گزارش چلچراغ از حواشی و خلاهای قانونی منجر به مرگ لطیفه
نیلگون جوادی
مهاجرت کردن حتی برای آن دسته از انسانهایی که به میل خود و با امکانات کافی تصمیم به انجام آن میگیرند، معمولا با کولهباری از خاطرات ناخوشایند همراه میشود؛ از دور شدن از زادگاه اصلی گرفته تا حس غریبی میان مردمی که فرهنگ، گویش و سبک زندگی متفاوتی دارند. حال اگر این مهاجرت برخلاف میل انسان و بهاجبار اتفاق بیفتد، شرایط زندگی سختتر میشود. مثل آمار بالایی از مردم افغانستان که به کشور ما آمدهاند و شرایط نابسامان افغانستان آنها را وادار به هجرت کرده است. داستان اما اینجا تمام نمیشود. هر کشوری نسبت به مهاجران قوانین بهخصوصی اعمال میکند. قوانینی که بعضا نه میتوان با آنها احساسی برخورد کرد و نه میتوان منکر آن شد که احتیاج به بازبینی و بهروزرسانی دارند. «قانون ممنوعیت پیوند عضو به اتباع بیگانه» که در سال ۹۳ تصویب شد، شاید یکی از همین قوانین باشد که به هیچ وجه نباید منکر اهمیت و حساسیت آن شد. اما علم حقوق با توجه به پویا بودنش میتواند مطابق با شرایط حساس و ویژه اجتماعی تطبیق پیدا کند.
خبری که کاربران شبکههای اجتماعی را شوکه کرد
دو هفته پیش خبری در شبکههای اجتماعی منتشر شد، با این مضمون که دختر ۱۲ ساله افغانستانی به علت ممنوعیت پیوند اعضا به اتباع بیگانه در بیمارستان نمازی شیراز درگذشته است. جزئیات واضحی از این خبر منتشر نشده بود، با این وجود خبر فوت لطیفه رحمانی، این دختر ۱۲ ساله افغانستانی، بهسرعت در شبکههای مختلف اجتماعی پخش شد و تعجب و ناراحتی کاربران را برانگیخت.
اگر در کشور دیگری بودیم، لطیفه زنده میماند
خبرهای تکمیلی که از این حادثه منتشر میشود، با خبر اولیه متفاوت است. پدر لطیفه رحمانی میگوید کادر پزشکی بیمارستان دخترش را عمل نکرده است، چون ایرانی نبوده و آنها در ایران اقامت قانونی نداشتهاند. آقای رحمانی معتقد است اگر در کشور دیگری بودند، این اتفاق برای دخترشان نمیافتاد و حتما زنده میماند. از طرف دیگر، دکتر محمدهادی ایمانیه، قائم مقام وزیر بهداشت در استان فارس و رئیس دانشگاه علوم پزشکی شیراز که اتفاقا متخصص گوارش و کبد کودکان هم هست، میگوید شرایط جسمانی لطیفه رحمانی به هیچ وجه اجازه پیوند کبد را نمیداد. او همچنین میگوید به هیچ خانوادهای گفته نمیشود بیمارشان فوت میکند و امیدی به بهبودی نیست.
معادله مجهول مرگ لطیفه!
ایمانیه با اشاره به اینکه مسئول پیوند کبد کودکان است و میتواند نظر کارشناسی بدهد، میگوید بهطور قطعی عمل نکردن لطیفه رحمانی دلیلی جز منع پزشکی نداشته است. در سه حالت ممکن است پیوند عضو به بیمار انجام نگیرد، یکی اینکه تبعه ایرانی نباشد، اما قطعا حداقل در مورد این مورد خاص چنین اتفاقی نیفتاده بود و اگرچه در قانون آمده که در صورت درخواست پیوند عضو برای فرد خارجی، دهنده عضو نیز باید تابعیت فرد گیرنده را داشته باشد، ولی راجع به این مورد خاص ما چشمپوشی کرده بودیم. مانع دوم ممکن است مسائل مالی باشد. برای ایرانیها پیوند رایگان است، برای خارجیها هم به شرطی که شرایط را رعایت کنند و مجوز وزیر و شورایعالی پیوند برای انجام عمل پیوند اخذ شود، مشکلی نیست. اما مشکل لطیفه رحمانی مسائل مالی هم نبود، مبلغ ١٨ میلیونی هم که در مدت بستری برای این کودک هزینه شده، از ایشان گرفته نشد و بیمارستان نمازی شیراز بدون آنکه مطالبهای از خانوادهاش داشته باشند، او را در بخش آیسییو کودکان که میتوان گفت یکی از قویترین کادرهای پزشکی را در کشور داراست، بستری کردهاند.
