چند نکته در مورد وعدههای انتخاباتی و ایجاد شغل
صابر تقیتبار
رشد جمعیت جوان و ورود سالانه بیش از یک میلیون نفر به بازار کار موضوع اشتغال را به مهمترین مسئله و چالش اقتصاد کشور تبدیل کرده است. اَبَر چالش بیکاری، هم در سخن مدیران رده بالای کشور، هم در سخن متخصصین و کارشناسان و هم بر زبان مردم کف خیابان و جوانان که آن را بهراحتی لمس میکنند، جاری است. با آنکه در چنین شرایط و زمانه خطیری حل این چالش به شیوهای اصولی و پایدار که کمترین هزینه و بیشترین نفع را داشته باشد، نیاز و ضرورت اصلی کشور است، خطرناکتر اما شعارها و وعدههای سیاستمدارانی است که مسئله بیکاری و اشتغال را دستمایه رقابتهای سیاسی برای رسیدن به قدرت و تخریب حریف قرار میدهند. سیاستمداران و مدیرانی که مدعی هستند به شکلی منجیوار میتوانند اقتصاد کشور را از برهوت بیکاری به سرزمین حاصلخیز تولید و اشتغال رهنمون کنند. کسانی که وعده میدهند برای حل مشکل بیکاری فلک را سقف خواهند شکافت و طرحی نو در میاندازند و با یک «انقلاب اقتصادی» و زیر و زِبَر کردن ساختارها، اقتصاد و اشتغال را نجات میدهند؛ درحالیکه به یاد میآوریم آخرین دولت «محمود» را که با وجود بیشترین درآمد نفتی در طول تاریخ ایران به معنای واقعی در مدت کوتاهی ساختار اقتصادی را «دگرگون» کرد، تورم را به بالای ۴۰ درصد رساند و کشور را با رشد اقتصادی منفی شش درصدی مواجه کرد. بااینحال، بازار شعارها و وعدهها برای حل کردن مشکل بیکاری جامعه داغ است و بسیاری از کسانی که زمانی با همدیگر بر سر کار بودند و در دوران بیشترین درآمد نفتی ایران نتوانسته بودند این مشکل را حل کنند، حالا هر کدام بهتنهایی مدعیاند که میتوانند در عرض چهار سال بر بیکاری فائق آیند. رونق اقتصادی که نتیجه آن افزایش اشتغال است، بهدرستی اصلیترین موضوع امروز کشور است، اما باید مراقب دامی که این وعدهها و شعارها به نام حل معضل اشتغال جوانان پهن کردهاند، باشیم. برای اینکه در دام برخی تشنگان قدرت و ثروت که بسیاری از منافع آنها در سالهای اخیر با موانع قانونی، نظارتی و شفافیت مواجه شده و چشمانداز مناسبی از تامین بلندمدت منافعشان هم وجود ندارد نیفتیم، باید به چند سوال مهم توجه کنیم: اول اینکه آیا میتوان اشتغال تمامی جمعیت جوان رو به رشدی را که وارد بازار کار میشوند و همهساله هم بر تعدادشان افزوده میشود، در کوتاهمدت تضمین کرد؟ دوم اینکه الزامات و ضرورتهای تامین اشتغال برای این جمعیت جویای کار و همچنین رونق اقتصادی چیست؟
تامین منابع لازم
اگر فرض را بر این بگذاریم که حدود پنج میلیون بیکار در کشور وجود دارد، برای ایجاد هر شغل بین ۱۰۰ تا ۳۰۰ میلیون تومان سرمایهگذاری لازم است؛ یعنی ما برای تامین اشتغال این پنج میلیون نفر به تخصیص ۵۰۰ هزار میلیارد تومان بودجه نیاز داریم. برای اینکه بدانیم این رقم یعنی چه میزان از بودجه کشور، به سه آمار از بودجه سال ۹۵ اشاره میکنیم: کل بودجه عمرانی که در سال گذشته هزینه شده است، به ۱۵ هزار میلیارد تومان نمیرسد، کل بودجه دانشگاههای کشور در سال گذشته پنج هزار میلیارد تومان و کل بودجه محیط زیست کشور حدود ۳۰۰ میلیارد تومان بوده. حال بهتر میتوان رقم ۵۰۰ هزار میلیارد تومان را مشخص کرد. اکنون باید از برخی کاندیداها که صحبت از وعدههای چهارساله و ۲.۵ برابر کردن اقتصاد ایران و خودکفایی بهعنوان انقلاب سوم و رسیدن به معیشت مردم و اشتغال و تولید میکنند، دقیقا پرسید که چگونه و از چه طرقی قرار است منابع لازم را برای آن فراهم کنند؟ چگونه قرار است سرمایهگذاری لازم را برای رونق اقتصاد انجام دهند؟ چگونه قرار است اقتصاد مقاومتی را تحقق بخشند؟ و دهها سوال دیگر…
