درباره نسخهپیچهای مجازی و راهکارهای آبکیشان برای رستگاری و راه شاد بودن
پانیذ میلانی
جروبحث و بگو مگو با شریک عاطفی عادیترین چیزی است که تقریبا برای هرکس در طول زندگی رخ میدهد. اما هر مشکلی که برایتان پیش بیاید، فرقی نمیکند، همواره یکسری افراد هستند که از راه نرسیده، فیالفور یک طومار عریض و طویل از توصیههای روانشناسی به دستتان میدهد و با ژستی که خود برایان تریسی هم ندارد، به شما راهکارهایی توصیه میکنند. اصلا هم مهم نیست که حوزه تخصصی و شغلشان چیست. در هر زمینهای آماده اظهار نظر کارشناسی هستند. هر کس هم یک نسخهای میپیچد!
حالا این متخصص بودن در همه زمینهها و ارائه نظر کارشناسی در همه امور راه به شبکههای مجازی هم برده است. یعنی در فضای مجازی بیشتر فرصت خودنمایی پیدا کرده. دیگر روزی نیست که اخبار و اطلاعات جعلی و بی پایه و اساس به گوشمان نرسد. تلگرام و اینستاگرام را که باز میکنید، با حجم وسیعی از اطلاعات روبهرو میشوید که درست عین یک بمب منفجر شده و جلوی چشمتان قرار گرفتهاند. اطلاعاتی که معلوم نیست درست است یا غلط. منبعش چیست و اصلا عمل کردن به آنها چه تاثیری در زندگی ما میگذارد و خلاصه که حسابی نسخهها رو ریختند تو مجازیا!
دلبرانهها از کجا آمدند؟
با پیشرفت روزافزون علم و تکنولوژی، راه برای بروز و ظهور گونههای جدیدی از کارشناسان (که بهدرستی مشخص نیست مدرکشان را از کجا گرفتهاند) و علوم جدیدی باز شده است. یکی از همین شاخههای جدید علوم، شاخه جدیدی از علم روانشناسی است به نام روانشناسی دلبرانه. البته روانشناسان حقیقی و متخصصان این حوزه از وجود چنین شاخهای اظهار بیاطلاعی میکنند، اما روانشناسان غیرواقعی خیلی در این زمینه استاد هستند. در این شاخه از علم روشهایی در این شاخه از این علم مد روز به شما آموخته میشود تا شما بتوانید بهراحتی همسر خود را جذب کنید خیلی سریع، بدون درد، بدون خونریزی. یا اینکه بتوانید برای همه افراد ساکن بر کره زمین فرد جذابی جلوه کنید و به شما آموزش میدهد پسر یا دختر جذاب برای همه دنیا دقیقا چه کسی است. کاربردیترین راهحل در کمترین و کوتاهترین مدت. کافی است بخواهید. با فالو کردن یک پیج روانشناسی یا اندرزهایی برای زندگی دیگر از مراجعه به روانشناس و وقت گذاشتن برای حل مشکلات خود و صرف هزینه بینیاز خواهید شد. دیگر هر مشکلی ولو مشکلاتی را که نیازمند روانکاوی و فرد متخصص در یاری کردن هستند داشته باشید، با عمل کردن به توصیههای دوخطی اینستاگرامی سریع و بی برو برگرد حل خواهد شد. یعنی هر طرف که در قسمت اکسپلور اینستاگرام خود نگاه کنید، یک عکس نوشته با این مضمون میبینیم.
گونهشناسی دلبرانهها
توصیههای کاربردی و دلبرانه اینستاگرامی در چندین دسته مختلف جای گرفتهاند که هرکدام نوع خاصی از توصیهها برای حل کاربردی و بیدردسر و سریع است. در هنگام بروز مشکلات در روابط عاطفی هیچ نیاز به جلسات مشاوره برای حل ریشهای مشکلاتتان ندارید. در این شاخه از علم شما با انجام راهبردهایی از جمله: بانو! مبادا تو را بدرند و گرگ باش و اینچنین توصیههایی مسیر زندگی خود را تغییر میدهید.
