پرونده (آخریم فجر دولت ایوبی)
جای خالی برخی از کارگردانهای مطرح در جشنواره فیلم فجر احساس میشود
در اینکه جشنواره فیلم فجر مهمترین رویداد سینمایی کشور و ویترین سینمای ایران است، شکی نیست. اما این جشنواره در آستانه سیوپنجمین دوره برگزاری خود از نامهای بزرگی خالی است که چه بسا اعتبار تاریخ سینمای ایران متکی به آثار آنهاست. در کشور ما فیلمسازان بزرگی حضور داشتهاند که در این سالها فرصت کار به آنها داده نشده یا مانعتراشیهای مختلف باعث شده که عطای فیلمسازی در داخل را به لقای آن ببخشند. البته در این میان فیلمسازان غایبی هستند که عدم حضورشان در جشنواره تنها به علت فیلم نساختن است و نه مشکلاتی از این دست.
علاقهمندان سینما دلشان میخواهد با تماشای یک فیلم تازه مجددا با کارگردانهای بزرگ سینمای کشور دیدار کنند. آرزویی که وظیفه آن برعهده سازمان سینمایی گذاشته شده تا سینماگران را در ژانرها و موضوعات مختلف به فعالیت تشویق کند. آرزویی که البته اجرایی شدن آن در این سالها کمی دور از دسترس به نظر میرسد.
شاید مهمترین دریغ سینمای ایران در آستانه این بهار سینمایی فقدان عباس کیارستمی است. فیلمسازی که ای کاش بود و فیلمش در جشنوارههای مختلف و ازجمله در جشنواره فجر پذیرفته و نمایش داده میشد. کارگردان بزرگی که ۳۰ دوره در گردونه جشنواره فیلم فجر حضور نداشت و آخرین بار در دوره پنجم لوح زرین بهترین کارگردانی را برای «خانه دوست کجاست؟» دریافت کرد.
در جشنواره امسال به جز مسعود کیمیایی فیلمسازان کلیدی موج نو حضور ندارند و جای خالی چهرههایی چون بهرام بیضایی، امیر نادری، پرویز کیمیاوی، بهمن قبادی، جعفر پناهی و دیگران بیشتر از پیش احساس میشود تا بزرگترین جشنواره سینمایی ما محل گردهمایی تمام سینماگران ایرانی باشد.
در شرایطی که استعدادهای جوان و کارگردانهای خوشذوق اما کمسنوسال در جشنواره فجر میدرخشند، حضور سینماگران پیشکسوت و مولف ترکیب کاملتری از جریان سینمای ایران بهوجود خواهد آورد.
امسال و در بین ۳۳ فیلم بخش مسابقه در جشنواره سیوپنجم فیلم فجر اسامی فیلمسازان شناختهشدهای مانند علیرضا داودنژاد، پوران درخشنده، مسعود جعفرى جوزانى، همایون اسعدیان، فریدون جیرانی و حمید نعمتالله به چشم میخورد، اما در این میان و در ۱۰ روز برگزاری جشنواره فجر جای خالی ۱۰ فیلمساز بزرگ در این رویداد سینمایی احساس میشود. به این بهانه نگاهی به غایبان بزرگ جشنواره ۳۵ میاندازیم.
تقوایی؛ ناخدا سینما
یکی از افسوسهای علاقهمندان سینمای کشور آماده نبودن شرایط برای فیلمسازی ناصر تقوایی است. از آخرین ساخته او «کاغذ بیخط» که خودش پس از وقفهای حدودا ۱۰ ساله از فیلم «ای ایران» ساخته شد، ۱۵ سالی میگذرد. در این مدت ناصر تقوایی دو فیلم نیمهتمام «زنگی و رومی» و «چای تلخ» را کلید زد، اما هر کدام به دلایلی معطل ماند. اگر از سریال موفق «دایی جان ناپلئون» و مستندهای تلویزیونی تقوایی بگذریم، او یکی از کمکارترین و در عین حال موثرترین سینماگران ایرانی بوده است. سه فیلم سینمایی «آرامش در حضور دیگران»، «صادق کرده» و «نفرین» را پیش از انقلاب و سه فیلم «ناخدا خورشید»، «ای ایران» و «کاغذ بیخط» را پس از انقلاب ساخته و در مجموع شش فیلم سینمایی بلند در کارنامهاش دیده میشود. تقوایی با آخرین حضورش در جشنواره برنده سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی فیلم فجر در سال ۸۱ شد. او همچنین برای فیلم «ناخدا خورشید» برنده جایزه پلنگ برنزی جشنواره فیلم لوکارنو شده است.
