درباره ناپولی و قصههای جذابش
سهیل اسماعیل پور گنجی
ناپل، سومین شهر بزرگ سرزمین سزار و افسانههای گلادیاتورها، سرزمین پیتزا و عاشقانههای ونیزی، ایتالیا، با یک میلیون نفر جمعیت، بازمانده از شهر باستانی یونانی نئو پولیس. پازلی دو تکه، در یک سو بستر اجتماعی و شهری مدرن و در سوی مقابل کوچههای تنگ و پلکانی و سنگفرشهای قدیمی. آتشفشان وزوو که با فورانش شهر پمپئی را زیر خاکستر تاریخ برای همیشه خالی از سکنه و دفن کرد، از سواحل آرام ناپل خودنمایی میکند. ناپولی یا به قول ساکنانش ناپوله، مرکز منطقه کامپانیا، خانه باشگاهی است سنتی که ریشه در فرهنگ شهرشان دارد. سن پائولو معبد مقدس شهر ناپل، خاکی که معجزه قرن دیهگو آرماندو مارادونا از آنجا به معراج فوتبال رسید!
ناپل، شهر باد اسپنسر یا همان پاگنده معروف. شهر سوفیا لورن زیبای همه ادوار تاریخ سینما با آن جمله معروفش: من ایتالیایی نیستم، من ناپلی هستم و این چیز دیگری است! سرزمینی سراسر پیوندخورده با تاریخ، از کاخ کاسیرتا و جزیره کاپری تا سانتا ماریا کابوا و منطقهای بکر از معماری روم باستان «هرکولانیوم» و یکی از زیباترین سواحل جهان در جنوب شهر ناپل، سواحل آمالفی.
باشگاهی که در سال ۱۹۰۴، توسط عدهای از ملوانان انگلیسی شکل گرفت، اما فعالیت رسمی این باشگاه تاریخی را باید پس از جنگ جهانی اول جستوجو کنیم، در سال ۱۹۲۶. در روزگاری که مهاجم دو رگه ایتالیایی پاراگوئهای آبی روشنها نام خود را بر سر زبانها انداخت. آتیلا سالوسترو طی ۱۱ سال حضور در جمع ناپلیها ۱۰۸ گل به ثبت رساند تا بعد از نابغه قرن، مارادونا، نام خود را بهعنوان گلزنترین بازیکن تاریخ باشگاه ناپلی به ثبت رساند؛ البته رکوردی که سالها بعد توسط مارک همشیک، کاپیتان اهل اسلواکی آبیها، شکسته شد. روزهایی که آبیها مسابقات خود را در استادیوم دی میلیتاری انجام میدادند، تا اینکه سرانجام از سال ۱۹۵۹ تیم ناپولی به ورزشگاه سن پائولو نقل مکان کرد. استادیومی که تا امروز شاهد رخدادهایی بود که در تاریخ باشگاه ناپولی لحظههایی توام با اشک و ناراحتی و سقوط به سری B و C بودند، روزهایی مانند تاریخ ۶۳/۱۹۶۲ که مانند یک جشن ملی و باستانی بود، نخستین تجربه قهرمانی خود را با فتح جام حذفی ایتالیا جشن گرفتند.
خوشآمدی دیهگو
BEN TORNATO DIEGO
سزار منوتی، سرمربی تیم ملی آرژانتین که به همراه آلبی سلسته به مقام قهرمانی جام جهانی ۱۹۷۸ رسیده، در توصیف مارادونا گفته: مارادونا مهارت یک برزیلی، زرنگی یک اروگوئهای، قدرت یک آلمانی و سرعت و شتاب یک هلندی را دارد. بارزترین مشخصه دون دیهگو که او را از اسطوره برزیلی «پله» متمایز میکند، این است که پله هیچگاه باشگاه سانتوز برزیل را ترک نکرد و سختیها و جنگندگیهای فوتبال اروپا را تجربه نکرد، درحالیکه دیهگو مارادونا مهارت بیمثال خود را به رخ اروپاییها کشید و در سوی مقابل پله هیچگاه طعم تلخ تکلهای خشن مدافعان اروپایی را تجربه نکرد!