دسته اول (توصیه مغرورانه)
این دسته افرادی بسیار مغرور هستند که هیچ قصد ندارند مستقیما وارد عمل شده و دست خود را رو کنند. ترجیح این افراد این است که با تکست و عکس پروفایل طرف مقابل را برگردانند و وارد مذاکره مستقیم و رودررو نشوند. عموم این افراد در مقابل پذیرش اشتباه خود به شدت هرچه تمامتر مقاومت میکنند و به رفتار خودخواهانه و لوس خود بهشدت افتخار میکنند تا جایی که در بایو اینستا خود مینویسند: مغرور خودخواه خشمگین سمت من نیا که اسیرم میشی.
شعار اصلی این دسته از توصیهها این است: مغرور باش! (عکس پروفایل همراه با عکس یک گرگ خشمگین در پسزمینه) این افراد ترجیح میدهند به سراغ پیجهایی بروند که در آن پر است از عکسهایی که تصویر گرگ خشمگین یا زخم و تیغ در پسزمینه خودنمایی میکند و متنهای غمگینی دارند که غرور خاصی در بطن آن نهفته است، از جمله: مغرور باش، مبهم باش، سنگین باش، خاکی که باشی، آسفالتت میکنند، یا غرورم یه امپراتوری کبیره. این قسمت البته بیشتر ناظر به ویژگیهای شخصیتی خود فرد است. اما در زمینه رفتارهای عاطفی نیز ما یکسری توصیه از این قبیل سراغ داریم که اعتقاد راسخی دارند بدون یک کلمه عکس و تنها با حرف میتوان معشوق قبلی را بازگرداند. شما باید در این روش مانند یک گرگ دلبری کنید. توصیههای مغرورانه مثل: با تکست دیوونهش کن، با عکسهات یه کاری کن برگرده، اگر ازت خوشم بیاد، به زبون نمیارمش، خودت باهوش باش بفهم! در این روش از روانشناسی دلبرانه شما نباید عشق خود را نمایان کنید و در عوض باید با اخم و رفتارهای مغرورانه نظیر جواب سلام ندادن معشوق را به سمت خود جذب کنید. رفتار گرگمانند در این دسته از روانشناسی بسیار مورد تایید است و هرقدر رفتارتان خشنتر باشد، احتمال جذب معشوق بالاتر میرود. این روش بسیار مورد استقبال شدید نوجوانان بهخصوص پسران نوجوان ۱۲-۱۳ تا ۲۴-۲۵ است و از سوی این افراد مورد توجه زیادی واقع شده است.
دسته دوم (توصیههای قری)
میرسیم به پرطرفدارترین قسمت ماجرا! این قسمت مورد علاقه خانمها و دختران جوان است. در این قسمت شما با خیل عظیمی از توصیههایی مواجه میشوید که میتواند به یکباره زندگی شما را دگرگون کند. برخلاف روش قبلی که شما باید خشن میبودید تا جذاب جلوه میکردید، در این روش شما باید به انحای مختلف دلبر خود را غرق در محبت ساخته و توجه او را هرطور هست، به خود جلب کنید. این قسمت بسیار علمیتر به نظر میرسد و فعالان حاضر در این عرصه از همه فعالان بیشتر فعالیت میکنند و به روشن کردن نقاط تاریک روابط افراد میپردازند و سعی میکنند با توصیههای جذاب خود افراد را از تاریکی ظلمت برهانند. پرمحتواترین قسمت نیز همین قسمت است. به واقع شما در اکسپلور اینستاگرام خود نگاه کنید یک عکسی با همین مضمون میبینید که پشت آن یک پیج است که محال است کمتر از ۱۰۰کا دنبالکننده داشته باشد. در این توصیهها به شما آموزش داده میشود چطور با توسل به محبت بانویی باوقار به نظر برسید و زندگی زناشویی موفقی داشته باشید. یکی از توصیههای قری که بسیار هم مورد توجه واقع شد، این بود که وقتی همسرتان عصبانی است، او احتیاج