وقتی «چالش مانکن» کاربران شبکه های اجتماعی را به چالش میکشد
مریم عربی
همه چیز از انتشار یک ویدیوی ساده توسط دانشآموزی در فلوریدای آمریکا شروع شد. ویدیو چند دانشآموز را در حالی نشان میداد که هر کدام در حین انجام عملی در جای خود میخکوب شده بودند؛ انگار زمان برای آنها از حرکت ایستاده باشد. این خلاقیت ساده آنقدر به مذاق کاربران دنیای مجازی خوش آمد که ظرف کمتر از چند روز همه به فکر تولید ویدیوهایی از جمعهای فریزشده خود افتادند و تب این چالش عجیب و بیهدف مثل یک بیماری همهگیر به جان کاربران دنیای مجازی افتاد؛ چالشی که از کاربران تصویری مشابه مانکنهای موجود در ویترین فروشگاهها را ترسیم میکرد؛ البته نه لزوما به همان بینقصی و خوشاندامی. از آمریکا گرفته تا اروپا و آسیا، پیر و جوان به فکر افتادند که خلاقیت و جذابیتشان را تحت عنوان «چالش مانکن» به رخ دوستان مجازیشان بکشانند. دنیای مجازی به سرعت برق و باد آغوش خود را به روی این چالش باز کرد؛ همانطور که از هر چالش سرگرمکننده دیگری بهگرمی استقبال میکند.
چالش مانکن حالا بسیاری از سلبریتیهای دنیا را درگیر کرده است. این حرکت جمعی آنقدر در نظر کاربران مجازی جالب و مهیج آمده که بسیاری از سیاستمداران هم تصمیم گرفتهاند برای جلب نظر مخاطبانشان با این چالش همراهی کنند و خودشان را شوخطبع و باحال نشان دهند. مشهورترین آنها، ویدیویی بود که هفته گذشته در مراسم اهدای مدال آزادی به ۲۱ چهره مشهور در کاخ سفید ضبط شد و از اوباما گرفته تا بیل گیتس و تام هنکس و رابرت دنیرو را میخکوبشده، در حال همراهی با این چالش نشان میداد. سایتهای خبری بلافاصله شروع کردند به رتبهبندی بهترین ویدیوهای ضبطشده تحت عنوان چالش مانکن، تا با تمام قوا به این رقابت دیوانهوار دامن بزنند. حالا همه چیز برای جهانی شدن یک سرگرمی مهیج در دنیای مجازی مهیا بود؛ چه چیز بهتر از چالشی که دورهمیهای خستهکننده دوستانه و خانوادگی و حتی کاری را به محلی برای خودنماییهای خندهآور در شبکههای اجتماعی تبدیل میکند و صدها لایک و فرند و فالوئر را برای عاشقان اینستاگرام و فیسبوک و توییتر به ارمغان میآورد؟
چالشی برآمده از دل ماتریکس
رسانههای بینالمللی ویدیوهای منتشرشده تحت عنوان چالش مانکن را با صحنههای شلیک گلوله در فیلمهای علمی-تخیلی مقایسه کردهاند. چالش مانکن در خوشساختترین و خلاقانهترین شکلش به نماهای مشهور فیلمهایی مثل «ماتریکس»، «مردان ایکس» و «گمشده در فضا» شبیه میشود که در آن قهرمانان و ضدقهرمانان فیلم مثل ربات در جای خود میخکوب میشوند. عدهای دیگر هم این چالش را الهامگرفته از سریال پرطرفدار این روزها «وست ورلد» میدانند که شاهکار جدید شبکه HBO و ساخته ذهن جاناتان نولان مشهور است و در آن شخصیتهای رباتیک میتوانند ناگهان در جای خود متوقف شوند. گذشته از این موارد، ویدیوهای مشابه دیگری هم در سالهای اخیر در فضای مجازی منتشر شده که البته هیچکدام سر و شکل چالش به خود نگرفته و در میان کاربران، ویروسی نشده است. چالش مانکن در فرم بینالمللی خود با آهنگ «بلک بیتلز» در پسزمینه همراه میشود، اما در شکل وطنی معمولا محدودیتی برای انتخاب موسیقی نیست؛ هرچه شادتر و فانتزیتر، بهتر.
