مریم عربی
از کلینیکهای درمان ناباروری
تا بیزینس خدمات باروری
۳۶ ساله است. در سال ۲۰۱۸ بعد از بیرون آمدن از یک رابطه دو ساله تصمیم گرفته که تخمکهایش را فریز کند. هنوز مطمئن نیست که واقعا دوست دارد بچهدار شود یا نه و میداند که فریز تخمک، بچهدار شدنش را تضمین نمیکند، اما احساس کرده که این بهترین فرصت او برای روی میز ماندن گزینه مادری است. فرانس برونل میگوید: «دلم نمیخواهد در ۳۹ سالگی پشیمان شوم. ممکن است با کسی آشنا شوم و دلم بخواهد بچهدار شوم و بعد حسرت بخورم که چرا تخمکهایم را فریز نکردم.»
برونل در نیویورک زندگی میکند. مدیر شرکتی است که در زمینه تدوین استراتژی خلاقیت فعالیت میکند و همزمان مشغول تحصیل در رشته طب سنتی هندی (آیورودا) است. حدود دو سال پیش در اینستاگرام آگهی تبلیغاتی شرکت خدمات باروری کایندبادی را دید. یک بار که در کنفرانسی با موضوع مراقبت از سلامت شرکت کرده بود، چشمش به ون زردرنگ کایندبادی افتاد که بیرون سالن کنفرانس پارک شده بود. داخل ون به شکل رایگان آزمایشهای اولیه درباره وضعیت باروری انجام میشد و برونل تصمیم گرفت از این خدمات رایگان استفاده کند. بعد ترغیب شد که از دفتر اصلی شرکت بازدید کند.
انتظار در اتاق صورتی
دفتر کایندبادی فضایی شبیه یک اتاق زیرشیروانی بزرگ بود که قبلا یک رستوان مکزیکی لوکس در آن فعالیت میکرد. در ساختمان کایندبادی یک فروشگاه شیک لباس خواب زنانه و لباس ورزشی قرار داشت. اتاق انتظار دفتر پرنور، خوشآبورنگ و چشمگیر بود و در آن شیشههای کوچک عطر و روغن صورت چیا به مراجعهکنندگان داده میشد. برونل این فضا را اینطور توصیف میکند: «رنگهای صورتی و زرد همه جا دیده میشود و از شما با لاته پذیرایی میکنند. فضا قشنگ است و جان میدهد برای عکسهای اینستاگرامی. در اینجا میخواهند به شما القا کنند که میتوانید کنترل آیندهتان را در دست بگیرید. این خیلی دلگرمکننده است و به شما حس قدرت میدهد.»
محیط جذاب و پیام خوشبینانه کایندبادی هیچ شباهتی به مراکز سنتی درمان ناباروری ندارد؛ مراکزی با اتاقهای انتظار شلوغ پر از زوجهای درمانده و رنگهای سرد. کایندبادی و همتایانش ناباروری را مقابل یک پسزمینه شادیبخش و شیک قرار میدهند تا درد و رنج این پدیده را کمرنگ کنند. تقریبا همه شرکتهای جدید فعال در حوزه باروری در تلاشاند تا خدماتشان را در بستری فراتر از فضاهای کلینیکی ارائه دهند. مثلا شرکت موزی بیبی تولیدکننده کیتهای لقاح خانگی، محصولاتش را به شکل جعبههای آشنای پاستل بستهبندی کرده یا کیتهای فریز اسپرم خانگی بستهبندیهایی دارد که خریدارانش را به یاد شمعهای دستساز میاندازد.
پیشگیری بهتر از درمان؟
در آمریکا متوسط سن ازدواج و تولد اولین فرزند روزبهروز بالاتر میرود. بهخصوص در شهرهای ساحلی مثل سانفرانسیسکو و نیویورک، زنها به طور متوسط اولین فرزندشان را به ترتیب در سنین ۳۲ و ۳۱ سالگی به دنیا میآورند. مطابق آمار، حدود ۸ تا ۱۵ درصد از زوجهای آمریکایی ناباروری را تجربه میکنند. با احتساب افراد مجردی که دوست دارند به روشهای مصنوعی باردار شوند و همچنین کسانی که درگیر بیماریهای ژنتیکی یا سرطان هستند، تقاضا برای دریافت خدمات ناباروی به ۱.۱ میلیون دوره در سال میرسد.