به تنهایی دارد. غذا را دم در غار تنهاییاش بگذارید و بروید. در اینجا درست است که مرد به خرس گریزلی تشبیه شده، اما شما با توسل به این راه حتما بانویی جذاب به نظر میرسید. یا توصیههایی از این قبیل که «زنی که خرج داره ارج داره»؛ همان توصیههایی که مادربزرگمان به ما داشتند و ما میگفتیم باید متقابلا شریک زندگی را درک کرد و در سختیهای زندگی همراهش بود. اما گویا اشتباه میکردیم و باید قری برخورد میکردیم. یا اینکه باید مقابل همسرمان مغرور باشیم و اگر دستهکلیدمان زمین افتاد، نباید خودمان خم شویم و برش داریم، بلکه باید بگوییم همسرمان برش دارد تا شیک به نظر بیایم. در اینجا افرادی که فکر میکردند باید مستقل بود، اشتباه میکردند، بلکه باید اینگونه دلبری کرد. توصیه این دسته مبنی بر محبت بیحدوحصر و زیبا نشان دادن خود است. از همان ویدیوهایی که در فضای مجازی منتشر شد و به خانمها انواع و اقسام روشهای زیبا بودن را یاد میداد که در اینجا به دلیل شئونات اسلامی از توضیح بیشتر خودداری میکنیم. البته افراد در این زمینه سنگ تمام گذاشتهاند و حتی کارگاههایی خارج از ایران برگزار کردهاند که البته با توجه به ویژگیهای فرهنگی ما، گمان نمیکنیم جز ایرانیها ملیت دیگری در این کارگاهها شرکت داشته باشد. در واقع این کالاهای قری در سایر کشورها هم طرفدار چندانی ندارد. در این روش چون شما همیشه قرار است زیبا باشید و محبت کنید، حتی در موقع خیانت هم محکوم میشوید. این بهظاهر روانشناسان گرامی معتقدند خیانت مرد تقصیر زن است و زن در موقع خیانت ۹۰ درصد و مرد تنها ۱۰ مقصر است، چراکه به قدر کافی زیبا نبوده است. در هر صورت طبق این روش هر چیزی را که از روانشناسی مدرن و درک متقابل یاد گرفتید، به سطل آشغال انداخته و در این کانال اینستاگرامی عضو شوید و به راحتی آب خوردن زندگی خود را از اینرو به آنرو کنید.
دسته سوم (زن که باشی…)
این دسته از توصیهها کلی است، یعنی هم برای مردان و هم برای زنان است، اما جنس توصیهها متناسب با جنسیت فرق دارد. در این روش شما توصیههایی میبینید که با قلبی آکنده از اندوه به توصیف جنسیت خود پرداخته و یک جوری زیرپوستی سعی دارد به شما بگوید باید اینطور رفتار کنید تا نجیب، باوقار و شکیل ظاهر شوید. در غیر این صورت عین گروه اول گرگ به نظر میآیید. توصیهها از مصایب جنسیتی هر دو جنس پرده برمیدارد، اما برخی از این مصایب متاسفانه یا تاریخگذشته است، یا برای همه عمومیت ندارد. البته خود به اندازهای پرسوز و گداز هستند که واقعا هر انسانی را به تفکر در این حجم از غم و اندوه وامیدارد. به عنوان مثال: یک زن مگر چقدر قدرت دارد که در بزند و کسی در را برایش باز نکند! در این قسمت بارها یاد روزهایی میافتیم که به خاطر کلید نبردن پشت در خانه میماندیم و در اینجاست که میفهمیم چقدر قوی هستیم. در اینجا البته بعضی مواقع تداخلات و تناقضاتی به وجود میآید. به عنوان مثال: دست خودت نیست، زن که باشی، گاهی رهایش میکنی. در مقابل یک جمله طلایی دیگر وجود دارد که میگوید زن که باشی، رها کردن بلد نیستی. یک نفر را همیشه با خود داری. و در اینجا ما نمیفهمیم باید چطور برخورد کنیم، یعنی دقیق متوجه نمیشویم برای اینکه یک زن واقعی باشیم، باید ترک کنیم یا ترک نکنیم؟
