درباره ژاک تاتی و سینمای او، به مناسبت زادروزش
ابراهیم قربانپور
در یکی از مصاحبههای رادیویی ژاک تاتی خبرنگار خاطرهای از مصاحبه پیشینش با تاتی تعریف میکند که میتواند از همین آغاز تکلیف ما را با شخصیت او روشن کند. شخصیتی که تقریبا بی هیچ کموکاست به فیلمهای او هم نشت میکند. خبرنگار تعریف میکند که در مصاحبه قبلی با تاتی بعد از نزدیک یک ساعت و نیم مصاحبه او و همراهش متوجه میشوند که از آغاز مصاحبه دستگاه ضبط صدا را روشن نکردهاند و هیچچیز از صحبتهای تاتی ضبط نشده است. آنها با دلهره زیاد از عکسالعمل احتمالی تاتی، حقیقت را به او میگویند، اما میبینند که او برخلاف انتظار به این اشتباه کودکانه میخندد و بار دیگر مصاحبه را از سر میگیرد.
اساس کمدی در سینمای تاتی بیش از هر چیز بر پایه همین اشتباهات بنا شده است. اشتباههای کودکانه در چیزهایی که به نظر میرسد با حسابشدهترین سازوکارهای ممکن ساخته شدهاند. کمدی تاتی کمدی اشتباهات است. اشتباهات او یا شاید اشتباهات دنیای اشتباهی!
کارنامه کوچک آقای تاتی
یک کارنامه کوچک با پنج یا شش فیلم بلند (بسته به آنکه «رژه» را فیلمی از او بدانیم یا مثل بسیاری از منتقدان تصمیم بگیریم سرخود آن را از سیاهه فیلمهایش حذف کنیم یا لااقل نادیده بگیریم) و دو فیلم کوتاه تمام چیزی است که ژاک تاتی را به کتابهای تاریخ سینما پیوند میزند، اما همین کارنامه کوچک نام او را میان بزرگترین کارگردانان تاریخ این هنر نشانده است. فیلمهای تاتی بعد از نزدیک ۴۰ سال بهتدریج جلای بیشتری یافتهاند و حالا آرام آرام دارند به پانتئون «تاپ تن» بسیاری از فهرستهای نظرسنجی راه پیدا میکنند. دیوید بوردول نویسنده و منتقد نئوفرمالیست که در ایران به واسطه دو کتاب «هنر سینما» و «تاریخ سینما» شناخته شده است، در هر دو سیاهه سال ۱۹۹۲ و ۲۰۰۲اش فیلم «زنگ تفریح» تاتی را در میان ۱۰ فیلم برتر همه عمرش جای داد. شخصیت «آقای اولو»، شخصیت تاتی در چهار فیلم از آن کارنامه کوچک امروز تبدیل به یکی از شناختهشدهترین شخصیتهای شمایلی تاریخ سینما شده است. از پس فرو نشستن توفان عظیم سینمای موج نو به نظر میرسد یکی از مهمترین کشفیات منتقدان کایهدو سینما و شاگردان آندره بازن فقید، کشف اهمیت ژاک تاتی در سینمای فرانسه بوده است و دیگر کمتر کسی تردیدی در نام بردن از او در کنار کسانی مانند ماکس افولس یا روبر برسون در سینمای خالیشده از بزرگان کلاسیک فرانسه دارد.
