تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۷/۱۴ - ۰۷:۲۲ | کد خبر : 995

تاوان یک تصمیم

نازنین فراهانی از طرح اولیه «مهمونی کامی» میگوید نازنین فراهانی نخستین بازیگری است که در فیلم «مهمونی کامی» وارد می‌شود. شخصیتی که با اولین چالش روبه‌رو می‌شود و در میانه راه رهاشده بی‌سرنوشت می‌ماند. اما نکته مهم‌تر در تیتراژ فیلم وجود دارد؛ طرح اولیه این فیلم متعلق به اوست. به بهانه طرح فیلمی که توقیف […]

نازنین فراهانی از طرح اولیه «مهمونی کامی» میگوید

نازنین فراهانی نخستین بازیگری است که در فیلم «مهمونی کامی» وارد می‌شود. شخصیتی که با اولین چالش روبه‌رو می‌شود و در میانه راه رهاشده بی‌سرنوشت می‌ماند. اما نکته مهم‌تر در تیتراژ فیلم وجود دارد؛ طرح اولیه این فیلم متعلق به اوست. به بهانه طرح فیلمی که توقیف شده و حالا در فضای مجازی منتشر شده است، با او در مورد فیلمنامه، بازی‌اش و سرانجام فیلم گفت‌وگو کردیم.

