گزارش میدانی «چلچراغ» از بازار داغ فروش اعضای بدن
پزشک اسبق بیمارستان […] که نخواست نامش فاش شود، در گفتوگو با «چلچراغ» از شیوه لو رفتن فهرست متقاضیان اعضا پرده برداشت
محمدمخبری
بالاتر از طالقانی در کوچه حسینی بدون اینکه بفهمم با دوربین افتادهام وسط معرکه دلالان اعضای بدن. تا قبل از آنکه نسخهام را بپیچند، عکسهایم را میگیرم و میروم که برای بار اول و آخر این پرونده را ببندم. پروندهای برای فروش اعضا؛ حتی قلب. در همین راستا تمام ابعاد ناگفته فروش اعضای بدن را مورد بررسی قرار دادهایم.
سلام پروفسور
منتظرش هستم که بیاید؛ مردی با کت و شلوار قهوهای و ساعت لوکس کنار نگهبانی بیمارستان […] رژه میرود. به گمانم دکتر یا حداقل سرپرستاری باشد؛ اما دوست عزیزمان دلال کلیه تشریف دارند. مرتضی پیدایم میکند و قبل از هر حرفی میگوید: «قیافهت به خریدار نمیخوره، نکنه کلکی تو کاره. ها؟» به او اطمینان میدهم که خریدارم؛ اما از صحبتهایش میفهمم که ترسیده و صدالبته من از او بیشتر. با خنده میگویم: «ماشاءالله برا خودت یه پا دکتری.» پاسخش وحشتناکتر از آن بود که تصورش را میکردم: «وقتی هر ماه ۱۵ تا کلیه بفروشی، پروفسور میشی.»
اسمت توی فهرست نبود
از موقعیتی که در آن قرار گرفتهام، راضی نیستم، چون هر لحظه میتواند فاجعه بیافریند. اما حرف آخر را اول میزنم: «چی توی دست و بالت داری برای ما؟»
گفتی اسمت چی بود؟
– محمدم.
اسمت که تو فهرست نیست.
– کدوم فهرست؟
فهرست متقاضیان کلیه.
– مگه شما به فهرست دسترسی دارین؟ خب من اومدم آزاد بخرم.
برق از سرم پرید. حسابی از اینکه فهرست متقاضیان را در اختیار دارد، شوکه شدم. در همین رابطه یکی از پزشکان اسبق بیمارستانی که نخواست نامش فاش شود، به «چلچراغ» گفت: «دلالان اعضای بدن با پرداخت پول به افرادی که به فهرست متقاضیان دسترسی دارند، این فهرست را در اختیار خود میگیرند و درنهایت بیرحمی با افراد انتهایی فهرست تماس حاصل کرده و تقاضای پیشپرداختهای بالا میکنند تا هم بازارگرمی کرده باشند و هم مشتری خود را از دست ندهند و از این راه پولهای کلانی به جیب میزنند؛ چراکه پای زندگی این افراد در میان است.»
قلب خواستی خبرم کن
به مرتضی میگویم: «برای من که گروه خونی o- ام، قیمت کلیه چقدر تمام میشود؟» با خنده جواب میدهد: «حدود ۴۵ تومن. قابلت رو نداره داداش. البته اگه گروهت A بود، برات با ۲۵ تا ۳۰ تومن هم یه چیزایی داشتم.» ترجیح میدهم تا بند را آب ندادهام، دست به سرش کنم. موقع رفتن سفارش میکند اگر کسی را میشناختم که قلب یا کبد هم میخواهد، شمارهاش را بدهم. سوال اما اینجاست که مگر قلب یا کبد قابلیت جداسازی و ادامه حیات دارند؟ همان پزشکی که نامش نزد «چلچراغ» محفوظ است، در این زمینه میگوید: «دلالان نهتنها به خرید و فروش کلیه مشغولاند، بلکه به خرید و فروش اعضایی چون کبد و قلب نیز میپردازند. این افراد با نفوذ در کادر بیمارستانها و همچنین استخدام افرادی که کارشان پرسه زدن در بیمارستانهاست، به فهرست مرگهای مغزی دسترسی کامل دارند و با پیشنهادات نجومی تمام انسانیت را به لجن کشیدهاند.»
