نقطه تلاقی فیلم کوتاه و جشنواره فیلم فجر
عسل آذرپور
داستان فیلم فجر که آغاز میشود، همه چیز تحتالشعاع این رویداد قرار میگیرد، از اخبار و گپهای کوتاه خبری تا تصمیمات مهم مدیریتی! سیوپنجمین دوره نیز از دو ماه پیش از آغاز به مرکز ثقل حوزه فرهنگ و هنر تبدیل شد. اولین خبر غیرمعمول این دوره بازگشت سیمرغ فیلم کوتاه به جشنواره بود. بازگشتی که با حکم مدیریت ارشد سینمایی و در لحظه آخر گرفته شد. دلیل این تصمیم که از اعتباربخشی به مدیر جدید انجمن سینمای جوانان ایران تا نامه سرگشاده فیلمسازان فیلم کوتاه به حجتاله ایوبی بررسی و تحلیل شد، داستان بارها گفتهشده این روزهاست که در این مقال نمیگنجد. آنچه بخش مغفول این داستان و ناگفته تحلیلهای این تصمیم است، اراده خانوادهای است که برای بازگشت به مهمترین رویداد فرهنگی کشور، خود را اثبات کردند.
حذف هفت ساله فرصتی برای کسب افتخار بیشتر
هفت سال از آن روزی که تصمیم بر آن شد که سیمرغ فیلم کوتاهی وجود نداشته باشد، میگذرد. هفت سالی که برای فیلمسازان این عرصه سخت! گذشت؛ و این سختی را هر سال با نامه سرگشاده، خواست جمعی، جلسه با مدیران سینمایی بیان کردند، اما بینتیجه ماند. با این وجود خانواده فیلم کوتاه همین هفت سال را تبدیل به یک فرصت کرد. آنها حذف را به حضور بازگرداندند. اگرچه در دریافت سیمرغ جایی نداشتند، اما از هر جشنواره و رویدادی بهره بردند تا نام فیلم کوتاه را سر زبانها نگه دارند. گویی در این اراده و تصمیم، یک پیمان نانوشته برای تعریف جایگاه نادیده گرفتهشده بود. در این راه مدیران میانی سینما نیز همراه فیلمسازان شدند، از مدیران وقت انجمن سینمای جوانان ایران تا اعضای انجمن فیلم کوتاه خانه سینما. اما نتیجه همیشه وعدههای وسوسهانگیز حمایتی بود. حمایت مالی که قرار بود جایگزین اعتبار و اهمیت این سینما شود و تا اختصاص بودجه تولید فوقالعاده و ایجاد ردیف بودجه در سازمان سینمایی برای جریان فیلم کوتاه نیز پیش رفت؛ اما اینها هیچکدام سازنده نبود. فیلم کوتاهیها هنوز خواستار به رسمیت شناخته شدن بودند. آنها معتقدند فیلم کوتاه، پایه و بنیان اصلی سینماست و برای شناخت و رسیدن به سینمای بلند باید مشق سینمای کوتاه نوشت. همانطور که این نگاه یکی از سازوکارهای اصلی دریافت مجوز برای ورود به سینمای بلند هم هست!
با این وجود در راه بازگشت سیمرغ و به رسمیت شناختن فیلم کوتاه در جشنواره فیلم فجر، نه مدیران فیلم کوتاه و نه مدیر ارشد سینمایی موثر و تصمیمگیرنده نبودند؛ آنچه رخ داد، نتیجه تلاش و حضور فیلمسازانی بود که از حذف برای خود فرصت حضور ساختند. اگر مجموع افتخارات سینمای ایران را در این هفت سال کنار هم بگذارید، فیلمسازان فیلم کوتاه با اختلاف فاحشی در رتبه نخست قرار میگیرند. افتخاراتی که از حضور در عرصههای جهانی برایشان پیش آمد تا آنان که در سینمای بلند افتخار داخلی و خارجی آفریدند. از اصغر فرهادی فرزند سالهای دور فیلم کوتاه تا سعید روستایی فرزند دیروز فیلم کوتاه همگی برآمده از جریانی بودند که زیرساخت و بنیان سینمای مفتخرشده امروز را میسازد.
