گفتوگو با پوران درخشنده به بهانه اکران فیلم «زیر سقف دودی»
فرنوش ارسخانی
قرار مصاحبه با پوران درخشنده در یکی از روزهای بهشدت گرم و آفتابی خرداد ماه اتفاق افتاد. برای گفتوگو با درخشنده به دفتر فیلمسازیاش رفتیم؛ دفتر شیک و زیبایی که در مرکز شهر واقع شده و ما وقتی به آنجا رسیدیم، درخشنده در حال مکالمه با بازیگران فیلمش بود. با استقبال و گشادهرویی سخنش را با ما آغاز کرد و تا شروع مصاحبه از ما مدت زمان کوتاهی درخواست کرد که باقیمانده کارهایش را انجام دهد. در این فاصله کوتاه متوجه حضور یک مرد جوان ناشناس در بیرون اتاق شدم. گویا یکی از مراجعانش بود و هر از گاهی به آنجا میآمد. کنجکاو شدم تا بیشتر درباره این موضوع بدانم و مصاحبه را با همین بهانه آغاز کردم.
اخیرا شنیدهام که دفتر فیلمسازی شما به دفتر مشاوره تبدیل شده و افراد متعددی جهت راهنمایی و مشاوره به شما مراجعه میکنند. آیا علاوه بر فیلمسازی کار مشاوره هم انجام میدهید؟
مشاوره شاید نه به آن شکل، ولی سعی میکنم با آدمها بیشتر حرف بزنم و با آنها دیالوگ برقرار کنم. اینجا یک گوش شنوا برای شنیدن دردها وجود دارد و آدمها با یک سینه سخن میآیند. شاید آدمهایی که در اینجا از دردهایشان میگویند، مسیر کارهای آیندهام را مشخص کنند. حتی مبحث طلاق عاطفی هم که در «زیر سقف دودی» به آن پرداختهایم، از دل همین جلسات بیرون آمده است.
آدمهایی که به اینجا مراجعه میکنند، چه نوع افرادی هستند؟
آدمهای فراموششده هستند. جوان و پیر یا زن و مرد بودنشان زیاد فرقی نمیکند، مهم این است که به اینجا میآیند و با یک نفر دردل میکنند.
راهکار هم به آنها پیشنهاد میدهید؟
نه، من سعی میکنم شنونده خوبی باشم و تلاش میکنم که عمق ناهنجاری را پیدا کنم و اگر همهگیر و عمومی باشد، حرکت خودم را برای تحقیقات میدانی شروع میکنم.
شما از معدود فیلمسازانی هستید که مباحث روانشناسی و جامعهشناختی همیشه برایتان مهم بوده است. چقدر در مرحله تحقیق و نگارش فیلمنامه وارد جزئیات این مباحث میشوید؟
همیشه در کنار پروژههایی که من کار میکنم، جامعهشناس و روانشناس هم حضور دارند و من بدون آنها نمیتوانم مسیر ناهنجاری را پیدا کنم. آنها علتها را به من میگویند و من از این طریق، روابط علت و معلولی را کشف میکنم. من فقط طرح مسئله میکنم و از این راه تلاش میکنم به عمق ناهنجاری و آسیب پی ببرم.
فکر میکنید دغدغهها و ناهنجاریهایی که شما در فیلمهایتان مطرح میکنید، برای مخاطب امروز هم همچنان مهم و تاثیرگذار و جذاب است؟
به نظرم الان مردم به فیلمهای اجتماعی بیشتر توجه میکنند و نسبت به مسائل پیرامون خود آگاهتر هستند و حتی میدانند که کجا بروند و چه جوری حرفشان را بزنند و در مقابل، شنونده دقیقی باشند. الان دیگر زمانی نیست که ما دردها و ناهنجاریها را پنهان کنیم، زمان آن رسیده که بفهمیم چرا ناهنجاری به وجود آمده و تا چه حد عمیق است. من سعی میکنم در فیلمهایم بیشتر به این موضوع توجه کنم.
