید هر مانعی را که سر راه شماست، از میان بردارید تا راه را ادامه دهید. این سه روش ارزش متفاوتی دارند. عقبنشینی و سازش راهحل نیست و نمیتواند افراد را به خواستههایشان برساند. کسی که بخواهد در زندگی به اهدافش دست پیدا کند، باید بتواند با مشکلات دستوپنجه نرم کرده و درنهایت بر آنها غلبه کند. این روحیه زمانی به وجود میآید که ما در زندگیمان یک روحیه مثبت، فعال، امیدوار و شاد داشته باشیم. معمولا کسی که زندگی را منفی میبیند، تلاش میکند از مشکلات فرار کند. برعکس کسی که زندگی را توام با شادی و نشاط میبیند، میتواند همه موانع را از سر راهش بردارد. روحیه شاد و امیدوار داشتن در زندگی، برای زندگی سالم یک ضرورت است. ما در زندگی فردی و اجتماعی اصلی داریم بر این مبنا که معمولا تصورات افراد از آینده درست از کار درمیآید. حالا یک فرد میتواند ناامید و مأیوس باشد، یا امیدوار و فعال. میتواند در سر خود تلخی شکست را پرورش دهد، یا شیرینی پیروزی بر مشکلات را. به همین دلیل باید بتوانیم در زندگی نشاط، شادی و امید را به خود و مردمان تزریق کنیم. این یک ضرورت عقلی و روانشناختی و فرهنگی است. فضای اجتماعی توام با شادی و امید، بهخودیخود سلامت و توانمندی اجتماعی را بالا میبرد و مانند یک ویروس در جامعه پخش میشود، در زندگی روزمره افراد تاثیر میگذارد و تبدیل به یک خصوصیت فرهنگی میشود. یعنی اگر ما بتوانیم شادی و نشاط را در جامعه ترویج کنیم، بعد از مدتی یک فرهنگ مبتنی بر مثبتنگری، شادی و امید خواهیم داشت.
به نظر شما افراد جامعه به واسطه برنامههایی مانند خندوانه میخواهند امید به آینده پیدا کنند، یا شادی را بهعنوان گزینه فرار انتخاب میکنند؟
افراد برای رسیدن به هر دوی این اهداف به سمت برنامههایی مثل خندوانه میروند. مثلا اگر ما در زندگی از شکست مایوس باشیم، بعد در یک فضای شاد و امیدوارکننده قرار بگیریم، خودبهخود میزان غم و ناراحتی کاهش پیدا میکند. به محض اینکه ویژگیهای منفی کاهش پیدا کنند، خودبهخود توانمندی روحی و روانی فرد افزایش پیدا میکند. پس ایجاد یک فضای امیدوار و شاد فی نفسه میتواند اثربخش باشد.
با خنداندن مردم به هر قیمت تا چه حد موافقید؟
به هر قیمت نه! ما در مورد یک محیط واقعی صحبت میکنیم. یعنی شما باید در زندگی تعادل و توازن داشته باشید بین منطق و شادی و نشاط، بین عدالت و توازن اجتماعی و انتقادگری یا مثبتنگری. تصور کنید در جامعهای پر از نابرابری، پر از یأس و دروغ، مردم را مجبور به خندیدن کنیم. شاد بودن به این معنا نیست که ما واقعیتها را انکار کنیم. اگر واقعیت تلخی وجود دارد، آن واقعیت را هم باید شناسایی کرد و درصدد حل آن برآمد. اما ما به روحیه نشاط نیاز داریم.
گاهی در بستر شادی و خنداندن، اصول و ارزشها زیر سوال میروند. نظرتان چیست؟
شما فکر کنید ما بخواهیم مردم را بخندانیم به قیمت از دست رفتن ارزشهای اخلاقی، مثلا یک نفر را مورد تمسخر قرار دهیم و بخندیم. اگر ما با تخریب چهره فرد یا افرادی، یا با از بین بردن حقوق آنها بخواهیم جمعی را بخندانیم، بهطور قطع آن خنده ارزشمند نخواهد بود. شادی شرط لازم برای زندگی است، اما شرط کافی نیست. اخلاق و عدالت اجتماعی را رعایت کردن شرط لازم و کافی برای زندگی ماست.
شما تاثیر برنامههایی مانند خندوانه را در میان خانوادهها چطور میبینید؟
فضای ایجادشده بهطور کلی مثبت، اما نیازمند زیرساختهای قویتری است. ما باید سطح نگرش مردم به مسائل را بالا ببریم.
شماره ۷۱۱