فیلم فجر در سلطه فیلم کوتاهیها
اوج این افتخارات در سیوچهارمین دوره جشنواره فیلم فجر رخ داد. زمانی که دو کارگردان فیلم کوتاه در میان ۱۱ فیلم اولی جشنواره قرار گرفتند و یک نفر همه نگاهها را به خود خیره کرد.
سیوچهارمین جشنواره فیلم فجر؛ ۱۱ فیلم اولی از فیلتر هیئت انتخاب رد میشوند. عباس لاجوردی، محمدحسین مهدویان، حمیدرضا قربانی، مجید توکلی، احسان بیگلری، سیدجمال سیدحاتمی، سهیل بیرقی، مسعود مددی، اکتای براهنی، داریوش غذبانی و سعید روستایی. فیلمسازان تازهکاری که شگفتی هیئت انتخاب، مخاطبان و حتی مدیران سینمایی را برانگیختند. ابوالحسن داودی یکی از اعضای هیئت داوران جشنواره سیوچهارم از شگفتی اتفاقی که فیلم اولیها در جشنواره رقم زدند، چنین میگوید: «واقعیت این است که سالهاست سینمای ایران مقهور نامها شده و این نامها رفتهرفته به تابوهایی تبدیل شدهاند که انگار هر نوع داورى به آثار آنها خطاست. ما خودمان را درگیر حاشیهها و اسمها نکردیم، با استعدادهاى جوانى مواجه شدیم که آینده سینمای ایران را رقم خواهند زد.» و بخش اعظمی از این افتخارات را فیلمسازان آمده از عرصه فیلم کوتاه رقم زدند. هشت سیمرغ و چهار نامزدی از سیوچهارمین دوره جشنواره فیلم فجر شاهد این مدعاست. سعید روستایی یکی از فیلمسازان فیلم کوتاه بود که درخشید، با این تفاوت که او در مهمترین جشن ملی سینما، و در مقابل چشمان کسانی که فیلم کوتاه را به رسمیت نمیشناختند، این افتخار را آفرید.
رئیس سینما با واقعیت روبهرو میشود…
همین اتفاق رئیس سازمان سینمایی را به عذرخواهی تلویحی در قالب نامهای برمیانگیزد که دلگرمیای برای خانواده فیلم کوتاه و دعوت آنها به مداومت در راه اثبات است. دلنوشتهای که خبر از عدم توانمندی رئیس سازمان سینمایی در توجه کافی به عرصه فیلم کوتاه دارد. ایوبی در بخشی از این نامه خطاب به خانواده بزرگ فیلم کوتاه، چنین مینویسد: «سینمای جوان و فیلمسازان فیلم کوتاه از هر دسته و گروهی و از هر سلیقه و نگاهی اعضای پیوسته یک خانواده بزرگ و باشکوهاند. مدیران میآیند و میروند و شما همواره هستید وخواهید بود. خانه خانه شماست. و آینده از آنِ شماست. روزگارتان تازه آغاز شده. سینمای ایران با اندیشههای نو و دستان توانای شما نفس تازه کرد. جشنها و جشنوارهها بدون حضورتان بیفروغ و کمرونق است. فیلم کوتاه دیگر یک مقدمه نیست. یک غایت است. راه عبور نیست. وادی اقامت است. سینمای ایران شمایید. جشنواره فجر آوردگاه اندیشههای تازه شماست. آشتی مردم با سینما مرهون اندیشههای درخشان شماست. و مدیران سینما را گزیزی نیست جز پذیرش شکوه حضورتان. مدیریت سینما به شما سیمرغ نداد. شایستگی شما را البته با تاخیر به رسمیت شناخت. اعتراف کرد به اعتبارتان. خود را شایسته هیچ تقدیر و سپاسی نمیدانم. به احترامتان تعظیم میکنم. و باور دارم که آن سی مرغ افسانهای خود شمایید.»
