کاربران اینستاگرام خودشان را چگونه معرفی میکنند؟
بهناز مقدسی
یک زمانی بیوگرافی شامل نام و نام خانوادگی و سال و محل تولد بود، اما حالا بیوگرافیها طولانیتر شده و پای نشانههای عجیب و غریبتر در میان است. کافی است به پیجهای اینستاگرام سر بزنید و بیوگرافیهای زیر اسمها را بخوانید. نمونهاش همین نوید محمدزاده که خودش را یک «ببر کورد فروردینی» معرفی کرده، یا بهنوش بختیاری که مدام یادآوری میکند آدمی انساندوست و «سفیر ترنسها» است. البته این نوع بیوگرافیها تنها به صفحه بازیگران ختم نمیشود و دیگر کاربران هم از قافله عقب نیفتادهاند.
من دارم چی میگم؟!
بیتا یکی از این کاربران است. او زیر اسمش با نماد دایرهای که داخلش سفید و سیاه است، نگرشش به نظام جهان را توضیح داده و نوشته: «در جهان هستی، دو اصل متضاد، ولی مکمل وجود دارد.» برایش پیغام گذاشتم و از او درباره این بیوگرافی پرسیدم و چند دقیقه بعد مفهوم «یین و یانگ» را برایم نوشت: «یین و یانگ نگرش چینیان باستانه و منم بهشدت بهش معتقدم. یعنی یین و یانگ نشاندهنده قطبهای مخالف و متضاد جهان هستند. اینا رو توی کلاس یوگا یاد گرفتم و بهشدت به ماجراش وابسته شدم.» اگرچه توضیحات بیتا و به کاربردن اصطلاحی مثل «یین یانگ» که خیلی نامآشنا نیست، او را دختر خاصی نشان میداد، اما مهمتر این بود که خودش هم کاملا از ماجرا سر درنیاورده بود!
کی اون طرفِ خطه؟!
زنجیره کاربران اینستاگرام بندی است طولانی؛ اگر پیجها باز باشد، از فالوئرها و فالوئینگهای یک نفر میتوانی آدمهای زیادی را پیدا کنی. در فهرست دوستان بیتا هم کم نبودند کاربرانی که بیشتر از اسمشان زیرنویسهایشان جلب توجه میکرد. مثلا پسری که عکس یک گیاه را گذاشته بود برای پروفایلش و زیر اسمش نوشته بود: «من یک ماری جوآنا هستم.» شش هزار فالوئر داشت و البته پیجشش بسته بود. فالواش کردم تا عکسهایش را ببینم و درست بعد از قبول کردن درخواست، متوجه شدم مصطفی و دلیل عکس گلدانهای پر از گیاهش برای چیست: «من توی آپارتمانم ماری جوآنا میکارم. یعنی از یکی از دوستانم یاد گرفتم که چطوری ماری جوآنا رو توی گلدون بکارم و بعدش هم خیلی راحت و بدون استرس خودم از محصولم برداشت کنم. پیجمم کاملا آموزشیه و تجربیاتم رو به دوستای اینستاگرامیم منتقل میکنم.» مصطفی بدون هیچ ترس و نگرانی از کار غیرقانونی و مجرمانهاش حرف میزد و هیچ ابایی نداشت که آن طرف، پشت این چتها چه کسی نشسته است.
هنوز انساندوست نشدم؟!
داستان بیوگرافیهای عجیب و غریب با چرخیدن در پیجهای اینستاگرام کاملا روایتی عادی است. حتی آنهایی که پیجهایشان قفل است و هر غریبهای را راه نمیدهند هم بخشی از هویت، اعتقاد یا کارشان را توضیح دادهاند. یکی از آنها کاربری با نام «میس فرزانه» بود که نه درخواست فالو کردن را قبول کرد و نه جواب پیغامهایم را داد. اما در بیوگرافیاش خودش را فشن دیزاینر و ملکه ایران زمین معرفی کرده بود و درنهایت از عشقش به حیوانات گفته بود و کودکان کار. در کنار این پیجهای پر از بیوگرافیهای عجیب و گاهی غریب خیلیها هم هستند که فقط اسم و فامیلیشان را نوشته و بیسروصداتر در اینستاگرام رفتوآمدشان را میکنند. تفاوت چشمگیری دارد دنیایی که بخشی از مردم خودشان را معرفی میکنند، بعضی آرام و پرسروصدا.