پای «ویلسون» در میان است!
ایمانیه دلیل سوم انجام ندادن عمل پیوند را دلیل پزشکی میداند و میگوید: دلیل سوم مسائل پزشکی است. به هرحال در هر شرایطی پیوند عضو انجام نمیشود، وقتی بیمار در شرایطی قرار دارد که تشخیص داده شود صددرصد فوت میکند، تیم جراحی از نظر علمی این اجازه را دارد که عمل جراحی را انجام ندهد. لطیفه رحمانی نارسایی شدید کبدی داشت و مبتلا به بیماری «ویلسون» بود. ویلسون بیماری نقص ژنتیکی است که منجر به اختلال در میزان جذب مس در بدن میشود. تجمع مس در کبد باعث سیروز کبدی میشود، بافت کبد را ملتهب میکند و از بین میبرد. بیمار ممکن است دچار خستگی، ضعف، ناتوانی، بیاشتهایی، تهوع یا کاهش وزن شود. همینطور ممکن است درگیر اختلالهای قلبی و عروقی شود، به برخی داروها حساسیت بیشتری پیدا کند و در صورت تشخیص دیرهنگام و درمان نشدن، جانش را از دست بدهد. لطیفه رحمانی هم دچار خونریزی شدید شده بود. گاهی وقتها بیمار دچار خونریزی مغزی هم میشود و فشار مغزش بالا میرود و باعث ایست قلبی میشود.
درباره یک قانون: «منع پیوند اعضا
به اتباع بیگانه در ایران»
مرگ لطیفه رحمانی چه بهخاطر قانون ممنوعیت پیوند عضو باشد و چه به علت پیشرفت بیماری، باعث شد نگاهها به سمت قانون ممنوعیت پیوند عضو به اتباع بیگانه معطوف شود. از سال ۷۲ و به دنبال ورود اتباع متعدد خارجی به ایران برای انجام عمل پیوند عضو، با نظر انجمن حمایت از بیماران کلیوی و سازمان نظام پزشکی، وزارت بهداشت قانونی تصویب کرد که بر اساس آن فرد ایرانی نمیتواند دهنده کلیه به فرد خارجی باشد. در سال ۷۷ بخشنامه دیگری مصوب شد و پیوند کلیه اتباع خارجی فقط به فردی با همان تابعیت در بیمارستانهای ایران مجاز شد و پیوند عضو از یک فرد به فرد دیگر با تابعیتهای متفاوت ممنوع اعلام شد. در سال ۹۳ نیز مقرر شد جراحی پیوند اعضا به اتباع غیرایرانی ممنوع شود؛ چراکه اتباع برخی کشورهای همسایه از امکانات ایران سوءاستفاده کرده و دست به اقداماتی از قبیل خرید و فروش اعضا به قیمتهای گزاف زده بودند. کامبیز نوروزی، حقوقدان، در گفتوگو با «چلچراغ» میگوید: «این قانون درواقع متاثر از سیاستگذاریهای عمومی است و ایجاد تعادل بین مسائل انساندوستانه و منافع ملی دشوار است.» نوروزی میگوید: اهدای عضو به اتباع سایر کشورها ممنوع است، چراکه در حال حاضر سالهاست در ایران مشکل خرید و فروش اعضای بدن مطرح است و بسیاری از مددکاران، جامعهشناسان و حقوقدانان به این وضعیت معترض و منتقد هستند. این حقوقدان معتقد است سوالی مطرح میشود که اگر اهدای عضو به اتباع غیر ایرانی مجاز تلقی شود، آیا این خطر به وجود نمیآید که ایران تبدیل به بازار خرید و فروش اعضای بدن شود؟ طبعا در این صورت این احتمال وجود دارد که بازار خرید و فروش اعضای بدن به شکل غیرانسانی در ایران رونق پیدا کند. بنابراین این مسئله هم باید از نظر اخلاقی و هم از منظر حیثیت ملی بررسی شود. مسائل بسیار حساسی مانند نجات جان انسان باعث میشود خرید و فروش اعضای بدن انسان قابل کنترل نباشد. وقتی سازمانهای نظارتی موجود برای مبارزه با تجارت اعضای بدن توانایی چندانی ندارند، اگر این بازار بینالمللی شود، توانایی این سازمانها هم کمتر میشود. نوروزی درخصوص قانون پیوند عضو در دیگر کشورها میگوید بعضا در کشورهای دیگر هم محدودیتهایی برای پیوند عضو پیشبینی شده است و بهطور کلی میتوان گفت مسائل مختلف و متعددی وابسته به هر کشور در این زمینه است. اگرچه از منظر نگاه انساندوستانه نجات جان انسانها بسیار مهم است، اما در سطح عمومی ملاحظاتی وجود دارد که باید به آنها توجه کرد.
مرگ لطیفه رحمانی، نقطه عطفی در تغییر قانون
کامبیز نوروزی در جواب این پرسش که «آیا قانون ایران در این زمینه دارای نقص است؟»، میگوید: «قانون محتاج بهروزرسانی است و اساسا حقوق در فرایند تجربههای اجتماعی بهروز میشود. برای مثال گاهی اوقات موضوعات نوظهور پیش میآید. مثل اینکه پیشرفتهای علم پزشکی امکان پیوند اعضا را افزایش داده است. به همین تناسب علم حقوق هم در این خصوص قوانین جدیدی تبیین میکند. ماجرای فوت لطیفه رحمانی مسئلهای نیست که هر روز اتفاق بیفتد، موضوعی است که رخ دادنش باعث شده مورد بحث قرار بگیرد. این مسئله باید مورد گفتوگو قرار بگیرد تا متناسب با حیثیت ملی در این مورد تصمیم گرفته شود.» نوروزی معتقد است در مورد این مسئله فقط بحث حقوقی مطرح نیست و دستگاههای مربوط، وزارت بهداشت و نهادهای مدنی باید راهحلهای میانه و معتدلی انتخاب کنند که هم منافع ملی حفظ شود و هم موازین انساندوستانه در نظر گرفته شود.
اظهارنظر مسئولان درباره قانون منع پیوند
عضو به اتباع
چندی پس از مرگ لطیفه رحمانی، دکتر سیدحسن قاضیزادههاشمی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کشور، با مثبت خواندن تصویب قانون ممنوعیت پیوند عضو برای اتباع بیگانه، اظهار کرد: کشورهای بدنام در دنیا کشورهایی هستند که پیوند عضو برای غیراتباع آن کشور انجام میشود؛ بدان معنا که اعضای بدن شهروندان آن کشور برای سلامتی دیگران فروخته میشود. در بین کشورهای جهان، کمتر کشوری را میشناسم که قانونی برای ممنوعیت پیوند عضو برای اتباع بیگانه نداشته باشند. در همه کشورهای اروپایی و آمریکایی و بسیاری از کشورهای منطقه مانند کشورهای عربی به هیچ عنوان چنین اجازهای داده نمیشود تا بخشی از اعضای بدن شهروندان آن به اتباع دیگر کشورها پیوند شود. وزیر بهداشت همچنین میگوید در گذشته از کشورهایی مانند آذربایجان، روسیه، کویت و همه کشورهای خلیج فارس و حتی بهتدریج از پاکستان و هندوستان عدهای به ایران میآمدند تا پیوند عضو شوند و همین امر یک بازار ناسالمی را در کشور ایجاد کرده بود. قاضیزاده درخصوص مرگ لطیفه رحمانی به برخی استثناها در پیوند عضو برای اتباع بیگانه اشاره کرده و گفته: صدور مجوز برای این استثناها در اختیار وزارت