نیمه نهایی ۱۹۹۰؛ آرژانتین و ایتالیا
سید مهدی احمدپناه
پای فینال که باشد و یک سوی میدان ایتالیای میزبان قرار بگیرد، حتما باید انتظار حضور مافیا را داشت. مافیایی که نمیخواهد جلوی چشم میلیونها ایتالیایی مغلوب آرژانتینیهای مدافع قهرمانی شود. مافیایی حرفهای، بیرحم، جذاب و دوستداشتنی در لباسهای لاجوردی.
پدرخوانده آرژانتینی در دوره پیشین جام جهانی یکه و تنها آرژانتین را قهرمان جهان کرد. پس برای رسیدن به فینال ابتدا باید او را از میان برداشت. چند هافبک ایتالیایی مامور این کار میشوند و اجازه نفس کشیدن در زمین را به مارادونا نمیدهند. ایتالیا که تا پیش از بازی با آرژانتین حتی یک گل هم نخورده و در خط حمله سالواتوره اسکیلاچی، آقای گل جام را دارد، در دقیقه ۱۷ زهر خود را میریزد و گل برتری را وارد دروازه آرژانتینیها میکند. اسکیلاچی از غفلت مدافعان آرژانتین استفاده میکند و بهموقع توپ را به دروازه آرژانتین شلیک میکند. آه از نهاد مارادونا بلند میشود. او که سالها در شهر ناپل زندگی کرده و همراه رفقای ایتالیایی خود بارها تماشاگران را به وجد آورده، اکنون در این شهر و در میان ایتالیاییها احساس غربت میکند. او خودش یکی از آنهاست، اما اینبار او را نمیخواهند. او در تمام زندگیاش یاغی بوده و هیچوقت به ساز دیگران نرقصیده. قبول نکرده مثل احمقها زندگی کند و عروسکی باشد که سرنخش دست آدم گندههاست. پس بیاعتنا به مدافعان یارگیرش پا به توپ میشود. اما هر حمله آرژانتین توسط مدافعان ایتالیا مهار میشود. حتی اگر مدافعان آرژانتینیها را متوقف نکنند، داور این کار را میکند. حتما پیشنهادی به او دادهاند که نتوانسته رد کند. ایتالیایی که تا به آن بازی هیچ گلی نخورده، قصد دارد برای اولین بار در تاریخ جام جهانی، بدون گل خورده و با اقتدار قهرمان جام جهانی شود. مراکز شرطبندی بیشترین شرطها را روی پیروزی ایتالیا گذاشتهاند و همه چیز برای برنده شدن سرمایهگذاران مهیاست. نیمه اول با نتیجه یک بر صفر به سود ایتالیا به پایان میرسد. در وقت استراحت بار دیگر مارادونا، خانوادهاش را دور هم جمع میکند و متمرکزتر از نیمه اول وارد زمین میشوند. آنها آنقدر توپ روی دروازه ایتالیا میریزند تا درنهایت کلودیو کانی گیا در دقیقه ۶۷ با ضربه سر طلسم دروازه ایتالیا را میشکند و بازی به تساوی میرسد. ایتالیای زخمخورده توان تهاجمیاش را دو برابر میکند و آتش توپخانهاش را تقویت میکند. اسکیلاچی، دونادونی و سرنا مدام به سمت دروازه آرژانتین شلیک میکنند، اما هر بار مدافعان خودشان را در برابر توپ و دروازه قرار میدهند و بازی به وقت اضافه کشیده میشود. در وقتهای اضافه، رقابت و خستگی هر لحظه سختتر و شدیدتر میشود. ایتالیاییها نمیخواهند بازی به ضربات پنالتی کشیده شود و هر لحظه فشار را بیشتر میکنند. فشارها موثر است و داور تحت فشار ایتالیاییها یکی از مدافعان آرژانتین را اخراج میکند. حالا ایتالیا به لحاظ نفری هم برتری دارد و از هر سو توپ را به سوی دروازه آرژانتین شلیک میکنند. اما سرجیو گوی گو چه آی جوان مانند یک دیوار جلوی توپها میایستد و عکسالعمل نشان میدهد. او که در بازیهای قبل بهعنوان دروازهبان جایگزین و بعد از شکسته شدن پای پمپئو، سنگربان اصلی آرژانتینیها، وارد زمین شده بود، سختترین لحظات زندگی حرفهایاش را تجربه میکند. هیچکس انتظار چنین واکنشهایی را از او ندارد، اما او همه را حیرتزده میکند. تا اینکه با سوت پایانی داور، ضیافت پنالتیها فرا میرسد و وقت ملاقات سرخیو با سران پنج خانواده ایتالیاییها.
سرجیو با واکنشهای بینظیر و بهیادماندنی، در برابر دونادونی و سرنا و مهار ضربات پنالتی آنها، یک تنه آرژانتین را پیروز میدان کرد و اینبار او بود که به جای مارادونا، آرژانتین را به فینال میبرد.
به نقل از روزنامه ایتالیایی کوریره دلاسرا، وقتی در پایان بازی، عکاسان میخواستند از مارادونا و یارانش عکاسی کنند و سرجیو در میان آنها نبود، با این دیالوگ از طرف کاپیتان مواجه شدند:
مارادونا: سرجیو کجاست؟
عکاس: نگران نباشید، سروکلهش پیدا میشه.
مارادونا: ما بدون سرجیو عکس نمیگیریم.