عطشِ «بزرگ نشان دادن شخصیت»
این که رفتارهای مدگرایانه یا نمایشی در شبکههای مجازی آیا یک آسیب اجتماعی نشئتگرفته از دغدغههای جوانان امروز است یا چیزی دیگر، سوالی است که با یک جامعهشناس مطرح کردم. امانالله قرایی مقدم درباره بیوگرافیهای شعاری در اینستاگرام به «چلچراغ» گفت: «این اتفاق را باید در دو منظر بررسی کرد، یک اینکه امیال سرکوبشده برخی از افراد گاهی در یک جایی از زندگیشان طغیان میکند و برای پاک کردن گذشته، خودشان را به مردمی که عمیقا و ذاتا آنها را نمیشناسند با یک بیوگرافی جدید معرفی میکنند.» او ادامه داد: «بُعد دیگر این ماجرا برمیگردد به تنهایی انسان؛ به این معنا که دنیای امروزه دنیای بیگانههاست. در این دنیای بیگانه افرادی که ترس از شناخته نشدن ندارند، خودشان را مطرح میکنند. در این شرایط رفتار خودکنترلی ضعیف میشود و عطش خود بزرگ کردن شخصیت انسان به وجود میآید. اتفاقی که خیلی ارتباطی به شهرت افراد ندارد و حتی افراد عادی نیاز بیشتری به آن دارند.»
در خانواده بیوگرافی جدید ارائه نمیشود
این جامعهشناس در ادامه گفتوگوی خود با «چلچراغ» افزود: «چنین افرادی میخواهند خودشان را بیشتر از چیزی که هستند نشان دهند و در ذهن مردم تاثیر بگذارند و درواقع با این سبک به دنیای مادی وارد میشوند؛ دنیایی که خالی از هرگونه معنویاتی است. آمریکاییها میگویند نیمی از درآمد باید صرف تبلیغ شود. همین میشود که هنرپیشههای هالیوودی هم به عناوین مختلف و خارج از حرفه بازیگری خودشان را با کارهای خیر و برنامههای مختلف مطرحتر میکنند. با همه این تفاسیر به اعتقاد بسیاری از جامعهشناسان خودمداری یک اتفاق عادی است.»
قرایی مقدم در پایان گفت: «جامعه امروزه و جهان بهطور کلی به سمتی پیش رفته است که همه مردم در اقشار مختلف تلاش میکنند تا خودشان را به نمایش بگذارند. شهرهای بزرگ دنیا، تنهایی و بیکسی یکی از عواملی است که چنین خلقیاتی را به انسانها تحمیل کرده است. به همین خاطر مدام افراد سعی میکنند با رفتار و گفتار و نوع پوشش و حتی تعریف کردن از کارها و شخصیتی که دارند، خودشان را به دیگران بشناسانند؛ درحالیکه در یک محیط کوچک چنین رفتاری لازم نیست. در محیطی که همه یکدیگر را میشناسند، محیطی مثل خانواده هیچکس برای خودش تعریف ندارد و بیوگرافی جدیدی ارائه نمیدهد.»
شماره ۶۸۰
داستان جلد
تهیه نسخه الکترونیک
[…] من یک ماریجوانا هستم مجله 40 چراغ […]
[…] من یک ماریجوانا هستم مجله 40 چراغ […]
[…] من یک ماریجوانا هستم مجله 40 چراغ […]
[…] من یک ماریجوانا هستم مجله 40 چراغ […]
دیگه چی داری اینجا؟
زندگی در ون؛ ماجراجوییِ خیالانگیز یا بیخانمانیِ بزکشده؟
همشکلی در عصر چهرههای اینستاگرامی
توی اینستاگرام چند نفر رو دنبال میکنی؟
خیلی وقتها میان و میگن فلان خواننده رو میشه برام بسازی، چند؟
روانشناسی دلبرانه!
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به مجله 40چراغ است و هر گونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی وب سایت و بهینه سازی وب سایت دنیای وب