تا پیش از ساخت «زیر سقف دودی» قرار بود نگارش فیلمنامه دیگری با محوریت مشکلات زنان آغاز کنید که به مرحله ساخت نرسید. «زیر سقف دودی» هم موضوعی اجتماعی را روایت میکند و به طلاق عاطفی با نگاهی شفاف و آسیبشناسانه میپردازد. چرا به سراغ چنین موضوعی رفتید؟
اولویت من محوریت زنانه نبود، قرار بود راجع به پسرها فیلمی بسازم. اما وقتی در مسیر نوشتن فیلمنامه قرار گرفتم، فهمیدم که بخش عمدهای از موضوع این فیلمنامه هم به تاثیر خانواده در زندگی ارتباط دارد. چون اکثر ناهنجاریها و دردهای پنهان از خانواده و جایگاه پدر و مادر نشئت میگیرد. به نظرم خانواده جایگاه خیلی مهم و تاثیرگذاری در رشد و اعتلای روح و روان انسان دارد. به همین دلیل احساس کردم پرداختن به این موضوع مهمتر است، چون بر اساس اتفاقات اطرافم و تحقیقاتی که برای این موضوع میکردم، شمار زیادی از زن و شوهرها درگیر بحران طلاق عاطفی بودند و من ناگزیر شدم به این موضوع بپردازم.
موضوع فیلم «زیر سقف دودی» از عدم ارتباط اعضای خانواده در جامعه امروز شکل گرفته است؛ چراکه جامعه ما اصولا جامعه مونولوگ است. ما آدمها هیچوقت با هم دیالوگ برقرار نمیکنیم، هیچوقت با هم حرف نمیزنیم و از مشکلات و خواستههایمان به هم نمیگوییم. البته کسی هم سوال نمیکند. بهراحتی از کنار هم میگذریم. در کنار هم زندگی میکنیم، اما فقط زندگی میکنیم و حضور فیزیکی در کنار همدیگر داریم. با همدیگر همدلی نداریم و این درد خیلی بزرگی است. فکر میکنیم بچهها همه چیز دارند. خانه و ماشین و امکانات رفاهی مناسب دارند و دیگر هیچ توجه و محبتی به آنها نمیکنیم. متاسفانه برخی پدر و مادرها نمیدانند با این کارشان چقدر باعث تخریب روحی و روانی فرزندان میشوند. اما به نظرم در خانهای که مهر و محبت و عشق نیست، بچهها هم احساس امنیت نمیکنند و دوست ندارند در آن زندگی کنند.
در این نوع طلاق همانند طلاق رسمی ممکن است هم زن و هم مرد مقصر باشند. اما به نظر میرسد فیلم شما بیشتر به زن حق میدهد تا مرد و اسباب جدایی را مرد خانواده فراهم میکند…
اصلا اینطور نیست. من در فیلم «زیر سقف دودی» اصلا راجع به کسی قضاوت نمیکنم و بیطرفانه و بدون هیچ پیشداوری و قضاوتی این فیلم را ساختم.
هیچوقت دلم نخواسته علیه زن یا مرد فیلم بسازم. به نظرم زنها و مردها با هم به کمال میرسند و فرزندانشان از به کمال رسیدن آنها احساس خوبی دارند و میتوانند به جلو حرکت کنند. زن و مرد باید در کنار هم یک نگاه درست انسانی داشته باشند و با هم به نقطه سوم و مشترکی میرسند.
قصد نداشتید در فیلم جدیدتان هم یک مسئله جسارتآمیز دیگر را مثل «هیس دخترها فریاد نمیزنند» مطرح کنید؟
به نظرم این فیلم هم مسئلهاش جسارتآمیز است. بحث مهرورزی و عشقورزی در زندگی زناشویی، مسئله جسارتآمیز و مغفولی در جامعه است. این خیلی موضوع جسورانهای است، به دلیل اینکه یک تابو است و نباید راجع به آن حرف زد. بحث آبرو مطرح است، چون همه فکر میکنند اظهار محبت به همسر جلوی فرزندان عیب دارد. علاوه بر این، متاسفانه رابطه خانوادهها دیگر دوستانه نیست. امروز دیگر خانوادهها دور هم جمع نمیشوند و هیچوقت برای همدیگر شادی نمیکنند. این خطر بزرگی است، مثل یک سونامی خاموش است.
