نقاشی آگوست استریندبرگ
آخ که چه منظرهای!
نمیدانم از هنریک ایبسن نقاشیای به جا مانده است یا نه، اما میشود حدس زد که اگر میخواست از منظرهای نقاشی بکشد، چیزی میشد شبیه نقاشیهای کلود مونه، یا در همین حدود.
یک کشور اینطرفتر همتای سوئدی او در نمایشنامهنویسی آگوست استریندبرگ به تمامی وارونه بود. این را از همه چیزش میشد فهمید. از ازدواجها و طلاقهای متعددش. از اینکه تقریبا همیشه در یک قدمی جنون قدم میزد و بالاخره هم کسی نتوانست بفهمد که او دیوانه است، یا ادای دیوانهها را درمیآورد.
برای دیدن تصویرها در اندازه بزرگتر، روی آنها کلیک کنید
از نمایشنامههای اکسپرسیونیستی و عجیبش. و البته آدم را از روی رفقایش هم میشود شناخت. استریندبرگ رابطه نزدیکی با ادوارد مونک و پل گوگن داشت. با این حساب، خیلی عجیب نیست که او گل و بوته و دریا و ساحل را اینطور دیده و کشیده باشد.
بعدها این سبک نقاشی منظره البته متداولتر شد، اما در زمانهای که استریندبرگ مینوشت و نقاشی میکرد، چنین کاری هنوز آوانگارد به حساب میآمد.
هفتهنامه چلچراغ، شماره ۸۷۵