به بهانه اجرای نمایش «هفت روز از تیر شصت» در سالن سایه مجموعه تئاتر شهر
الهه حاجیزاده× سیدمهدی احمدپناه
شاید هر روز، شاید هم گاهگاهی از آن میگذریم. اسمش را صدا میزنیم و یک چیزهایی هم درباره نامگذاریاش میدانیم. اما با دیدن نمایش «هفت روز از تیر شصت» احتمالا متوجه میشویم که شاید درباره حادثه هفتم تیر هیچ نمیدانیم. تئاتری که سازندگانش میگویند تلاش کردهاند مستند باشد. بدون خیالپردازی و تا حد ممکن بیواسطه. آنچه خواهید خواند، چکیدهای است از گفتوگو با کامران شهلایی و محمد لارتی، کارگردانان و فرزین محدث، بازیگر این نمایش.
اصولا نمایشهایی که از چنین موضوعات و مضامینی برخوردار هستند، همیشه در خطر کلیشه شدن قرار دارند. شما برای فرار از این خطر چه کردید؟
کامران شهلایی: اصلیترین هدف ما در نگارش متن و کارگردانی دوری از کلیشه شدن بود. ما میخواستیم همه اتفاقات مستند باشد و جای خیالپردازی باقی نماند. این مستندات خیلی جزئی است و ممکن است برای خیلی از افراد تازگی داشته باشد و تا به حال به آن پرداخته نشده است.
محمد لارتی: وقتی داستانی که روایت میشود، قوی است و کشش دراماتیک کافی دارد، ناخودآگاه کلیشه نمیشود. آنهایی که در حادثه هفتم تیر بودند، انسانهای منحصربهفردی هستند. نویسنده با وسواس داستانها و بخشهایی را انتخاب کرده که وارد کلیشه نمیشود.
چه انگیزهای باعث شد به موضوع شهدای هفتم تیر بپردازید؟
کامران شهلایی: بهطور کلی به تاریخ معاصر ایران، بهخصوص تاریخ اوایل انقلاب علاقهمند هستم. علاوه بر این، فکر میکنم این موضوعات بسیار تازه هستند و حرفهای زیادی برای گفتن وجود دارد و جوانان هنوز بسیاری از وقایع را نمیشناسند و از بسیاری از حوادث بیخبر هستند. فکر میکنم ملتی که تاریخش را نداند، جلو نمیرود و پیشرفتی نخواهد داشت.
در بین شخصیتهای حادثه هفتم تیر، نقش شما تنها کسی است که هنوز زنده مانده. فکر میکنید جذابیت اصلی نمایش «هفت روز از تیر شصت» در کدام بخش دراماتیک آن است؟
فرزین محدث: نمایشهایی که برگرفته از یک واقعه تاریخی است، همه جذابیت دارد و من هم چنین نقشهایی را میپسندم. کامران شهلایی متن خوبی نوشته و اتفاقات در کارگردانی، طراحی صحنه، ویدیوهای آمادهشده برای پخش همه جالب است و بهخوبی برههای از تاریخ ایران را روایت میکند که برای من جذاب است و از روایت کردنش لذت میبرد.
علیرضا نادعلی که شما نقشش را بازی میکنید، هنوز در میان ماست. آیا شما هم با او ملاقات کردید؟
فرزین محدث: من نتوانستم با نادعلی دیدار داشته باشد، اما آقای شهلایی که با او صحبت کرده و اطلاعات خوبی به ما داد.
مخاطبان امروزی با نمایشهایی با موضوعات اینچنینی، در چه زاویهای ارتباط نزدیکتری برقرار میکنند؟
محمد لارتی: موضوع بسیار ناب است و مخاطب برای اولین بار آن را میشنود. همین امر باعث میشود به اندازه کافی جذب شود. فکر میکنم در مقایسه با سایر آثار روز برای او جالبتر است و کنجکاو میشود و برایش تازه است.
فکر میکنید در آفرینش یک اثر هنری چقدر شرایط روز جامعه را بایستی مدنظر قرار داد؟
محمد لارتی: هر هنرمندی حتما شرایط روز را مدنظر میگیرد. اگر اینطور نباشد، نمیتوان اثر مناسب تولید کرد. مخاطب خوراکی میخواهد که ارتباط کافی با آن برقرار کند. بازخوردی که ما از مخاطب گرفتیم، فهمیدیم که او توانسته با اثر ارتباط برقرار کند. متاسفانه منابع بسیار کمی در مورد موضوعات تاریخ معاصر ما وجود دارد و با اینکه جذابیتها زیاد است، خیلی کم به آن پرداخته شده است.
کامران شهلایی: اگر آفریننده اثر هنری به مسائل روز آگاهی نداشته باشد، نمیتواند درست کار کند. من در نگارش نمایشنامههایم بیش از هر چیز به همین مسئله توجه دارم و آنچه به ذهنم میرسد، برآمده از وضعیت روز است. وقتی در نوشتن یک متن به مسائل روز توجه شود، هم باعث همذاتپنداری مخاطب میشود هم گفتهها برایش قابل فهمتر هستند.