کسبوکارهای مدرن فعال در حوزه ناباروری اما این روزها رویکری تازه و پیشگیرانه را نسبت به مقوله تولیدمثل در پیش گرفتهاند و بر درمانهای پیش از موعد در سالهای اوج قدرت باروری تاکید دارند. این تغییر رویکرد، موجب شکلگیری بازاری پررونق با پتانسیل نامحدود شده و کارآفرینان زیادی را به این حوزه جذب کرده است. لوسی ویل عضو گروه پژوهشی جامعهشناسی تولیدمثل در دانشگاه کمبریج میگوید: «لازم نیست منتظر باشی که افراد نابارور شوند و بعد دنبال راهحل بگردی. در عوض میتوانی به زنان بگویی که قدرت باروریشان را مدیریت کنند و برای این کار به خدمات شما نیاز دارند.» پیشبینی حس پشیمانی و حسرت، پایه و اساس بیزینسمدل این دسته از کسبوکارهاست؛ همان حسرت «چرا تخمکهایم را فریز نکردم» که برونل از آن حرف میزد. اگر قبلا هدف فقط بچهدار شدن و جبران زمان ازدسترفته قدرت باروری بود، هدف جدید این است که قدرت باروری را به همه سنین توسعه بدهند.
دیوانگی در بروکلین
کایندبادی ونهای زردرنگ درخشانش را به پرترددترین نقاط شهرها در سراسر آمریکا میفرستد و به عابران تست باروری رایگان پیشنهاد میکند. جینا بارتازی بنیانگذار کایندبادی این ونها را نماد آینده مراقبتهای درمانی میداند؛ بیدردسر و راحت، بهآسانی در دسترس و مشتریمحور. مشتری میتواند در ساعت ناهارش وارد این ونها شود و وضعیت بدنش را از نظر باروری چک کند.
کایندبادی رقبای زیادی دارد که تمرکز کسبوکارشان بر فریز تخمک است. یکی از قدرتمندترین آنها شرکت خدمات باروری پریلود است که بنیانگذارش مارتین وارساوسکی از مشهورترین چهرههای بازار خدمات باروری در دنیاست. او میگوید تولیدمثل از این به بعد قرار است وضعیت نرمال جدیدی را تجربه کند؛ به این صورت که به جای درمان ناباروری، آن را پیشبینی میکنند. جوانان در سن ۲۰ تا ۳۰ سالگی که قدرت باروری بالایی دارند، اسپرم یا تخمکهایشان را فریز میکنند، بعد به سراغ زندگیشان میروند و در شغلشان پیشرفت میکنند و بعد از آن که با شریک زندگی مناسبی آشنا شدند، به سراغ سلولهای فریزشدهشان میروند. وارساوسکی اسم این دیدگاهش را «متود پریلود» گذاشته. این متود چهار مرحله دارد؛ فریز تخمک یا اسپرم در سنین جوانی، لقاح مصنوعی و تشکیل جنین، آزمایش کردن جنینها برای تشخیص ناهنجاریهای ژنتیکی و انتقال جنین به رحم.
وارساوسکی اهل مادرید است و میگوید: «اگر میخواهید از ایدههای دیوانهوار پول دربیاورید، باید به آمریکا بیایید.» او میگوید کسبوکارش قرار نیست با کلینیکهای سنتی درمان ناباروی موجود که به درمان بیماران درگیر مشکل ناباروری مشغولاند، رقابت کند: «هر سال حدود ۷۷هزار کودک از طریق آیویاف متولد میشوند، اما حدود سه میلیون کودک بدون مداخله پزشکی متولد میشوند. پس چرا به سراغ چنین بازار بزرگتری نرویم و این کودکان را به کودکان پریلود تبدیل نکنیم؟ زوجهای پریلود با خیال آسوده در اواخر دهه چهارم زندگیشان به فکر بچهدار شدن میافتند. با این روش از درد و رنج غیرضروری جلوگیری میشود و جمعیت سالمتری خلق میشود و والدین از قرار گرفتن بر سر دوراهی دردناک سقط کردن یا حفظ جنین دچار ناهنجاریهای ژنتیک نجات پیدا میکنند.»