ضرورتهای سرمایهگذاری، آرامش و امنیت و ثبات
واقعیت اقتصاد ایران این است که دیگر ظرفیت لازم را برای رونق و رشد بلندمدت بدون نیاز به سرمایهگذاری گستردهتر و جذب سرمایههای داخلی و خارجی ندارد. اقتصاد دولتی ایران اگر تاکنون سنگین و کند حرکت میکرد، دیگر توان حرکت کردن و به دوش کشیدن هزینههای فزاینده و مخارج سنگین را هم ندارد. تمام مدعیان اصلاح اقتصاد ایران باید این واقعیت را در نظر گیرند که چارهای جز جذب سرمایه برای رشد اقتصادی و ایجاد اشتغال نداریم. افزایش سرمایهگذاری و جذب کردن بخش خصوصی به بازار ایران نیازمند قانون، شفافیت، نشاط، آرامش و امنیت اجتماعی و آزادی قابل قبول است. نمیتوان شبانه برای بازداشت نماینده منتخب ملت به در خانه او رفت و دم از «رونق اقتصادی» زد. نمیتوان افشاکننده «املاک نجومی» و پاداشهای نجومی را به زندان انداخت و متهمان واقعی را آزاد گذاشت و دم از آرامش و امنیت اجتماعی زد. نمیتوان به بهانه امنیت، آزادی و حقوق شهروندی را به بند کشید و دم از «تولید و اشتغال» زد. نمیتوان «گاز انبری» در روز تعطیل به مدیران برخی کانالهای تلگرامی حمله و آنها را بازداشت کرد و دم از «انقلاب اقتصادی» زد. نمیتوان افراد را غیرقانونی ممنوعالتصویر کرد و دم از «کرامت انسانی» زد. کسی که مدعی ایجاد آرامش و امنیت جامعه است، باید تکلیف خود را با این بیقانونیهای آشکار روشن کند.
ما در عرصه سیاست خارجی هم به جای تنش و تقابل با کشورهای منطقهای و بینالمللی نیازمند برجامسازی در سایر حوزههای سیاست خارجی، یعنی در پیش گرفتن سیاست برد-برد و تعاملی و تنشزدایی با سایر کشورها هستیم. نمیتوان با دولتهای خارجی در تقابل و مواجهه بود و بعد از سرمایهگذاران و شرکتهای خارجی خواست تا در کشور سرمایهگذاری کنند. ما در عرصه سیاست خارجی و روابط با سایر کشورها برای رشد پایدار اقتصادی و درنتیجه ایجاد اشتغال و رسیدن به توسعه، نیازمند چند دهه ثبات و آرامش هستیم و این مسئلهای نیست که کشوری بخواهد خود را از آن مستثنا بداند.
برای افزایش تولید، تداوم رشد اقتصادی، حل مشکل بیکاری و حرکت به سمت پیشرفت و توسعه، بیش و پیش از همه به احساس آرامش و امنیت اجتماعی و ثبات و استمرار در عرصه خارجی نیازمندیم و هر کاندیدایی که مدعی تحول اقتصادی و ایجاد اشتغال خواهد بود، باید موضع خود را با این مباحث روشن کند. به جای وعدهها و شعارها باید در مورد واقعیتها و موانع حل مشکلات صحبت کند و برای حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی برنامهای واقعی و شفاف داشته باشد. وظیفه مهم و حیاتی دانشجویان که جزء اقشار تحصیلکرده و آگاه نسبت به پیچیدگیهای مسائل هستند، این است که نگذارند تا اَبَر مشکل اجتماعی در کشور یعنی «بیکاری»، تبدیل به طعمه و دامی برای سیاستمداران و مدیرانی شود که در طول دوران مدیریت خود در عرصههای گوناگون کارنامهای، اگر نگوییم سیاه، لااقل موفقی ندارند.
شماره ۷۰۵