خود تاتی اهمیت چندانی به موقعیتش در سینمای فرانسه نمیداد و تنها نگرانی عمدهاش آنطور که در مصاحبههایش میگفت، یافتن سرمایهای برای ساختن فیلم بعدیاش بود. مصاحبههایی که مجله کایه با او انجام داده است، عموما با جوابهای کوتاه و نهچندان فنی، آنطور که کایه عادت به چاپشان داشت، همراه است. جوایز کن و اسکار بهترین فیلم خارجی سال ۱۹۵۸ برای فیلم «دایی من» به همراه حجم انبوهی از سرمایههای دیگران صرف ساختن جاهطلبانه فیلم «زنگ تفریح» شد که با شکستی تمامعیار در گیشه مواجه شد و در زمان خودش حتی نتوانست نظر جشنوارهها را جلب کند. منتقدی همان زمان درباره «زنگ تفریح» نوشته بود: «مردی که برای ساختن فیلمهای کوچک ساخته شده، اما وقتش را صرف ساختن فیلمهای بزرگ میکند.» قضاوت تاریخ نشان داد که آن منتقد لااقل در یک چیز حق داشت؛ تاتی وقتش را صرف ساختن فیلمهایی بزرگ کرده بود.
آقای اولو در آستانه در
سینمای تاتی سینمای ایستادن در آستانه بود. کمدیهای تاتی در دورهای ساخته شدند که سینما در حال خداحافظی با قهرمانان کلاسیک سینمای کمدی بود. کمدیهای صامت یکسره به فراموشی سپرده شده بودند و کمدینهای دوران ناطق (کسانی نظیر نورمن، لورل و هاردی و برادران مارکس) رفته رفته دوران افولشان را آغاز کرده بودند. سینمای کمدی با کمدیهای هالیوودی بیلی وایلدر رفته رفته داشت از فرم کلاسیک داشتن شخصیتهای کمیک تیپیکال خارج میشد و بهتدریج سینمای کارگردانمحوری بر گونه کمدی غالب میشد که بیش از آنکه بر شخصیت متمرکز باشد، از پیرنگ خندهدار برای خنداندن تماشاگران استفاده میکرد.
سینمای تاتی درست در حد فاصل این دو دوره سینمای کمدی ایستاده بود. پس از ایفای نقش فرانسوای پستچی در «روز جشن» تاتی با شخصیتی به نام آقای اولو در فیلم «تعطیلات آقای اولو» به سینما بازگشت. ویژگیهای خاص شخصیتی اولو باعث شد فیلم توجه زیادی را به خود جلب کند. اولو مرد ساکت و آرامی بود که در تمامی فیلم تقریبا به جز دیالوگ «اولو» در معرفی خودش چیزی نمیگوید. (این یکی از مواردی است که صنعت دوبله سینمای ایران هرگز نمیتوانست با آن کنار بیاید. مدیران دوبلاژ که از استقبال تماشاچیان از فیلمهای نورمن ویزدوم ذوقزده بودند، معتقد بودند همه شخصیتهای کمدی باید شبیه او باشند. برای همین اولوی ساکت و آرام را هم تبدیل به مرد پرحرفی مثل او کردند که در تمام مدتی که دوربین چهرهاش را نشان نمیدهد، در حال حرف زدن و مزه پراندن است. فیلمهای تاتی یکی از آن مواردی است که دیدن دوبلهاش هرگز توصیه نمیشود.) حتی همین معرفی کوتاه هم حاصل یک تصادف است. اولو هنگام گفتن نامش چمدانی در دست و پیپی در دهان دارد که نمیتواند آن را بردارد. برای همین نامش را نامفهوم ادا میکند. اسم اولو حاصل همین بیان نامفهوم است. اولو مردی است مبادی آداب که بسیار به خانمها احترام میگذارد و سعی میکند به همه هنجارهای حاکم بر محیط پلاژ تابستانی تعطیلات احترام بگذارد، اما عاجز میماند و دائم به دردسر میافتد.
«دایی من» فیلمی بود که در آن شخصیت اولو به تکامل رسید. در این فیلم شمایل فیزیکی اولو هم مانند خصوصیات رفتاریاش تثبیت میشود: مردی بسیار بلندقامت با بارانی و شلواری که کمی برای او کوتاه است، چتری که همیشه بیهدف در دست دارد و پیپ عمدتا خاموش در دهان. اولو در این فیلم مرد میانسال اما بیکاری است که عمده وقتش را با خواهرزادهای میگذراند که پدر و مادری بورژوا دارد که در یک ویلای مدرن زندگی میکنند. خواهر و شوهر خواهر اولو تلاش میکنند او را به مردی شایسته «دایی» بودن برای پسرشان تبدیل کنند و او را به طبقه خودشان دعوت کنند، اما اولو با وجود تمام تلاشش برای ادغام شدن در این فضا باز هم ناکام میماند.