بهداشت است و من نیز در این زمینه همه اختیاراتم را به چند نفر تفویض کردم؛ در شیراز آقایان دکتر ملکحسینی و دکتر طالبیان از جمله افرادی هستند که میتوانند نسبت به این استثناها ورود یابند که البته این دو پزشک جزو اطبای این کودک بودند. اما بیماری لطیفه رحمانی نیز بسیار پیشرفت کرده بود تا جایی که اصلا امکان پیوند کبد وجود نداشت. حتی با توجه به اینکه میتوان بخشی از کبد پدر یا مادر را به بیمار پیوند بزنند، اما به جهت پیشرفت بیماری امکان عمل جراحی نبود. گاهی برخی موارد استثنا بوده که من بهعنوان وزیر بهداشت مجوز پیوند دادهام، اما اینکه بخواهیم این موضوع را عمومیت ببخشیم، اقدام صحیحی نیست و این کار را نخواهیم کرد، زیرا به صلاح کشور عزیزمان نیست. در مواردی هم که اتباع خارجی علاقهمند هستند عمل پیوند انجام دهند، میتوانند در دیگر کشورها مورد عمل قرار گیرند. چرا باید در ایران پیوند کنند تا کشور ما بدنام شود؟ در حالی که وزیر بهداشت کشورمان مخالف پیوند عضو به اتباع بیگانه است، محمدحسین قربانی، نایب رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی، بر لزوم اصلاح قانون ممنوعیت پیوند اعضا به اتباع بیگانه تاکید کرده و میگوید طبق قانون پیوند اعضا به اتباع بیگانه ممنوع است، اما بر اساس ضرورت و نیاز میتوان تغییراتی در این قانون صورت داد. این نماینده مجلس با بیان اینکه مجلس آمادگی اصلاح این قانون را دارد، یادآور شده است، در جایی که جان فردی در معرض خطر است، نباید به صرف اینکه او تابعیت ایرانی ندارد، از ارائه خدمات بهداشتی و درمانی به او امتناع کرد، بلکه باید جنبه انسانی موضوع را نیز در نظر گرفت.
آینده چه میشود؟
کتایون نجفینژاد، رئیس اداره پیوند و بیماریهای خاص وزارت بهداشت میگوید در ایران سالانه ۳۰۴۰ نفر در صف پیوند عضو جان خود را از دست میدهند. آمار درستی وجود ندارد از اینکه چند نفر از این ۳۰۴۰ نفر اتباع بیگانه هستند، یا اینکه اصلا بین این افراد فرد غیرایرانی وجود دارد یا نه. مرگ لطیفه رحمانی، هر چند گفته میشود در اثر شدت بیماری فوت شده است نه بهخاطر قانون منع پیوند عضو به اتباع بیگانه، باعث برجسته شدن وجود این قانون شده است؛ اتفاقی که میتواند نتایج مختلفی داشته باشد، مثل بهروزرسانی قانون و ایجاد تبصرههایی در موارد استثنایی.
مهاجرت، میتواند دردهای بیشماری روی مهاجران بگذارد. مثل اینکه مهاجری بهخاطر قانون منع پیوند عضو، جانش را از دست بدهد. فرقی نمیکند یک مهاجر ایرانی در یک کشور بیگانه باشد یا یک مهاجر بیگانه در کشور ایران. در ایران اما، بخشی از سازندگان این درد کسانی هستند که بازار سیاه خرید و فروش اعضای بدن ایجاد کردند و با دلالی اعضای بدن انسان، باعث به وجود آمدن قوانین سفت و سخت شدند. هر چه هست، امید است تبصرههایی ایجاد شود که هرگز شاهد مرگ هیچ مهاجری در هیچ کجا نباشیم
مطالب بیشتر را میتوانید در شماره ۶۷۶ چلچراغ بخوانید