کمیسیون ما رو بده
بیشک در راه دلالی اعضای بدن نمیتوان از نقش مثبت و منفی پزشکان غافل شد. افرادی که بعضا به جای راهنمایی جامعه برای در امان ماندن از واسطهگریها، خود شریک واسطهگران میشوند. پزشک اسبق بیمارستان […] معتقد است به دلیل فهرستهای بلندبالای انتظار برای عضوگیری و یا احتیاج فوری به عضو، پزشکان کم شرافتی هستند که از این آب گلآلود ماهی خودشان را میگیرند و با دلالان رابطه نزدیکی برقرار میکنند. فراهم کردن عضو از دلال و انجام عمل از پزشک. حتی بعضی اوقات شرایط از این هم بدتر است، چراکه پزشک بیماران خود را برای تهیه عضو موردنظرشان به دام دلالی میاندازد که از پیش با پزشک در ارتباط بوده و از این معامله سهمی نیز به او میدهد.
کبد؟ غیرممکنه
حوالی انجمن کلیه ایران پر است از آگهی فروش اعضا؛ اما دیدن اعلامیه فروش کبد از همهشان عجیبتر به نظر میرسد؛ به همین خاطر با شماره زیر آگهی تماس میگیرم و از شانسم دلال خوش صحبتی آن طرف خط نهتنها از کبد، بلکه فهرستی از اعضا را در اختیارم میگذارد. دلال محترم اینگونه قیمت میدهد: «کلیه بین ۳۵ میلیون تا ۸۰ میلیون تومان، کبد ۸۵ تا ۱۰۰میلیون تومان و ریه ۱۸ تا ۷۰ میلیون.» این قیمتگذاریها هر روزه با توجه به میزان عرضه و تقاضا در نوسان است. کارشناسان در این زمینه معتقدند کبد چیزی نیست که قابل فروش باشد، عمل کبد به قدری سخت و مشکل است که چنین چیزی امکانپذیر نیست. البته زمانی که پیوند از افراد زنده به زنده انجام شود، به تبع آن خرید و فروش هم ایجاد میشود که این امر مشکلات اخلاقی و اجتماعی زیادی به همراه دارد.
ریه با اختلاف صدرنشین است
در چند سال اخیر سرطان ریه زیاد شده است و تازگیها تقاضا برای این عضو خیلی بالا رفته و به همین دلیل واسطهگران تا ۶۰ میلیون هم خریدار دارند. با وجود اینکه ورود به بیمارستانهای تهران خیلی سخت شده و در ضمن بهدلیل تبلیغات تلویزیون و رسانهها اکثر خانوادههایی که فرد مرگ مغزی دارند به رایگان اعضای بدنشان را به افراد نیازمند میبخشند، اما برخی واسطهگران با بعضی از افراد در بیمارستانهای استانهای محروم ارتباط برقرار کرده و چون آنها راحتتر و ارزانتر حاضر به فروش اعضای بدن فرد فوتی میشوند، معاملات بهتر جوش میخورد. همین امروز شنیدم که یک قلب از سنندج به قیمت ۵۰ میلیون خریداری شده و به قیمت۹۰ میلیون به فروش رسیده است.
فروش کلیه به چه بهایی؟
از گوشه و کنار اگر نشنوید، با یک سرچ کوتاه در اینترنت میتوانید به خوبی علل فروش کلیه را بفهمید؛ از اجاره خانه و هزینههای سنگین زندگی گرفته تا بیکاری و اعتیاد. گام اول بدن انسانها نبوده و نیست، بلکه پیش از جوش خوردن بخیهها و احساس جای خالی کلیهها، باید مشکلات اجتماعی و اقتصادیمان را جوش داده و به دنبال فکری برای عدم انسانیت در جامعهمان بکنیم.
آیا وقتش نرسیده به فریاد
همنوعان خود برسیم؟
معتادان و سپس جوانانی که اکثرا از بیکاری و مشکلات مالی رنج میبرند، به فروش کلیه خود اقدام میکنند؛ همچنین هزینه عمل و دارو خیلی بیشتر از هشت میلیون تومانی است که دولت به فرد اهداکننده میدهد. از سویی دیگر وقتی بیماری نیاز به عمل پیوند کلیه پیدا میکند، با مراجعه به انجمن باز در نوبت میماند، به همین دلیل بیمار به فکر تهیه کلیه از افرادی که خود فروشنده هستند میافتد و به نظر میرسد که دولت باید در زمینه خرید و فروش اعضا و یا اهدای عضو تجدید نظری جدی و گامی اثربخش بردارد، چراکه هماکنون حیات بسیاری از هموطنان ما در دست واسطه گرانی است که هیچ اهمیتی برای جان هم نوعان خود قائل نیستند.