تلاش برای حذف بالاتر از تصمیم مدیران
این نامه سرآغاز تلاش دوباره مدیرعامل وقت انجمن سینمای جوانان ایران برای به رسمیت شناخته شدن فیلم کوتاه در جشنواره فیلم فجر و آغاز جلسات توجیهی دبیر جشنواره میشود. اگرچه این تلاشها به ظاهر بینتیجه میمانند، اما فرید فرخندهکیش در یک روایت از اتفاقاتی که در جلسات هماندیشی برای بازگردندان سیمرغ با حضور محمد حیدری و حجتاله ایوبی برگزار شده بود، مینویسد:
در جلسهای که در دفتر فجر داشتیم (با حضور آقایان ایوبی و حیدری) قرار شد سازوکار بازگشت را ارائه دهیم که آقای حیدری به دلایل خودش بسیار مخالف بود، ولی پذیرفت که در زمان اعلام فراخوان نحوه انتخاب و داوری را که پیشنهاد داده بودم (براساس مشورت حاصل از جلسه با فیلمسازان باتجربه فیلم کوتاه) بهصورت منتخبی از برگزیدگان جشن خانه سینما و جشنواره تهران باشد، کامل کرده و ارائه دهیم و از تجربه فجر بینالملل هم استفاده کنیم. پس از آن موضوعاتی از جمله انتخابات صنف و غیره روی داد و همزمان دوستان فجر وقت را گذراندند و حتی حاضر به جلسه رودرروی مجدد نشدند تا آن که اعلام رسمی فراخوان صورت گرفت و در آن نامی از فیلم کوتاه برده نشد!
رئیس به جریان ورود میکند؛
سیمرغ کوتاه به فجر بازمیگردد
باز هم تلاش برای حضور در فجر بینتیجه میماند تا در یک آن تاریخی و میان مجموع اتفاقات ریز و درشتی که به واسطه تصمیمهای مدیریتی در عرصه فیلم کوتاه رخ میدهد، بهناگاه، رئیس سازمان سینمایی بر آن شود که جای خالی فیلم کوتاه در جشنواره فیلم فجر احساس میشود. به ظاهر به همین راحتی و با یک تصمیم ناگهانی، اما در باطن با یک تلاش هفت ساله و مقاومت فیلمسازان این عرصه، فیلم کوتاهیها بار دیگر به داوری (هرچند پر از بحث و حاشیه درمورد شیوه اهدای این تک جایزه آن هم بدون نمایش آثار) و دیده شدن در فجر دست پیدا میکنند.
ادای احترام فجر به نسل برآمده از فیلم کوتاه
امسال بعد از هفت سال، جشنواره فیلم فجر، فیلم کوتاه را در خود جای داد، هرچند بهسختی، بیرضایت دبیر، با حکم رئیس و تنها با یک جایزه بهترین فیلم سال که هنوز بر سر نحوه انتخاب آن بحث و دعواست. اما این حضور هرچند اندک زمانی که در کنار حضور فیلمسازان فیلم اولی برآمده از فیلم کوتاه قرار بگیرد، معنای تازهای به جشنواره فجر و حتی سینمای ایران میبخشد. سینمای ایرانی که در طول چند سال اخیر مدیون حضور جوانانی بوده است که در عین نادیده گرفته شدن جریانساز بودند.
و اما امسال ۹ فیلم اولی در جشنواره سیوپنجم حضور دارند که از میان آنها هشت فیلمساز فیلم کوتاهی، اولین تجربه سینمایی خود را به جشنواره ارائه کردند و با کارگردانهای پیشکسوت سینما در فضای اصلی جشنواره (سودای سیمرغ) خود را محک خواهند زد. اتفاقی که خارج از اراده همه کسانی بود که به حذف فیلم کوتاه از جشنواره رأی دادند. این اراده و واقعیتی است که سالها نادیده گرفته شد و حالا هر دوره باعث ایجاد پدیدهای خیرهکننده میشود که گویی دیگر امکان حذف و نادیده گرفته شدن را ندارد.
شماره ۶۹۴
خرید نسخه الکترونیک