نازنین کاظمی
اگر بگوییم ما آدمها کمکم داریم با عکسها حرف میزنیم، انگار اشتباه نیست. هنوز کسی دقیقا نمیداند تصویر با مغز ما چه کار میکند. تلاش کلمهها برای رمزگشایی از عکس موفقیت چشمگیری نداشته است. اما با این وجود عکسها بیشتر و تاثیرگذارتر میشوند. مثل اینکه عکسها رازهایشان را فقط به دنیای درونی ما میگویند. به نظر میرسد روزهایی که تصویر بی هیچ کلامی زبان مشترک ما باشد، چندان دور نیست… اگر آن روزها نرسیده باشند! حالا که قرار است اینطور باشد، چه خوب که چشمها را باز کنیم و بشنویم که عکاسی و تاریخش برای ذهن و روزگار هر یک از ما چه رازهای گفتنیای دارد. گذشته و حال عکاسی را اینجا با چشمان امروزمان ورق خواهیم زد.
عکاسی که امروز از نزدیکترین هنرها به زندگی روزمره مردم است، بهخوبی توانسته گذشته تاریک خود را پنهان کند… بله! عکاسی بخش مهمی از اولین روزهای عمرش را به ژنهای برتر اختصاص داده بود.

کارت ویزیت ناپلئون سوم – عکس از آندره آدولف اوژن دیزدری – ۱۸۵۹
ریشه رسانههای اجتماعی را باید در سال ۱۸۵۹ میلادی جستوجو کرد. پرتره آدمهای مشهور روی کارتهای مقوایی کوچک چسبانده میشد و دست به دست میگشت. آندره آدولف اوژن دیزدری صاحب امتیاز کارتهای ویزیت بود. او دوربینی چند لنزی طراحی کرد که قادر بود در یک زمان ۴ تا ۱۰ پرتره متفاوت در یک صحنه و بر روی یک صفحه ثبت کند.
میگویند ناپلئون سوم، امپراتور فرانسه، برای اینکه به استودیوی دیزدری برود، سربازانش را متوقف کرد. پیروزیهای او پس از جنگ در ایتالیا باعث شده بود اشتیاق مردم برای نگه داشتن کارت ویزیت او افزایش یابد.

کارت ویزیت ناصرالدین شاه قاجار – عکس از چارلز ژاکوتین – اواسط سده نوزدهم میلادی
بعضی کارتهای ویزیت آشنا هستند. خیلی خیلی آشنا! همان ناصرالدین شاه قاجار که بعضا او را ناصرالدین شاه عکاس هم میگویند. البته در نوشتههای مربوط به دوران قاجار هیچ اثری از اینکه عکاسی یا هر علم و هنر دیگری توسط شخصی به شاه آموخته شده باشد، وجود ندارد. تمام آنچه شاه میداند، که البته در هیچ زمینهای هیچ مرزی ندارد، ناشی از «کمال ذاتی شاه» است. ژن عالی، اصالت خانوادگی کولاک!
پیدایش عکاسی و استفاده از روشهای گوناگون این فن در ایران با سه سال اختلاف نسبت به جهان روی داده است. رواج عکاسی در دربار و تدریس عکاسی در دارالفنون متاثر از علاقه ناصرالدین شاه به عکاسی بود.

عکس کارت ویزیت- عکس احتمالا از جان واتکینز – ۱۸۶۱
اما چندی بعد عکاسی بهناچار مجبور شد پا به دنیای افرادی فاقد ژن خوب و اصالت خانوادگی بگذارد…
مایکل فارادی در حاشیه لندن به دنیا آمد. پدرش، جیمز، آهنگر دهکده بود. مایکل تنها توانست برای تحصیلات ابتدایی به مدرسه برود و برای کسب درآمد مجبور شد بهعنوان پادو برای یک کتابفروشی کار کند. به این ترتیب فرصتی فراهم شد که بتواند کتب متعددی مطالعه کند. او به این ترتیب به علوم مختلف، ازجمله الکتریسته علاقهمند شد. فارادی بعدتر به سبب نوآوریهایش در الکترومغناطیس و الکتروشیمی، ازجمله کشف بنزن و قوانین مربوط به القای الکترومغناطیسی و تهیه کلر مایع به یکی از برجستهترین فیزیکدانان و شیمیدانان تاریخ تبدیل شد. آلبرت انیشتین همیشه عکسی از فارادی به دیوار محل کار خود داشت.
اما داستان همینجا تمام نشد…کارتهای ویزیت نهتنها برای افراد مشهور فاقد ژن خوب مورد استفاده قرار گرفت، بلکه شخصی به نام دکتر بارنادو که خانههایی برای کودکان فقیر راه اندخته بود، شروع به سوءاستفاده از کارتهای ویزیت کرد!
دکتر بارنادو در اوایل دهه ۱۸۷۰ میلادی از عکاسی برای نشان دادن وضعیت زندگی فقرا و محرومان استفاده کرد. او خانههایی را اداره میکرد که در آنها کودکان فقیر تحت حمایت قرار میگرفتند و حرفهای میآموختند. عکسهایی از کودکان قبل و بعد از ورود به این خانهها تهیه میشد و بر مقوایی مانند کارت ویزیت نصب میگشت که پشت آنها توضیحاتی درباره فعالیت این خانهها آمده بود. این کارتها تبلیغات موثری ایجاد کرد و در نتیجه آن کمکهای زیادی جمعآوری شد.
ژن فقط برتر و غیربرتر نیست، بلکه زیبا هم هست. البته خوشبختانه هنوز کسی نتوانسته تصویر ژن زشتی را ثبت کند. عکاسی زیباییِ این اساسیترین عامل موفقیت و اصالت را به تصویر کشیده است. دانشمندان با ایجاد درخشندگی در دیاناِی، عکسهای زیبایی از سلول انسان تهیه کردهاند. این عکس ممکن است یک اثر هنری آبستره به نظر بیاید، اما این نقشها ساختارهایی هستند که سلول بدن انسان را میسازند. آنها امیدوارند این تصاویر روشهای تازهای برای درمان بیماریها پیش روی آنها قرار دهد.
شاید صحبت از عکاسی حیات وحش در کنار پرترههای اجتماعی چندان بجا و مناسب به نظر نرسد، اما موضوع انسان، ژنهایش و شباهت آنها به ژنهای این موجودات زیبا همواره ذهن را سخت به چالش میکشد…
فرنس لنتینگ (۱۹۵۱ میلادی) قلب یک عاشق طبیعت، چشمان یک هنرمند و ذهن یک دانشمند را دارد. او یکی از برجستهترین و تحسینبرانگیزترین عکاسان طبیعت در سالهای اخیر است. خیرهکنندهترین آثار او به پرترههایی معنادار و گویا از حیوانات مربوط میشود. بونوبوها یکی از انواع شامپانزهها هستند که نزدیکترین خویشاوندی با انسان را دارند.
شماره ۷۱۵