فکر میکنید چرا در این حوزه در تئاتر کارهای زیادی تولید نشده است؟
محمد لارتی: شاید بخشی از این کمکاری به علت سیاستگذاریها باشد. تولید آثار هنری نیازمند پشتیبانی مالی و معنوی است. سختی چنین آثاری این است که نمیتوانیم خیالپردازی کنیم. باید واقعیتها را بهدرستی و جذابیت کافی بیان کنیم که مخاطب به آن جذب شود. وقتی به سمت این مسائل میرویم، ناخودآگاه جذاب میشود. بازیگران اثر در ابتدا اطلاعات چندانی نداشتند، اما بعد از مدتی تمرین خودشان هر روز دنبال اطلاعات تازهای بودند.
در مورد تجربه کارگردانی مشترک بگویید.
محمد لارتی: نمایش «هفت روز از تیر شصت» سومین کارگردانی مشترک من و کامران شهلایی است. به نظر ما تئاتر وقتی به صورت گروهی انجام میشود، نتیجه بهتری هم میدهد و با توجه به امکانات کم و مشکلات، ما گروهی کار کردن را بیشتر میپسندیم.
کامران شهلایی: ما مدتی است که با محمد لارتی به صورت مشترک کار میکنیم و مشکلی هم نداریم. کار عملی در مورد هنر تئاتر بسیار جواب میدهد و خوب است که ما هم کار جمعی و گروهی را یاد بگیریم.
فکر میکنید آثاری مثل «هفت روز از تیر شصت» تا چه حد سفارشی محسوب میشوند؟
کامران شهلایی: در مورد نمایش ما اینطور نبود و خودمان پیشنهاد اجرای این موضوع را دادیم. بهطور کلی در زمینه جنگ من چند نمایشنامه نوشتهام و نسبت به مسائل و موضوعات اینچنینی حساس و علاقهمند هستم.
برای این موضوع حساس و برای آنکه روایتتان خالی از خیالپردازی باشد، از چه منابع تحقیقاتی استفاده کردید؟
کامران شهلایی: مرجع بسیار اندکی درعرصه تاریخ معاصر وجود دارد و پرداختن به مسائل آن کار آسانی نیست. در مورد حادثه هفتم تیرماه که منابع بسیار اندک بود. ما از خانوادههای شهدای هفتم تیر کمک خواستیم، اما آنها از نتیجه کاری که میخواستیم انجام دهیم، ناامید بودند، چراکه پیش از ما ظاهرا افرادی به دنبال تولید آثاری بودند که چندان جالب از آب درنیامده. حتی آنها گله میکردند که گروهها آمدهاند و عکسهای قدیمی را گرفتهاند و حتی پس ندادهاند. خوشحالم که حالا با روی صحنه رفتن این اثر خانواده شهدا که به دیدار اثر آمدند، از این نمایش راضی بودند، هرچند تماشای این وقایع برایشان سخت بود.
شما که هر شب داستان نمایش را میشنوید و خودتان هم بخشی از آن را روایت میکنید، امروز درباره شخصیت شهید بهشتی چگونه فکر میکنید؟
فرزین محدث: شهید بهشتی شخصیتی جامعالشرایط بوده و همه خصوصیات در او دیده میشده و ما او را زود از دست دادیم. میتوانست حضورش در انقلاب تاثیرات خوبی داشته باشد. امام خمینی هم در مورد او گفته است بهشتی شهید یک ملت بود. هرشب که اجرا تمام میشود، اذیت میشوم. بهخصوص وقتی مونولوگ آخر نمایش را میگویم. خانواده شهدا هم حتما وقتی این نمایش را میبینند، تحت تاثیر قرار میگیرند. بهعنوان بازیگر دنبال تجربه هستم و خیلی خوشحالم که این کار را انجام میدهم و همکاری با شهلایی و لارتی دلنشین بود. تئاتر سیاسی مثل فیلم سیاسی است و مهجور مانده. باید به آن نگاه کرد. البته نباید نمایش یا فیلم سیاسی را جناحبندی کرد. حادثه هفتم تیر اصلا مربوط به جناحی نیست و همه اتفاق نظر دارند و چنین وقایعی را پذیرفتهاند.
در این دوره که قهرمانان درام کمرنگ شدهاند و با قهرمانان درامهای کلاسیک تفاوت زیادی دارند، چگونه میتوان در معرفی دوباره قهرمانان بازنگری کرد؟
محمد لارتی: از شاهنامه فردوسی تا قهرمانان امروزی که گاهی گذرا معرفی میشوند، همه میتوانند تاثیرات مثبتی در جوانان داشته باشند. البته باید حواسمان باشد که آنها را جذاب معرفی کنیم. هرجا که ایثار و ازخودگذشتگی باشد، انسان به آن جذب میشود و قهرمان به این دلیل که از خود میگذرد، در ذهن تماشاگر جاودان میشود.
شماره ۷۱۴