تاریخ انتشار:۱۴۰۱/۰۱/۳۱ - ۰۷:۵۴ | کد خبر : 8934

احتراما به استحضار می‌رساند که بله!

به مناسبت صد سالگی«شوایک؛ سرباز دلیر» یاروسلاو هاشک تاریخ معدودی نکته‌های امیدبخش هم دارد. یکی مثلا این‌که کمدی‌های ضدجنگ تاریخی تقریبا به اندازه خود ادبیات دارند. این لااقل این امید را باقی می‌گذارد که صلح هم به اندازه جنگ میان ابنای بشر خواهان دارد. از کمدی‌های ضدجنگ آریستوفانس گرفته تا «تبصره ۲۲» جوزف هلر کاراکترهای […]

به مناسبت صد سالگی
«شوایک؛ سرباز دلیر» یاروسلاو هاشک

تاریخ معدودی نکته‌های امیدبخش هم دارد. یکی مثلا این‌که کمدی‌های ضدجنگ تاریخی تقریبا به اندازه خود ادبیات دارند. این لااقل این امید را باقی می‌گذارد که صلح هم به اندازه جنگ میان ابنای بشر خواهان دارد. از کمدی‌های ضدجنگ آریستوفانس گرفته تا «تبصره ۲۲» جوزف هلر کاراکترهای اصلی همیشه از جنگ متنفرند و از تباهی‌اش بیزار. شوایک یک استثنای بزرگ است. شوایک شیفته جنگ است.

*****

جمهوری چک در سال‌های پیش از جنگ جهانی دوم در اشغال امپراتوری اتریش بود و مردان آن پس از قتل فردیناند، نایب‌السلطنه، به فرمان امپراتور اتریش وارد جنگ شدند. دو نفر از آن مردان عبارت بودند از یاروسلاو هاشک، نویسنده رمان شوایک و یکی هم خود شوایک. این‌که کدام‌یک کمتر از دیگری به کار جنگ اتریشی‌ها آمده‌اند، معلوم نیست.

*****

شوایک، مرد ساده‌دلی است که به خاطر بلاهت سال‌ها قبل از خدمت سربازی معاف شده است. اما با شروع جنگ جهانی او هم باید دینش را به وطن ادا کند و راهی جبهه جنگ شود. شوایک با میل و رغبت راهی جنگ می‌شود. اما ساده‌دلی او باعث برملا شدن ریاکاری همه مردانی می‌شود که بیش از همه در کرنای جنگ می‌دمند. شوایک با آرامشی که مطلقا حاصل بلاهت است، کاری می‌کند که پته افسران مافوقش، قاضی‌عسگر ارتش، سران جنگ و بقیه روی آب بریزد.

*****

یاروسلاو هاشک هیچ‌گاه نتوانست کتابش را تمام کند. شوایک در میانه راه یک ماموریت، در دل برف رها می‌شود و کسی نمی‌داند هاشک می‌خواست او را بعد از جنگ زنده بگذارد یا نه. به‌هرحال، شاید این بهترین سرنوشتی باشد که می‌شود برای شوایک متصور بود. برای شوایک‌ها زنده ماندن یا مردن در جنگ به یک اندازه ناجوانمردانه است.

*****

برتولت برشت، نویسنده بزرگ آلمانی که شیفته نوشته‌های هاشک بود، بعدها نمایشنامه‌ای نوشت و در آن شوایک را راهی جنگ جهانی دوم هم کرد. اروین پیسکاتور، کارگردان بزرگ تئاتر که پیش‌گام برشت در بخشی از اندیشه‌ها تئاتری‌اش بود، مدت‌ها بر اساس رمان شوایک نمایشی را اجرا می‌کرد. علی‌رغم این‌که هاشک آشنایی با درام اپیک برشتی نداشت، اما نوشته‌هایش کم‌وبیش به این مکتب ادبی نزدیک بود و امکان اقتباس از آن‌ها را فراهم می‌کرد.

*****

معروف‌ترین نسخه از رمان هاشک را دوست و هم‌رزم سابقش، یوزف لادا، تصویرسازی کرد. این تصاویر به قدری معروف شدند که عملا همه شوایک را با آن‌ها می‌شناسند. در مجسمه‌هایی هم که از شوایک، با لباس سربازی معروف و پیپ معروف‌ترش ساخته‌اند، از همین تصاویر الهام گرفته‌اند.

*****

در ایران، برای سال‌ها، چند ترجمه فارسی خلاصه‌شده اما خوب از شوایک وجود داشت. ترجمه حسن قائمیان با عنوان «مصدر سرکار ستوان» و ترجمه ایرج پزشکزاد با عنوان «شوایک سرباز خوب» دو تا از آن ترجمه‌ها هستند. اما بهترین نسخه موجود قطعا ترجمه کمال ظاهری است که در آن از تصویرسازی‌های یوزف لادا هم استفاده شده است.

چلچراغ ۸۳۴

نوشته هایی دیگر از همین نویسنده: ابراهیم قربان‌پور

نظر شما

دیگه چی داری اینجا؟