«زنگ تفریح» جاهطلبانهترین فیلم تاتی است که برای ساخت آن عملا یک شهر کامل را ساخت تا پاریس مدرن را با آن دستمایه شوخی کند. گروهی جهانگرد انگلیسی به پاریس آمدهاند و اولو نیز برای دیدن کسی به یک اداره رفته است. فیلم روایت یک شبانهروز از این دو خط داستانی است که در موارد متعددی به هم برخورد میکند، بیآنکه گره داستانی خاصی ایجاد کند. باز هم داستان تلاش نافرجام اولو برای ادغام شدن در دنیای مدرن با وجود تام تلاش او برای مبادی آداب بودن پا برجا میماند. «ترافیک» آخرین فیلم اولو است که در آن شخصیت او تا حدودی تغییر کرده است. اولو این بار مبتکری است که اتومبیلی با امکانات رفاهی منحصربهفرد ساخته است و تلاش میکند آن را به نمایشگاهی برساند، اما باز هم اتفاقات نمیگذارند او به کاروان مدرنیته متصل شود و در آخر فیلم او با قدم زدن زیر باران تبدیل به همان اولوی همیشگی میشود.
شخصیت اولو درست چیزی است شبیه کمدینهای عصر صامت، احتمالا با سهمهای مساوی از چاپلین، کیتون و هارولد لوید و البته سهمی بسیار عمدهتر از دغدغههای مدرنتر تاتی. ظاهر او بسیار به تیپهای کمدی عصر صامت شبیه است و خصیصه کمحرفی مصرانهاش (در هر فیلم دو ساعته اولو بیش از یکی دو دقیقه سخن نمیگوید) حتی او را به آنها نزدیکتر میکند. در مقابل خصلتهای او در برابر دنیای مدرن او را از کمدینهای عصر صامت جدا میکند. اولو برخلاف چاپلین هیچ تعارضی با دنیای مدرن ندارد و تمام تلاشش را برای پیوستن به آن انجام میدهد. اولو عملا هیچ رفتار نامعقول یا نامتناسبی با دنیا انجام نمیدهد. اما این دنیای مدرن است که با اشتباهاتش دائم او را پس میزند و اجازه ادغام شدن را به او نمیدهد.
سیمای مدرن آقای اولو
این خصوصیت که سینمای تاتی امروز دوباره از نو کشف میشود و در میان منتقدان محبوبتر از پیش نمیتواند تصادفی باشد. تاتی (و چند فیلمساز دیگر مانند ازو) یکی از اصلیترین شاخصههای فیلمسازی مدرن را در دورانی به کار گرفتند که هنوز چندان قابل درک نبود. تاتی با کمرنگتر کردن هرچه بیشتر پیرنگ داستانی اثر خصوصیات فرمال و شکلی را جانشین آن میکند و به این ترتیب طبیعی است که با محبوبیت دوباره فرمالیسم سینمایی او هم دوباره محبوب میشود.