به نظر خودتان تاکید زیاد روی مسئله طلاق عاطفی، فیلم را شعارگونه نکرده است؟
من به شعار فکر نمیکنم که بخواهم شعار بدهم. من میگویم وقتی در مسیر زندگی، بچهها در موقعیت خوبی با پدر و مادر قرار نگیرند، بههرحال در فضایی خارج از موقعیت بیرون قرار میگیرند. بنابراین شرایط جامعه را نمیشود نادیده گرفت، چون ما از هر طرف مورد هجوم هستیم. اتفاقات زیادی در جامعه است که ما شاید آنها را تجربه نکرده باشیم، یا از آن بیخبر باشیم. متاسفانه بحرانی که این روزها در جامعه باعث نگرانی شده است، تعهد نداشتن پسر و دختر نسبت به همدیگر است. الان دیگر دختر و پسر هیچ تعهدی برای زندگی مشترک ندارند و نمیخواهند داشته باشند.
و باز هم در این مسئله پدر و مادر را دخیل میدانید؟
پدر و مادر میتواند یکی از عوامل باشد. اما اگر الگو خوب و ماندگار نباشد، مسلما بچهها به انحراف کشیده خواهند شد. بنابراین من هیچوقت به بچهها خرده نمیگیرم.
شما چند خردهداستان هم مثل بیمسئولیتی جوانان، ایدز و خیانت در فیلم مطرح میکنید که خیلی زود از کنار آنها میگذرید. علت اصلی پرداختن به این خردهداستانها در فیلم چه بود؟
از خردهداستانها فقط در حد و اندازهای که میخواستم، استفاده کردم. وقتی پسر فیلم نمیتواند در خانه و با پدر و مادرش ارتباط برقرار کند، به سمت آدمهای فرعی میرود و یکسری خردهداستان در فیلم به وجود میآید.
چقدر با محدودیت و خط قرمز برای ساخت این فیلم مواجه بودید؟
ما همیشه با محدودیتهای زیادی مواجه هستیم. اما بااینحال فکر میکنم گفتن و حرف زدن خیلی بهتر از این است که فقط به محدودیت فکر کنیم و حرف نزنیم. من سعی میکنم از مسیر خط قرمز بهگونهای رد شوم که درنهایت حرفم زده شود. تا جایی که بتوانم، مبارزه میکنم. تمام مدتزمان ساخت این فیلم هم مدام داشتم خودم را سانسور میکردم.
این فیلم چندمین همکاری شما با مریلا زارعی است. چه چیزی در او و بازیاش وجود دارد که باعث تداوم همکاریتان شده است؟
خانم زارعی و همینطور آقای اصلانی جزو بازیگرانی هستند که برای نقششان، جایگاه و اهمیت قائلاند. رنج و درد بشر برایشان مهم است و نمیتوانند ساده از کنار شخصیتها و تحلیلشان بگذرند. اینقدر به نقش نزدیک میشوند که انگار دیگر بازی نمیکنند و آن را زندگی میکنند. به نظرم این مهمترین ویژگی یک بازیگر است.
ما به دنبال ستاره در فیلمهایمان نیستیم، چون ستارهها خیلی زود افول میکنند. ما به دنبال بازیگرانی هستیم که با عشق به مردم، تمام لحظات تلخ و شیرین زندگی و رنجهای انسانها را با موقعیتهای خوب بازیهایشان که برایشان پیشبینی و طراحی میشود، خودشان خلق کنند و به وجود بیاورند.
آیا پیشبینی میکردید مریلا زارعی در جشنواره فیلم فجر سیمرغ بگیرد؟
بله، من این احساس را داشتم، چون همانطور که گفتم، خانم زارعی نقش شیرین را بازی نکرد، زندگی کرد.
