پرونده: معجزه در تلوزیون( تاک شوها از کجا امده اند و به کجا میروند؟)
نگاهی به معروفترین برنامههای تلویزیونی شبانه در آمریکا
نسیم بنایی
شب شده اما تلویزیون بیدار است. حاشیهها، حرفها و حدیثها، راستها و دروغها در کنار چهرههای سیاسی، هنری یا ورزشی به بحث گذاشته میشود. فردا صبح شبکههای اجتماعی پر میشود از کلیپهایی که شب گذشته در برنامه شبانه ایکس یا ایگرگ پخش شده و توییتر از پیامها در مورد حرفها و سخنان مهمانان برنامههای شبانه منفجر میشود. قصه امروز و دیروز نیست، قصه سالهاست که امروز با پررنگتر شدن شبکههای اجتماعی، شکل دیگری به خود گرفته است. امروز رئیس جمهوری آمریکا به برنامهای طنز یا گفتوگویی جدی در بیبیسی میرود و ساعتی بعد حاشیهها از سخنان او در شبکههای اجتماعی دستبهدست میشود. برنده ماجرا هم برنامههایی هستند که باهوشترین مجریها را در کنار قویترین نویسندگان قرار دادهاند و با جذابترین سناریوها مخاطب را جذب سوژه خود میکنند. آنها با ترفندهای زیرکانه مخاطب را برای دقایقی در جعبه جادویی غرق میکنند. اینگونه است که آرامش شبانه جای خود را به جنجالهای تلویزیونی میدهد که میتواند تا روزها خوراک رسانهها و شبکههای اجتماعی باشد. موفقترین برنامهها، جنجالیترین آنها هستند که اغلب نیز آمریکایی هستند و بقیه تلاش میکنند از آنها تقلید کنند. از خبرهای کذب و گفتوگوهای تند و بیرحمانه گرفته تا عناصری مثل خنده همگی دستبهدست هم میدهند تا از شبهای آرام و معمولی مخاطبان یک خاطره پرسروصدا بسازند.
از دروغ تا حقیقت
آخر شب که میشود، تلویزیونها به امید برنامههای سرگرمکننده روشن میشوند. در آمریکا نمونه این برنامهها زیاد است. یکی از معروفترین آنها برنامه آخر شب استیون کولبر است که از شبکه سیبیاس پخش میشود. کولبر آغاز سرد یا تیزر را برای برنامههای خود انتخاب کرده است؛ این آغاز در برنامههای تلویزیونی به این معناست که مجری از همان ابتدا مستقیم سر اصل مطلب میرود و به صورت مونولوگ سوژه خود را با مخاطب در میان میگذارد. این شیوه کاملا مرسوم است و در مورد اکثر برنامههای تلویزیونی استفاده میشود. اما آنچه بهطور ویژه متعلق به برنامه کولبر بوده و آن را از بقیه برنامهها متمایز میکند، ادامه برنامه است. او این تمایز را در انتخابات سال ۲۰۱۶ آمریکا نیز بهخوبی نشان داد. کولبر بلافاصله پس از آغاز برنامه و بیانِ سوژه، یک خبر کذب را مطرح میکند که همهجا دستبهدست شده و سپس از طریق همان برنامهاش را پیش میبرد و مهمانش را دعوت میکند.
تلاش عمده برنامه آخر شبی کولبر این است که با عنصر خنده و شادی، افراد سیاسی و دولتی را به چالش بکشاند. البته او همیشه سیاسیها را دعوت نمیکند؛ نمونهاش جورج کلونی بازیگر معروفی که در برنامهاش شرکت کرد و یکی از جذابترین اپیزودها را با او خلق کرد. اما عموم افرادی که به برنامه او دعوت میشوند، سیاسی هستند؛ از جان کری گرفته تا برنی ساندرز، دونالد ترامپ، جب بوش و حتی بانکیمون. او همیشه نسبت به رخدادهای مختلف واکنش نشان میدهد و بر مبنای آنها تغییراتی را در برنامه خود ایجاد میکند. برای مثال هنگام حمله تروریستی به پاریس او محتوای برنامهاش را به صورت کلی به شهر پاریس اختصاص داد یا در دوره انتخابات ریاست جمهوری آمریکا دو هفته به صورت کامل به این جریان پرداخت و سرشناسترین افراد را به برنامه خود دعوت کرد. هدف اصلی کولبر این است که آخر شب در قالبی طنز و سرگرمکننده، مخاطب را با خود همراه کند و او را در جریان جدیدترین امور قرار بدهد. شاید به همین خاطر است که کولبر موفق شده جایزه پیبادی را از آن خود کند؛ جایزهای که به موفقترین برنامههای تلویزیونی و رادیویی تعلق میگیرد.