هیچ نگران نباشید. نسخه مردانه این ورژن هم وجود دارد و جای سردرگمی برای اینکه چطور رفتار کنید، وجود ندارد. به عنوان مثال: مرد که باشی، تنهایت که بگذارند، اعتراضی نخواهی کرد! این جمله طلایی ما را به یاد اسیدپاشان و مردانی میاندازد که به خاطر جدایی زنانشان را میکشند و در اینجا به حجم عظیم مردانگی آنها پی میبریم یا «باید مرد بود تا بفهمی سکوت یعنی چه»، یا این جمله طلایی که بهراستی میتواند سرنوشت هر رابطهای را دگرگون کند: «شک نکن مردی که دوستت ندارد، برایش فرقی نمیکند چی بپوشی….» و در اینجاست که ما به ابعاد عظیم شخصیتی و محبت نهفته در قلب افرادی پی میبریم که همسرانشان را بابت اختلاف نظر بر سر این مسئله تا پای مرگ کتک میزنند و میفهمیم نباید در مورد آنها آنقدر بد قضاوت میکردیم و ساده از کنار این همه محبت میگذشتیم. بعضی از عکسها هم بهطوریکه مقداری زیادی غرور از آن میچکد، تنها به همان «مرد که باشی» اکتفا میکنند.
همیشه جای سوال وجود دارد که چند نفر تا به امروز با توسل به این دسته توصیهها توانستند مشکلات ارتباطی خود را حل کنند؟ بدون اینکه معلوم باشد ادمین کانالها کیست و چه کسی پشت پیج مطلب میگذارد؟ و اصلا چه اطلاعاتی در این زمینه دارد که خود را محق میداند در هر زمینهای اظهار نظر کند. ادمین این پیجها عموما خود را موظف به پاسخگویی به مخاطب نمیداند و در پاسخ به این سوالات هم کاری جز بلاک کردن ندارد، چون اصولا اطلاعاتی ندارد که بتواند پاسخ این سوال را بدهد. در صورتی که روانشناسان واقعی همواره در این خصوص موظف به پاسخگویی هستند. اساسا مشخص نیست پستها مبتنی بر چه علمی هستند و از کدام منبع سرچشمه میگیرند و نکته مهمتر اینکه اصلا هر تجربهای چه درست و چه غلط میتواند برای سایر افراد هم درست باشد؟ آیا شرایط همه یکسان است که یک نسخه و یک تجربه که شاید هم خیلی درست نباشد و بر پایه هیچ منطقی نباشد، برای همه کارساز باشد؟ چطور فردی که تقریبا هیچ نشانهای از علم در نوشتههایش نیست، چنان خود را متخصص و کارشناس میداند که به دیگران هم توصیههایی میکند که حتی ممکن است نتیجه معکوس دهد و مشکلات جدیدی به وجود بیاورد. اما متاسفانه دلایل زیادی وجود دارد که باعث میشود افراد به سمت روانشناس نروند؛ عدم دسترسی، مسائل مالی و مهمتر از همه عرف و فرهنگ ما که هنوز روانشناسی را به رسمیت نمیشناسد و بعضا لوکس و غیرضروری است یا بدتر از آن دیوانه خطاب کردن کسانی است که نزد روانشناس میروند. این در صورتی است که در بسیاری از کشورهای پیشرفته افراد به صورت هفتگی و مداوم و حتی برای بازگویی مشکلات جزئی به روانشناس خود مراجعه میکنند، اما متاسفانه فرهنگ ما روانشناس را تنها موقعی مجاز میداند که وضعیت به حدی وخیم شده که گره کوری در زندگی فرد ایجاد شده که دیگر هیچجوره نمیتوان درستش کرد. در صورتی که میتوان قبل از ایجاد چنین وضعیتی برای مشکلاتی که شاید به نظرمان مشکل نیست یا لازم نیست به روانشناس مراجعه کنیم، به فکر راه چاره بود.