تاریخ انتشار:۱۴۰۱/۰۳/۰۲ - ۰۸:۱۲ | کد خبر : 9115

معلم‌ها دقیقا چه می‌خواهند؟

در باب طرح ازلی-ابدی و بی‌سرانجام رتبه‌بندی معلم‌ها

قدر این مرتبه نشناخته‌ای یعنی چه؟

«طوفان بود معلم، دریای بی‌کران را» این مصرع را معنا کنید! در حالت عادی این می‌توانست سؤالی از امتحان ادبیات فارسی باشد، اما در روزهایی که می‌گذرانیم، این مصرع انگار چیزی نیست جز تعریف دقیق کاری که معلمان در مدت چند ماه گذشته کرده‌اند.

آن‌طور که متولیان مدارس معتقدند وزارتخانه آن‌ها هم جای آموزش است و هم جای پرورش. و اگر «پرورش» را چیزی بگیریم در حدود خواستن عدالت و حق، آن‌وقت می‌شود گفت که معلمان دارند به‌صورت عملی دانش‌آموزانشان را پروروش می‌دهند. لایحه رتبه‌بندی که سال‌هاست میان مجلس و دولت در رفت و آمد است، دست آخر مدتی قبل تصویب شد، اما در هیبت شیری بی یال و دم و اشکم. صدای معلمان که مدت‌ها بود خواستار اجرای این لایحه بودند، حالا دوباره به خاطر این تعلل‌ها بلند شده است. اما واقعا معلمان چه می‌خواهند؟

اعتراض معلم‌ها
اعتراض معلم‌ها

رتبه‌بندی قرار است چه کار کند؟

در ایران، معدود کسانی که این خوش‌اقبالی را داشته‌اند که در این اوضاع نابه‌سامان کار، خود را به استخدام دولت دربیاورند، در بخش‌های مختلفی کار می‌کنند؛ بانک‌ها، وزارت‌خانه‌ها، کارخانه‌ها و کارگاه‌های دولتی، بخش‌های عمرانی، بخش‌های سلامت و درمان، آموزش و پرورش و بخش‌های متعدد دیگر. نکته این است که نظام پرداخت در این بخش‌ها یکسان نیست. این ربطی به مرتبه شما در جایی که در آن استخدام شده‌اید، ندارد. مثلا کارمند تازه استخدام‌شده در یک بانک حقوقی متفاوت با کارمند تازه استخدام‌شده در ثبت احوال می‌گیرد. حتما شما هم آن نسبت‌های قدیمی را شنیده‌اید. کسانی که برای وزارت نفت کار می‌کنند، معمولا درآمدهای قابل توجهی دارند. بخش‌های سلامت و درمان و بانک‌ها هم همین‌طور. بخش‌های دیگر عموما حقوق‌های پایین‌تری از دولت می‌گیرند.

نکته این است که معلمان، تقریبا در کف این هرم پرداخت قرار دارند. یکی از اهداف مالی طرح رتبه‌بندی این است که دریافتی معلمان را به رقم معقولی نسبت به باقی بخش‌ها برساند. این نسبت دریافتی و این‌که قرار است نسبت به کجا سنجیده شود، بحث دیگری است که بعدتر به آن هم خواهیم پرداخت. فقط این را هم بگوییم که از نظر تئوری رتبه‌بندی قرار است کارهای دیگری هم بکند که ربطی به اصلاح نظام پرداخت ندارد. مثلا یکی از اهداف طرح، افزایش کیفیت آموزش هم هست که قاعدتا باید تابعی از همین اصلاحات باشد.