خنده و دیگر هیچ
یک ساعت برنامهای که عنوان لایو یا همان پخش زنده را با خود به یدک میکشد، اما درحقیقت پخش زنده نیست، تنها برای خنده طراحی شده است. جیمی کیمل لایو یکی از برنامههای آخرشبی آمریکایی است که از شبکه ایبیسی با اجرای جیمی کیمل پخش میشود. دو نویسنده در کنار هم محتوای برنامهای را میسازند که تنها یک هدف دارد: «خنداندن مخاطب». این برنامه جزو سرگرمکنندهترین برنامههای آخر شبی آمریکایی شناخته شده است. البته این برنامه که از سال ۲۰۰۳ آغاز به کار کرده، تا کنون تغییرات بسیار زیادی داشته؛ از تغییر در شوخیهای داخل برنامه گرفته تا صحنه و مکانی که برنامه در آن اجرا میشود. اما هدف هنوز همان سرگرمی و خنداندن مخاطب است. یکی از شوخیهای همیشگی این برنامه که هنوز پابرجا باقی مانده است، شوخی با مت دیمون است که طی این سالها بارها سوژه شده است. داستان هم از آنجایی شروع شد که یک بار جیمی به صورت اتفاقی در پایان برنامهاش گفت: «از مت دیمون عذرخواهی میکنیم که فرصت نشد او را در این برنامه داشته باشیم.» این شوخی رفتهرفته ادامه پیدا کرد و با همکاری دیمون ماجراهای بامزهای را برای برنامههای بعدی خلق کرد. جیمی شوخیهای بسیار زیادی داشته و همیشه تلاش کرده مخاطب را با خودش درگیر کند؛ نمونه آن چالش یوتیوبِ جیمی کیمل است که در آن از مخاطبانش خواسته بود در یک ویدیوی مخفی با یکی از اعضای خانواده خود شوخی کنند و در پایان بگویند: «جیمی کیمل گفت این کار را بکنم!» بهترین کلیپها در برنامه پخش شدند و مخاطبان بسیاری از این طریق با برنامه درگیر شدند. یکی از جذابترین بخشهای برنامه جیمی، بخشی است که دوربینی در خیابان حرکت میکند و از عابرهای پیاده در بلوار هالیوود پرسشهای دروغ در مورد رویدادها و خبرهای واقعی میپرسد. اغلب کسانی که سوال را میشنوند، آن را باور میکنند. این شیوه پرسش از عابر پیاده به گونههای دیگری نیز انجام میشود و یکی از جذابترین بخشهای این برنامه را ساخته است. البته برنامه جیمی از آنجا که یک ساعت هر چیزی را به سخره میگیرد، تا کنون حواشی بسیار زیادی داشته است، اما هنوز زنده مانده است. هرچند برخلاف نامش به صورت زنده پخش نمیشود.
برنامه خبری قلابی
اینجا خبر و ژورنالیسم به سخره گرفته میشود. ترور نوآ طنزپردازی که ریشه در آفریقای جنوبی دارد، برنامهای با نام «شوی روزانه» ترتیب داده که آخر شب بهطور مفصل به خبرها میپردازد. اما نکته اصلی در این است که همه خبرها جعلی هستند. فضای برنامه به گونهای است که اغلب مخاطبان جوان را به خود جلب میکند. این برنامه از ژانویه ۱۹۹۹ آغاز شده و رسانه ملی را در کنار سیاست بهعنوان سیبل هدف خود قرار داده است. البته این برنامه نیز از ابتدای خلق خود تاکنون با تغییرات بسیاری همراه بوده؛ از مجریها گرفته تا شکل و قالب برنامه همگی در این سالها تغییراتی داشته است، اما مضمون آن به صورت کلی پابرجا باقی مانده است. ترور نیز از سال ۲۰۱۵ تاکنون در این برنامه مشغول به کار شده است، اما موفق شده محبوبیت خوبی را در بین بینندگان کسب کند. بههرحال این برنامه جرقه بسیاری از برنامههای مشابه را در آمریکا و خارج از آمریکا روشن کرد.
وقتی مجری حضور سلبریتیها را قدغن میکند
جوان نیست، ۵۸ سال دارد، اما وقتی میخندد، شیطنت از چشمهای آبی و موهای بورِ پسرانهاش میبارد. با کت و شلوارهای اسپرت و رسمی که همیشه بر تن دارد و اندام باریک و قلمیاش، اصلا ۵۸ ساله به نظر نمیآید. او الن دیجنرس است. برنامه الن هم مانند خودش جوان نیست؛ در تلویزیون برنامهای که بیش از ۱۳سال عمر داشته باشد، احتمالا یا باید صد کفن پوسانده باشد، یا باید مجری خلاقی داشته باشد که بتواند ۱۳ سال مخاطب را با خود بکشاند و همچنان هم سوژههایش نقل محافل رسانهای و مردمی بشود. برنامه الن تفاوت زیادی با برخی از برنامههای سرگرمی داخل ایران ندارد؛ یا شاید هم برعکس، بعضی از برنامههای داخلی شباهت زیادی به این برنامه قدیمی دارند. الن برنامههایش را بر محور یک مهمان میچرخاند و با چاشنی طنز پیش میرود. در این بین با برخی بازیها و جایزهها، مخاطب را نیز با برنامهاش درگیر میکند.
