عاطفه مشتری
نویسنده: فردریک بکمن، ترجمه: فرناز تیمورازف، نشر نون (متن کامل) چاپ اول ۱۳۹۵
بریت ماری قهرمان رمان فردریک بکمن است که، نیز مانند اوه شخصیت دوستداشتنی رمان دیگرش (مردی به نام اوه)، باعث میشود خواننده عاشقش شود.
بریت ماری مهربان، که نظم و ترتیب و نظافت و پاکیزگی از اصول اولیه و مهم زندگیاش است، در یکی از روزهای دوره نوجوانیاش خواهرش را از دست میدهد و از آن روز به بعد زندگی و رفتار مادر و پدرش نیز تغییر میکند. بریت ماری بعد از مرگ مادرش با همسرش کنت و فرزندانش زندگی جدیدی را شروع میکند، اما وقتی ۶۳ ساله میشود، تصمیم میگیرد دست از خانهنشینی بردارد و برای خودش شغلی دستوپا کند. بنابراین به یک شرکت کاریابی میرود و بعد از تلاش و اصرارهای فراوان شغل سرپرستی باشگاه جوانان را فقط برای مدت سه هفته در یک بافت شهری یا یک روستای متروک به نام بورگ پیدا میکند. او بلافاصله فردای آن روز همراه با ماشین و چمدانش راهی بورگ میشود؛ بورگی که با یک ضربه توپ فوتبال به سرش از او استقبال میکند. این ضربه تصادفی که بهخاطر نشانهگیری افتضاح یکی از اعضای تیم فوتبال بود، باعث شد بریت ماری دیگر مانند سابق نباشد، و از لحظهای که به هوش میآید، شخصیتهای جدیدی وارد دنیای کوچکش میشود؛ شخصیتها که دوستش دارند و به او اهمیت میدهند مانند وگا، عمر، سامی، اسون، بن…! تا قبل از ورود به بورگ بریت ماری خاطره خوبی از دوستان و روابط اجتماعیاش نداشت و در اکثر مواقع به او بیاحترامی میشد. بریت به محض ورودش برای اهالی بورگ روزهای شاد و مفرحی را به همراه میآورد. مردم این روستای متروک به علت تعطیل شدن اکثر مغازهها، ادارات و همچنین گذراندن یک بحران اقتصادی، دچار ناراحتی و ناامیدی شده بودند، اما تمام تلاششان را میکنند تا با هم یک تیم فوتبال برای رقابت در مسابقات شهرداری تشکیل دهند. بریت ماری از روزی که پا به باشگاه جوانان میگذارد، خودش را میشناسد، تواناییهایش را میشناسد. بهطور مثال طی یک حادثهای که خطر جانی برای چندین نفر از اهالی پیش میآید، او باشجاعت عمل میکند، درحالیکه همیشه به همسرش کنت متکی بود و تنهایی قادر به انجام کارهای بزرگ نبود. بریت ماری دوستداشتنی شخصیتی است که خیلی از ما در زندگی به او نیاز داریم، چراکه ممکن است زندگی و اهداف و آرزوهایمان را مطابق به میل دیگران انجام دهیم. اما بریت ماری به کمک دوستان کوچک و همسایههای مهربانش میرود و میرود تا برای خودش زندگی کند. «بریت ماری اینجا بود» را بخوانید و همراه با هیجانات و شادیها و ناراحتیهایی که در بورگ و دنیای زیبای قهرمان داستان تجربه میکنید، توانایی واقعی درونی خودتان را بشناسید. بدون شک بعد از مطالعهاش هیچگاه نام نویسنده اثر را فراموش نخواهید کرد. ازت ممنونم فردریک بکمن به این دلیل که مرا با بریت ماری و اوه و دنیای بینظیرشان آشنا کردی!
شماره ۷۰۱
سلام
مطلب شما را با ذکر منبع در وبلاگ و کانال تلگرامم نقل کرده ام؛
در صورتی که مخالفتی دارید اطلاع دهید تا حذف نمایم.