ما انسانهای ۵۰۰ میلیونی!
شیما طاهری
خرید و فروش اعضای بدن معضلی است که بسیاری از کشورهای جهان با آن دست و پنجه نرم میکنند. این کار تنها در کشور اوکراین آزاد است و بقیهی کشورها قانونی تحت عنوان ممنوعیت فروش اعضای بدن را تصویب کردهاند. البته باید گفت تا زمانی که جنگ، فقر، سیستم بهداشت عمومی ناکارآمد و فرهنگ پایین در کشورهای جهان وجود دارد، صنعت دلالی اعضای بدن نیز نهتنها از بین نمیرود، بلکه هر روز با سرعت بیشتری پیش میرود.
اولین کشور پرچمدار خرید و فروش اعضای بدن مولداوی است. سالانه تعداد زیادی از شهروندان این کشور به قتل میرسند و قاچاقچیان کبد، ریه، قلب و کلیهشان را به کشورهای دیگر میفرستند، به طوری که سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده که ۱۰ درصد کلیه مورد نیاز جهان برای پیوند، توسط مولداوی تامین میشود.
دومین کشور این فهرست، موزامبیک، یکی از مهمترین مراکز قاچاق کلیه در جهان است. با وجود این که دولت موزامبیک در سال ۱۹۸۳ قانون ممنوعیت فروش اعضای بدن را تصویب کرد، اما این قانون تنها در بیمارستانها و مراکز درمانی اجرا میشود و قاچاقچیان در خارج از این مراکز بهکار خود ادامه میدهند. سرزمین فلسطین که به دلیل تجاوز و محدودیتهای ایجادشده توسط نیروهای اشغالگر اسرائیلی، با فقر دست و پنجه نرم میکند نیز به یکی از مراکز مهم فعالیت باندهای قاچاق اعضای بدن در جهان تبدیل شده است.
همچنین در هندوستان در ۱۲ سال گذشته، میزان قاچاق اعضای بدن رشده چشمگیری داشته است و در این کشور حتی مسئولان کمیته جلوگیری از فروش اعضای بدن، با دلالان همکاری میکنند و دلیل این کار را نجات جان انسانها میدانند. کشور بعدی که در رتبه پنجم قرار دارد، پاکستان است. مردم پاکستان برای اینکه بتوانند کمی از قرضهایشان را پرداخت کنند، حداقل باید روزانه ۱۴ تا ۱۶ ساعت کار کنند. در چنین شرایطی، فروش کلیه و دریافت حدود ۳۰۰ هزار دلار، کار آسانی به نظر میرسد. در مصر سالانه، ۵۰۰ نفر از شهروندان فقیر کلیه خود را میفروشند و دلالان و قاچاقچیان این کشور، اعضای بدن آنها را به کشورهای اروپایی ارسال میکنند. اگر میخواهید کلیهای با قیمت مناسب بخرید و خودتان را از مرگ نجات دهید، چین کشور مناسبی است!
شاید لازم باشد بدانید که برای سفر به این کشور و خرید کلیه مناسب باید بین ۱۰ تا ۶۵ هزار دلار هزینه کنید. کوزوو نیز کشوری است که نامش با فروش اعضای بدن عجین شده. در سال ۱۹۹۹ پس از پایان جنگ کوزوو، اسنادی منتشر شد که نشان میداد ارتش آزادی بخش کوزوو اعضای بدن ۴۰۰ سرباز صرب را پیش از آن که کشته شوند، از بدنشان خارج کرده است. گروهک تروریستی داعش نیز بخش قابل توجهی از درآمد خود را از طریق خرید و فروش اعضای بدن اسیرانش به دست میآورد و تا به حال گورهای دسته جمعی بسیاری کشف شده که اجساد داخل آن، فاقد اعضای داخلی بدن بودند.
خرید و فروش اعضای بدن چند سالی است که در ایران هم رواج پیدا کرده و اینطور که معلوم است درآمد خوبی هم نصیب دلالان این کار میشود. حالا این شما و این فهرست قیمت اعضای بدنتان:
قلب: ۸۰ تا ۲۳۰ میلیون تومان
کلیه: ۲۵ تا ۸۰ میلیون تومان
ریه: ۲۲ تا ۶۰ میلیون تومان
لوزالمعده: ۶۵ میلیون تومان
با یک حساب سرانگشتی هر کدام از ما بالقوه ۵۰۰ میلیون تومان میارزیم!
شماره ۶۹۸