سرگرمی و دیگر هیچ
چالش مانکن با حضور سلبریتیهایی مثل کریستیانو رونالدو، ادل، پل مککارتنی، بریتنی اسپیرز و الن دیجنرس پوشش رسانهای گستردهای پیدا کرده و همین مسئله به ویروسی شدن هرچه بیشتر آن دامن زده است. پرطرفدارترین این ویدیوها مربوط به تیمهای ورزشی بزرگ دنیاست که در رختکن، سالن بدنسازی و حتی در زمین بازی تصاویر جالبی را از چهرههای فریزشده خود ثبت و منتشر کردهاند. این استقبال گسترده باعث شده که نشریه تلگراف در سایت خود یک نظرسنجی درباره چالشهای مجازی برگزار کند. در این نظرسنجی از کاربران پرسیده شده که آیا در چالشهای مجازی شرکت میکنند یا خیر. سه گزینه مقابل کاربران قرار دارد: «بله»، «خیر» و «فقط اگر بنا به دلایل خیرخواهانه باشد». در کمال تعجب از بین حدود ۱۵ هزار رأیدهنده، ۵۲ درصد کاربران گزینه بله را انتخاب کردهاند و فقط ۱۷ درصد، دلایل راهاندازی یک چالش را برای شرکت در آن قابل اهمیت دانستهاند. ۳۱ درصد از کاربران هم به این پرسش جواب منفی دادهاند. این نظرسنجی تاحدی میتواند نشانگر آن باشد که شرکت در چالشهای مجازی برای اغلب کاربران فقط حکم سرگرمی را دارد و هدف مهمتری را دنبال نمیکند.
بدعتها و بدایع مانکنها!
یکی از نکات جالب چالش مانکن قابلیت ویژه آن در ترغیب به مشارکت جمعی است. یکی از پرطرفدارترین ویدیوهای مرتبط با این چالش که در یوتیوب میلیونها بازدید داشته، گروهی از مسافران مترو لندن را نشان میدهد که در یک لحظه با هم هماهنگ شدهاند و در واگنهای پرازدحام مترو، صحنهای جالب را به نمایش گذاشتهاند که فقط در فیلمهای علمی-تخیلی میتوان مشابهش را پیدا کرد. مورد پرطرفدار بعدی مربوط به یکی از کلابهای پرطرفدار لاسوگاس است که معلوم نیست چه کسی، با چه تمهیدی توانسته جماعت از خود بیخودِ حاضر در این کلاب را راضی به همکاری کند و صحنهای عجیب را در یک فضای عجیبتر به تصویر بکشد. برای تکتک آدمهای حاضر در کلاب هم سناریویی خاص تعریف شده؛ مثلا مردی را در حال خواستگاری از خانمی میبینیم، درحالیکه زانو زده و حلقهای را مقابل همسر آیندهاش گرفته است.
با تمام این اوصاف، چالش مانکن فقط اسباب خنده و سرگرمی نبوده و گاهی هم برای شرکتکنندههای خود دردسرساز شده است. بارزترین نمونه این دردسرها اتفاقی است که برای دو نفر از اعضای سازمان دفاع مدنی سوریه یا همان کلاهسفیدها افتاد. آنها ویدیویی از خود منتشر کردند درحالیکه در حالتی فریزشده مشغول کمکرسانی به یکی از قربانیان انفجارهای سوریه بودند. قربانی در این ویدیو خاکآلود است و اینطور به نظر میرسد که بسیار درد میکشد. این دو امدادرسان موقع ضبط ویدیو هرگز گمان نمیکردند که همین تصاویر ساده که برای سرگرمی ضبط شده، قرار است به چه تفاسیر و برداشتهای سیاسی عجیب و غریبی منتهی شود. تعدادی از رسانههای خبری ادعا کردهاند که این ویدیو با مقاصدی خاص منتشر شده و قصد داشته درد و رنج مردم سوریه را بیشتر از حد طبیعی نشان دهد. گروه دیگری از رسانهها هم از همین ویدیوی نمایشی برای بالا بردن آگاهی جوامع بینالمللی از رنج مردم سوریه استفاده یا شاید سوءاستفاده کردهاند. سرنوشت این دو کلاهسفید میتواند درس عبرتی برای سایر شرکتکنندههای این چالش باشد و به آنها یادآوری کند که آنچه ثبت میکنند، ممکن است روزی علیه خودشان استفاده شود!