گرانترین نقل و انتقال در دنیای فوتبال در عصر خودش، با مبلغی بالغ بر پنج میلیون پوند، در تاریخ پنج ژوییه سال ۱۹۸۴ در حالی گام بر چمن استادیوم سن پائولو گذاشت که حضور چنین جمعیتی فقط برای استقبال و خوشامدگویی در تاریخ نمونه نداشته و قطعا دیگر تکرار نخواهد شد؛ بیش از ۷۰ هزار نفر متعصب ناپلی! جمعیتی که در این سالها بهندرت در فینال جام جهانی فوتبال، دربی الکلاسیکو یا دربی دلا مادونینا به چشم دیدهایم!
آنها قدیسه را میپرستیدند، چون اعتقاد داشتند او نیز در کودکی مانند آنها در فقر بزرگ شده. روی پرچمهایی که در سَن پائولو به اهتزاز درمیآمد، نوشته شده بود: «گرسنگی با مارادونا تحملپذیرتر است.»
در وصف او همین بس که اریک کانتونا، فوق ستاره فرانسوی فوتبال پیشتر گفته بود: در گذر زمان همه خواهند فهمید که مارادونا در فوتبال همان چیزی است که موتسارت برای موسیقی بوده است!
نابغه قرن با پشت پا زدن به تیمهای متمول و مدرن اروپا، در مسیر اعتقاد خود گام برداشت، نیو کمپ بارسلونا را ترک کرد تا زندگی مانند بوکاجونیورز را تجربه کند. نقل و انتقالی پرسروصدا به ناپل، بوینس آیرس و ناپل؛ شهرها و تیمهایی که به مانند عقبه تاریخی و فرهنگ و خاص بودن تماشاگرانشان و هیجان وصفناپذیر دیگهای جوشان استادیومهایشان، میتوان آنها را در یک قاموس جای داد.
مارادونا برای مردم ناپل یک بازیکن نبود، او خود یکتنه، یک تیم بود! هدایتگر سکوها بود، نماد مردمی بود که گرفتار در بیعدالتی و فقر اجتماعی در جنوب ایتالیا بودند و نماد مبارزه با قدرتطلبان بود! لحظهشماری جزیرهنشینان برای فرا رسیدن یکشنبهها و شنیدن سمفونی ساقهای دیهگو. بازیکنی که طی هفت فصل حضور خود از سال ۱۹۸۴ تا ۱۹۹۱ در ۲۵۹ بازی که برای ناپولی به میدان رفت، موفق شد ۱۱۵ گل به ثمر برساند که تا امروز این رکورد پابرجاست. تاریخ باشگاه ناپولی را باید به دو قسمت تقسیم کرد؛ عصر قبل از مارادونا و عصر بعد از مارادونا. تیمی از جنوب ایتالیا که تا قبل از این فقط یک بار طعم قهرمانی در جام حذفی را چشیده بود، در مقایسه با تیمهای یوونتوس، میلان، اینتر، رُم، همواره سودای رقابت با بزرگان را در سر داشت تا روزی که سوداگری بهنام مارادونا، برگی نو در تاریخ رقابتهای سری A ورق زد. بازیکنان متوسطی که از حضور در کنار مارادونا اعتمادبهنفس و فعل خواستن و جنگیدن را یاد گرفتند. تا جایی که اروپا در مقابل آنها زانو زد. شبی فراموشنشدنی. فینال جام یوفا، رقابتی که در مجموع دو دیدار رفت و برگشت با نتیجه پنج بر چهار به سود ناپولی به پایان رسید تا اروپا به خدای فوتبال سر تعظیم فرود آورد. دیدار رفت در تاریخ سوم می ۱۹۸۹ در ورزشگاه سن پائولو شهر ناپل با حضور بیش ار ۸۱ هزار نفر تماشاگر با قضاوت گرلسیموس گرماناکوس یونانی با نتیجه دو بر یک به سود ناپولی به پایان رسید. دیدار برگشت در تاریخ ۱۷ می ۱۹۸۹ در ورزشگاه نکار اشتادیون شهر اشتوتگارت آلمان با حضور ۶۷ هزار نفر تماشاگر با قضاوت ویتوریانو سانچز اسپانیایی با نتیجه سه بر سه خاتمه یافت تا ناپولی با هدایت اوتاوییو بیانچی، تاریخیترین شب باشگاه ناپولی را رقم بزند و جامی که بر فراز کاپیتان دیهگو مارادونا به آسمان بوسه زد.