اشکها و لبخندها
در سال ۲۰۱۶ وارساوسکی در یک پست لینکدین اشاره کرد که سرمایهگذاری بر تست سلامت جنین، مخارج درمانی آمریکا را تحت کنترل درمیآورد. او که خودش پدر هفت فرزند است، میگوید: «شما فقط میتوانید به اندازه غمگینترین فرزندتان شاد باشید.» او میگوید مخاطب هدف پریلود زنان جوان تحصیلکرده و جاهطلب و موفقی است که در شهرهای بزرگ زندگی میکنند. به باور او زنان اگر بخواهند کنترل زندگیشان را در دست بگیرند، باید کنترل قدرت باروریشان را در دست داشته باشند. تحقیقات پریلود نشان داده که زنان فقط زمانی به استفاده از خدمات باروری احساس نیاز میکنند که بدنشان قادر به انجام عملکرد طبیعی خود نباشد. پریلود در کمپینهای بازاریابی و تبلیغات خود تلاش کرده این حس را به مشتریانش القا کند که خدماتش چیزی مثبت و در جهت قدرتبخشی به زنان است، نه مرتبط با ضعف و شکست. ما به دانشگاه میرویم و بعد از گرفتن مدرک تحصیلی، در مسیر رشد شغلی قرار میگیریم و اینجاست که سر دوراهی تشکیل خانواده و ارتقای مالی و شغلی قرار میگیریم. پریلود ادعا میکند که آمده تا این دوراهی را از سر راه جوانان بردارد.
کایل بالدوین، جامعهشناس و نویسنده کتابی در زمینه فریز تخمک، میگوید: «تن دادن به استفاده از این شکل خدمات باروری، نشاندهنده تعهدی قدرتمند به ارزشهای نئولیبرال درباره مسئولیت فردی و هدفمندی است. این دیدگاه کاملا در این باور نئولیبرال میگنجد که شما کارآفرین، مدیر و کارگردان زندگی شخصیتان هستید.»
خالی از عاطفه و خشم
فریز تخمک به عنوان روشی برای مدیریت ریسک و محافظت از جاهطلبیها و سرمایههای افراد در زمینه تولیدمثل، در برابر افزایش سن برشمرده میشود، اما خطرات خودش را هم دارد. فریز تخمک یک تکنولوژی نسبتا جدید است و موفقیت این روش هم چندان قطعی نیست. پژوهشی که در سال ۲۰۱۵ انجام شده، نشان میدهد که زنان ۳۶ ساله و بالاتر که ۱۰ تخمک فریزشده دارند، کمتر از ۳۰ درصد احتمال بچهدار شدن دارند. گذشته از این، هزینههای فریز تخمک بالاست و ترویج این روش میتواند فرایند بچهدار شدن را به پدیدهای کاملا مالی و از جنس سرمایهگذاری و خالی از عاطفه تبدیل کند؛ به این معنا که همانطور که برای دوران بازنشستگی پسانداز میکنیم و حق بیمه پرداخت میکنیم، چند سال یا حتی چند دهه قبل از بچهدار شدن هم باید برای این موضوع هزینه کنیم. کار به جایی رسیده که بعضی از شرکتهای خدمات باروری به مشتریانشان وعده میدهند که در صورت بچهدار نشدن میتوانند پولشان را پس بگیرند.
خدمات باروری زیر سایه پاندمی
بحران کرونا باعث شده که زادوولد در آمریکا هشت درصد کاهش پیدا کند، اما در میزان تقاضا برای خدمات باروری هیچ کاهشی مشاهده نشده. در اوج عدم قطعیت و اضطراب ناشی از پاندمی و در شرایطی که امکان ازدواج و همسریابی محدود شده، بسیاری از کسانی که توان مالی کافی برای انجام عمل فریز تخمک را دارند، برای فریز تخمک و اسپرم سرمایهگذاری کردهاند. شرکت خدمات باروری لگسی اعلام کرده که درآمدش در سال ۲۰۲۰ نسبت به سال ۲۰۱۹، ۱۰ برابر افزایش داشته. باقی شرکتهای مشابه هم از افزایش قابل توجه تعداد متقاضیان برای دریافت این نوع خدمات در طول پاندمی خبر دادهاند. خدمات این شرکتها چنان دردسترس و دعوتکننده است که زنان فراموشی میکنند قرار است مقدار وحشتناکی هورمون به بدنشان تزریق کنند و زیر عمل جراحیای با عوارض جانبی بروند که تا چندین روز آنها را وادار به خانهنشینی خواهد کرد. فراموش میکنند قرار است رقم قابل توجهی از درآمدشان را در جایی سرمایهگذاری کنند که ممکن است برایشان بازگشت سرمایه نداشته باشد. هر چه باشد، ریسک در ذات سرمایهگذاری نهفته است.
منبع: نیویورکر
چلچراغ ۸۱۵