فرهاد اصلانی برای چندمین بار است که بازی در نقش یک مرد خیانتکار را تجربه میکند. انتخاب مجدد او برای بازی در چنین نقشی بر چه اساسی بود؟
به نظرم آقای اصلانی اصلا نقش یک مرد خیانتکار را در این فیلم بازی نمیکند. چون اگر میخواست خیانت کند، راهش را ادامه میداد. اما بعد از اینکه میفهمد دارد به کجا میرود، احساس پشیمانی و اظهار ندامت میکند. نقش آقای اصلانی در «زیر سقف دودی» با کاراکترهای دیگر او که ایفاگر کاراکترهای خیانتکار بوده، متفاوت است. اینجا بیشتر دنبال یک عشق در زندگی میگردد. حتی زن جوانی هم که وارد زندگی او میشود، دنبال خیانت نیست. او هم به دنبال یک عشق در زندگی میگردد. او سنش بالا رفته است و هنوز نتوانسته ازدواج کند. متاسفانه گروهی از دختران جامعه شبیه آن زن هستند.
در این فیلم بازیگری که نقش پسر مریلا زارعی را بازی میکند، خواهرزاده خودتان است. با توجه به اینکه فراخوان هم داده بودید، آیا احساس نکردید با انتخاب ابوالفضل میری به پارتیبازی متهم خواهید شد؟
من از سال ۸۲ تاکنون همیشه سعی داشتم بازیگران جوان را به سینما معرفی کنم و در «زیر سقف دودی» هم همین کار را انجام دادم. چیزی هم که در ابوالفضل میری وجود داشت و من او را برای بازی در «زیر سقف دودی» انتخاب کردم، پرخاشگری نهفته او بود. ابوالفضل میری هم مثل اغلب کسانی که در فراخوان شرکت کردند، تست داد و چون توانست رأی بیشتری نسبت به بقیه بگیرد، برای بازی در این فیلم انتخاب شد. حتی لاله مرزبان هم از این طریق انتخاب شد. بنابراین من اگر میخواستم خواهرزاده یا یکی از بستگانم را وارد بازیگری کنم، خیلی زودتر یا در فیلمهای دیگر این کار را انجام میدادم. درحالیکه معتقدم نباید چنین تفکری در سینما حاکم باشد و آدمها افراد نزدیک خودشان را به سینما بیاورند. حتی اگر شخصی توانمند است، باید در مقابل یکسری آدم انتخاب شود.
چقدر از شرایط اکران فیلم راضی هستید؟
تا قبل از اکران فیلم، از اینکه قرار بود فیلم در ایام پایانی ماه رمضان اکران شود، ناراضی بودم و حتی بابت این موضوع اعتراض کردم. اما اعتراضم به جایی نرسید و زمانی که گفتند فیلم جزو اکران عید فطر به حساب میآید و این دو هفته حساب نیست، کمی با این شرایط سازگار شدم.
گویا قرار است بعد از «زیر سقف دودی» فیلم جدیدی را با عنوان «هیس پسرها فریاد نمیزنند» بسازید. این فیلم چقدر با «هیس دخترها فریاد نمیزنند» شباهت دارد؟
امیدوارم این فیلم را بتوانم بسازم، چون این «هیس پسرها فریاد نمیزنند» هم یکی از موضوعات مهم جامعه است که باید به آن پرداخته شود. در این فیلم قرار است به مسئله تجاوز به پسرها توجه کنیم. به نظرم این درد برای پسرها عمیقتر و حتی بیشتر از دخترهاست. همیشه بار زیادی روی پسرها گذاشته میشود، اما نمیدانیم چه بر سر آنها آمده است. پسرها در برابر این اتفاق حتی نمیتوانند گریه کنند و حرفشان را به کسی بزنند. خودشان باید مبارزه کنند. اما از یکجایی به بعد، عرصه برایشان تنگ میشود.
شماره ۷۱۱