به بهانه اجرای نمایش «لیرشاه» به کارگردانی محمد عاقبتی در تماشاخانه ایرانشهر
مریم درویش
معمولا روی پوسترها یا بروشورهای تئاتر نوشته شده مخصوص بزرگسالان یا کودکان و خردسالان. درواقع گویا هنرمندان حدواسطی برای مخاطبانی که در این میانه قرار میگیرند، قائل نیستند. «لیر شاه» عنوان نمایشی از گروه «تئاتر ما» است که با هدف توجه به تماشاگرانی که در میانه این بازه قرار میگیرند، تولید شده. گفتوگویی که خواهید خواند، چکیدهای است از صحبتهای محمد عاقبی، کارگردان این نمایش، که امیدوار است حتی برای یک ساعت مخاطبانش را از دنیای مجازی و تنهاییشان خارج و وارد تاریکی تخیلبرانگیز نمایش کند.
آیا از ابتدا این نمایش را برای مخاطبان نوجوان طراحی کردید؟
سال پیش وقتی ما درخواست یک زمان اجرا از تماشاخانه کردیم، شورای تماشاخانه به ما پیشنهاد داد برای گروه سنی نوجوان اثری را به صحنه ببریم. من هم استقبال کردم و حتی ذوقزده شدم، چون مدتی بود در فکر این بودم «لیر شاه» را برای گروه سنی نوجوان اجرا کنم و این بهترین موقعیت برای این پروژه بود.
برای نزدیکی بیشتر به مخاطبانتان چه تغییراتی در نمایش ایجاد کردهاید؟
نمایش «لیر شاه» را به لحاظ دراماتورژی، برخورد با متن و مفاهیم آن و شیوه اجرا، برداشتی آزاد، متناسب با مخاطبان جوان گروه سنی ۱۳ تا ۱۸ سال در نظر گرفتیم. تمهای نمایشنامه اصلی و پرداخت آن از پیچیدگیهای عمیقی برخوردار است و در میان آثار شکسپیر جزو آثاری است که از عمق فلسفی بیشتری برخوردار است. اما ما در این اقتباس یک ساعته موضوعهایی همچون عدم درک و تقابل نسلها (فرزندان با والدین) مشخصا دختران با پدران، در شرایط جامعه مردسالارانه و همچنین مقاومت یا تن دادن فرزندان بهعنوان نسل جدید به شرایط ریاکاری یا دروغ را پررنگتر کردهایم. و آخرین نکته اینکه پذیرفتن مسئولیت و پرداختن بها و رنجی که نسل جدید برای نه گفتن و نسل قدیم برای خطاهایش باید بپردازد، در این نمایش مورد تاکید قرار گرفته.
در میان این دسته از مخاطبان توجه شما در این نمایش بهطور ویژه به کدام بخش از این مخاطبان است؟
توجه ما به گروه مخاطبانی است که از نظر سنی، در آستانه بلوغ هستند، یا بهتازگی آن را پشت سر گذاشتهاند و به دلیل شکلگیری هویت و استقلال اندیشه، ممکن است درگیر این بحرانهای عاطفی و تضاد ارتباطی و تقابل با والدین شوند. این تئاتر از ابتدا برای این مخاطب بهروی صحنه آمده است.
یعنی ترجیح میدهید فقط این مخاطب نمایش را ببیند؟
البته ایدهآل این است که تماشاگران والدین (تماشاگران بزرگسال) با فرزندان (نوجوانانشان) مشترکا به تماشای این اجرا بنشینند و از آن لذت ببرند. ما همین یک خط از طرح نمایشنامه پیرامون «رابطه یک پدر و دخترانش» را حفظ کرده و این تقابل نسلها را در شرایط اجتماعی امروز پیش روی تماشاگران قرار دادهایم و خردهداستانهای موازی متن اصلی و پیچیدگیهای فلسفی و استعاری آن را حذف کردهایم.
به نظر میرسد این مخاطبان جایی در میان مخاطبان جدی تئاتر که نمایشها برای آنها طراحی میشود، ندارند؟
توجه من و همکارانم به این موضوع کم است و خصوصا نوجوانان را که مخاطبان بالقوه و آینده نزدیک ما هستند، از یاد بردهایم. ما با آنها فاصله داریم و بینمان شکاف افتاده است. کم میشناسیمشان. درست درکشان نمیکنیم. شما اگر قصد داشته باشید به خانوادهای که فرزند نوجوان دارد پیشنهاد تماشای نمایش بدهید، واقعا چند و چطور اجراهایی وجود دارد؟ زمان آن است تا ما این تعداد بسیار زیاد مخاطب را بشناسیم و اجراهایی متناسب و هماهنگ با درک و سلیقه و نیاز آنها خلق کنیم. سهلانگاری ما قطعا باعث از دست دادن این مخاطبان مهم میشود.
شماره ۶۹۹