طرح فیلم «مهمونی کامی» از شماست، چطور طرح شما به فیلمنامه این فیلم تبدیل شد. شما طرحتان را در اختیار علی احمدزاده قرار داده بودید؟
من یک فیلمنامه جاده‌ای داشتم که طرح اولیه فیلم «مهمونی کامی» با موافقت خودم از آن گرفته شد. قرار بر این شد این طرح دوباره توسط علی احمدزاده و محمد باغبانی نوشته شود. طرح اولیه قصه از آن گرفته شد و بقیه کار توسط این دو نوشته شد.
پایان داستان مثل طرح شما بود؟
نه. فیلمنامه نسبت به طرح تغییرات زیادی کرد.
این‌که شما نقش نازنین را بازی کردید، به‌خاطر طرحی بود که به کارگردان دادید؟
نه واقعا. نکته جالب این است که در فیلمنامه اصلی که خودم نوشتم، نازنین مرد بود. در فیلمنامه جدید تصمیم گرفته شد این نقش زن باشد. این‌طور نبود که چون طرح را دادم، قرار بگذارم که نقش نازنین را هم بازی کنم. به من پیشنهاد دادند که خودم این نقش را بازی کنم.
در مراحل نگارش فیلمنامه هم حضور داشتید و اظهارنظر کردید؟
نه.
زمان فیلم‌برداری هم هیچ پیشنهاد یا تغییری نداشتید؟
نه. وقتی فیلمنامه‌ای را برای بازنویسی به کسی می‌دهید، پذیرش نتیجه برایتان کمی سخت است. اما من وقتی برای اولین بار فیلمنامه «مهمونی کامی» را خواندم، به نظرم خیلی خوب بود و هیچ جای حرف زدنی نداشت. این را صادقانه می‌گویم، چون تا به حال خیلی اتفاق افتاده که در مورد فیلمنامه‌های مختلف نظر داده‌ام، اما این فیلمنامه خوب بود. به خودشان هم گفتم که خیلی خوب نوشتید و فیلمنامه من به این خوبی نبود.
این‌که می‌گویید فیلمنامه خیلی خوب بود، از چه نقطه قوتی می‌آید؟
این فیلم را پیش‌تر افراد سینمایی زیادی دیده بودند و نظرشان نسبت به آن مثبت بود؛ اما در این چند روز بعد از انتشارش واکنش‌های مختلفی داشتم. بعضی خیلی آن را دوست داشتند و برخی آن را فیلم بی‌سروتهی می‌دانند. از نگاه من «مهمونی کامی» به قشری می‌پردازد که در ایران وجود دارند، اما ما کم به سراغشان می‌رویم. اگر سراغشان هم می‌رویم، به‌خاطر محدودیت‌هایی که در نمایشِ همه واقعیتشان داریم، خیلی سانسورشان می‌کنیم. اتفاقی که من در این فیلم دوست دارم، این است که فیلمنامه‌نویس و کارگردان هیچ‌جا سراغ چیزی نرفتند که از پس بیانش برنیایند. درواقع شهامت یا شجاعت آن‌ها بود. اتفاقی که در نمونه‌های دیگری وجود نداشت. یکی از تصمیم‌های درست این است که کاراکترهای فیلم به جز صحنه اول به جاده می‌روند و همین فضا را بسیار واقعی می‌کند. در عین حال با همه شوخی‌ها و چرت‌وپرت‌هایی که کاراکترها می‌گویند، زیر بستر داستان فیلم تلخی‌ای وجود دارد. سکانسی در فیلم وجود دارد که بعد از همه شوخی‌ها که خیلی سطحی است، پگاه پشت فرمان می‌نشیند و به یک سکوت طولانی فرو می‌روند (یکی از لحظه‌های بازی زیبای پگاه)؛ جایی که با وجود همه شوخی‌ها آن افراد را غمگین نشان می‌دهد، چون زندگی پوچی دارند. دفعه اولی که این سکانس را دیدم، خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم. این‌که «مهمونی کامی» بتواند در اوج خوشی‌هایش این پوچی را به تصویر بکشد، نکته‌ای است که برای خیلی‌ها دوست داشتنی بود. همین که هدف همه این افراد طی کردن جاده برای رسیدن به مهمونی است، هدف پوچی است که بیننده فیلم به‌راحتی می‌تواند از آن بگذرد. آدم‌های پوچی که هدفی ندارند ولی این‌که چرا هدفی ندارند یا دلیلش چیست تا حدی در نوع زندگی آنها پیداست و بیش از این مسئله فیلم نیست.
می‌گویید فیلمنامه خوب، معتقدید این فیلمنامه ساختار درستی دارد و حتی در شخصیت‌پردازی درست عمل می‌کند؟
نظر شما چیست؟
شاید اولین نکته این فیلم پایان باز است؛ اتفاقی که در سینمای ایران تبدیل به یک اپیدمی شده، اما برخی فیلم‌ها کشش آن را ندارند. شاید لازم بود بعد از رسیدن ماشین به ویلای کامی بازخورد افراد به حضور آن جنازه دیده می‌شد. نوعی پوچی که شما هم به آن اشاره می‌کنید و در پایان هم وجود دارد.
اصلا قرار نیست جسد برای شما مهم باشد. فقط گاهی تعلیق‌هایی ایجاد می‌کند. دقت کنید داستان به شکلی پیش می‌رود که شما نگران جسد نشوید، چون کاراکترها نگران جسد نمی‌شوند. دو مرگ در فیلم اتفاق می‌افتد که از هر دو می‌گذریم، حتی مرگ دوم که برای کاراکتری پیش می‌آید که در طول داستان پرورش یافته و از شخصیت‌های جذاب قصه هم هست. اما این گرد پوچی که از ابتدا در فیلم وجود دارد، در این مورد هم ادامه پیدا می‌کند؛ چیزی که من به‌خاطرش فیلم را قبول کردم. البته درخصوص پایان‌بندی که مدنظر شماست، اتدی هم زده شد، که جسد دیده شود و گریه زاری کنند، شوکه شوند و واکنش بدهند که البته در فیلمنامه من بود، اما خیلی بد بود و به این فیلم نمی‌خورد. بعضی هم در این چند روز گفتند: «مهمومی کامی» فیلمنامه نداشته و گروهی دورهم این فیلم را ساخته‌اند یا بداهه بوده. اما این‌طور نبود. فیلم فیلمنامه دارد. فیلمنامه کاملی هم دارد. حتی یک سکانس هشت صفحه بود و من نگران بودم بیننده را خسته نکند، اما اتفاقات و دیالوگ‌های فیلم آن‌قدر شبیه مسائل روزمره ماست که برایمان خسته‌کننده نیست.
این پوچی پایان به نظر شما به‌خاطر تاکید بر پوچی حاکم بر فضای فیلم بود؟
بله. اگر جسد دیده می‌شد، آن هم در فضایی که از پیش قرار بود بسیار شاد و ابزورد باشد، درنمی‌آمد. ابزورد است. دیالوگ‌هایی گفته می‌شود ولی درون فضا چه می‌گذرد؟ در ساختار فیلم هیچ‌کدام از اتفاقات مهم نیستند، حتی سرانجام جسد. مهم نمایش لحظه‌هایی است که می‌گذرد و امیدمان هم جسدوار پشتمان می‌آید.
به هر حال صرفا عبور از خط قرمزها جسارت نیست.
قطعا همین‌طور است؛ گرچه من اعتقاد دارم بعد از «مهمونی کامی» خیلی فیلم‌ها ساخته شد که خیلی خط قرمزها را هم رد کردند، اما نمایش داده شدند. البته این باعث خوشحالی است. فقط نقدی که به همین فیلم‌ها دارم، این است که خط قرمزها در فیلمی رد می‌شود، اما باورپذیر نیست. مثل مثالی که از آن پسر زدم. شما نمی‌توانید تماشاگر را گول بزنید. «مهمونی کامی» تا جایی پیش می‌رود که بتواند از پس باورپذیری اتفاقاتش بربیاید و همین جسارت کارگردان بود.
این اصرارها به قیمت توقیف فیلم می‌ارزید؟
این تصمیم کارگردان است بین ساخت فیلم بدون دروغ به تماشاچی و دروغ. باید از خودش بپرسید، گرچه بعید می‌دانم که اگر قرار بود دوباره این فیلم را بسازد، راه دیگری را برای خط قرمزها انتخاب می‌کرد و به باورپذیری ضربه می‌زد. البته این نظر من است. من فقط با فیلمی مواجه شدم که سبکش را دوست دارم.
ماجرا این است که سینمای ایران به صورت مشخص با محدودیت‌هایی مواجه است که همه افراد حتی کسانی که به این عرصه وارد می‌شوند، با این مسئله آشنا هستند. نکته مهم این است که در این محدودیت‌ها به خلاقیت برسیم.
من از شما سوال می‌کنم آیا در این مدت فیلمی ساخته نشده که خط قرمزها را رد کرده باشند؟ شده. فیلم‌‌هایی که حاوی صحنه‌هایی بودند که وقتی دیدم، گفتم اگر یکی از این موارد در «مهمونی کامی» بود، یکی از دلایل توقیفش می‌شد.
احمدزاده قبل از انتشار فیلم گفت که نظر بازیگران و عوامل را هم پرسیده، شما موافق بودید؟
بله. فیلم به صاحبش تعلق دارد. اگر تصمیم می‌گیرد به این شکل اکران کند، مختار است.

شماره ۶۸۰

برچسب ها:
نوشته هایی دیگر از همین نویسنده: 40cheragh

نظر شما

دیگه چی داری اینجا؟