داریم درباره چقدر حقوق حرف می‌زنیم؟

راستش پرسیدن دریافتی دیگران کار خیلی مودبانه‌ای نیست، ولی برای این‌که بتوانید درست بفهمید که داریم درباره چه دریافتی نازلی حرف می‌زنیم، بد نیست تصوری از اعداد و ارقام موجود داشته باشید. کاری به رقم‌های پرت‌وپلای دیگر نداشته باشید. ممکن است یکی از استخدام‌شده‌های آموزش و پرورش در شرایط خاصی، با امتیازات خاص و… درآمد بالاتری هم داشته باشد. به همان نسبت ممکن است کسانی هم درآمد کمتری داشته باشند. به‌هرحال، برای این‌که یک تصوری از رقم‌ها داشته باشید، باید بدانید که در مورد یک معلم دبستان یا دبیر دبیرستان داریم از دریافتی‌هایی در حدود چهار یا پنج میلیون در ماه حرف می‌زنیم. چیزی نزدیک به نصف خط فقر!

اعتراض معلمان
اعتراض معلمان

تعطیلات؟

توجیه سنتی در مورد حقوق معلمان. شما سه ماه تابستان را تعطیل هستید. بهتر است وقتی این توجیه را می‌پذیرید، متوجه چند نکته باشید.

یکی این‌که تابستان‌ها اصلا به این خاطر تعطیل نشده‌اند که معلم‌ها چنین درخواستی داده‌اند. مدارس در تابستان‌ها تعطیل‌اند، چون بچه‌ها توان این را ندارند که تمام مدت سال را مدرسه بروند. به عبارتی، معلم‌ها احتمالا مشکلی با این‌ ندارند که تابستان‌ها هم مدرسه بروند و شبیه دیگر کارمندها حقوق بگیرند.

دوم این‌که معلمی یک شغل روتین کارمندی شبیه شغل‌های دیگر نیست. معلم‌ها در حالت ایده‌آل باید بتوانند در طول تابستان خود را به‌روز کنند. با شرایط فعلی، تابستان که هیچ، معلم‌ها بعدازظهرهایشان را هم نمی‌توانند صرف ارتقای سطح کیفی خودشان کنند.

سوم این‌که مگر معلمی تنها شغل دولتی است که تابستان‌ها تعطیل است. شغل دیگری هم وجود دارد که بسیار به معلمی شبیه است و بااین‌حال دریافتی آن کمترین شباهتی به شغل معلمی ندارد! می‌گویید نه؟ بروید به بخش بعدی.

گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد؟

معلم‌ها در طرح رتبه‌بندی قرار است با چه شغل مشابهی ارزیابی شوند؟ خیلی ساده است. یک‌جور معلمی دیگر. استادی دانشگاه. استادان دانشگاه به لحاظ فرم شغل شباهت زیادی به معلمان دارند. البته این نکته هست که استادان دانشگاه معمولا مدرک دکتری دارند. ولی به این هم فکر کنید که در این لحظه چهارهزار نفر دکترمعلم هم در آموزش و پرورش دارند کار می‌کنند. از آن گذشته رتبه‌بندی می‌تواند با رعایت کردن اختلاف سطح مدارک دانشگاهی این مشکل را حل کند. مثلا عددی که به نظر معقول می‌رسد، ۸۰ درصدی بودن دریافتی معلم رتبه معادل با استاد دانشگاه است.

اعتراض معلمان
اعتراض معلمان

رتبه‌بندی که تصویب شد! چرا ول نمی‌کنند؟

حقیقت این است که رتبه‌بندی‌ای که در مجلس تصویب شده است، هنوز راه زیادی دارد تا اجرا شود. مثلا یکی همین حالا خودش را نشان داده است. شورای نگهبان هنوز هیچی نشده، لایحه را به مجلس برگردانده است. از آن گذشته، فعلا دولت ظاهرا قصدی برای قبول کردن این لایحه ندارد. وزیر جدید گفته است لایحه‌بندی قرار بوده برای سال بعد عملی شود، درحالی‌که این طرح از نزدیک ۹ سال پیش در حال لگد خوردن از مجلس و دولت است.