مهرجویی؛ آقای خاص
در کنار «قیصر» مسعود کیمیایی و «آرامش در حضور دیگران» ناصر تقوایی، داریوش مهرجویی با ساخت فیلم «گاو» در سال ۱۳۴۸ موج نوی سینمای ایران را رقم زد. براساس نتایج یک نظرسنجی در سال ۱۳۸۳، او با آفریدن هفت شخصیت، بیشترین شخصیت سینمایی ماندگار را در سینمای ایران خلق کرده است. همچنین شخصیت هامون در فیلمی به همین نام، ماندگارترین شخصیت در تاریخ سینمای ایران دانسته شده است. با وجود آنکه «دایره مینا» پیش از انقلاب و «سنتوری» او پس از انقلاب توقیف و سانسور شدید شدند، مهرجویی دست از تلاش مستمر برای فیلمسازی برنداشته و در کارنامه ۴۰ ساله او بیش از ۳۰ فیلم کوتاه و بلند و چندین فیلمنامه ساختهنشده به چشم میخورد. کارنامه فیلمسازی مهرجویی تنوع زیادی دارد. او پیش از انقلاب درباره مردم فرودست و پس از انقلاب درباره تازه به دوران رسیدههایی که نمونهاش را در «اجاره نشینها» دیدهایم، فیلم ساخته است. مهرجویی در فیلمهای «بانو»، «سارا»، «پری»، «لیلا» و… همانطور که از اسمشان برمیآید، به سینمای زنانه و مسائل زنان توجه نشان داد. مهرجویی از ستودهترین فیلمسازان سینمای ایران است و بیشتر از هر کسی ناخواسته فیلمهایش به تیغ ممیزی سپرده شدهاند. در سالهای اخیر فیلمهای او مانند «نارنجیپوش» برنده جایزه ویژه هیئت داوران سیامین دوره جشنواره فیلم فجر و «سنتوری» برنده جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران بیستوپنجمین جشنواره فیلم فجر شدند. حیات سینمای پس از انقلاب وامدار فیلم «گاو» مهرجویی است.
فرمانآرا؛ شازده سینما
بهمن فرمانآرا در زمان شکلگیری موج نو بهعنوان یک تهیهکننده صاحبنظر و کارگردانی گزیدهکار حضور داشت و در سالهای اخیر بهعنوان فیلمسازی جسور و مولف شناخته میشود. فرمانآرا در سال ۵۳ و با کارگردانی «شازده احتجاب» بر اساس داستان هوشنگ گلشیری مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و در جشنواره جهانی فیلم تهران جایزه بهترین فیلم را از آن خود کرد. پس از آن فرمانآرا به ریاست تولید «شرکت گسترش صنایع سینمای ایران» منصوب شد و تا سال ۱۳۵۷ این شرکت از اصلیترین حامیان موج نوی سینمای ایران بود. سومین فیلم او با نام «سایههای بلند باد» به دلایل مختلف پیش و پس از انقلاب توقیف شد. او در پایان دهه ۶۰ پس از مهاجرتی نسبتا طولانی به کشور بازگشت، اما در حدود یک دهه نتوانست فیلمهای باب میلش را بسازد. در سال ۷۸ «بوی کافور، عطر یاس» آغازگر جریان مجدد فیلمسازی او شد و در کنار«خانهای روی آب» و «یک بوس کوچولو» سه گانه او درباره مرگ را رقم زدند. او در جشنواره هجدهم فیلم فجر سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه و کارگردانی را برای «بوی کافور، عطر یاس» دریافت کرد و در دوره بیستم برای فیلم «خانهای روی آب» توانست سیمرغ بلورین فیلم منتخب تماشاگران، بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه جشنواره فیلم فجر را از آن خود کند. فرمانآرا در پی منحل شدن خانه سینما توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت دوم احمدینژاد، سه سیمرغ بلورین خود را بهعنوان اعتراض به دفتر جشنواره فجر پس داد.
سینایی؛ سینماگر مستند
در کارنامه ۴۰ ساله خسرو سینایی همواره سینمای مستند در کنار سینمای داستانی پیش رفته است و معمولا فیلمهای او برپایه مستندهای اجتماعی استوار شدهاند. سینایی در سال ۱۳۸۷ موفق به دریافت نشان ویژه کشور لهستان از سوی رئیسجمهور این کشور شد. او این نشان را بهخاطر ساخت فیلم مستند «مرثیه گمشده» که روایتگر مهاجرت هزاران لهستانی به ایران در سالهای ۱۹۴۱ و ۱۹۴۲ است، دریافت کرد. «یار درخانه»، «عروس آتش» و «هیولای درون» از معروفترین آثار او است. یکی دیگر از فیلمهای جالب توجه سینایی فیلم «گفتوگو با سایه» است که در مورد زندگی صادق هدایت و رمان «بوف کور» ساخته شده. سینایی در دومین دوره جشنواره فیلم فجر برای فیلم «هیولای درون» لوح زرین بهترین کارگردانی و در هجدهمین دوره جشنواره فیلم فجر، برای فیلم «عروس آتش» سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه را دریافت کرد.
