در نکوهش خارجیبازی و خارجینمایی
برای بسیاری از ما ایرانیها، مرغ همسایه همیشه غاز است. هر چه مال خودمان نباشد، جذابتر و خوشآبورنگتر به نظر میرسد. پیش خودمان میگوییم کریسمس آنور آبیها، شادتر و قشنگتر از نوروز ماست. جلوتر از خودشان درخت کاج میخریم و با انار تزیینش میکنیم که شب یلدا و کریسمس را با هم داشته باشیم. بلک فرایدی خارجی را میکنیم حراججمعه ایرانی. اما از جمعه سیاه خارجیها فقط سیاهیاش را وام میگیریم. یا سایتهای فروشمان از دسترس خارج میشوند، یا جنسهای مانده در انبار را با تخفیفهای جزئی به ما میاندازند، یا سراغ هر جنس بهدردبخوری که برویم، از همان ساعات اولیه روز بالایش نوشته شده: تمام شد! به همین سادگی. هشتگ بلکفرایدی را که در شبکههای اجتماعی سرچ کنید، با انبوهی از اعتراضها و شکایتهای کاربران روبهرو میشوید؛ کاربرانی که فکر میکنند سرشان کلاه گذاشته شده و وقت یا پولشان به باد رفته.
خارجیبازی فقط مخصوص کریسمس و بلکفرایدی و این چیزهای به گوش آشنا نیست. هر سال یک رسم خارجی تازه در قلب عامه مردم جا باز میکند. یک روز نوبت هالوین و هالوینپارتی و قاشقزنی میشود؛ نه مثل قاشقزنی سنتی چهارشنبهسوریهای خودمان، بلکه دقیقا مثل «تریک یا تریت» خارجیها. از چند روز مانده به هالوین، اینستاگرام فارسی پر میشود از تصویر دخترها و پسرهای جوانی با لباسها و ماسکهای ترسناک که از هر بهانهای برای شادی جمعی استفاده میکنند؛ هر چه فرنگیتر باشد، بهتر!
خارجیبازی یعنی حیوان خانگی عجیب و غریب با اسم جسی؛ یعنی قربان صدقه دکمه سردست دیپلمات نه چندان محبوبمان رفتن؛ یعنی آب خوردن در گیلاس؛ یعنی وام گرفتن و قرض کردن از دوست و آشنا برای رفتن به سفر خارجی؛ یعنی لباس مبدل تن کردن و ماسک جیغ روی صورت زدن. خارجیبازی یعنی بوقلمون درست کردن در روز شکرگزاری؛ عیدی که بین خود خارجیها هم دیگر چندان طرفدار ندارد و سوژه شوخی و خنده در سریالهای کمدی آمریکایی است. خارجیبازی یعنی اصلا ندانی روز شکرگزاری یعنی چه و توی فر بوقلمون درست کنی و سر میز شام دورش جمع بشوی و از جمع خانوادگیات در شبکههای اجتماعی عکس بگذاری.
میگویند خودمان بهانه برای شادیهای جمعی نداریم، اما داریم. هزار و یک بهانه برای شادی داریم، اما شادی کردن به سبک خودمان را فراموش کردهایم. راحتترین کار آن است که کوکیهای کریسمسی بخریم و توی فر بوقلمون درست کنیم؛ هرچند مزه کباب کوبیده و قرمهسبزی زیر زبانمان باشد.
- بخش اول این پرونده گزارشیست از پانیذ میلانی با عنوان «سلفی با بابا نوئلهای وطنی!»
- بخش دوم هم نامهایست از زهرا گودرزی با عنوان «سارقان شادیهای وارداتی»
منبع چلچراغ ۷۴۹