از همه این‌ها گذشته، لایحه‌ای که در مجلس تصویب شد، بخش‌های عمده‌ای از مطالبات معلمان را مسکوت می‌گذارد. برای مثال، این لایحه، معلمان را در بهترین حالت با مربیان دانشگاه رتبه‌بندی می‌کند و نه استادان. سطح دریافتی‌ها آن‌قدرها زیاد نمی‌شود و به همه معلمان هم نمی‌رسد.

بهانه می‌گیرند؟

خودتان می‌توانید قضاوت کنید. لایحه‌ای که در مجلس تصویب شده، درست شبیه اتفاق مشابهی است که در دولت محمود احمدی‌نژاد افتاد و بیشتر وضعیت معلمان کم‌سابقه را تحت تأثیر قرار می‌دهد و سهم بسیار کمتری را شامل حال معلمان قدیمی‌ می‌کند. به این ترتیب، معلمان تازه‌نفس در مقابل بدنه معلمان قرار می‌گیرند. در بدبینانه‌ترین حالت می‌شود تصور کرد این لایحه فقط به این خاطر تصویب شده که اتحاد معلمان را هدف بگیرد. ضمنا بازنشستگان تقریبا طرفی از این لایحه برنمی‌بندند.

علاوه بر این لایحه درنهایت به اندازه‌ای باعث افزایش دریافتی نمی‌شود که بتواند وضع معلمان را دگرگون کند. برای همین پیشنهاد داده‌اند که برای حل مشکل دریافتی دکترمعلم‌ها باید آن‌ها را جذب دانشگاه فرهنگیان کرد. این راه‌حل به صورت موقت بد نیست. فقط این‌که همان تقابل سابق میان استادان و معلمان را میان دکترمعلم‌ها و معلم‌ها ایجاد می‌کند. از آن گذشته، آموزش و پرورش همین الان، ده‌ها هزار معلم با مدرک کارشناسی‌ارشد دارد. اگر جاذبه این شغل باعث شود همه این معلمان سراغ کنکور دکتری بروند، امکان جذب همه آن‌ها در دانشگاه فرهنگیان فراهم است؟

تجمع اعتراضی معلم‌ها
تجمع اعتراضی معلم‌ها

مطالبات معلمان فقط همین‌هاست؟

طبیعتا نه!

تصاویر منتشرشده از تجمع معلمان نشان می‌دهد که بیشتر آن‌ها خواسته‌هایی فراتر از خواسته‌های معمول مالی دارند. خصوصی‌سازی آموزش و پرورش و رشد بی‌وقفه مدرسه‌های غیرانتفاعی باعث شده است کیفیت آموزش رایگان دولتی به‌شدت افت کند. آموزش و پرورش فقیرتر از آن است که امکان رقابت دانش‌آموزان مشغول تحصیل در مدارس دولتی را با مدارس گران‌قیمت فراهم کند. این به معنی تبعیض کامل آموزشی است و همان اندازه که دانش‌آموزان را آزار می‌دهد، به معلمان هم آسیب می‌رساند.

دولت برخلاف بسیاری از تجمع‌های صنفی دیگر اصناف با معلمان متحصن چندان مهربان نبوده است. همین حالا تعداد قابل توجهی از معلمان معترض دچار مشکل شده‌اند، یا از کارشان کنار گذاشته شده‌اند. خواسته ثابت معلمان در تمامی تجمعاتشان رفع این مشکلات و بازگشت همکارانشان به روال عادی کار است.
معلمان حق‌التدریس با درآمدی بسیار ناچیز مشغول کار هستند و می‌خواهند افقی از استخدام در وزارت آموزش و پرورش پیش چشمانشان باشد. تعدادی از پذیرفته‌شدگان سال‌های قبل آزمون استخدامی، یعنی کارنامه‌سبزها، هم مدت‌هاست منتظر هستند به استخدام آن‌ها روی خوشی نشان داده شود.

نویسنده: ناصر اردلان

هفته‌نامه چلچراغ، شماره ۸۴۸

نوشته هایی دیگر از همین نویسنده: 40cheragh

نظر شما

دیگه چی داری اینجا؟