فرهادی؛ راوی جداییها
اصغر فرهادی در کنار زندهیاد عباس کیارستمی تحسین شدهترین سینماگر ایرانی در دنیا است. او از سبک رئالیسم پیروی میکند و فیلمهای او پایانی باز و دراماتیک دارند. «فروشنده» هفتمین فیلم بلند فرهادی پیش از آنکه در جشنواره فجر سیوچهارم حاضر شود در جشنواره کن رونمایی شد و فصلی از جوایز بینالمللی و ادامهدار را برای این فیلم و فیلمساز رقم زد. فرهادی این فیلم را قبل از آغاز پروژه بزرگ خود در اسپانیا ساخت. او پیش از این با فیلم «گذشته» اولین اثر غیر فارسی زبانش را در فرانسه ساخته بود. «گذشته» نامزد دریافت نخل طلا جشنواره کن شد و درنهایت موفق به کسب نخل طلا بهترین بازیگر زن و جایزه کلیسای جهانی کن شد. پنجمین فیلم فرهادی یعنی «جدایی» از او یک چهره بینالمللی و مطرح ساخت. این فیلم برنده جایزه بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه جشنواره فیلم فجر در سال ۸۹ شد و پس از آن بهعنوان نماینده ایران در اسکار معرفی شد و در انتها نیز برای اولین بار بزرگترین دستاورد هنری، فرهنگی و ملی تاریخ ایران را با دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان رقم زد. فرهادی با فیلمهای «درباره الی» جایزه بهترین کارگردانی و جایزه ویژه تماشاگران جشنواره فیلم فجر، با فیلم «چهارشنبه سوری» برنده سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی جشنواره فیلم فجر در سال ۸۴ و با فیلم «رقص در غبار» جایزه بهترین فیلم و جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره فیلم فجر را در سال ۸۱ کسب کرد.
بنیاعتماد؛ بانوی قصهها
رخشان بنیاعتماد کارگردان، تهیهکننده و فیلمنامهنویس است. او توانست در هفتادویکمین جشنواره فیلم ونیز در سال ۲۰۱۴، جایزه بهترین فیلمنامه را برای فیلم «قصهها» به دست آورد. بنیاعتماد در سال ۶۶ با فیلم «خارج از محدوده» کارگردانی فیلم بلند را آغاز کرد. سپس فیلمنامه «زرد قناری» را نوشت و کارگردانی آن را نیز خود انجام داد. با نوشتن فیلمنامه فیلم «نرگس» با همکاری فریدون جیرانی و کارگردانی آن، در سال ۱۳۷۰ بهعنوان بهترین کارگردان در دهمین جشنواره فیلم فجر برگزیده شد. پس از آن، فیلمهای «روسری آبی»، «بانوی اردیبهشت»، «زیر پوست شهر» و «خون بازی» برای وی افتخارات و جایزههای بیشتری به ارمغان آورد. او تاکنون برای فیلمهای «گیلانه» جایزه ویژه هیئت داوران، «بانوی اردیبهشت» سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه و جایزه ویژه هیئت داوران، «روسری آبی» جایزه بهترین فیلمنامه و برای «نرگس» سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی را از جشنواره فجر دریافت کرده است.
تبریزی؛ طعم شیرین داستانگویی
کمال تبریزی فیلمسازی است که هم در کمدی تجربههای موفقی چون «لیلی با من است» و «همیشه پای یک زن در میان است» را داشته و هم فیلمهای تلخی چون «مهر مادری» را درباره کودکان بیسرپرست در کارنامهاش دارد. این کارگردان استعداد خوبی در به تصویر کشیدن موقعیتهای مختلف دارد. نگاهی اجمالی به کارنامه او نشان میدهد که ژانرهای مختلفی را تجربه و در عمده آنها نیز موفق عمل کرده است. همچنین فعالیتهای او در زمینه فیلمبرداری، دانش خوبی در زمینه شناخت تصویر و ایجاد جاذبههای بصری در اختیار او گذاشته است. تبریزی تاکنون برای «لیلی با من است» جایزه بهترین فیلمنامه؛ برای فیلمهای «فرش باد»، «مارمولک» و «یک تکه نان» جایزه ویژه هیئت داوران و برای فیلمهای «فرش باد» و «مارمولک» جایزه فیلم منتخب تماشاگران را دریافت کرده است.
