گپ با علی خارا، عکاس
این روزهایِ افغانستان از هرجهتی قابل تامل و نیازمند ثبت و ضبط بهنظر میرسد. علی خارا، عکاس ایرانی، در همین روزهای سقوط افغانستان و حضور طالبان در آنجا حضور دارد و درباره عکاسیاش در شرایط آنجا با او گپ زدهایم که میخوانید.
سهیلا عابدینی
آقای خارا در حال حاضر کجایید؟
من الان کابل هستم و حولوحوش ده، دوازده روزی میشود که آمدم اینجا برای عکاسی.
این روزها چقدر میتوانید عکاسی کنید و عموماً چه سوژههایی را کار میکنید؟
من وقتی رسیدم اینجا رفتم از وزارت اطلاع و فرهنگ امارت اسلامی مجوز گرفتم برای عکاسی. با این مجوز که آقای ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان ، زیرش را امضا کردند و چون همه میشناسندش دیگر اجازه میدهند یک سری جاها را عکاسی بکنیم. فعلاً هم سعی میکنم چیزهایی را عکاسی کنم که ممکن است چند ساعت بعد تغییر کند. سعی میکنم این روزهای افغانستان را ثبت کنم.
در صفحه اینستاگرامتان تعداد عکسهایی که از روزمره افغانستان باشد بهویژه برای این روزها کم است، آیا محدودیتی دارید یا برای آژانسی باید بفرستید یا مسائل امنیتی است؟
نه، عکسهایی که تا الان در اینستاگرام داشتم عکسهایی است که با گوشی آیفون گرفته بودم. در این سفر سعی کردم عکسهایی را که با دوربین گرفتم و عکسهایی هست که خودم دوست دارم، در صفحهام بگذارم. کمی خودم این حساسیت را دارم که هر عکسی را نگذارم. ولی نه، دلیل امنیتی ندارد. عکسها را هم برای آژانسی و جایی بفرستم هم مشکلی ندارد. من بهعنوان عکاس فریلنس آمدم اینجا و الان دارم با آژانس رویترز کار میکنم.
آقای فهیم دشتی از خبرنگاران افغانستانی و سخنگوی جبهه مقاومت بهگفته اخبار براساس ردیابی تلفن همراهشان که برای مصاحبهای یک ساعت قبلتر به منطقه امنی رفته بوده، کشته شد. نظرتان درباره این رفتار خصمانه و سکوت در برابر کشته شدن ایشان چیست؟
نمیدانم که نحوه کشته شدن ایشان از طریق ردیابی موبایل چقدر صحت دارد ولی با توجه به سالهایی که عکاسی کردم در این منطقه و در ایران و عراق و ترکیه و سوریه و… میگویم که کلاً جان آدمها انگار اینجا خیلی اهمیت ندارد برای رسانههای غربی. سعی میکنند ادای آن را دربیاورند ولی واقعاً برایشان اهمیت ندارد. اگر در جهت منافعشان باشد سعی میکنند همه برنامههایشان را قطع کنند و به آن مورد بپردازند.
طالبها این بار زیاد جلو دوربین دیده میشوند ظاهراً علاقهمند به دوربین شدهاند، آیا در اماکن عمومی یا کنفرانس خبری راحت میتوانید ازشان عکاسی کنید؟
برای خود من هم خیلی جالب بود که طالبها اهمیت رسانه را فهمیدند. این را میشود از همان روزهای اول هم دید که خودشان وقتی وارد کابل شدند در حال عکاسی و فیلمبرداری از خودشان بودند. بهنظر من طالبان اهمیت رسانه را فهمیده به همین خاطر دارد مجوز میدهد و کسی مثل ذبیحالله مجاهد مدام کنفرانس خبری میگذارد و از رسانهها دعوت میکند بیایند و سؤال بکنند. در اماکن عمومی میتوانیم عکس بگیریم ولی خیلی هم کار راحتی نیست. از بعضی نیروهای طالبان هم میتوانیم عکس بگیریم ولی به تجربه و موقعیت و رفتار خود آن عکاس برمیگردد. خیلی وقتها ممکن است همینجوری بخواهی بروی عکس بگیری اجازه ندهند ولی مثلاً اگر باهاشان صحبت کنی بشود که ازشان عکس گرفت.
وضعیت کار خبرنگاران داخلی افغانستان چگونه است؟ ویدیویی از تلویزیون افغانستان پخش شد که تعدادی از نیروهای طالبان با اسلحه در کنار مجری خبر ایستاده بودند…!
اصلا خوب نیست. اکثر آنهایی که با خارج کار میکردند با شرایط پیش آمده از افغانستان خارج شدند و آنهایی هم که ماندند یا در خفی هستند که بروند و مهاجرت کنند و یا سعی میکنند که خیلی کار نکنند و تابلو نشوند. رسانههای داخلی افغانستان یکسریهایشان برگشتند و دارند کار میکنند ولی اتفاقی که برای دوتا خبرنگار روزنامه اطلاعات روز افتاد در اعتراضات سه، چهار روز پیش کابل و بازداشت شدند وقتی مورد ضرب و شتم قرار گرفتند این موضوع خیلی اینجا جامعه رسانهای را تکان داد ممکن بود جای آنها هرکسی باشد نه فقط خبرنگار خارجی، بلکه خبرنگار داخلی افغانستان. این نشان داد که طالبان همان طور که گفتم رسانه را فهمیده. یکسری از نیروهایشان هنوز تربیت نشدند که بدانند چطوری باید با رسانهها و خبرنگارها رفتار کنند. صحنهای که یکسری با اسلحه کنار مجری ایستادند یکی از عجیبترین صحنههایی بود که من دیدم. هرچند که این اتفاق را قبلاً در افریقا دیده بودیم جاهایی که کودتا میشود این صحنه را دیده بودیم ولی باز برای من خیلی عجیب بود.
حرف آخر!
این روزها در افغانستان وقتی با مردم حرف میزنم یکعده موافق طالبان هستند و میگویند وقتی طالبان آمده امنیت برگشته. دولت قبلی خیلی فساد داشت حداقل طالبان فساد ندارد. خیلیها هم هستند که طالبان را نمیخواهند و میگویند که آزادی بیان کامل از بین میرود و این کارهایش ظاهرسازی است و طالبان میخواهد این اتفاق را رقم بزند که جامعه جهانی را به خودش نزدیک کند و پولهای بلوکهشده را آزاد کند و بتواند کار کند. نظر خود من به گروه دوم نزدیکتر است به نظر من هم خیلی بعید است که طالبان عوضشده باشد. هرچند که امیدوارم عوضشده باشد چون در غیراینصورت مردم خیلی سختی میکشند. این روزها را مردم خیلی سخت دارند میگذرانند. کاروکاسبی تقریباً به صفر رسیده، اوضاع اقتصادی اصلاً خوب نیست و ارزش روپیه اینجا دارد بهشدت کاهش پیدا میکند. مردم فقط به فکر مهاجرت هستند. من هرکسی را که میبینم به فکر مهاجرت است من بهشان حق میدهم. از صمیم قلبم آرزو میکنم که یک روزی اینجا دوباره درست بشود و برگردند. این جمله را از یک افغانستانی در تاکسی در خیابانهای کابل شنیدم که گفت من و افغانها توی جنگ به دنیا اومدیم و توی جنگ از این دنیا میریم.
چلچراغ ۸۳۰