تیم متحولشده ناپولی با مثلث جادویی «La MaGiCa»، مارادونا، کارکا، جیوردانو، غیرقابل مهار بود.
کینه از مارادونا و ناپولی هر دو را به ورطه سقوط کشاند. سوم ژوییه سال ۱۹۹۰ مرحله نیمهنهایی جام جهانی ۱۹۹۰، استادیوم سن پائولو شهر ناپل، ایتالیای میزبان در مقابل آرژانتین مارادونا. درست است که آنجا خاک ایتالیا بود، اما بگذارید بگویم آنجا خانه مارادونا بود! دیداری عجیب و تاریخی در ادوار جام جهانی که استادیوم را دو تکه کرده بود! عدهای طرفدار ایتالیا و عدهای که دست بر قضا تعدادشان بسیار زیاد هم بود، طرفدار مارادونا!
دیداری که با گلهای کانیجیا و اسکیلاچی در وقت قانونی به تساوی یک بر یک و درنهایت در ضیافت پنالتیها با نتیجه چهار بر سه به سود آلبی سلسته، آرژانتین پایان یافت. و این یعنی خداحافظی ایتالیا از جام قهرمانی آن هم در خانه! در جایی که مارادونا طرفداران متعصب خود را در شهر ناپل داشت.
برای نابود کردن ناپولی فقط یک راه پیش روی آنها بود؛ از سر راه برداشتن مارادونا!
پس از دومین قهرمانی تاریخی ناپولی در فصل ۹۰/۱۹۸۹ (دومین قهرمانی در سه فصل) در سری A ایتالیا، فصلی که با جادوی مارادونا شمالیهای ثروتمند شهرهای تورین و میلان و ستارگانشان تحقیر شدند. بهترین گلزن تیم با ۱۶ گل زده در مظان اتهام همکاری با مافیای «کامورا» قرار گرفت. این آغاز راهی تاریک به سیاهچال بود برای هرکول کوچک! شایعهای که باید راز آن را در کینه باخت ایتالیا مقابل مارادونا در خانه جستوجو کرد! اتفاقی که نهتنها ایتالیا، بلکه فوتبال را به شوک فرو برد. ناگهان پس از پایان یک مسابقه در سری A و انجام آزمایش، آثار استفاده از کوکایین در بدن مارادونا کشف شد! ۱۵ ماه محرومیت برای نابغه! طولی نینجامید که پلیس مکالمات ضبطشده تلفنی برخی از مقامات مافیای توزیع مواد مخدر را رسانهای کرد.
فرار از جزیره، تنها گزینه پیش روی مارادونا بود. بوینس آیرس پناهگاه دیهگو بود. پس از هجوم نیروهای امنیتی به خانه مارادونا در شهر ناپل، مقادیر زیادی مواد مخدر کشف و ضبط شد و بنا به صدور حکم پلیس ایتالیا، مارادونا تحت پیگرد قرار گرفت و حق ورود به خاک ایتالیا را نداشت و این یعنی خداحافظ مارادونا و خداحافظ ناپولی. جدایی مارادونا از ناپل به مانند شکست عشقی اساطیری بود!
تلخ است، اما باید بگوییم و بپذیریم که ناپولی بعد از مارادونا هیچگاه قامت راست نکرد. تیم رویایی ناپولی با ستارگانی چون دیهگو مارادونا، چیرو فرارا، فرناندو دی ناپولی، سالواتوره باجنی تحت هدایت اوتاویو بیانچی در آسمان سیر میکرد!
