در چه دنیایی زندگی میکنیم؟
شمیم شرافت
در دنیای امروز واقعیت تبدیل به خمیر بازی شده است که به هر شکلی فرم میگیرد. عکسهای اینستاگرام فرد واقعیت او را میسازند، اما این واقعیت میتواند برساختهای انتزاعی از آنچه فرد میخواهد، باشد که با آنچه هست، کیلومترها فاصله دارد.
صفحه اینستاگرام فرد، خود فرد نیست، بلکه آن چیزی است که او دوست دارد باشد و آنگونه دیده شود. این صفحات و این شبکهها و این رسانهها همه در دست آن کسانی هستند که قدرت و دانشی دارند و میدانند چگونه و از چه طریق واقعیت را برای دیگران بر سازند؛ واقعیتی که واقعی نیست
«پسری هستم ۳۳ ساله، با قد ۱۸۰، بدنی ورزشکاری و عضلانی. ماشین مدل بالایی سوار میشوم و اهل تفریحم.» این میتواند صفحه اینستاگرام پسر ۲۰ سالهای باشد با ظاهری ساده و وضع مالی نهچندان خوب. البته که در این نمونه اغراقشده است، اما تاکید بر این است، واقعیت چیست؟ صفحه اینستاگرام؟ دنیای مجازی یا ما؟ در چه دنیایی زندگی میکنیم؟
خیالتان راحت باشد. واقعیت را شما میسازید. واقعیت را میسازید و سپس با شکلهای مختلف تغییرش میدهید. البته شما در ساختن این واقعیت تنها نیستید، هرکس یا هر گروهی به اندازه قدرت، دانش و ثروت خود میتواند واقعیتی تخیلی بسازد. در دنیای امروز واقعیت تبدیل به خمیر بازی شده است که به هر شکلی فرم میگیرد. عکسهای اینستاگرام فرد واقعیت او را میسازند، اما این واقعیت میتواند برساختهای انتزاعی از آنچه فرد میخواهد، باشد که با آنچه هست، کیلومترها فاصله دارد. خبر مرگ فلان بازیگر واقعیتی است که امروز این رسانه میسازد و فردا تکذیب میشود. ما در دنیایی پر از واقعیتها زندگی میکنیم.
بودریار، جامعهشناس، به دنیای ما دنیای فراواقعیتها میگوید. ما غرق شدهایم در رسانههایی که واقعیت را برای ما میسازند. هیتلر چگونه مرد؟ آیا او در سینما در حال تماشای یک فیلم، توسط دختری یهودی که قصد انتقام داشت، کشته شد؟ این برساختی از واقعیت است که تارانتینوی کارگردان به ما میدهد. حال در این گیرودار دروغبافیها، اخبار رسانهها که جای خود دارند؛ و ما مانند موجوداتی هیپنوتیزمشده در برابر این رسانهها قرار داریم. ما «حفرههای سیاهی» هستیم که این حجم اطلاعات را در کهکشان وجود خود میبلعیم و میپذیریم که آنکه پشت لپتاپ، تلویزیون یا تلفن همراه نشسته است، واقعی است. افراد بیتفاوت و مردهای را تصور کنید که صرفا به یک صفحه خیره شدهاند. ما در مرگ معنا زندگی میکنیم. البته این مرگ در تمام ابعاد زندگی رخ داده است، به قول بودریار، از دیزنی لند تا مجسمههای مومیاییشده در موزه تا لاسوگاس. همه چیز دروغی از دروغ از دروغ است. اینترنت فضایی غیرواقعی است که به نظر، امور را برای ما قابل پذیرش و واقعی میکند. در فروشگاهی مجازی چرخی میزنیم و کتابی میخریم و دیگر خبری از خیابان شلوغ و مغازه پررفتوآمد نیست. فقط یک کلیک. عکسی عجیب و غریب در اینستاگرام میگذاریم، نامی عجیبتر با صفاتی محیرالعقول برای خود برمیگزینیم و مینشینیم تا لایک بخوریم و فالوئرهایمان زیاد شود. افرادی که هیچوقت ندیدهایمشان و شاید هیچوقت نبینیمشان. شاید هم دیدیم، برخی به دنبال آنچه دیدهاند، میآیند. میآیند برای ملاقات حضوری و چه بدانیم که عاقبت این ملاقات چیست! مردم فراواقعی. مردمی غیرواقعی و مشغول زندگی در خیال. این سطحی شدن امر روزمره مجازی، واقعیت را از ما میگیرد. واقعیتی که موجب میشود پیگیری خبر جدایی زوج هالیوود در رأس قرار گیرد تا مرگ پناهجویان مصری در دریا فراموش شود و این تکنیک رسانه نیز هست. زمانی رسانههای جمعی به این نیت شکل گرفتند که محملی باشند برای تعامل با خواننده به قصد نوعی جامعه مدنی بودن. شما از میان شبکههای مختلف امکان گزینش برنامه موردنظر خود را دارید. شما اختیار را در دست دارید. از میان صفحات مختلف اینستاگرام شما اختیار به انتخاب، فالو کردن و لایک کردن دارید، این چیزی است که مدیران این رسانهها به افراد وعده میدهند تا توهمی از آزادی در آنان ایجاد کنند؛ اما مهم است که جمع کثیری از مخاطبان چه چیزی را لایک میکنند، یا فالو میکنند، مخاطبان بیآنکه بدانند، حفرههای سیاهی هستند که واقعیت غیرواقعی را در خود میبلعند.
اما تولیدکنندگان این واقعیت در پی چه هستند؟ تولیدکنندگانی که رسانهای قدرتمند را در اختیار دارند، به دنبال انحراف اذهان از واقعیت مستقلی که آن بیرون است و حتی نگرانکننده نیز هست، به امور فرعی میپردازند تا بر انفعال مخاطبان خود بیفزایند؛ اما کسانی که در اینستاگرام و سایر شبکههای مجازی واقعیت را میسازند، افراد (نه گروهها)، آنها چه نیتی دارند؟ افراد به دنبال آن چیزی هستند که میخواستند باشند. چیزی متفاوت، قدرتمند، زیبا و شاد و همیشه در جمع. افراد در ایدهآلهایی زندگی میکنند که در سطح کلانتر همان رسانهها برای آنان ایجاد کردهاند. بتهای زیبای مدرنیته، صورتهای تکراری و بدنهایی که یا از لاغری بیمارند یا از بس ورزش کردهاند و با هزار تزریق، به عضلههایی در حال انفجار تبدیل شدهاند. چهرهای که به ما تحمیل شده است داشته باشیم، وضعیت و ماشین و خانه همه ایدهآلی است که به ما نشان داده شده است یک زندگی عالی چگونه است، و ما فریب میخوریم. صفحه اینستاگرام فرد، خود فرد نیست، بلکه آن چیزی است که او دوست دارد باشد و آنگونه دیده شود. این صفحات و این شبکهها و این رسانهها همه در دست آن کسانی هستند که قدرت و دانشی دارند و میدانند چگونه و از چه طریق واقعیت را برای دیگران برسازند. واقعیتی که واقعی نیست.
شماره ۶۸۰