«کمپین خودداری از فحش دادن!» عجیب نیست؛ این نام یکی از جدیدترین کمپینهایی است که در شبکههای اجتماعی این روزها میچرخد و دست به دست میشود. از نامش پیداست که گروهی متحد شدهاند تا از گروه دیگری درخواست کنند به دیگران فحش ندهند، اما چرا باید در جامعه ما میان این همه اتفاقات مهم و قابل بحث چنین کمپینی راهاندازی شود؟
پاسخش ساده است. ما به ملت همیشه فحشدهنده معروفیم. ما، که البته نه همه ما، در کمین ماجراها نشستهایم که با کوچکترین حرکتی در دنیای مجازی کیبورد به دست شویم و شروع کنیم به فحاشی. موج عظیم این همه لطف و محبت بهشدت دامن هنرمندان و افراد مشهور سیاسی و چهرههای مطرح را گرفته، تا جایی که حتی وقتی یک شبکه خارجی هم مسابقهای راه میاندازد، مردم ما بیکار نمیمانند و برای اینکه افراد مورد نظرشان از مسابقه حذف شدهاند، بار فحش را نثار داوران و کل خانواده آنها میکنند. متاسفانه ما ایرانیها همیشه بدترین نوع استفاده را از شبکههای مجازی کردهایم. از زمان راه افتادن ارکات تا امروز که فیسبوک و اینستاگرام و تلگرام دنیا را گرفتهاند، ما همچنان در موضع خود ثابتقدم ماندهایم و فحشمان را میدهیم. اینکه چرا ما باید در این فضا درگیر چنین ماجراهایی شویم، خیلی پیچیده نیست، عشق به دیده شدن و مطرح شدن بالقوه در خون همه انسانها هست. اما در بعضیها آنقدر این عشق پررنگ میشود که دست به هر کاری میزنند تا آنهایی را که پلههای موفقیت را طی کردهاند و حالا شناختهشدهاند، سرکوب کنند. گرچه یک هنرمند یا فعال اجتماعی یا یک چهره معروف قطعا با چنین فحاشیهایی از عرصه کاری خود دور نمیشود و بیکار نمیماند، اما محیط سنگینی که در دنیای مجازی این آدمها راه میافتد، اکثر آنها را وادار به ترک این فضاها میکند.
در تمام دنیا سلبریتیها و افراد بیشتر شناختهشده صفحات مجازیشان به دلیل همراهی با مردم و به عبارتی مردمی بودن باز است و مثل افراد عادی آن را نمیبندند. قصد آنها هم این است که در دل مردم باشند و چون نمیتوانند با همه افراد جامعه در ارتباط باشند، فضای مجازی بهترین راه آشنایی و مبادله حرف است بین مردم و هنرمندانشان. اما در ایران، بهخصوص این اواخر، اتفاقاتی در این صفحات رخ داده که بسیاری از هنرمندان ما عطای دنیای مجازی را به لقایش بخشیدند و از آنجا رفتند. آنها ترجیح دادند در سکوت به کار بپردازند و از هر نوع ارتباطی با مردم کشور خودشان فاصله بگیرند. نمونههای این اتفاق زیاد است، همین که کمی در سایتها بچرخید، بهراحتی آنها را پیدا میکنید. مثلا خبر نامزدی سحر قریشی آمده بود، همه فحش داده بودند (برای نامزدکردن)! مردم تبریز به توهین فیتیلهایها اعتراض کردند، همه به تبریزیها فحش دادند، تبریزیها هم به فیتیلهایها! خبر اعتراض مردم کرمان به توهین سریال «شهرزاد» به کرمانیها، کرمانیها به ایزدیار و همه مردم به کرمانیها فحش داده بودند.
عدهای هم هستند وقتی تحمل این شلوغبازیها و فحش شنیدنها را ندارند، صفحاتشان را میبندند. هانیه توسلی در اینستاگرامش فوت پاشایی را تسلیت نگفت، همه مردم آنقدر فحش دادند تا صفحهاش را بست. پریناز ایزدیار عکس از سوییچ ماشینش گذاشته بود، مردم آنقدر فحشش دادند تا صفحهاش را بست! آزاده نامداری دوباره ازدواج کرد، مردم آنقدر فحشش دادند و تهمت به او زدند تا صفحهاش را بست! متاسفانه آنقدر سوابق ما در فحش دادن زیاد شده که مثالهای آن تمامشدنی نیست. گاهی اصلا فکر نمیکنیم چه اتفاقی افتاده یا صفحه فلان آدم چرا آنقدر لایک و کامنت گرفته. همین که ما حضور فعال در توهین کردن داشته باشیم، برایمان کافی است. ما حتی به مردهها هم رحم نمیکنیم. در صفحه یک دختر مرفه که تصادف کرده و فوت شده، بد و بیراه مینویسیم، بدون اینکه حتی یک لحظه فکر کنیم پدر و مادرش چه حالی دارند، فحش میدهیم و انگ بدکاره بودن میزنیم و به خودمان هم افتخار میکنیم. جالبترین قسمت این ماجرا زمانی بود که صفحه فیسبوک مسی فوتبالیست خارجی از سیل توهین و فحش ایرانیها در حال انفجار بود. در بازی فوتبال گل خوردیم، در صفحه مسی و به خواهر و مادرش فحش رکیک دادیم و در کمال تاسف فرهنگ خودمان را اینگونه به همه دنیا نشان دادیم. جامعهای که سیاستمدارانش به خودشان اجازه میدهند برای مطرح شدن به هر کس که مخالفشان فکر میکند فحش بدهند و تهمت بزنند، از مردم عادیاش چه انتظاری میرود؟
متاسفانه مردم ما روز به روز از فرهنگ و تمدن دورتر میشوند و این برای مردمی که سرانه مطالعه کتاب در جامعهاش از همه دنیا پایینتر است، خیلی بعید نیست. مردم ما مدتهاست فقط و فقط به ارتباطات مجازی چسبیدهاند و نهتنها خودشان فکر نمیکنند، بلکه اجازه میدهند افکارشان را دیگران شکل بدهند. این رفتار باعث شده همه در مورد ما اینگونه فکر کنند که ایرانیها با آدمهای موفق مشکل دارند. در مورد ما بگویند ملتی که در مواجهه با هر موضوعی به جای فکر کردن اول جوگیر میشوند و بعد فحش میدهند و بعد هم فراموش میکنند. کاش یک بار بهجای همراهی در توهین کردن، با هم همراه شویم و با انجام ندادن این کار زشت فرهنگ و تاریخ خود را کمتر زیر سوال ببریم. اصلا برای خودمان بهعنوان یک انسان ارزش قایل باشیم و بدانیم این همه توهین و فحاشی اول بیاحترامی به خودمان است. بیایید با این کمپین همراه شویم و به دیگران فحش ندهیم.
.
مانلی فخریان