میل مبهم هوس
نشریه نیویورک پست در تحلیلی چالش مانکن را «هوس جدید ذهن مشوش فضای مجازی» نامیده است. نویسنده این مقاله، این چالش پرطرفدار را ساخته ذهن یک بچهدبیرستانی دانسته که احتمالا خودش هم نمیدانسته چه کار میکند و فقط میخواسته کمی با دوستانش خوش باشد. جاسمین کاوینز ۱۶ساله مبدع چالش مانکن در اینباره به نیویورک پست گفته: «یک روز یکی از همکلاسیها وارد کلاس شد و همانطور بیحرکت جلو کلاس ایستاد. بعد من و دوستانم تصمیم گرفتیم به او ملحق شویم و ژستهای احمقانه بگیریم. این شد که چالش مانکن شکل گرفت.» جاسمین بعد این ویدیو را در اکانت توییترش منتشر میکند. اول سایر کلاسهای مدرسه از او الگو میگیرند، بعد مدارس دیگر و بعد کمکم کل دنیا! جاسمین در اینباره میگوید: «ما فکر میکردیم این یک چالش محلی است. وقتی فهمیدیم قرار است جهانی شود که بیانسه، خواننده مشهور در آن شرکت کرد.» حتی هیلاری کلینتون و اعضای کمپینش هم در این چالش شرکت کردند، به این امید که دل جوانترها را به دست بیاورند و رأی جمع کنند. اما ظاهرا ویدیوی هیلاری و دوستانش از جذابیت کافی برای جلب توجه جوانها برخوردار نبوده است.
کوین الوکا، سرپرست بخش فرهنگ و ترند یوتیوب، در اینباره گفته: «شرکت در چالشهای مجازی برای جوانهای امروزی به یک ضرورت تبدیل شده؛ کنجکاوند و دوست دارند هر چیز جدیدی را امتحان کنند. این وسوسه کمکم به مسنترها هم سرایت میکند و وادارشان میکند برای بهروز بودن و جوان به نظر رسیدن با چالشهای روز همراه شوند. صرف نظر از چالشهایی مثل چالش سطل آب یخ که با تحریک عواطف انسانی ابعادی جهانی پیدا کردند، چالشهایی در فضای مجازی ویروسی میشود که قابلیت بازتولید داشته باشد و به کاربران امکان بروز خلاقیت بدهد. چالشهای پرطرفدار در مکانهای مختلف قابلیت اجرا دارند؛ از استادیومهای ورزشی تا رستورانها و خانهها. این چالشها ایده جذابی دارند و توجه سلبریتیها را جلب میکنند؛ چراکه اغلب سلبریتیها به دنبال سوژههای سرگرمکننده هستند تا تعداد مخاطبانشان را بهویژه در شبکههای اجتماعی بالاتر ببرند. ماجرا تا جایی ادامه پیدا میکند که کاربران از چالش خسته شوند و احساس کنند همه گزینههای خلاقانه موجود را درباره آن امتحان کردهاند. اینجاست که عمر چالش برای همیشه به پایان میرسد و به همان سرعتی که آمده، از خاطرهها محو میشود.»
بالاتر از سیاهی
کاربران دنیای مجازی حالا هر روز به یک چالش تازه دعوت میشوند؛ هرچه مضحکتر و خندهدارتر، پرطرفدارتر. بعضیها مثل چالش آخرین کتابی که خواندیم، یا بهترین فیلمی که دیدیم، چندان توجه کاربران عام را به خود جلب نمیکند، اما مواردی مثل چالش عکس سیاه و سفید یا چالش عکس بدون آرایش به سرعت برق و باد ویروسی میشود و تا مدتها کل دنیای مجازی را با خود درگیر میکند. همین چند وقت پیش بود که چالش عکس سیاه و سفید برای ما با هشتگ سیاه و سفید و برای انگلیسیزبانها با هشتگ بلک اند وایت در دنیای مجازی به راه افتاد و اغلب کاربران بدون آنکه از فلسفه آن چیزی بدانند، با آن همراه شدند. حتی چالشهای هدفمند و فراگیری مثل چالش سطل آب یخ که قرار بود عوایدی را برای کمک به بیماران ایالاس به همراه داشته باشد هم ظرف چند روز از طرف تعداد قابل توجهی از کاربران به ابزاری برای خودنمایی و شوخی و خنده و سرگرمی تبدیل شد؛ موضوعی که به نظر میرسد هدف اصلی آدمها از حضور در این دنیای بیدروپیکر باشد. دنیای مجازی حالا دقیقا وضعیتی مثل آزمایشهای مشهور پل میلگرام را پیدا کرده که در آن آدمها بدون فکر، تقلید میکنند و بیاطلاع، همرنگ جماعت میشوند تا از قافله روزگار عقب نمانند.
شماره ۶۸۷
خرید نسخه الکترونیک