در فیلمهای تاتی خط داستانی عموما بسیار کمرنگ است (شاید تنها نمونه استثنا «ترافیک» باشد)، به شکلی که «تعریف» کردن داستان فیلم در معنای کلاسیک آن عملا تنها به بیان یک موقعیت فضایی تبدیل میشود: مردی به تعطیلات آمده است که به دردسرهایی میافتد، گردشگرانی به شهر آمدهاند که یک شبانهروز در شهر میچرخند و… با حذف عنصر روایی عوامل فرمالی نظیر معماری، صدا و اشیا هستند که بار عمده فیلم را به دوش میکشند. تمامی فیلمهای تاتی نمونههایی استثنایی از توجه وسواسگونه به اشیاست. (احتمالا تنها برسون است که میتواند کمی با او در این عرصه رقابت کند.) صندلیهایی که نشستن بر آنها صدای هوا میدهد، در شیشهای که میشکند و از آن تنها دربانی میماند که دستگیرهاش را به دست گرفته است، فواره میان ویلا، تمیز کردن اتومبیل و… همه با تمرکز طولانیمدت تاتی تبدیل به عناصری میشوند که فرم فیلم را فارغ از داستان آن شکل میدهند. تصور یک فیلم تاتی بدون صداهای آن کودکانه است. (این دلیل دیگری برای بیاعتمادی به دوبله فیلمهای تاتی است!) صداهای اشیا، محیطها، ماشینها و شهر بخش عمدهای از بار شکلی فیلمهای او را به دوش میکشند. صحنه آغازین «زنگ تفریح» بدون صدای آرام جارو کشیدن و دیالوگهایی که از بیرون صحنه به گوش میرسند، تقریبا هیچ جایگاه معنیداری در ساختار فیلم (تاتی از این واژه بیزار بود، چون منتقدان فیلمهای او را به بیساختار بودن متهم میکردند) ندارد. جزئیات اصلیترین بخش یک فیلم تاتی هستند.
وقت اضافه
درباره رویکرد تاتی به دنیای مدرن بحثهای فراوانی صورت گرفته است. عدهای او را متهم به گونهای تفکر پاستورال و ستایشگری از فقر کردهاند. ترسیم دو دنیای ثروتمندانه و فقیرانه «دایی من» عمدهترین دلیل این اتهام است، اما دادن چنین حکمی به این سادگی ممکن نیست. خود تاتی در مصاحبهای عمدهترین ایراد دنیای مدرن را در بیعیبی بیش از حد آن میدانست. تاتی دنیای ایدهآلی را که در آن همه چیز بیعیب و نقص و شبیه هم باشند، برنمیتابید. در صحنهای کنایی از «زنگ تفریح» یک آژانس مسافرتی پوسترهایی را از شهرهای مختلف مقصد گردشگری به نمایش گذاشته که همه یک ساختمان مدرن یکسان را به نمایش میگذارند؛ چیزی درست شبیه همان چیزی که در خود پاریس هم یکی مشابهش روبهروی آژانس هست. تاتی تمایلی به این همانند شدن نداشت. شخصیتهای تاتی شخصیتهایی هستند که توانایی همانند شدن با باقی اجزای این منظومههای مدرن را ندارند. شاید به همین خاطر است که نام آنها با باقی شخصیتهای فیلم متفاوت است. فرانسوای «روز جشن» فقط یک نام است و «اولو» تنها یک نام خانوادگی بدون نام کوچک و به این ترتیب از باقی کاراکترها متمایز میشوند.
اختراعات دنیای مدرن یکی از مضحکههای همیشگی تاتی بود. شیوه جدید نامهرسانی سریعالسیر در «روز جشن»، وسایل الکترونیک و خودکار «دایی من»، نمایشگاه اختراعات «زنگ تفریح» و اتومبیل دارای دوش و باربکیو و تختخواب و ریشتراش «ترافیک» نمونههایی از اختراعاتی هستند که تاتی آنها را دستمایه شوخیهایش میکرد؛ اختراعاتی که همگی بسیار حسابشده و دقیق به نظر میرسند، اما در برابر اولو همه خطا میکنند و به فاجعه میانجامند. زمانی از تاتی درباره ضدیتش با این اختراعات پرسیده بودند. او جواب داده بود: «ما در دنیای امروز، به کمک این اختراعات، وقت زیادی ذخیره کردهایم. اما من مطمئن نیستم کار بهدردخوری برای پر کردن آن وقت ذخیره داشته باشیم». بعد با خنده گفته بود: «فیلمهای من لااقل به درد آن یک کار میخورند!»
شماره ۶۸۲
تهیه نسخه الکترونیک