هرچند برنامه الن یک ایرانی را به یاد یک برنامه داخلی بیندازد، اما این مقایسه عملا اشتباه است. دلیلش هم در خود الن است. برای مخاطب ایرانی شاید قابل باور نباشد که یک مجری خودش را در قد و قواره یکی از سلبریتیها یا حتی بیشتر ببیند و برایش تعیین تکلیف کند، یا شاخوشونه بکشد. مثلا فرض کنید یک مجری بگوید من شهاب حسینی را دعوت نمیکنم به برنامهام، چون حرفی زده که باب میل من نبوده. اما الن اینطور نیست؛ او خودش یک سلبریتی است که تصمیم میگیرد چه کسی را به برنامهاش دعوت کند و مانند ناخدای کشتی که مسافری در کنار خود دارد، او را همسو با سوژه خود هدایت میکند. اقتدار الن در حوزه کاریاش آنقدر بالاست که حضور برخی از سلبریتیها را در برنامه خود قدغن کرده است. نمونهاش هم همین چند وقت پیش که حضور کیم بارل را بهخاطر یک حرف در برنامهاش ممنوع کرد.
زنی ۵۸ ساله که کار خود را با استندآپکمدی در کافهها شروع کرده، بیش از ۱۳ سال است که در برنامهاش سلطنت میکند، صفحه اینستاگرامش حدود ۴۰ میلیون دنبالکننده دارد. البته برنامهای که رئیس جمهور آمریکا و همسرش هم با افتخار در آن شرکت میکنند، قطعا باید مخاطبان زیادی داشته باشد. برنامه الن همیشه در مسیر پیشرفت و بهبود بوده؛ جوایزی که درو کرده، مانند ۳۶ جایزه امی و میلیونها مخاطبی که پای برنامه تقریبا نیمساعته خود میکشاند، دلیلی بر این ادعاست. برنامه الن سایت کامل و جامعی هم دارد که از طریق آن نیز مخاطب را با خود همراه میکند. حتی گوشه این سایت نوشته شده: «مکان خود را وارد کنید تا به شما بگوییم چه زمانی میتوانید برنامه الن را به صورت زنده تماشا کنید!» گویا دنیای الن خیلی بزرگتر از آمریکاست.
گفتوگوهای بیرحمانه
جورج بوش و بیل کلینتون در این برنامه ۲۵ دقیقهای با خاک یکسان شدند. هارد تاک یا گفتوگوی صریح، عنوان برنامهای تقریبا ۱۲ ساله از شبکه خبری بیبیسی جهان است که چهار بار در هفته پخش میشود. پیشتر تیم سباستین مجری این برنامه بود، اما حالا سالهاست که استیون سوکر در کنار برخی دیگر از مجریانِ معروف بیبیسی این برنامه را پیش میبرد. هاردتاک تا کنون موفق شده پای شخصیتهای بزرگی را به استودیوی خود باز کند. هر کسی که قدم به این برنامه میگذارد، گویی در مسابقه جسارت و شجاعت شرکت کرده است. مصاحبهکننده شمشیر را از رو میبندد و بیرحمانهترین و تندترین پرسشها را مطرح میکند. عموما سناریوی برنامه با طرح یک معما در مورد آن شخص آغاز میشود و با پرسشهای صریح و نفسگیر از سوی مصاحبهکننده در مسیری مشخص هدایت میشود تا به مقصد مورد نظر برسد.
نامهای بلند و آشنای جهان ریسک میکنند و قدم به استودیوی هاردتاک میگذارند. دونالد ترامپ هم سالها پیش زمانیکه تیم سباستین مجری برنامه بود، در این برنامه شرکت کرده است. شواهد تاریخی از این برنامه نشان میدهد بیرحمانهترین مصاحبهها مربوط به جورج بوش و بیل کلینتون بوده که استیون سوکر با هوشیاری و اطلاعات کامل خود آنها را به دام انداخته است. سوکر با نگاهی نافذ و هوشیار در فضایی با نورپردازی نسبتا تاریک و کاملا جدی رودرروی مصاحبهشونده مینشیند و از هیچ نیشوکنایهای دریغ نمیکند تا به هدف خود دست پیدا کند. تنها سلاح او اطلاعاتی است که از پیش به صورت جامع و کامل جمعآوری کرده و با یک برگه کاغذ، شخص مقابل را خلع سلاح میکند. تیمی که در گفتوگوی صریح بیبیسی مشغول به کار هستند، تمرکز خود را روی سیاستمداران قرار دادهاند، اما به موازات آن هاردتاک اکسترا را نیز برای گفتوگو و به چالش کشیدنِ اهالی دنیای هنر، فرهنگ و ورزش پیش بردهاند. گفتوگوی صریحِ بیبیسی آنقدر جذاب است که دیگر شبکههای خبری نیز تلاش کردهاند مشابه آن را بسازند، اما برگ برنده هاردتاکِ بیبیسی جسارت و بیرحمی مصاحبهکنندگان است که با اطلاعات کامل و بدون سانسور مطرح میشود. به همین خاطر است که این برنامه در این دسته فعلا پیشتاز خواهد بود.
شماره ۶۹۳
[…] – توسط admin هفته نامه چلچراغ -نسیم بنایی: شب شده اما تلویزیون بیدار است. حاشیهها، حرفها و […]