دیگر باید به روزهای بدون مارادونا عادت میکردند، خیلی زود مشکلات مالی و حواشی بهوجودآمده ناپولی شگفتیساز را از گردونه چندضلعی بزرگان سری A پس زد. رفته رفته اوضاع وخیمتر شد تا جایی که اوایل قرن جدید، آبیها تا به خودشان آمدند، چشم در سری B گشود و اندکی پس از آن سقوط به سری C. که ناگهان در اوت سال ۲۰۰۴ سروکله یک ناپولیتانوی اصیل پیدا شد. آئوریلیو دی لاورنتیس، یکی از مشهورترین تهیهکنندگان فیلم ایتالیا با خریدن سهام باشگاه ناپولی، کور سوی امید را در دل هواداران متعصب شهر ناپل زنده نگه داشت؛ فردی متعصب، با ایدههایی بزرگ که خیلی زود با سیاست خود، ناپولی را به سطح اول فوتبال ایتالیا بازگرداند و با آوردن ستارهها به سن پائولو هواداران پارتنوپی را به آینده امیدوار کرد.
ستارگانی که طی سالهای گذشته تجربه پوشیدن پیراهن آبی ناپولی را داشتند و خاطراتی ماندگار در اذهان هواداران به ثبت رساندند، مانند ادینسون کاوانی، اژکوئل لاوزی، گونزالو هیگوایین، گوخان اینلر، رائول آلبیول، خوزه کائخون، پهپه رینا در کنار بازیکنان متعصبی که در روزهای سخت در کنار باشگاه ماندند و جان کندند تا چنین روزهایی را تجربه کنند، مانند مارک همسیک کاپیتان تیم و حضور مربیانی نامدار همچون رافائل بنیتز باعث شد تا ناپولی در این چند سال همواره جزو مدعیان قهرمانی و از نمایندگان ایتالیا در لیگهای اروپایی باشد. تیمی که با قهرمانی در جام حذفی فصل ۱۴/۲۰۱۳ خاطرات خوش سالهای دور را برای جزیرهنشینان یادآور شد، هوادارانی که در شرایطی عجیب رکوردی عجیبتر و تاریخی به ثبت رساندند، روزهایی که آبیپوشان ناپولی در سری C پنجه در پنجه حریفان میانداختند، فوتبال ایتالیا شاهد ثبت رکورد تاریخی میانگین ۵۰ هزار تماشاگر در بازیهای خانگی ناپولی بود که درنهایت در همان فصل ۰۶/۲۰۰۵ با کسب عنوان قهرمانی سری C سریعا راه خود را پیدا کرد.
در این سالها درخشش بازیکنان در لباس ناپولی، آنها را در تیررس رقبای بازار نقل و انتقالات قرار داده، تا جایی که ثبات باشگاه ناپولی با این خروجها متزلزل شد. جنجالیترین این نقل و انتقالات در تابستان ۲۰۱۶ رخ داد؛ گونزالو هیگوایین، مهاجم تیم ملی آرژانتین و عزیمت از شهر ناپل به شهر تورین، به تیم یوونتوس، که ۹۰ میلیون یورو برای بیانکونریها خرج برداشت. ستارهای که اگر نگوییم به اندازه هموطن خود مارادونا در ناپل محبوب بود، اما هواداران ناپولی که ظاهرا تقدیرشان به آرژانتینیها گره خورده، با گلزنیهای او رویای افتخارآفرینیهای مارادونا را برای خود تصویرسازی میکردند، اتفاقی عجیب که با وجود باخبر بودن گونزالو از تعصب تیفوسیهای شهر ناپل و دلخوریهای بهوجودآمده درخصوص شایعات جدایی او از این تیم، او در اقدامی جنجالی حاضر به ترک سن پائولو شد. با علم به این موضوع که جزو منفورترین فوتبالیستهای تاریخ سری A خواهد شد و دست بر قضا همینطور شد!
در پی جنجال بهوجودآمده، مدیریت دو باشگاه از خجالت هم درآمدند. آئوریلیو دی لاورنتیس مالک باشگاه ناپولی در پاسخ به سوال یک خبرنگار که از این به بعد باید گونزالو هیگوایین را چه خطاب کنیم؟ با کنایه به لقب یوونتوس که در میان هواداران فوتبال ایتالیا به یوونتینو مشهور است، او را «روبنتینو» و باشگاه یوونتوس را دزد خطاب کرد.
شماره ۶۹۹