عیاری؛ سینماگر جسور
کیانوش عیاری از سالهای دور سینمای اجتماعی و رئالیستی خودش را با فیلمهای «آن سوی آتش»، «آّبادانیها» و «بودن و نبودن» دنبال کرد. فیلم «شبح کژدم» به دلیل جسارت فیلمساز در تجربههای سخت و «سفره ایرانی» به دلیل ویژگیهای تجربی و خلاقانهاش در سینمای ایران کمنظیر است. عیاری از چهارمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم «تنوره دیو» و از ششمین دوره برای «آن سوی آتش» برنده لوح زرین بهترین کارگردانی شد و «بیدار شو آرزو» سیمرغ بلورین بهترین اثر هنر و تجربه را برای او به همراه داشت. عیاری با وجود موفقیتهای بینالمللی و داخلی مختلفش، در این سالها با دو فیلم «خانه پدری » و ساخته اخیرش «کاناپه»، با سانسور شدید و توقیف روبهرو شده است. فیلم «خانه پدری» پس از سه سال توقیف در جشنواره فجر ۳۲ اکران شد و اکثر منتقدان آن را ستودند اما پس از دو روز اکران عمومی آن فیلم متوقف شد. «کاناپه» آخرین ساخته عیاری که قرار بود در جشنواره سیوپنجم نمایش داده شود به علت مسائل ممیزی مورد بررسی قرار نگرفت و در میان فیلمهای حاضر در بخش رقابتی جشنواره فیلم فجر نخواهد بود. عیاری پس از ارجاع تصمیمگیری درباره «کاناپه» به مقامات بالاتر و راه نیافتن فیلم به جشنواره اعلام کرد: «دیگر هیچ فیلم سینمایی نمیسازم که خانمها در آن روسری به سر داشته باشند، چه در خلوت خودشان چه در مقابل محارم.»
مجیدی؛ فیلمساز آسمان
مجید مجیدی رکورددار بیشترین سیمرغ بلورین کارگردانی است. او برای «بچههای آسمان»، «باران»، «بید مجنون» و «آواز گنجشکها» چهار سیمرغ دریافت کرده است. اصغر فرهادی با سه سیمرغ بلورین پس از مجیدی و در رتبه دوم قرار دارد. مجیدی در کنار محمدعلی نجفی با شش دوره داوری، رکورددار داوری جشنواره فجر است و از دومین دوره جشنواره در ترکیب هیئت داوران حضور داشته است. او اولین کارگردان ایرانی است که نامزد دریافت جایزه اسکار شده است. «بچههای آسمان» جزو پنج نامزد نهایی دریافت بهترین فیلم خارجی زبان اسکار ۱۹۹۸ بود. آخرین ساخته مجیدی «محمد رسوال الله»(ص) در سی و سومین دوره جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۹۳ برای اولین بار همزمان در ایران و افتتاحیه جشنواره مونترال کانادا اکران شد. این فیلم با وجود عوامل بینالمللی و هزینه زیاد ساخت و تولید به عنوان نماینده سینمای ایران در جشنواره اسکار سال ۲۰۱۶ میلادی اعلام شد، اما به زودی از فهرست فیلمهای اسکار خط خورد.
حاتمیکیا؛ بادیگارد سیمرغ
اگرچه مجیدی بیشترین سیمرغ کارگردانی را از آن خود کرده، اما ابراهیم حاتمیکیا با دریافت هفت سیمرغ و دو دیپلم افتخار رکورددار سیمرغ در بخش کارگردانی و فیلمنامهنویسی است. حاتمیکیا تاکنون دو بار برای فیلمهای «آژانس شیشهای» و «به رنگ ارغوان» موفق به کسب سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی جشنواره فیلم فجر شده است. اودر سال ۸۱ و در رایگیری از ۵۵ فیلمشناس ایرانی بهعنوان یکی از ۱۰ فیلمساز برتر تاریخ سینمای ایران شناخته شد و همچنین در نظرسنجی بهترین کارگردانان پس از انقلاب از ۴۳ منتقد در رده سوم قرار گرفت. بیشتر آثار حاتمیکیا رابطه کمرنگ یا پررنگی با جنگ ایران و عراق دارد. آثار او دارای نمادها و استعارههای گوناگون است. در بیشتر آثار او عنصر پلاک بهعنوان نماد هویت حضور دارد.
شماره ۶۹۵