اینجا دانشجوها را هم اجاره میدهند
غزل محمدی
اینجا دانشگاه است. من روی پلههای دانشکده ایستادهام و خیره شدهام به راهروی طویل دانشکده، به رفتوآمدِ سالیانِ دانشجوها. کناره دیوارها پر از کمد است. کمدهای دربستهای که خیلیهاشان برای فارغالتحصیلانی است که چهارقفله کردهاند و رفتهاند پیِ کارشان.
اینجا همه از بیبودجگی حرف میزنند. اینجا همه بیپولاند و فقیر و چشمها درنهایت برمیگردد به سمت جیب دانشجو.
اگر به قصد خرید روبهروی لیست بلندبالای زیرج بایستی، با قیمتهای کافههای انقلاب مواجه میشوی. خب البته صاحب زیرج هم احتمالا قیمتها را مطابق با اجارهای که باید بدهد، تنظیم کرده است. اما مسئله اینجاست که هر کدام از زمینهای دانشگاه که به بیرون اجاره داده میشود تا تبدیل شود به بوفه یا مغازه فتوکپی برای بچهها، زیر نظر یکی از تشکلها با جهتگیری فکری خاص خود اداره میشود و پول اجاره قاعدتا توسط آن تشکل گرفته شده و صرف امورات مخصوص همان نهاد میشود؛ اموراتی نظیر پول اینترنت و برگزاری جشنهای توخالی و بیمورد. آن هم در کنار خلأهایی که پولی برای آنها صرف نمیشود. گاهی که اسپانسرها و خیریهها کمکهای مالی به تشکلها میدهند، یکسری دانشجو میدوند که شما را به خدا بیایید این پول را صرف تعمیرات سایت کنید، یا راستی دانشکده حقوق دستشویی نداردها و پاسخ قانعکننده این است: خیِّر راضی نیست پول در راه دیگهای جز این برنامه صرف بشه…
خصوصیسازی به همینجا محدود نمیشود و در موارد جزئیتری مثل کرایه دادن کمدها به دانشجویان توسط انجمن علمی، کرایه دادن تجهیزات و دستگاههای آزمایشگاهها به بیرون، اجاره دادن آمفی تئاترها به آموزشگاههای خصوصی بیرون برای تبلیغات مبتذل خود که تو رو خدا بیایید ثبتنام کنید تا ما یکطوری شما را بچپانیم توی این دانشگاه آن هم تضمینشده، اجاره دادن سالنهای ورزشی و استخر که تنها برای دانشجویان است و…
دانشجوی خوابگاهی بیتفریحترین آدم جهان
رتبهاش آمده و دانشگاه تهران قبول شده و با هزار شوق و ذوق آمده تهران که برود خوابگاه و استقلال را سفت بغل کند و به خود بچسباند. اما این اول قصه است. بعد از مدتی به زندگی جدید عادت میکند و باید برود سراغ تفریحات به قول علما سالم!
قاعدتا ورزش کردن و باشگاه رفتن و اردو رفتن یکی از عمدهترین تفریحات یک دانشجوی خوابگاهی است. البته که چنین شرایطی حاکم نیست… منظور این است که باید باشد. سالنهای ورزشی را به صورت ساعتی به بیرون اجاره میدهند و دانشجویان در طول روز حق استفاده از سالن ندارند.
در طول تابستان سالنهای ورزشی دانشگاه به اشخاص یا شرکتها اجاره داده میشود و تا آذر ماه این جریان ادامه دارد.
از آذر ماه به بعد دانشجویان خوابگاهی مثل خوابگاه حافظ که پرجمعیت است، دو ساعت از آخر شب، یعنی ۱۰ تا ۱۲ شب، حق استفاده از سالن ورزشی را دارند. این در حالی است که دانشجویان باید تا ساعت ۱۲ شب در خوابگاه باشند و به قولی تا بیایند تیمکشی کنند، باید برگردند به خوابگاه. البته این درباره خوابگاه پسران است و نه دخترها…
پسرها فوتبال بازی نکنند شبشان روز نمیشود، به همین علت ساعتی سالن در اختیار دارند، وگرنه دختر را چه به ورزش…
حالا با این اجارهها لابد قرار است امکانات خفنی به دانشجویان ارائه شود. بهبه چه رویای شیرینی…
گروههای اردویی که قربانش بروم ریشهشان با تبر زده شد. ازجمله گروه باقدمت کوه دانشکده فنی که به علت مختلط بودن بسته شد. البته من یک پیشنهاد سازنده دارم.
در ادامه امیرمهدی بحری از وضعیت دانشکده فنی و محمدمعین مرادی از دانشکده پزشکی دانشگاه تهران میگویند.