با مجریان جشن چله
الهه حاجی زاده
مجله چلچراغ در تمام سالهایی که جشن شب چله برگزار کرده، همواره به دنبال تفاوت و تنوع در اجرا بوده است؛ جشنهایی که حالوهوای خود مجله را به بیننده منتقل کند. اینبار نیز تصمیم گرفتیم اجرای جشن برعهده یک مجری نباشد و هرچند بخش را یک مجری اجرا کند. برای این اجرا به هنرمندان تئاتر و سینما مراجعه کردیم و نکته لذتبخش این بخش این بود که با هر هنرمندی که تماس میگرفتیم، او با روی گشاده دعوت ما را قبول میکرد و همراه ما میشد. اولین هنرمندی که برای اجرا اعلام آمادگی کرد، حبیب رضایی عزیز بود که خود یکی از همراهان همیشگی چلچراغ است. متاسفانه چند روز قبل از برگزاری جشن، به دلیل کسالت افتخار حضور او در جشن امسال را پیدا نکردیم. مجری بعدی جشن لیلی رشیدی عزیز بود که مثل همیشه همراهیاش را از ما دریغ نکرد. ستاره اسکندی عزیز سومین مجری ما بود که درخواست ما را قبول کرد و با اجرای احساسی و زیبای بخشهای مختلف جشن، بینندهها و مهمانان را غافلگیر کرد. شبنم مقدمی با وجود اینکه در خارج از کشور بود، از طریق فضای مجازی آمادگی خودش را اعلام کرد. جواد خیابانی نیز بلافاصله بعد از گزارش مسابقه پرسپولیس و سیاهجامگان در ورزشگاه آزادی، خودش را به مراسم رساند تا بخشهای ورزشی را اجرا کند. جواد یحیویی هم با وجود اینکه سالها به دلایل مختلف (خواسته یا ناخواسته) مجریگری انجام نمیدهد، درخواست ما را قبول کرد تا در جایگاه مجریگری جشن چله چلچراغ حضور داشته باشد. و اما مهراب قاسمخانی، نویسنده خلاق و طناز که در ابتدا اعلام کرد «من مجری خوبی نیستم»، اما یکی از بهترین و طنازترین اجراهای جشن را به خود اختصاص داد. نظر مجریان جشن چله چلچراغ درباره جشن امسال را در ادامه میخوانید.
مجلهای که بر دکهها میدرخشد
جواد خیابانی، مجری بخش افتخار و نسل نو
حسن جشن چله مجله چلچراغ حضور چهرههای فرهنگی، ادبی و سیاسی زیادی بود که در مراسم حضور داشتند. این مراسم دکور بسیار زیبایی داشت و کلیپهایی که برای این مراسم تهیه شده بود، بسیار زیبا و جذاب بود. دوستان و بچههای چلچراغی در تمام مدت جشن و پشت صحنه با مهربانی، احترام و صمیمیت با مهمانها برخورد میکردند. مهمترین ویژگی چلچراغ مستقل بودن این مجله است. با وجود اینکه همه میدانیم مجله چلچراغ بودجه کمی برای برگزاری جشن داشته است، اما با برگزاری این جشن مشخص شد که اگر تمام جشنها مانند مجله چلچراغ هزینه میکردند و جشن زیبا و پر از ایدههای خلاقانه برگزار میکردند، ایران گلستان میشد. من از همان ابتدا مجله چلچراغ را میخواندم و دوست داشتم، زیرا مجلهای متفاوت است؛ چه از لحاظ مطلب که عموما حرف دل جوانان را میزند و چه از لحاظ گرافیک و جلدهای خلاقانه که همیشه روی دکههای روزنامهفروشی میدرخشد. من از این هفته هر هفته مجله را خریداری میکنم.
نگاه جوانگرایانه چلچراغ
ستاره اسکندری، مجری بخش موسیقی، خلاقیت و تعهد
جشن شب چله مجله چلچراغ فرصتی بود که اهالی فرهنگ و هنر به مناسبت شب یلدا، که برای همه ما اهمیت و معنای خاصی دارد، دور هم جمع شوند. این جشن نوید پیروزی نور بر تاریکی را میداد. امیدوارم هرسال این اتفاق تکرار شود و مانعی برای برگزاری این جشن نباشد. نکتهای که در مجله چلچراغ همیشه جذاب بوده، این است که همیشه نقش پل ارتباطی بین هنرمندان و مخاطبان بهخصوص نسل جوان بوده و هست. چلچراغ برای نسل جوانی که با فضای مجازی آشنا و درگیر است و میتوانیم او را نسل سرعت بدانیم، میتواند نشریه مفید و جذابی باشد. این مجله نگاهی جوانگرایانه با جوانان دارد و این نکته بهسادگی چلچراغ را نسبت به سایر مجلات مشابه، متمایز کرده است.
اتمسفر چلچراغی
جواد یحیوی، مجری بخش ایثار، کلمه و صحنه
مثل همیشه اتمسفر و حالی که در چلچراغ جریان دارد، خیلی خوب است. اصل ماجرای چلچراغ و جشن شب یلدا که بعد اینهمه سال اتفاق افتاده، یک فضای صمیمی و دوستداشتنی در حوزه فرهنگ و هنر و اجتماع است که در نوعی رهایی و گشایش جریان دارد. بدون اینکه مدام بایدها و نبایدها را پیش خودت مرور کنی، رفتارهای دلخواه و هر شخصی را که دوست داریم، روی صحنه آوردیم و این لذتبخش است. این اتفاق همان کیمیایی است که در جستوجویش هستیم. مجله را گذری میبینم، اما جذابیت و خاص بودنش غیرقابل انکار است. هدفگذاری چلچراغ مربوط به دهه ۵۰ نیست و رویکردش در ارتباط نزدیک جوانهاست.
آدمهای چلچراغ جذاب هستند
مهراب قاسمخانی، مجری بخش لبخند و ترانه
تا دورهای واقعا چلچراغ را خیلی دوست داشتم و مخاطب همیشگی آن بودم، اما بعد از گذشت زمان احساس کردم افراد درگیر مطرح کردن خودشان شدهاند و این مسئله برایم جذاب نبود، اما بهطور کلی چلچراغ را نمیتوان دوست نداشت و گروهی که در این نشریه کار میکنند، همگی افراد جذابی هستند.
به این دلیل که کار من اجرا نیست، وقتی حرف میزنم، نه چیزی میشنوم و نه میبینم، درنتیجه هیچ نظری در مورد اجرا ندارم. مجریگری تجربه جذابی بود، ولی نمیتوانم در موردش نظر دیگری داشته باشم.
شماره ۶۹۱