وقتی فیک نیوزها به جنگ دنیا میآیند
مریم عربی
دختر ۱۱ ساله ایمیلی را از یک مقام آگاه در شورای شهر دریافت کرده: «نگاه کنید! چه خبر دستاولی! میگوید میتواند جزئیات بیشتری را هم در اختیارمان بگذارد، اما میترسد که شغلش را از دست بدهد.» سر میز کناری دختر نوجوان دیگری میخواهد از شورای شهر بپرسد که چرا تهدید کرده که از بیخانمانها جریمه ۲۵۰۰ یورویی خواهد گرفت. او که نمیخواهد بدون داشتن اطلاعات کافی درباره عملکرد شورا قضاوت کند، میگوید: «حتما باید یک دلیلی داشته باشد.» همکلاسیاش اما نظر دیگری دارد و معتقد است هر دلیلی هم که داشته باشد، منطقی نیست که آدمی را که پول ندارد، جریمه کنند. ماجرا مثل رمانهای کارآگاهی نوجوانانه است که در آن دو سه تا تینایجر در نقش کارآگاه یا خبرنگار ظاهر میشوند تا ته و توی یک ماجرای عجیب و غریب را دربیاورند. این فانتزی نوجوانانه چند وقتی است که به لطف بنیاد گاردین، رنگ واقعیت به خودش گرفته و میخواهد از بچه مدرسهایها خبرنگارهایی ماهر بسازد که قادرند واقعیت را از دروغ، و تعصب و جانبداری را از بیطرفی تشخیص بدهند و به بیان دیگر، قادر باشند فیک نیوزها را از چند فرسخی شناسایی کنند.
حالا زندگیها در خطرند…
فیک نیوزها تا دو سال پیش شاید شهرت امروزی را نداشتند. هرازگاهی میان سیل اخبار روزانه، خودنمایی میکردند و کمی بعد تکذیب یا محو میشدند. بعد از روی کار آمدن دونالد ترامپ بود که «فیک نیوز» بهعنوان کلمه سال ۲۰۱۷ انتخاب شد. بااینحال هنوز اغلب مردم درست نمیدانند که فیک نیوز چیست و مشکلات ناشی از آن چقدر جدی است. بحث فیک نیوزها یا همان اخبار جعلی بعد از شوک روی کار آمدن ترامپ حسابی در دنیا حساسیتبرانگیز شده؛ سیاستمداری که همه اخباری را که ضد خودش منتشر شده، اخبار جعلی میخواند. این در حالی است که اغلب کارشناسان دلیل برنده شدن ترامپ در انتخابات را انتشار فیک نیوزهایی میدانند که در آستانه انتخابات، برای هیلاری کلینتون، رقیب ترامپ، دردسرهایی اساسی درست کرد و او را بازنده این رقابت کرد. این فیک نیوزها فقط در شبکههای اجتماعی منتشر نمیشد، بلکه بسیاری از ژورنالیستهای بهاصطلاح حرفهای هم آلت دست قدرتمندان شدند. حالا بیاعتمادی مردم آمریکا به رسانههایشان تا حدی زیاد شده که عدهای شبکه خبری مشهور فاکس نیوز را فیک نیوز مینامند. این بحران تا جایی پیش رفته که سخنگوی اقلیت دموکرات مجلس سنا گفته: «الان روشن شده که اخبار به اصطلاح جعلی میتواند نتایجی برای جهان واقعی داشته باشد. حرف سیاست نیست؛ حالا زندگیها در خطرند.» حتی کار به جایی رسیده که بعضی از کشورها مثل انگلیس تهدید کردهاند که فیسبوک و توییتر را تعطیل میکنند؛ مگر اینکه منابع انتشاردهنده اخبار جعلی را بهخصوص در حوزه سیاست شناسایی و معرفی کنند.
نسل سوخته
در اغلب کشورها قانونگذاران نگران این هستند که شهروندان و بهویژه نسل جوان چطور محتوا و مفهوم آنچه را که بهعنوان اخبار از منابع متعدد به آنها ارائه میشود، دریافت میکنند. سال گذشته یکی از محققان دانشگاه سالفورد با همکاری CBBC شبکه تلویزیونی کودکان، پژوهشی را روی ۳۰۰ کودک ۹ تا ۱۴ ساله انجام داد تا بفهمد این کودکان به چه اخباری اعتماد دارند و چرا. در جریان این پژوهش او به این نتیجه رسید که اغلب بچهها برخلاف تصور خودشان، در عمل قادر به تشخیص اخبار درست از غلط نیستند. این محقق در اینباره میگوید: «اگر صنعت رسانه مشکل اخبار جعلی را نادیده بگیرد، بهتدریج به وضعیتی خواهیم رسید که نسل جوان نمیتواند به هیچچیز اعتماد کند. این ترس همیشه وجود دارد که چیزی که جوانها مشغول خواندنش هستند، از واقعیت دور باشد. این نسل با برداشتهای ذهنی حاصل از اخبار جعلی، چه تصمیمی قرار است برای آینده سیاسی و اجتماعی خودش بگیرد؟ بر چه اساسی در انتخابات رأی میدهد؟ به کدام حرکت اجتماعی و مدنی قرار است بپیوندد؟ اگر این وضع ادامه پیدا کند، آینده دنیا را همین اخبار جعلی رقم میزند.»
راستیآزمایی به سبک گاردین
«فیک نیوزها باعث ایجاد استرس و اضطراب در میان جوانان شدهاند، چون این نسل احساس میکند که در هیچ کجای دنیا جای پای محکمی ندارد. برنامه بنیاد گاردین بیش از آنکه به دنبال تقویت مهارتهای ادبی و توسعه تفکر نقادانه در کودکان باشد، درباره خوشبختی آنهاست. با وجود روی کار آمدن رئیسجمهوری در آمریکا که مدام توییت میکند که رسانهها در حال جعل خبر هستند، درحالیکه خودش اغلب به همین کار متهم میشود، ماجرای فیک نیوز خودش به مهمترین خبر روز تبدیل شده است.» این جملات را مدیر پروژه راستیآزمایی اخبار بنیاد گاردین گفته؛ پروژهای که میخواهد مروج آموزش مهارت تشخیص اخبار درست از غلط در دنیا باشد. البته نهادهای دیگری هم در دنیا در زمینههای مشابه فعالیت میکنند؛ مثلا «پروژه ادبیات خبری» در آمریکا و بنیاد آموزشی اکونومیست در بریتانیا. هدف آنها این است که به بچهها یاد بدهند چطور اطلاعات خبری را مورد سوال قرار بدهند. این بچهها یاد میگیرند که اطلاعات میتواند شکلهای مختلفی به خودش بگیرد و به شیوههای متفاوتی ارائه شود؛ همچنین اینکه یک خبر میتواند زوایای متعددی داشته باشد و برداشت ما متناسب با زاویهای است که از آن به خبر نگاه میکنیم. به این ترتیب قبل از بهاشتراکگذاری هر خبری که به دستشان میرسد، درباره آن خوب فکر میکنند.
مدیر پروژه راستیآزمایی گاردین میگوید: «جامعه خوب و سالم، جامعهای است که به رسانهها و اخبارش اعتماد داشته باشد. جوامع امروزی نیازمند مردمی است که شنونده و خواننده صرف نباشند، بلکه با اخبار مختلف سروکله بزنند و از مهارتها و ابزارهای کافی برای هدایت اخبار در جوامع پیچیده امروزی برخوردار باشند. ما اجازه نمیدهیم که فروشندگان اطلاعات ناموثق و بدخواهانه در این جنگ پیروز شوند.»
عصر بیاعتباری رسانهها
درحالیکه همه بد و بیراهها نثار سازندگان اخبار جعلی میشود، عدهای هم هستند که میگویند مشکل اصلی از رسانههاست، نه جاعلان خبر. به اعتقاد آنها نمیتوان شبکههای اجتماعی و کاربران عادیشان را عامل انتشار اخبار ناموثق و جعلی دانست؛ چون بههرحال صفحات شخصی افراد در شبکههای اجتماعی متعلق به خودشان است و مختارند هر چیزی را که باور میکنند، انتشار بدهند. مشکل اصلی اینجاست که رسانههای بزرگ دنیا بیاعتبار شدهاند و مردم دیگر برای سنجش درستی اخبار، به سایتهای خبری بزرگ مراجعه نمیکنند.
این بیاعتباری از زمانی شروع شد که سایتهای خبری اینترنتی بهتدریج جای رسانههای خبری سنتی را گرفتند. وقتی بازار تولید خبر رقابتیتر شد، منابع مالی خبرگزاریهای رسمی کاهش پیدا کرد و با توجه به محدودیت منابع، اغلب ژورنالیستها دیگر نمیتوانستند مثل قبل کار خود را تمام و کمال انجام بدهند. کاهش درآمد و انقباض بودجه رسانههای معتبر فقط به کم شدن تعداد خبرنگارها و پایینتر آمدن دستمزدهایشان منجر نشد، بلکه تعداد دبیرهای بخشهای خبری و کسانی که به صورت خاص در رسانههای خبری مشغول بررسی صحت و سقم اخبار بودند هم کاهش پیدا کرد. بینکوسکی یکی از ژورنالیستهای سرشناس که جوایز معتبری را هم بهخاطر گزارشهای تحقیقیاش گرفته، در اینباره میگوید: «برخلاف قبل، روزانه باید روی چند تا خبر کار کنیم و معمولا هیچ دبیری هم بالای سرمان نیست که کارمان را چک کند؛ چون بهخاطر تعدیل نیرو، اخراج شده. از کسانی هم که خبرها را راستیآزمایی میکردند، دیگر خبری نیست. ناچاریم خودمان گوگل کنیم و به هیچ نشریه آکادمیک یا منبع درست و حسابی هم دسترسی نداریم. با این وضع معلوم است که دائم خرابکاری میکنیم.»
به این مسائل مالی، بحث فساد رسانهدارها و زد و بندهایشان با صاحبان قدرت را هم اضافه کنید که مزید بر علت شده و به بیاعتمادی مردم به رسانههای بزرگ دامن زده است.
راهنمای شناسایی اخبار جعلی
پیدا کردن اخبار درست از میان انبوه خبرهایی که روزانه در پیامرسانها و شبکههای اجتماعی به گوشمان میخورد، مثل پیدا کردن سوزن در انبار کاه است! بااینحال راهحلهایی هم وجود دارد که چشم و گوش بسته به دام جاعلان اخبار نیفتیم.
بررسی کنیم که آیا سایت یا پیج منتشرکننده خبر، استانداردهای آکادمیک را رعایت میکند و سابقه خوبی در انتشار اخبار دارد یا نه. اینکه سایت یا پیج یا کانالی بین دوستان ما محبوب است، دلیل نمیشود که هر چه منتشر میکند، دقیق باشد.
به دامین سایت منتشرکننده اخبار دقت کنیم. بعضی از دامینهای غیرمعمول مثل «com.co.» قابل اعتماد نیستند و نمیشود بدون بررسی، به اطلاعات منتشرشده از طرف آنها اطمینان داشت. گاهی سایتهایی عمدا صفحه اصلی خودشان را شبیه سایتهای خبرگزاریهای بزرگ طراحی میکنند و حتی دامینی مشابه دامین خبرگزاریها دارند تا مخاطبان را به اشتباه بیندازند.
اگر به درستی خبری مشکوک شدیم، به بخش «درباره ما» در سایت رجوع کنیم تا با سیاستهای گردانندگان سایت آشنا شویم.
نویسندههای سایتها معمولا ایمیل خودشان را پای مطالبشان میگذارند. وقتی نویسنده به جای ایمیل کاری، ایمیل شخصی یا جیمیلش را پای مطلب میگذارد، یعنی ممکن است برداشت شخصی خودش را وارد ماجرا کرده باشد و خبر منتشرشده، مورد تایید نهاد رسمی خاصی نباشد.
خبرهای جعلی معمولا پر از غلطهای املایی و دستوری و علایم نگارشی اغراقشده مثل چند علامت سوال و تعجب پشت هم هستند. خبرهایی که از طریق روزنامهها و خبرگزاریها منتشر میشود، چون از زیر نظر ویراستار و نمونهخوان رد میشود، بهندرت اشکالات نگارشی دارد.
بسیاری از اخبار جعلی که یکدفعه داغ و وایرال میشود، در حقیقت بازنشر اخبار قدیمی است. یک نفر عمدا یا سهوا خبری را در جایی میبیند و بدون نگاه کردن به تاریخ انتشار خبر، آن را بازنشر میکند. وقتی خبری زیادی مشکوک به نظر میرسد، دقت کنید که مربوط به گذشته نباشد.
اگر خبری را در شبکههای اجتماعی میبینید، قبل از انتشار مطمئن شوید که در آن از چه کسی نقل قول شده. به خبری که فاقد منبع است، اعتماد نکنید. اگر خبری فقط در یکی دو سایت منتشر شده، به صحت و سقم آن شک کنید؛ چون احتمالا مورد تایید منابع آگاه نبوده است.
آخر از همه اینکه اگر حال و حوصله جستوجو دارید، منبع اصلی خبر را چک کنید تا مطمئن شوید نویسنده چیزی را به دلخواه خودش اضافه یا کم نکرده باشد. سایتهایی هم برای راستیآزمایی اخبار راه افتاده، مثلا FactCheck.org یا International Fact-Checking Network. کمی کارآگاهبازی دربیاورید؛ مطمئن باشید حتما از اینکه قدرت تشخیص حقیقت از دروغ را پیدا کردهاید، لذت خواهید برد.